فَحُبُّك راحَتي في کُلّ حینٍ
وَ ذِکْرُك مُونِسي في کُلّ حالي...
#یاحسین
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴شهادت بانوی ادب، حضرت ام البنین سلام الله علیها تسلیت باد 🏴
@mohamad_hosein_tabatabaei
#مظهر_العجائب
◾️امیرالمؤمنین علیه السلام مظهر العجایب است. در آیهی نخست سورهی مبارک جن، وقتی اجنه وحی الهی را شنیدند گفتند: «إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَباً»، ما چیزی شنیدیم که عجیب بود! «نَادِ عَلِيّاً مَظْهَرَ الْعَجَائِب» یعنی علی مظهر القرآن است. این قرآن «عجباً» است اما علی چطور؟ او مظهر «الْعَجَائِب» است... یعنی حقیقت علی پر است از این قرآنها! لایتناهی! إقْرَأْ و ارْقَ! بخوان و بالا برو که این علو مقام تو بسته به اتصال تو به ولایت است... قرآن یک صورت ظاهری دارد اما بواطنی نیز دارد که بیانتها هستند، اگر شخصی به ولایت امیرالمؤمنین متصل باشد قرآنها برای او مکشوف خواهد شد. آیا قرآن تمام شدنی است؟ «قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِهِ» (اسراء، ۸۴)، کلام خدا به شاکلهی خدا است. مگر حق متعال محدود است که کلام او محدود باشد؟ او لایتناهی است بنابراین شما هم قرآن را لایتناهی قرائت کن. امام صادق علیه السلام پیرامون مصحف مادرشان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمود که قرآنِ شما یک حرف از آن مصحف است! آیا این مصحف فاطمه زهرا سلام الله علیها «العجائب» نیست؟! امیرالمؤمنین علیه السلام مظهر العجائب است چرا که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آن مصحف را بر نفس ناطقهی امیرالمؤمنین علیه السلام انشاء نموده است... اینکه حقیقت قرآن و مصحف فاطمه سلام الله علیها نزد حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه است یعنی در واقع در سینهی مبارک و نفس ناطقهی ایشان است؛ ای بسا نوشتهی مکتوبی نیز نزد حضرت باشد (که آن نیز حق است) اما آن مصحفی که قرآنِ بین دو جلد، یک حرف از آن میباشد، سینهی سینای حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه است. قرآنِ مکتوب بین الدفتین، یک جلوه از جلوات آن سینهی مبارک است؛ آن تجلی در طور سینا یک تجلی از آن تجلی اعظم است...
#ح_م
◾️آن که در احوال والدین نسبت به اولاد تأمل کند می بیند آن چه که از پدر و مادر در حق فرزند است رحمت است و پیش آمدن خشم بر وی بر اثر گستاخی فرزند و نافرمانی اوست.
◾️از اینجا به معنی "یا مَن سبقَت رحمتُه غضبَه" پی ببرد، و خود را مظهر این اسم شریف بیند، و به اصیل بودن جنت و طاری بودن جهنم آگاه شود.
◾️هزار و یک کلمه
#علامه_حسنزاده_ی_آملی◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️هر کسی نسبت به حال خودش آگاهتر از دیگران است، مگر از عارفان به خدا، که ایشان از خودِ شخص بدو داناتراند؛
◾️زیرا عارفان را در دل، دیدگانی است که دروازه معرفت را برایشان میگشاید و آنچه را که خودت از خویش نمیدانی مشاهده میکنند و چیزی از تو را میداند که تو از خویش نمیدانی.
#محیی_الدین_عربی
◾️(فتوحات مکّیّه، باب۱۰۸، بخش۹۸)◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات32-28 آل عمران، قسمت دوم بخش اول ● مراد از كلمه ((دون )) در جمله ((من دون المؤمنين )) كلمه (
آیات 32-28 آل عمران، قسمت دوم
بخش دوم
جمله اى كه دلالت بر جواز و مشروعيت ((تقيه )) مى كند
و اين آيه شريفه دلالتى روشن بر جواز تقيه دارد، از ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) هم اين استفاده روايت شده ، هم چنان كه آيه اى كه درباره داستان عمار و پدرش ياسر و مادرش سميه نازل شده اين دلالت را دارد، و آيه اين است كه مى فرمايد: ((من كفر باللّه من بعد ايمانه ، الا من اكره و قلبه مطمئن بالايمان ، و لكن من شرح بالكفر صدرا فعليهم غضب من اللّه ، و لهم عذاب عظيم )).
و كوتاه سخن اينكه ، كتاب و سنت هر دو بر جواز تقيه بطور اجمال دلالت دارند، اعتبار عقلى هم مويد اين حكم است ، چون دين جز اين نمى خواهد و شارع دين هم جز اين هدفى ندارد كه حق را زنده كند و جان تازه اى بخشد، و بسيار مى شود كه تقيه كردن و بر حسب ظاهر طبق دلخواه دشمن و مخالفين حق عمل كردن مصلحت دين و حيات آن را چنان تامين مى كند كه ترك تقيه آن طور تامين نكند، و اين قابل انكار نيست ، مگر كسى بخواهد منكر واضحات شود، و ما ان شاء اللّه در بحث روايتى كه مى آيد و نيز در تفسير آيه 106 سوره نحل در اين باره باز سخنى خواهيم داشت .
وَ يُحَذِّرُكمُ اللَّهُ نَفْسهُ وَ إِلى اللَّهِ الْمَصِيرُ
كلمه ((تحذير)) كه مصدر فعل ((يحذر)) است مصدر باب تفعيل است، و ثلاثى مجرد آن كلمه ((حذر)) است ، كه به معناى احتراز از امرى ترس آور است ، و در آيه كه مى فرمايد ((خدا شما را از خودش برحذر مى دارد))، برحذر داشتن از عذاب او است ، همچنان كه در جاى ديگر فرموده : ((ان عذاب ربك كان محذورا))، و نيز پيامبر را از منافقين و از فتنه كافر بر حذر داشته ، مى فرمايد: ((هم العدو فاحذرهم )) و نيز مى فرمايد: ((و احذرهم ان يفتنوك )) و در آيه مورد بحث و بعد از دو آيه ، مسلمانان دوستدار كفار را از خودش برحذر ساخته ، و وجه آن تنها اين است كه بفهماند خداى سبحان خودش مخوف و واجب الاحتراز است ، و از نافرمانيش بايد دورى كرد، و خلاصه بفهماند بين اين مجرم و بين خداى تعالى چيز مخوفى غير خود خدا نيست ، تا از آن احتراز جويد، يا خود را از خطر او در حصن و قلعه اى متحصن كند.
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 241
بلكه مخوف خود خدا است ، كه هيچ چيزى كه مانع او شود وجود ندارد و نيز بين مجرم و خدا هيچ مايه اميدى كه بتواند شرى از او دفع كند وجود ندارد، نه هيچ صاحب ولايتى ، و نه شفيعى ، بنابراين در آيه شريفه شديدترين تهديد آمده و تكرار آن در يك مقام اين تهديد شديد را زيادتر و شديدتر مى گرداند، و باز با تعقيب جمله مورد بحث با دو جمله ديگر يعنى جمله ((و الى اللّه المصير)) و جمله ((واللّه رؤف )) بالعباد كه بيانش خواهد آمد اين شدت را مى افزايد.
با بيانى ديگر مى توان فهميد كه چرا خداى تعالى دوستدار كفار را از خودش برحذر داشته ، و آن اين است كه از لابلاى اين آيه و ساير آياتى كه از دوستى با غير مؤمنين نهى فرموده ، برمى آيد كه اين قسم دوستى خارج شدن از زى بندگى است ، و مستقيما ترك گفتن ولايت خداى سبحان و داخل شدن در حزب دشمنان او و شركت در توطئه هاى آنان براى افساد امر دين او است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️ظاهر و باطن انسان در جميع شئون زندگي او باید مطابق دستورالعمل مسير تكاملي او باشد و آن دستورالعمل هم جزء قرآن كريم نيست.
◾️هزار و يك كلمه
علامه حسن زاده ی آملی ◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️عظمت حافظ گیج کننده است
◾️عظمت گوته را در این میدانم که ذوقش حافظ را میفهمیده است. جلوی خیال را نمیتوان گرفت. کارهایی که خیال میتواند بکند، غیرمتناهی است. حافظ میفرماید: گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم / گفتا که شب رو است این از راه دیگر آید
◾️خیال، برزخ بین عالم عقل و عالم حس است. خیال هم تنزل عقل است و هم ارتفاع حس است. وقتی راه نظر عقلانی بسته شد، خیال ظلمانی و تاریک میشود. در مورد همین بیت میشود کتابی نوشت (و این عظمت حافظ را میرساند).
#دکتر_دینانی
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️خداوند فرمود: فَاسئَلُوا اَهلَ الذِّکرِ اِن کُنتُم لا تَعلَمُونَ: از اهل ذکر بپرسید اگر نمیدانید. اوّلاً بررسی کن و مطمئن شو که نمیدانی. چه بسا در همین بررسی پی ببری که پاسخ همهی سؤالهایت در درون خودت وجود دارد. امّا اگر دیدی نمیدانی، برای دانستن و فهمیدن، نه برای اظهار فضل خود یا اثبات جهل طرف مقابل یا برای زورآزمایی و جدال و مراء، سؤال کن. امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: سَل تَفَقُّهاً وَ لا تَسئَل تَعَنُّتاً: برای فهمیدن سؤال کن و برای فضلفروشی و جدال سؤال نکن. وقتی هم خواستی سؤال کنی، از اهل ذکر سؤال کن؛ از هر کسی سؤال نکن. اگر طرف مقابلت را اهل ذکر نمیدانی، از او سؤال نکن.
▪️تو کاسبی خودت را بکن، به بحث جبر و اختیار کاری نداشته باش.
▪️مرحوم حاج محمّد اسماعیل دولابی▪️
◾️مصباح الهدی
تألیف استاد مهدی طیّب◾️
#پرهیز_از_بحثهای_بیهوده_و_مجادلات_علمی
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات32-28 آل عمران، قسمت دوم
بخش سوم1⃣
تهديد و تحزير شديد به كسانى كه كافران را ولى و دوست مى گيرند
و كوتاه سخن اينكه دوستى با كفار طغيان و افساد نظام دين است ، كه بدترين و خطرناكترين ضرر را براى دين دارد، حتى ضررش از ضرر كفر كفار و شرك مشركين نيز بيشتر است ، زيرا آن كس كه كافر و مشرك است ، دشمنيش براى دين آشكار است ، و به سهولت مى توان خطرش را از حومه دين دفع نموده و از خطرش برحذر بود، و اما مسلمانى كه دعوى صداقت و دوستى با دين مى كند، و در دل دوستدار دشمنان دين است ، و قهرا اين دوستى اخلاق و سنن كفر را در دلش رخنه داده ، چنين كسى و چنين كسانى ندانسته حرمت دين و اهل دين را از بين مى برند، و خود را به هلاكتى دچار مى سازند كه ديگر اميد حيات و بقائى باقى نمى گذارد.
و سخن كوتاه اينكه اين قسم دوستى طغيان است ، و امر طاغى به دست خود خداى سبحان است ، اين نكته را در اينجا داشته باش تا ببينيم از آيات سوره فجر چه استفاده مى كنيم :
((الم تركيف فعل ربك بعاد، ارم ذات العماد، التى لم يخلق مثلها فى البلاد و ثمود الذين جابوا الصخر بالواد، و فرعون ذى الاوتاد، الذين طغوا فى البلاد، فاكثروا فيها الفساد، فصب عليهم ربك سوط عذاب ، ان ربك لبالمرصاد)). خوب ، از اين آيات استفاده كرديم كه طغيان طاغى ، وى را به كمين گاه خدا
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 242
مى كشاند، كمين گاهى كه غير از خدا در آن نيست ، و تازيانه عذاب را بر سرش فرود مى آورد، و كسى نيست كه مانع او شود.
از اينجا معلوم مى شود تهديد به تحذير از خود خدا در جمله : ((و يحذركم اللّه نفسه )) براى آن است كه دوستى با كفار، از مصاديق طغيان بر خدا به ابطال دين او و افساد شرعيت او است .
دليل بر گفتار ما آيه زير است ، كه مى فرمايد: ((فاستقم كما امرت و من تاب معك و لا تطغوا انه بماتعملون بصير و لا تركنوا الى الذين ظلموا، فتمسكم النار، و ما لكم من دون اللّه من اولياء، ثم لا تنصرون )) و اين همان آيه اى است كه (بطورى كه در حديث آمده ) رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) فرمود اين آيه مرا پير كرد، و دلالتش بر نظر ما از اين باب است كه اين دو آيه - بطورى كه بر هيچ متدبرى پوشيده نيست ، - ظهور دراين دارند كه اعتماد به كفار ستمگر، طغيان است طغيانى كه دنبالش فرا رسيدن آتش حتمى است ، آن هم فرا رسيدنى كه ناصر و دادرسى با آن نيست ، و اين همان انتقام الهى است ، كه به بيان گذشته ما عاصم و بازدارنده اى از آن نيست .
از اينجا اين نكته هم روشن مى شود كه جمله : ((و يحذركم اللّه نفسه )) دلالت دارد بر اينكه تهديد در آن به عذابى حتمى است ، چون از خود خدا تحذير كرده ، و تحذير از خود خدا دلالت دارد كه ديگر حايلى بين او و عذاب وجود ندارد و كسى نمى تواند خدا را با اينكه تهديد به عذاب كرده از عذابش جلوگير شود، پس نتيجه قطعى مى دهد كه عذاب نامبرده واقع شدنى است ، همچنان كه دو آيه سوره هود نيز اين معنا را مى فهماند.
#ادامه_دارد
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
☑️حدیث از امام صادق علیهالسلام است.
◾️عن ابیعبداللهعلیهالسّلام اَنّهُ قال: «اِنّا اَنزَلناهُ فی لَیلَه القَدر» اَللیلهُ فاطِمَه و القَدرُ الله فمن عرف فاطمه حق معرفتها .... عن معرفتها: ذیل آیهی شریفهی اِنّا اَنزَلناهُ فی لَیلَه القَدر، امام صادقعلیهالسّلام فرمودند: مقصود از لیله فاطمهیزهراسلاماللهعلیها است. تعبیر لیل در قرآن، وجود مقدّس و مطهّر حضرت زهراسلاماللهعلیها است؛ چون همانطور که لیل، شب، مخزن اسرار است، همهجا را تاریکی گرفته و حقایق در عالم طبیعت در شب دیده نمیشود، لیل عالم وجود، وجود مقدّس حضرتزهراسلاماللهعلیها است.
◾️اسرار حضرت حق، در وجود مقدّس حضرت زهراسلاماللهعلیها مکنون و مخفی است. غیبِ عالم وجود است. در عالم ظاهر هم وجود حضرت زهراسلاماللهعلیها لیل است. چون شناختهنشده است دیگر. وجودش اسرارآمیز است. حقیقت وجود حضرت فاطمهیزهراسلاماللهعلیها را احدی جز خود اهلبیتعلیهمالسّلام پی نبردهاند که چیست. همهی بزرگانی که زحمت کشیدهاند، تألیفاتی دارند، تحقیقاتی دارند، همه در حدّ اندیشه و فهم خودشان سخن میگویند. امّا حقیقت وجود حضرت زهراسلاماللهعلیها برای دیگران دست نایافتنی است.
◾️لذا امام صادقعلیهالسّلام فرمودند در انّا انزلناه فی لیله القدر، «اللیله فاطمه»: منظور از لیله و شب در این آیه، وجود مطهّر حضرت فاطمهسلاماللهعلیهاست. «و القدر الله»: و مقصود از قدر هم، تأویل قدر هم، ذات مقدّس احدیّت است. پس معنای لیلهالقدر روشن شد؛ تأویلش روشن شد.
◾️بعد حضرت فرمودند: «فمن عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرک لیله القدر»: هرکس حضرت فاطمهسلاماللهعلیها را به حقّ معرفتش درک کند، او لیلهالقدر را درک کرده است. هرکس وجود مطهّر صدّیقهیکبریسلاماللهعلیها را به حقّ معرفت آن بزرگوار بشناسد، به درک لیلهالقدر نائل شده است.
◾️«و انما سمیت فاطمه»: و به این خاطر وجود مقدّس حضرت زهراسلاماللهعلیها، فاطمه نامیده شد، «لانَ الخَلق فطموا عن معرفتها»: به خاطر اینکه خلق از معرفت وجود مطهّر فاطمهیزهراسلاماللهعلیها محرومند؛ بریدهشدهاند؛ یعنی راهی به شناخت این سرّ بزرگ عالم هستی نیست. راه برای همهی خلق مسدود است. آن معرفت راستین حضرت زهراسلاماللهعلیها برای خلق دسترسیپذیر نیست؛ مگر اینکه خلق در سیر عرفانی خودشان، بهجایی برسند که این پوستهی خلقتی و خلقی خودشان را رها کنند؛ از هویّت مخلوقیّت خودشان خارج شوند؛ در وجود مقدّس حضرت حق جلَّ و علا فانی شوند؛ آنجاست که میتوانند حقیقت فاطمی را ملاقات کنند. والّا این معرفت اکتسابی و این بحثها و به کمک آیات و روایات و حتما استدلالهای عقلی بحث کردن در وجود مقدّس حضرتزهراسلاماللهعلیها، هیچکسی را به قلّهی وجود آن حضرت نمیتواند برساند.
◾️استاد مهدی طیب◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei