eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️عارف در همه چیز خدا را می‌بیند. المُؤمِنُ نَظَرُهُ عِبْرَة؛ یعنی نظرش به گونه‌ی است که از هر چیز عبور می‌کند. به چه چیز؟ به خدا... چه خوب است که انسان به هرچه می‌نگرد خدا را ببیند. هرکس به این مطلب نرسد ناکام از دنیا رفته است نه اینکه هر کس که ازدواج نکرده باشد ناکام باشد! ای بسا کسی که ازدواج نکرده است و باکام از دنیا رفته است. ای بسا کسی که نوه و نتیجه و ندیده هم دارد ولی ناکام از این دنیا رفته است. کام این است که انسان یک بار این حقیقت دل آرای توحید را بچشد. ببیند که لَا مُؤثِّرَ فِي الوُجُود إِلّا الله...
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#وقت ، نفحه لیلةالقدر 1⃣ ▪️حکمای ما گفته‌اند که اگر قدر خودت را بدانی، لیلةالقدر را ادراک کرده‌ای.
، نفحه لیلةالقدر 2⃣ ▪️باید همواره در حضور باشیم. همواره باید به درون خود و حقیقت این نظام عالم توجه کنیم... در روایت فرمود که «اِنَّ لِرَبِّکُم فِی اَیَّامِ دَهرِکُم نَفَحَاتٌ أَلاَ فَتَعَرَّضُوا لَهَا» آگاه باشید که در ایام دهرتان (که دهر باطن زمان است)، در این لحظات تجلی الهی باطنیِ شما، نفحاتی از جانب حق متعال به سوی شما می‌آید. این نفحات را مغتنم بشمارید و خود را در معرض این نفحات الهی قرار دهید. از این نفحات رو برنگردانید! انسان نوعاً اقبال و ادبار و قبض و بسط دارد. گاهی می‌بینی که به هر دلیلی (که خود بحثی دیگر است که چه می‌شود که نسیم‌هایی از باطن عالم به انسان می‌وزد)  مثل به دست آوردن دل یک دلشکسته، انجام عملی صالح، خواندن نمازی با حضور قلب، گریستن در روضه اباعبدالله الحسین و... ، این اعمال، نیات و صفات من و شما در عالَم ثبت شده و تبدیل به نفحه های الهی می‌شوند و به سمت انسان می‌آیند ولی انسان توجه ندارد، مشغول به دنیا و تکاثر است. ▪️در روایات داریم که ملائکةالله می‌آیند و شخص غافل است و ملائکه برمی‌گردند. این ملائکةالله، نسیم های باطنی هستند. در نظام عالم اصالت با باطن است یا با ظاهر؟! فیض الهی از باطن به ظاهر سریان دارد یا از ظاهر به باطن؟! ظاهر در باطن اثر دارد اما جریان فیض الهی از باطن به ظاهر است و اصالت نیز با باطن است. اصالت با وحدت و توحید است یا با کثرت و خلق؟! با باطن است لذا حق متعال می‌گوید إنّا لله... همه شما از باطن آمده‌اید وَ إنّا إلَیهِ راجِعُون و به باطن نیز باز می‌گردید. مبدأ و معاد شما باطن است. از این حرکت باطن به ظاهر، تعبیر به حرکت حبی می‌کنند که كُنْتُ كَنْزًا مَخْفِيًّا فَأَحْبَبْتُ أَنْ أُعْرَفَ فَخَلَقْتُ الخَلْقَ لِکَي أُعْرَف. رهرو منزل عشقیم و ز سرحد عدم تا به اقلیم وجود اینهمه راه آمده‌ایم ▪️عدم یعنی عدم تعین و بی‌حدی. دوباره نیز باید همین مسیر را طی کنی و به باطن عالم برگردی لذا گفته‌اند که باید باطن را مغتنم بشماری. مراد از باطن هم باطن خود شماست نه باطن شخص دیگری چون از باطن دیگری هیچ تأثیری برای شما حاصل نخواهد شد مگر اینکه علت مُعِدّه باشد. شما مطلقاً از غیر خودتان تأثیر و تأثّر نمی‌پذیرید. هر تأثیری که در درون شماست، هم مؤثرش خود شما هستی هم پذیرنده این تأثیر خود شمایی. جناب صدرالدین قونوی در کتاب شریف فُکوک می‌فرمایند که از غیر خودت هیچ توقع مدد نداشته باش مگر از باطن نظام هستی... غیر خودت یعنی ماهیاتی که در عرْض تو هستند، شما از انسانی که مثل خودت است توقع تأثیر نداشته باش. بله، در عالَم، مؤثر حق متعال است و بس؛ لَا مؤَثِّرَ في الوُجُود إلّا الله اما در قرآن داریم که ای پیغمبر! شما که اینقدر اینها را پند می‌دهی، پند شما که اثری در اینها ندارد! لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ! (شعراء/۳). ببینید حتی پیغمبر صلی الله علیه و آله به حیث آن ماهیتشان که رسول و نبی هستند، مردم را نصیحت می‌کنند در حدی که کم مانده‌ است جانشان را از دست بدهند اما اثری نمی‌پذیرند! اینان را رها کن. چرا؟ چون تأثیر و تأثر مال خودت است... آنکه از بیرون برای شما حرف می‌زند و منبر می‌رود و نصیحت می‌کند، علت مُعِدّه و ابزار است. اگر شما نخواهی سخن او را در درون خودت پیاده کنی و خودت روح خود را مدد نکنی، از دیگری هیچ تأثیری برای شما حاصل نمی‌شود. من و شما، مطلقاً سر سفره خودمان نشسته‌ایم... بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هرآنچه خواهی که تویی
▪️مؤمن در این عالم مثل سیاح است؛ بی‎غرض تماشا می‎کند، دل نمی‎بندد، نه قصد مالکیت می‎کند و نه در دعواها دخالت می‎کند، اعتراض ندارد، نگاه می‎کند و عبور می‎کند. پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: سِیاحَةُ اُمَّتى فِی الصَّوم: سیاحت امّت من در روزه است. ▪️اهل‌‌الله سیاح عالم خلقتند؛ در زمین، در آسمان، با ملائکه، با انبیا و با اولیا می‎گردند و تماشا می‎کنند. چون ذی‎نفع نیستند، بی‎غرض تماشا می‎کنند، قشنگ تماشا می‎کنند. دندان طمع دنیا را که کندی، سیاح می‎شوی. ▪️مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️نماز شب‌های سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه رمضان◾️ ▪️مستحب است در هر يک از ماه‌های رجب و شعبان و رمضان، در شب سيزدهم دو ركعت نماز خوانده شود و در هر رکعت بخواند: ▪️ سوره «حمد» يک مرتبه ▪️سوره «يس» يک مرتبه ▪️سوره «تَبارَكَ المُلْک» يک مرتبه ▪️سوره «توحید» یک مرتبه ▪️در شب چهاردهم چهار ركعت به دو سلام به همين كيفيّت ▪️درشب پانزدهم شش ركعت به سه سلام به همين كيفيّت ▪️از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام روایت شده است كه هر كه این نمازها را بخواند، جمیع فضيلت اين سه ماه را دريابد و جميع گناهانش غير از شرک آمرزيده شود. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️طیّ مراتب عبودیت در سِیرِ ماه مبارک رمضان◾️ ▪️سالک در مسیر بندگی حدّاقل سه منزل را طی می‌کند: ☘تعبّد (متعبّد) صیام ▪️کسی که با سختی و دشواری خود را وادار به عبادت می‌کند و هنوز حلاوت و طعم شیرین عبادت در کام او ظاهر نشده است. ☘عبادت (عابد) صبر ▪️کسی که با عبادت انس می‌گیرد و عبادت برای او روان و آسان می‌گردد. ☘عبودیت (عبد) سیاحت ▪️کسی که در اثر مداومت، به عبودیت رسیده و عبد شده است و اقتضای وجودش عبادت است و عطر عبادت به‌طور طبیعی و بدون تقلّا از او ساطع می‌شود... ◾️استاد مهدی طیب، ۹۱/۰۵/۰۵◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#وقت ، نفحه لیلةالقدر 2⃣ ▪️باید همواره در حضور باشیم. همواره باید به درون خود و حقیقت این نظام عالم
،نفحه لیلةالقدر 3⃣ ▪️هر ادراکی که از صبح تا شام داری، همه را خودت می‌سازی. خدا به تو نفْسی داده که به واسطه آن، این حقایق را در درون خودت می‌سازی و منشئات خودت را می‌بینی و ادراک می‌کنی. خدا می‌فرماید ما در قیامت برای شما بهشت را -به واسطه نفس ناطقه خودت- انشاء می‌کنیم. تو هم بهشت می‌سازی و هم جهنم لذا بیرون از تو هیچ خبری نیست. اینکه حکما در معنای لیلةالقدر فرموده‌اند که قدر خودت را بدان یعنی همین. این جمله را بگیرید و با همین جمله محشور باشید که «شما تجلی منحصر به فرد حق متعال هستید»...  یعنی خداوند طوری که در تو ظهور کرده‌، در غیر تو مطلقاً به این نحو ظهور نکرده است لذا همه مخلوقات خدا مظهر لَیسَ کَمِثْلِهِ شَیء هستند. هر کدام از مخلوقات خدا واحد هستند. آنگونه که در تو جلوه کرده در هیچ چیز دیگری جلوه نکرده است لذا حق متعال می‌فرماید وقتی بنده من به نماز می‌ایستد، من طوری به او توجه دارم که گویا جز این بنده‌ای ندارم... اما خدا در بی‌نهایت حقیقت جلوه کرده است لذا من و شما در نماز این توجه را به حق متعال نداریم اما او دارد... اصلا کار او همین است... جلوه‌ی اتمّ حق متعال، امام زمان علیه‌السلام ارواحنا فداه نیز چنین است که می‌فرماید: إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، ولاناسینَ لِذِکْرِکُمْ. منِ امام جوری به شیعانم نگاه می‌کنم که کَانّه کسی جز این شیعه ندارم. ▪️توجه به باطن اصالت دارد. آیه شریف «وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ» (انفال/۲۴) بسیار قابل تأمل است. خدا کجاست؟ بین تو و تو! یعنی چه؟! خیلی حرف، حرف سنگینی است... «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» (ق/۱۶) رگ گردن جسمانی است، کمی فاصله است اما او مطلب را بالاتر برد و فرمود وَفِي أَنْفُسِكُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُونَ؟! و بالاتر برد و فرمود، يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ... دوست نزدیک‌تر از من به من است وین  عجب‌تر که  من  از  وی دورم ▪️ما از حق متعال دوریم. او که از ما دور نیست... لیلةالقدر یعنی درک همین معنا که حق متعال نزدیک‌تر از من به من و در حقیقت و باطن من است و اوست که در شراشر وجودی من جریان دارد. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: ما رَأَيتُ شَيئاً اِلاّ وَ رَأَيتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ وَ فيهِ. من در همه چیز اشیاء عالم خدا را دیدم. در خودت چه؟ به طریق اولی... قبل از تو، بعد از تو، با تو و در تو خداست... لذا فرمود «وَهُوَ مَعَكُمْ أَیْنَ مَا كُنْتُمْ» (حدید/۴) حق متعال خود را تنزل داده و چنین سخنی گفته است. در این آیه حرفهاست... این چه نوع معیتی است که حق متعال در عین حال که از همه کمالات عالمین بی‌نیاز است، از آن مقام هُوَ الْغَنِي آمده است و با تو معیت دارد و از تو به تو نزدیک‌تر است؟! این باطن تو وقت است، این باطنت را دریاب. شیطان وقت معلوم دارد، «قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ • إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» (ص/۸۰ و ۸۱) وقت معلوم خودت را دریاب که اگر به وقت معلوم برسی، از آن لحظه دیگر شیطان بر تو تسلطی ندارد... آن وقت معلوم که اتصال حقیقت تو با حق متعال است، آنجا دیگر شیطان راه ندارد...
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#وقت ،نفحه لیلةالقدر 3⃣ ▪️هر ادراکی که از صبح تا شام داری، همه را خودت می‌سازی. خدا به تو نفْسی داد
، نفحه لیلةالقدر 4⃣ ▪️اگر انسان، وقت غنیمت‌شمار باشد، می‌بیند که فیض، علی‌الدوام از باطن او به ظاهرش تنزل می‌یابد. تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا... فیها یعنی فی نَفسِها. ملائکةالله که خارج از نفس حضرت ختمی مرتبت صلوات الله علیه و آله بر او تنزل نمی‌کرد بلکه این ملائکةالله، ابعاد وجودی و قوای او و حقیقتِ جان خودِ پیغمبر است. شما نیز برای خودت وقت داری. اگر وقت غنیمت‌شمار نباشی، آن قوت و مدد تشریعیه و رحیمیه از باطن شما به ظاهرتان تسری پیدا نخواهد کرد لذا نوعاً می‌بینیم که اولیاء الهی قدرت های ظاهری بالایی دارند که این قدرت ظاهری ظهور قوت باطنیست. قوت جبریل از مطبخ نبود بود  از دیدار  خلاق  ودود ▪️امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود:  وَ اللَّهِ مَا قَلَعْتُ بَابَ خَيْبَرَ بِقُوَّةٍ جَسَدَانِيَّةٍ وَ لَا بِحَرَكَةٍ غَذَائِيَّةٍ لَكِنِّي أُيِّدْتُ بِقُوَّةٍ مَلَكِيَّةٍ... من که به قوت جسمانی قلعه خیبر را فتح نکردم، بلکه به قدرت ملکوتی چنین کردم. امیرالمؤمنین اصلا در خیبر را لمس هم نکرد! چون او مرکز همه‌ی قوای باطنی است، اراده کرد و به اراده‌ی او در از جایش کنده شد. لذا من و شما نیز اگر در دهر و وجود خود توجه به حق متعال داشته باشیم و این نفحات را دریابیم، خواهیم دید که این قدرت باطنی در ظاهر ما هم تسری خواهد کرد. مثالهای قرآنی بسیاری نیز در این باب داریم. حضرت یحیی، حضرت مریم، حضرت ابراهیم علیهم‌السلام و... . خانه‌ای که ابراهیم بنا کرد، مرکز توحید است و اول خانه حق است لذا ابراهیم مظهر عقل است. اسماعیل که او را در ساخت این خانه کمک کرد مظهر نفس است، او می‌خواهد نفس خود را سر ببرد، این امر میسر نمی‌شود الا به توجه به باطن نظام هستی... اسماعیل مظهر نفس است لذا کارد بر گلوی او می‌گذارد، قرار نیست که این اسماعیل بیرونی کشته بشود، همین که اسماعیل در درون او کشته شد کافی بود و خدا نیز از او پذیرفت. إِنِّي أَرَىٰ فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُك (صافات/۱۰۲)، همین که نیت کرد نفس خود را ذبح کند تصدیق شد. ▪️در داستان حضرت یحیی نیز چنین شد. حضرت زکریا فرزندی نداشت، از خدا نیز فرزندی نخواست. اولیاء خدا مطابق بر امر حق متعال درخواست می‌کنند. اگر هم دعایی می‌کنند در باب امتثال امر حق متعال است که فرمود ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُم وگرنه اینان اصلا دعا نمی‌کردند. هرگاه حضرت زکریا بر حضرت مریم وارد می‌شد، وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا، رزق‌هایی در کنار مریم می‌دید. نه اینکه مانند آنچه که در آن فیلم به تصویر کشیده شد، یک سینی پر از میوه آنجا در کنار حضرت مریم باشد بلکه آن رزقها، میوه‌های ملکوتی بود... وقتی که با حضرت مریم همنشین می‌شد می‌دید که سبحان الله! عجب میوه‌هایی در وجود حضرت مریم است! عجب حقایقی در جان خودش دارد! فکر می‌کنید معراج چیست؟! آیا به آسمان رفتن است؟! همین آسمانِ ماه و خورشید؟! نه... معراج سیر در ابعاد وجودی خودت است... پیغمبر و امیرالمؤمنین علیهما السلام همدیگر را ملاقات می‌کردند، این عروج نیست؟! سیر در معقولات و صور علمیه نظام هستی عین عروج است. جناب زکریا این رزق ها را در جان حضرت مریم مشاهده می‌کرد و همین باعث شد که بگوید خدایا! به منِ زکریا هم فرزندی در مقام روحانیت و معنویت حضرت مریم بده. وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ (انبیاء/۸۹). او مشغول حمد و تسبیح شد. حق متعال به او امر کرد که سه روز روزه بگیر. روزه خیلی مهم است، روزه جان انسان را تقویت می‌کند... یکی از معانی صوم، بالا رفتن است. ترکها هم خیلی لطیف به روزه می‌گویند عروج... صائم، ارتفاع و ارتقاء وجودی پیدا می‌کند. تشبه به حق متعال پیدا می‌کند. می‌گوید اگر می‌خواهی فیض از باطن به ظاهر تو تسری یابد، روزه بگیر... همّ خود را واحد کن. برخی همتشان برای امر دنیا واحد است مثل جناب زلیخا اما همت یوسف الهی بود... وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَن رَّأَىٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ (یوسف/۲۴). او همتش برای توحید و ولایت واحد بود لذا وقتی زلیخا همه همّ دنیایی خود را تجمیع کرد تا یوسف را مطابق شهوت خود مدیریت کند، یوسف در مقابل او همت الهی کرد... بُرْهَانَ رَبِّهِ یعنی امیرالمؤمنین، من دارم امیرالمؤمنین را می‌بینم! در محضر امیرالمؤمنین گناه کنم؟! همت یعنی همین توجه به اوقات باطنی خودت... همت بلند دار که مردان روزگار از همت بلند به جایی رسیده‌اند
❣️عاشقانه بخوانيم ▪️اللّٰهُمَّ إِنِّى أَجِدُ سُبُلَ الْمَطالِبِ إِلَيْكَ مُشْرَعَةً، وَمَناهِلَ الرَّجاءِ إِلَيْكَ مُتْرَعَةً، وَالاسْتِعانَةَ بِفَضْلِكَ لِمَنْ أَمَّلَكَ مُباحَةً، وَأَبْوابَ الدُّعاءِ إِلَيْكَ لِلصَّارِخِينَ مَفْتُوحَةً، وَأَعْلَمُ أَنَّكَ لِلرَّاجِى [لِلرَّاجِينَ] بِمَوْضِعِ إِجابَةٍ، وَ لِلْمَلْهُوفِينَ بِمَرْصَدِ إِغاثَةٍ، وَأَنَّ فِى اللَّهْفِ إِلىٰ جُودِكَ وَالرِّضَا بِقَضائِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْباخِلِينَ، وَمَنْدُوحَةً عَمَّا فِى أَيْدِى الْمُسْتَأْثِرِينَ، وَأَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسافَةِ، وَأَنَّكَ لَاتَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمالُ دُونَكَ؛ ▪️خدایا، راه‌های درخواست حاجت‌هایم را به‌جانب تو باز می‌یابم و آبشخورهای امید را نزد تو پر می‌بینم و یاری خواستن از احسانت را برای آن‌که تو را آرزو کرد بی‌مانع می‌بینم و درهای دعا را برای فریاد کنندگان گشوده می‌نگرم و می‌دانم که تو برای امیدواران در جایگاه اجابتی و برای دل سوختگان در کمینگاه فریادرسی هستی و به‌یقین در اشتیاق به جودت و خشنودی به قضایت جایگزینی از منع بخیلان است و گشایشی از آنچه در دست ثروت‌اندوزان است وجود ندارد و همانا مسافر به‌سوی تو مسافتش نزدیک است و تو از آفریدگانت هرگز در پرده نیستی، جز اینکه کردارشان آنان را از تو در پرده برده؛ ☑️فرازهايی از @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ ▪️چگونه انسان دائم‌الصّلاة، دائم‌الوضو و دائم‌الصيّام شود؟ همه‌ی چيزهايش دائمی شود؛ چون در بهشت دائمی است. اُكُلُها دائِمٌ: در بهشت غذاهای بهشتی دائمی است؛ يك‌بند می‌خورند؛ هيچ وقت هم سير نمی‌شوند. چون غذا خوردن بهشتی‌ها، مثل غذا خوردن اهل دنيا بر اثر سيری يا گرسنگی نيست. اهل طبيعت، غذا خوردنشان از روی سيری و گرسنگی است. گرسنه می‌شوند، غذا می‌خورند. غذا که خوردند، سير می‌شوند؛ دلشان نمی‌خواهد بخورند. چند ساعت می‌گذرد، دوباره گرسنه می‌شوند و بايد غذا بخورند. نه وقتی سير شدند می‌توانند بيشتر بخورند، نه وقتی گرسنه شدند می‌توانند گرسنگی را تحمّل کنند. اين اهل طبيعت است؛ امّا اهل دل با اشتها می‌خورند؛ نه با گرسنگی و سيری. ▪️اشتها مربوط به روح است؛ سيری و گرسنگی مال بدن است كه حيوانات هم دارند. نمونه‌اش اين است: وقتی خانه‌ی كسی می‌رويد که سفره‌ای با غذاهای رنگارنگ و لذيذ چيده، ولی احساس می‌كنيد صاحبخانه سر شما منّت می‌گذارد، با اینکه شما هم به شدّت گرسنه هستيد، امّا رغبت، میل و اشتها به خوردن نداريد؛ در حالی که بدن شما به‌شدّت به خوردن غذا احتياج دارد. یک‌بار هم شما شام مفصّل خورده‌ای و بعد خانه‌ی رفيقی می‌روی كه خيلی دوستش داری، سفره پهن كرده و می‌گويد: رفيق بسم الله؛ شما اصلاً يادتان می‌رود كه غذا خورده‌ايد؛ می‌نشينيد دو برابر دیگرانی که غذا نخوردند می‌خوريد؛ احساس سنگينی و سيری هم نمی‌كنيد. اهل بهشت بااشتها می‌خورند؛ با سيری و گرسنگی نمی‌خورند. يك نمونه‌اش را نشان بدهم؛ شما در مجالس ذكر خدا و اولياء خدا نشسته‌ايد، هيچ احساس سيري می‌كنيد؟ کی سير می‌شويد؟ ▪️خدا حاج آقا دولابی را رحمت كند! گاهی كه خدمتشان بوديم، جلسات خيلی طولانی داشتند؛ گاهی هشت، ده، چهارده و پانزده ساعت هم می‌نشستيم و اين پيرمرد صحبت می‌كرد؛ نه او يك ذرّه احساس خستگی در حرف زدن و نه ما يك ذرّه احساس خستگی در شنیدن می‌کردیم. ما سر کلاس دانشگاه بخواهیم غیر این حرف‌ها بزنیم، البتّه خدا روزی می‌کند کلاس دانشگاه را هم خرابات می‌کنیم؛ ولی اگر بخواهیم یک ساعت حرف علمی ظاهری بزنیم، دانشجو می‌گوید: استاد خسته نباشید! یعنی خسته شدیم؛ ولی يك پيرمرد صد ساله، نزديك به ده، پانزده ساعت حرف می‌زند و خسته نمی‌شود و جمعيّتی هم كه نشسته، ميخكوب می‌نشينند و خسته نمی‌شوند. داستان عادی نیست؛ این، اُكُلُها دائِمٌ است. تازه بعد از ده، پانزده ساعت كه بلند می‌شديم، تشنه‌تر از موقعی بوديم كه وارد مجلس شديم؛ سيری نداشت. ▪️مجلس ذكر خدا و اهل‌بيت علیهم‌السّلام سيری ندارد؛ اين غذای بهشتی است. ان‌شاءالله پرده كنار برود. اگر بگویم اینجا بهشت است، بهشت، کوچک است. مجلس ذكر اهل‌بيت علیهم‌السّلام بهشت‌آفرين است؛ بهشت، كوچك‌تر از مجلس اهل‌بيت علیهم‌السّلام است. ای دوست شکر بهتر یا آنکه شکر سازد خوبی قمر بهتر یا آنکه قمر سازد ای باغ تویی خوشتر یا گلشن گل در تو یا آنکه برآرد گل صد نرگس تر سازد ▪️كدام بزرگتر است؟ بهشت يا بهشت‌آفرين؟ مجلس ذکر اهل‌بیت علیهم‌السّلام بهشت‌آفرين است. بهشت چیست! بهشت به پايش نمی‌رسد. ان‌شاءالله پرده‌ها كنار رود و حقیقت را ببینیم و قدر بدانيم كه خدا بی‌زحمت و بی‌منّت ما را كجا نشانده است! در هر صورت اگر از شهرالله سر در آوريم، اَنْفاسُكُمْ‏ فِيهِ‏ تَسْبِيحٌ‏: نفس‌هايمان تسبيح می‌شود، وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبادَةٌ؛ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ؛ دُعاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجابٌ. ◾️استاد مهدی طیب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️  ▪️گويند: روزى ابوسعيد ابوالخير و خواجه ابوالقاسم قُشيرى در بازار نيشابور مى‏ رفتند، شلغم پخته ديدند، و هر دو بدان رغبتى پيدا كردند. ابوسعيد پولى داد و شلغم خريد و خورد. قشيرى در خاطرش مى‏ گفت: من امام نيشابورم، در ميان بازار شلغم چگونه بخورم؟!  ▪️هر دو به مجلسى آمدند؛ و به ابوسعيد حالى دست داد، كه قشيرى در خاطرش مى ‏گفت: چندين تحصيل كردم و در راه طريقت رنجها بردم ولى چنين حالى به من دست نمى‏ دهد!! ابوسعيد سر بر آورد و گفت: آن ساعت كه من در بازار شلغم مى‏ خوردم؛ تو بت نفس مى ‏پرستيدى و مى ‏گفتى: من امام نيشابورم، در بازار چگونه شلغم خورم!؟ ندانى كه هيچ بت پرست را از اين خاطر، حالى ندهند. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️دعای مجیر در ایّام‌البیض ماه رمضان◾️ ✔️کفعمی در بلدالامین و مصباح نقل کرده است: ▪️هر که در ایّام‌‌البیض ماه رمضان (روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم) دعای مجیر را بخواند، گناهانش آمرزیده شود. اگر چه به عدد دانه‌های باران و برگ درختان و ریگ بیابان باشد. ▪️اين دعا در بين دعاها از جايگاه بلندى برخوردار است و از حضرت رسول صلّى الله عليه و آله و سلّم روايت شده و دعايى است كه جبرئيل براى آن حضرت هنگامى كه در مقام ابراهيم مشغول نماز بودند آورد. و خواندن آن براى شفای بيمار، اداى دين، بی‌نيازى، توانگرى و رفع غم و اندوه سودمند است. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️معراج پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم - شب هفدهم ماه مبارک رمضان◾️ ▪️قران کریم ماجرای معراج را مکرّر اشاره کرده و در دو سوره به صراحت آمده است: ▪️مرحلۀ اوّل سفر که سفری زمینی بوده است ▪️سبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى ( سورۀ اِسراء - آیه ۱ ) ▪️مرحلۀ دوّم سفر که سفری آسمانی بوده است ▪️ولَقَدْ رَ‌آهُ نَزْلَةً أُخْرَ‌یٰ ، عِندَ سِدْرَ‌ةِ الْمُنتَهَیٰ ( سورۀ نجم - آیات۱۳و۱۴ ) ◾️استاد مهدی طیّب ◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️شب هفدهم ماه مبارک رمضان◾️ ▪️شب بسیار مبارکى است، در آن شب سپاه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم با کافران قریش در منطقه بدر روبرو شدند، و فرداى آن جنگ بدر درگرفت، و خدا سپاه آن حضرت را بر مشرکین پیروز کرد، و آن پیروزى از بزرگ‌ترین فتوحات‏ اسلام بود، به همین خاطر علما فرموده‏‌اند: ▪️صدقه در چنین روزى، همراه شکرگزارى بسیار به درگاه حق بسیار مستحب است، و همچنین در شب هفدهم غسل و عبادت فضیلت بسیار دارد. ▪️روایات بسیار وارد شده است که رسول خدا در شب‏ بدر به یارانشان فرمودند: امشب کیست که برود براى ما از چاه آب بیاورد؟ یاران سکوت نموده و هیچیک اقدام به‏ این کار نکردند! ▪️امیرالمؤمنین علی علیه السّلام براى طلب آب مشکى برداشته و بیرون رفتند، آن شب، شبى سرد بود و باد تندى می‌وزید و تاریکى همه‏ جا را فرا گرفته بود، به چاه آب رسیدند، چاهى بود بسیار عمیق و تاریک، و حضرت دلوى‏ نیافتند تا از چاه آب بگیردند به ناچار وارد چاه شده و مشک را پر کرده و بیرون آمدند و به جانب اردوى اسلام حرکت کردند. ناگاه باد سختى وزید، که آن حضرت از سختى آن نشستند، تا برطرف شد، سپس برخواستند و به حرکت ادامه دادند که ناگهان‏ باد سخت دیگرى مانند آن وزیدن گرفت، آن حضرت دوباره نشستند تا آن باد هم آرام گرفت، چون برخاستند و به‏ سوى سپاه اسلام حرکت کردند، باز بادى به‌‌ همان صورت وزید، آن حضرت نشستند و پس از فرو نشستن باد، خود را به پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم رساند، حضرت فرمودند: یا اباالحسن چرا دیر آمدى؟ ▪️عرض کردند: سه مرتبه بادى وزیدن گرفت که بسیار سخت بود و مرا لرزه فرا گرفت و دیر آمدنم بخاطر فرو نشستن بادها بود. ▪️پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: یا على آیا دانستى آنها چه بودند؟ عرض کردند: ندانستم. ▪️پیامبر فرمودند: بار نخست جبرئیل‏ بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند. ▪️و بار دوم میکاییل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند، ▪️و پس از آن اسرافیل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند. و آنان براى یارى دادن به ما نازل شدند ▪️فقیر گوید: قول آن کسى ‏که گفته در یک شب براى‏ امیرالمؤمنین علی علیه السّلام سه‏ هزارو سه منقبت بوده، اشاره به همین شب است. @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ ☑️امام حسن علیه السلام فرمودند: إنََ اللّهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْمارا لِخَلْقِهِ، فَیَسْتَبِقُونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إِلی مَرْضاتِهِ، فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفَازُوا، وَ قَصََرَ آخَرُونَ فَخابُوا. ▪️خداوند متعال را برای بندگان خود میدان مسابقه قرار داد. پس عدّه ای در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خشنودی الهی از یکدیگر سبقت خواهند گرفت و گروهی از روی بی توجّهی و سهل انگاری خسارت و ضرر می‌نمایند. ◾️ابن شعبه ی حرانی، تحف العقول، ص ۲۳۶◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☘میلاد موفور السرور صادر اول حقیقت فاطمی، میوه قلب امیرالمؤمنین، سبط المصطفی، کریم آل الله حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام مبارک باد @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#افطاری ۹ ▪️روزه عوام امساک از خوردن و آشامیدن و... است و روزه خواص مراقبت از گناه و روزه خاص الخا
۱۰ ▪️مطلب را کمی عیان‌تر بگویم: خداوند متعال فرمود: «الصَّوْمُ‏ لِي‏ وَ أَنَا اُجْزَي بِه‏». حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در حدیثی فرمود: «أنَا صَلاةُ الْمُؤمِنینَ وَ صِیامُهُمْ» حق متعال می‌فرماید: «صوم مال من است» و خلیفه‌ی خدا می‌فرماید «صوم مؤمن من هستم». دو معنی از این بیان عرشی مستفاد می‌شود: نخست اینکه «الصَّوْمُ‏ لِأمیرالمؤمنین علیه السلام» و دیگر اینکه به بیان الهی، «امیرالمؤمنین لِي». ▪️هر دو سخن صحیح است؛ صوم امیرالمؤمنین علیه السلام است. «وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ» (بقره، ۴۵). در تأویل آیه فرمود صبر رسول الله صلی الله علیه و آله است و صلاة امیرالمؤمنین علیه السلام و صبر همان حقیقت صوم است... لذا صوم و صلاة شئون انسان کامل هستند بنابراین صائم حقیقی متصل به ولایت امام و انسان کامل می‌باشد و کسی که از این حصن حصین جدا باشد، اگر روزه بگیرد و نماز بخواند نه روزه‌دار است و نه نمازخوان... و دیگر اینکه چون صوم امام است پس آنکه برای حق است و از حق جزا می‌گیرد فقط انسان کامل است و دیگران طفیلی او هستند...
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#وقت ، نفحه لیلةالقدر 4⃣ ▪️اگر انسان، وقت غنیمت‌شمار باشد، می‌بیند که فیض، علی‌الدوام از باطن او به
، نفحه لیلةالقدر 5⃣ ▪️همت یعنی توجه به باطن هستی، همت یعنی توجه به حق متعال. حتی به وقت هم توجه نکن که حجاب است، در این اوقات به خدا توجه کن. قرآن می‌فرماید که وقتی جناب زکریا به خدا توجه کرد، «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَىٰ وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَه» (انبیاء/۹۰). أَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَه، زوج او یعنی نفْس او. مرد مظهر عقل و زن مظهر نفس است. همین که جناب یحیی سکوت کرد و روزه گرفت، (که این روزه یا روزه سکوت است، یا روزه از خوردن و آشامیدن یا روزه بمعنی الاتم آن اعنی امساک‌ از ماسوی الله. روزه انبیاء و اولیاء که روزه شکم نیست! حَبَّذا نَومُ الأَکیاسِ وَ إفطَارِهِم... چه فایده که شکم را از خوردن بازداری اما فکر و خیال و ذهنت نزد غیر حق متعال باشد؟!)، همین که همتش را واحد کرد، من به جناب یحیی قوت باطنی دادم. اولین ثمره‌ی قوت باطنی این است که وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَه، نفْس او را اصلاح کردم. مظهر این نفس، همسر او بود که پیر و عقیم بود. در اینجا، این عقیم و فرتوت بودن کنایه از نقصی است که در نفس حضرت یحیی بود. بله، «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ». باید معنای نفس انبیاء را بدانیم. تنها کسی که در مقام کامل علی الاطلاق قرار دارد، حضرت پیغمبر و اهل‌بیت او صلوات الله علیهم اجمعین هستند. خدا می‌فرماید من از همین زن عاقر و فرتوت به تو فرزندی می‌دهم که تاکنون نظیری نداشته. چون که یحیی به واسطه قوت الهی و باطنی به دنیا آمد، به محض به دنیا آمدن به او خطاب شد که «يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّة» (مریم/۱۲) چون تو از قوت به وجود آمده‌ای نه با اسباب و علل ظاهری. حالا این يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّة، همان إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ نیست؟! ▪️من و شما نباید ليلةالقدر داشته باشیم؟! من و شما نباید حقایق باطنی را اخذ کنیم؟! «بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ» (عنکبوت/۴۹). قرآن چیست؟! تنزل ملائکه چیست؟! شخصی از امام صادق علیه‌السلام پرسید که تنزل ملائکه چیست؟ فرمود الَّذینَ یَمْلِکُونَ عِلمَ آلِ مُحمّد... آنهایی هستند که مالک علم پیغمبر و آل او هستند و حقایق را در جان خود پیاده کرده‌اند... پیش اینها رفتن تنزل ملائکه است دیگر!! گفت می‌خواهم به لیلةالقدر برسم، گفتا که خوب بنگر، شاید رسیده باشی... جناب زکریا! حالا که به باطن و قوت الهی خودت توجه کردی، من این قوت را به فرزند تو که نتیجه تو است تسری می‌دهم... یکی از بهترین راهها برای توجه به باطن الهی، توجه به الله است. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» (انفال/۲). الله یعنی انسان کامل... الله مظهر دارد و مظهرش نیز امام است... باطن من و شما در دست انسان کامل است. سر این رشته در دست کیست؟ «بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ» (یس/۸۳). این نفس ناطقه شما در دست امیرالمؤمنین و حضرت صاحب است که یُقَلِّبُها کَیفَ یَشاء... او هر طرف که دلش بخواهد می‌گرداند به وفق تقاضای تو... تا تو چه بخواهی... گفت که در این شبها عافیت بخواه، گناه نکردن بخواه... حقایق بخواه، خیر برای مردم بخواه...
☑️خداوند تمامی حوائج انسانی را هر چند که زبان، درخواست آن را نکرده باشد سؤال نامیده است و فرمود:« و آنچه را که درخواست کرده اید به شما داده و اگر نعمت های خدا را بشمارید تا به آخرش نمی ­رسید.» (ابراهیم:۳۴) به حکم این آیه انسانها نعمتهایی را هم که نه تنها به زبان سر، درخواستش نکرده اند بلکه از شمردنش هم عاجزند، داعی و سائلند. چیزی که به زبان فطرت و پیشین خود، دعا و سؤال می­کنند چون ذات خود را محتاج و مستحق می­یابند لذا در سوره الرحمان آیه ۲۹ فرمود:« همه آنان که در آسمانها و زمین اند از خدا درخواست می­کنند، و او هر روز در کاری است» (المیزان ۴۴-۲/۴۲) مطلوب آن است که سؤال از دانی به عالی، از جاهل به عالم، از دانش آموز به معلم، از فقیر به غنی باشد، اما به حسب مراتب، هرکسی با دیگری فرق می­ کند. مبنای سالک الی الله بر اختصار بوده و باید درخواست، ضرورت داشته باشد، نه به منظور امتحان مسئول و مرجع، که این خود نوعی ایذاء است و نه برای تفنن، که استماع در هر حالتی که از حدّ ضرورت بیشتر باشد ممدوح اهل ریاضت نیست. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️معراج رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله در شب هفدهم ماه مبارك رمضان◾️ ▪️در مورد زمان معراج پیامبراکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم نظر قاطع واحدی وجود ندارد. یقیناً پس از سال دهم بعثت و بنابه یکی از نقل‌های رایج، در شب هفدهم ماه مبارک رمضان، تقریباً شش ماه قبل از هجرت پیغمبراکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم به مدینه بوده است. ▪️در این زمینه که معراج یک‌بار اتّفاق افتاده است یا پیغمبراکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم معراج‌های متعدّد و مکرّری داشتند، نظراتی وجود دارد. این احتمال وجود دارد که حضرت، چندین بار به معراج تشریف برده باشند و آنچه در باب سفر شب هفدهم روایت شده است، یکی از این سفرهاست. ▪️سفر معراجِ پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم، این بشارت را داد که راه آسمان‌ها باز است؛ پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم به امر خداوند، همه‌ی امّت را به اقتدای به خود دعوت کردند ▪️قُلْ اِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِی۱: اگر خداوند را دوست دارید، در پی من حرکت کنید. ▪️خدای متعال هم فرمود: لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ۲: برای شما در وجود رسول خدا اُسوه‌ای نیکو است. ▪️اُسوه کسی است که باید به او اقتدا کرد؛ تأسّی کرد؛ به دنبال او راه سپرد. بنابراین در سفر معراج هم می‌توان در پی پیامبر حرکت کرد و به معراج راه پیدا کرد. ▪️امیدواریم خدای متعال توفیق الهام‌گیری از این سفر عظیم رسول‌الله صلّی‌الله‌علیه‌وآله را به همه‌ی ما عنایت کند. ❗️▪️نکند خدای‌ناکرده عمری سپری شود و همچنان در عالم خاک درجا زده باشیم. به تعبیر قرآن کریم: اِثّاقَلْتُمْ إلَى اْلأرْضِ۳؛ سنگین شده و به دنیا، عالم خاک و جنبه‌های طبیعی و حیوانی، چسبیده باشیم و این سفر معنوی و روحانی را تجربه نکرده باشیم. ◾️در محضر استاد مهدی طیّب ۹۱/۵/۱۲◾️ ▪️۱. سوره‌ی آل‌عمران، آیه‌ی ۳۱.  ▪️۲. سوره‌ی احزاب، آیه‌ی ۲۱.  ▪️۳. سوره‌ی توبه، آیه‌ی ۳۸.  @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#وقت ، نفحه لیلةالقدر 5⃣ ▪️همت یعنی توجه به باطن هستی، همت یعنی توجه به حق متعال. حتی به وقت هم توج
، نفحه لیلةالقدر 6⃣ ▪️هر شخصی برای خودش وقتی دارد که در آن وقت خودش منحصر به فرد است و کس دیگری از آن وقت اطلاع ندارد و اگر هم اطلاع داشته باشد به درد او نمی‌خورد لذا به ما توصیه شده است که حالات خود را از همدیگر کتمان کنیم. آن حال یا آن وقت متعلق به شخص جنابعالی است و اصلا به کسی که کنار شما نشسته است مرتبط نیست. من و شما دو جنبه داریم: جنبه جسمانی و مادی و جنبه نفسانی و الهی. جنبه جسمانی من و شما به حدود مادی مقید است اما جان من و شما به روح‌الله متصل است؛ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي. او حد معینی ندارد. شاید در ابتدای امر محدود به حدی باشد اما در مسیر استکمالش می‌تواند چهارچوب‌ها را بشکند و از همه حدود عالم فراتر برود کما اینکه حضرت ختمی مرتبت صلوات الله علیه و آله در معراج چنین کرد. او از همه‌ی حدود فراتر رفت به طوری که به مقام قرب مطلق حق متعال رسید. من و شما می‌توانیم به وسیله این جنبه روحانی خودمان، با حقیقت عالم متصل و مرتبط شویم. لذا گاهی اوقات به دلیل اعمالی یا هرچیزی که منجر به این حال می‌شود، می‌بینیم که نسیم‌هایی از باطن بر ما می‌وزد. در اصطلاح عموم هم می‌گویند که یک حالی پیدا کرده‌ایم. این حال می‌آید و می‌گذرد. ▪️حکما و عرفای ما گفته‌اند که خیلی اهل حال نباشید بلکه اهل مقام باشید. یعنی کاری کنید که این حال دوام داشته باشد. نیاید و بگذرد بلکه بماند و تمکن داشته باشد. باید کاری کنیم که درون من و شما دائماً در حضور باشد، دغدغه اولیاء این است که یک چشم زدن غافل از آن یار نباشید شاید   که   نگاهی   کند  آگاه نباشید ▪️این نگاه یا وقت، باید استمرار داشته باشد. یک شب قدری به مسجد یا حسینیه‌ای برویم و به دلیل ذکر و روضه‌ای، حالی به ما دست دهد و دوباره از فردای شب قدر، روز از نو و روزی از نو! نباید اینگونه باشد. حال ما نباید مختص به روز عاشورا یا رفتنمان به کربلا باشد، باید همواره سعی کنیم این اوقات الهی را مراعات کنیم. این اوقات الهی نفحه ها هستند. باید مصادیق این نفحه ها را پیدا کنید؛ ممکن است پدر یا مادر پیری در منزل شما باشد و شما دارید به او خدمت می‌کنید. ممکن است دلی را به دست بیاورید، یتیمی هست و شما به او رسیدگی می‌کنید و او را نوازش می‌کنید. سحر و شب و خلاصه اوقاتی برای خودتان دارید که در آن اوقات، دل خدا و حجت خدا را به دست می‌آورید. این نسیم ها از جانب یمن ارض وجودند که إنّي أشَمُّ نَفَسَ الرّحمن مِن جانِب الیَمَن... عدد یمن ۱۱۰ است و اشاره به ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام دارد. یعنی این نسیم از جانب ولی مطلق الهی به من و شما می‌وزد. از این نسیم در روایت به عنوان باد بهاری نیز تعبیر شده است؛ إغتَنمُوا بَردَ الرَّبیع. گفت پیغمبر ز سرمای بهار تن مپوشانید یاران زینهار زانک با جان شما آن می‌کند کان بهاران با درختان می‌کند ▪️امام زمان بهار است. هُو رَبیعُ الأنام. می‌فرماید وقتی از این نسیم بهاری الهی به شما می‌وزد، جان شما تازه می‌شود. گاهی اوقات جان انسان نیز خسته می‌شود. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود رَوِّحُوا أَنْفُسَکُمْ بِبَدِیعِ الْحِکْمَةِ فَإِنَّهَا تَکِلُّ کَمَا تَکِلُّ الْأَبْدَانُ؛  وقتی دیدید جان و روح شما خسته شد به حکمت آن را تازه کنید. بر شما باد معارف! شخصی می‌گفت وقتی دلمان می‌گیرد و خسته می‌شویم دکور خانه‌مان را تغییر می‌دهیم. آیا واقعا با تغییر دکوراسیون منزل، انسان تغییر می‌کند و بشاش می‌شود؟! این نشان می‌دهد که آن شخص در همین مرتبه دکور خانه متوقف است... نه این که تنوع و تنوع طلبی بد باشد اما دل انسان که با تغییر دکور جوان نمی‌شود... هین سخن تازه بگو  تا دو جهان تازه شود وارهد از حد و مکان بی حد و اندازه شود ▪️اگر می‌خواهی بی‌حد شوی و از چهارچوب های زندگی مادی رها شوی، راهش همین است؛ خودت را در مسیر نسیم‌های الهی قرار بده.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#وقت ، نفحه لیلةالقدر 6⃣ ▪️هر شخصی برای خودش وقتی دارد که در آن وقت خودش منحصر به فرد است و کس دیگر
، نفحه لیلةالقدر 7⃣ ▪️یکی از آن نسیم‌های الهی همین لیلةالقدر است که خدا می‌داند چه اسرار بی منتهایی دارد. هرچقدر انسان بیشتر در آن غوطه‌ور می‌شود باز می‌بیند که جاهل است. امام، لیلةالقدر علی الاطلاق است. او نیز می‌فرماید که «لي مَعَ اللَهِ وَقْتٌ لاَ يَسَعُنِي فِيهِ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَلاَ نَبِي‌ٌّ مُرْسَلٌ». که در آن وقت، «نَحنُ هُوَ وَ هُوَ نَحنُ و نَحنُ نَحنُ وَ هُوَ هُوَ». منِ پیغمبر هم یک وقت و حالی دارم، یک اتصالی با حق متعال دارم که در آن وقت، هیچ احدی راه ندارد. هیچ ملک مقرب و نبی مرسلی از آن اتصال درونی من مطلع نیست. چرا؟ چون ملائکةالله و انبیاء همگی شأنی از شئون انسان کامل هستند؛ لَنْ یَبْعَثُ الله نَبیّاً إلّا بِوِلایَتُنا. هیچ پیغمبری به پیغمبری برگزیده نشد مگر اینکه به ولایت ما اهل‌بیت اقرار کرد. ▪️خود پیامبر صلی الله علیه و آله به حیث مقام نبوتش از آن وقت مطلع نیست چون ولایت باطن است و نبوت ظاهر. اصل، ولایت است و نبوت، فرع ولایت است. نبوت برای اصلاح ظاهر است لذا نبی احکام تشریعی می‌آورد و ولایت نیز برای اصلاح باطن است. پیغمبر ما صلوات الله علیه و آله دو بُعد دارد: یک بعد وَلَوی و دیگری بعد نبوی. بعد وَلَوی حضرت ختمی مرتبت، اشرف از بعد نبوی ایشان است. ولایت در لغت یعنی چسبندگی و در واقع یعنی قرب به حق متعال. چون ولایت او ولایت مطلقه است، ما قائلیم که او به قرب علی الاطلاق راه یافته است، در عالم کسی مقرب تر از پیغمبر ما نیست. جناب محی الدین ابن عربی نیز اشاره کرده است که بعد از پیغمبر، أقرَبُ النّاسِ إلیه علی بن ابیطالب، امیرالمؤمنین، امام العالمین و سر الانبیاء اجمعین است. علی در این مقام با او اشتراک وجودی دارد لذا چون امیرالمؤمنین علیه‌السلام به این مقام رسیده است، ما می‌گوییم که ولایت او برتر از نبوت است نه اینکه علی علیه‌السلام برتر از پیغمبر صلوات الله علیه و آله باشد. پیغمبر خود به طریق اولی صاحب ولایت است. امیرالمؤمنین به تبع ایشان به این مقام رسیده است اما این آقا مظهر این ولایت است. یا علی! کُنتَ مَعَ الأنبیاءِ سِرّاً وَ مَعي سِرّاً و جَهراً. ای علی! تو با همه انبیاء به سر بودی و با من هم به سر بودی هم در این هیکل نوری بشری آشکار شدی. می‌فرماید من مقامی دارم که از آن احد النّاسی غیر از علی و اهل‌بیتم مطلع نیست. فهم این مقام که مقام انسان کامل است جز برای این ۱۴ نفر مقدور نیست و فهم آن در غایت خفا است. ▪️من و شما اجمالاً از دور چیزهایی از آیات و روایاتی که به ما گفته‌اند می‌فهمیم؛ أُولَٰئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ. دلیل آن هم نوعاً این است که معنی انسان را نمی‌دانیم. ما به جای آنکه بیاییم امام و انسان کامل را مصداق اتم انسان بودن قرار دهیم و بعد بگوییم چه کسانی به این مقام نزدیک‌تر هستند تا اسم انسان بر او بگذاریم، عکس این را عمل می‌کنیم! خودمان را انسان می‌دانیم، فهم و عقل و درک خود را فهم و درک و عقل انسانی می‌دانیم و لذا هنگامی که چیزی فراتر از درک انسانی من و شما در مورد امام زمان ارواحنا فداه به ما می‌گویند، به تعبیر امیرالمؤمنین علیه‌السلام همچون طنابی که در چاه لرزان و مضطرب است، از شدت اضطراب به خود می‌لرزیم! فوراً می‌گوییم این چه حرفی بود که زده شد؟! آیا این مطلبی که گفت غُلُو است؟!! اینها علی اللّهی هستند، صوفی‌اند، چه و چه اند!! دلیل هجوم این ذهنیت ها، عدم شناخت انسان است. اگر ما انسان را خوب بشناسیم و بدانیم که حق متعال به من و شما نفسی داده است که می‌تواند از همه‌ی حدود فراتر برود و هیچ حدی در عالم جلودار نفس ناطقه انسانی نیست، اینگونه نخواهیم بود. نفس شما در هیچ عالمی از عوالم وجود متوقف نخواهد بود. به اصطلاح حکما، نفس انسان حد یَقِف ندارد. هرچیزی در عالَم حد معینی دارد و از آن تجاوز نمی‌کند اما انسان اینگونه نیست... هیچ سنگی در عالَم سنگ‌تر نشده است! هیچ اسبی اسب‌تر نشده است. شما اسبی سراغ دارید که پس از هزار سال به کمال بالاتری برسد و به اصطلاح اسب‌تر بشود؟! اسبها کلا اسب هستند دیگر! هیچ ملکی هم ملک‌تر نشده است. شما نمی‌توانی بگویی که مثلا جناب جبرئیل در زمانی جوری بوده و امروز جور دیگر، وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ (صافات/۱۶۴). همه ملائکه مقام معلومی دارند و در همان فعلیت و کمالی که حق متعال به آنان داده متوقف هستند الا انسان که حد یَقِف ندارد...
▪️آنچه در قضیه موسی و خضر در سوره کهف از آیات ۶۴ به بعد آمده است، مطلب لطیفی در آن نهاده که وقتی ملاقات میان دو پیامبر انجام گرفت ، به خضر رحمت و علم داده شده بود و موسی از او درخواست تعلیم کرد. (البته این علم حضرت خضر لدنّی بوده است که مختص اولیاء است ) موسی گفت:« آیا اجازه می­دهی که با تو بیایم و تو را بر این اساس پیروی کنم، برای این که من هم بوسیله آنچه خدا به تو یاد داده، رشد یابم و آن را به من تعلیم کنی؟» حضرت خضر فرمود:« تو نمی­توانی آنچه را که در طریق تعلیم از من می­بینی تحمل کنی... اگر پیروی مرا کردی باید از هر چیزی که دیدی و برایت گران آمد سؤال نکنی تا خودم حکمت آنرا بیان کنم» متأسفانه موسی عجله کرد و شروع به علت و حکمت کرد و سه مرتبه اعتراض کرده و خضر تأویل و توجیه سه واقعه را برای او بیان داشت. چون موسی پیامبر اولوالعزم و صاحب کتاب بوده و خود را عالم تر از همه می­دانست، پس خداوند خضر را فرستاد تا بداند عالم تر از او هم هست. اما پرسش های موسی از جهات حکمت بر او پوشیده بود. نتیجه آنکه، بسیاری از اولیای الهی مطالبی را بازگو می­کنند و اشاراتی می­ فرمایند که از حدود فهم تلامذه و سالکان پوشیده است، پس لزوم ندارد سالک مبتدی در پی تفهیم و فهمیدن همة رازها و حکمت ها برآید چرا که به اندازه ظرف، مظروف می­ ریزند و عدم تعادل ظرف و مظروف، سبب خراب کاری می­ شود. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ◾️ إّنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ مٰا أَدْرٰاکَ مٰا لَیْلَةُ الْقَدْرِ . لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ . تَنَزَّلَ الْمَلآئِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیهٰا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلٰامٌ هِیَ حَتّیٰ مَطْلَعِ الْفَجْرِ. ▪️خروج از آغوش محبوب ازلی و نزول از منزل عِنْدَنٰا(۱) به بیابان تاریک و غربت‌سرا و غفلت‌کدۀ دنیا، داستان غم‌انگیز هبوط انسان است؛ و نغمۀ إِنّٰا إِلَیْهِ رٰاجِعُون(٢) بشارت صعود و مژدۀ بازگشت است به منزل یار و به آغوش دلدار. ▪️نزول، لَیْل است و دور شدن از یگانگی و بی‌رنگی و بیکرانگی و در دام تعیّن و حدّ و قدر و اندازه گرفتار آمدن؛ و صعود، یَوم است و از دام تعیّن و حدّ و اندازه و بیگانگی رهیدن و به یگانگی رسیدن. ▪️ما که از خَزٰائِن(٣) غیب بی‌تعیّنی و لاحدّی به قَدِر مَعْلُوم(٤) نازل شدیم؛ سزاوار است در این لَيْلَةٍ مُبٰارَکَةٍ(٥) از خواب غفلت برخیزیم و در منتهای راه و اوج آسمان عروج، به نُور(٦) حق چشم بگشاییم و یک‌راست، در صِرٰاطِ مُسْتَقِیم(٧) عبودیّت، به‌سوی آن روانه شویم و از خطرات مسیر بیم به دل راه ندهیم؛ زیرا محبوب مژده داده است که تمام راه از لَيْلَةُ الْقَدْر(٨) تا مَطْلَعُ الْفَجْر، سَلٰام(٩) و امن است. ◾️استاد مهدی طیب◾️ ۱- ۲۱، حِجر ٢- ١٥٦، بقره ٣- ٢١، حجر ٤- ٢١، حجر ٥- ٣، دخان ٦- ٣٥، نور ٧- ٦، حمد ٨- ١، قدر ٩- ٥، قدر @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️اعمال مشترک شب‌های قدر◾️ ▪️اعمال شب‌هاى قدر بر دو نوع است. يكى اعمال مشترکی كه در هر سه شب بايد انجام داد، و ديگر اعمالى كه مخصوص به هر يک از شب‌هاى قدر است. و اما اعمال مشترک: ▪️۱- غسل. ▪️علاّمه مجلسى فرموده بهتر است غسل اين شب‌ها در هنگام غروب آفتاب انجام گيرد، كه نماز شام را با غسل بخواند. ▪️۲- دو ركعت نماز، در هر ركعت: ▪️ سوره «حمد» ۱ مرتبه ▪️سوره «توحيد» ۷ مرتبه ▪️و پس از فراغت از نماز هفتاد مرتبه بگويد: ▪️« أسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتوبُ الَيْهِ » ▪️در روايت نبوى است كه از جاى برنخيزد تا خدا او و پدر و مادرش را بيامرزد. ▪️۳- قرآن مجيد را بگشاید و در برابر خود گرفته و بگويد: ▪️«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اسْمُكَ الْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ الْحُسْنَى وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ النَّارِ» ▪️خدایا از تو درخواست می‌كنم به حق كتاب نازل شده‌ات، و آنچه در آن است، و در آن است نام بزرگترت، و نام‌هاى نيكوی تو و آنچه بيم انگيز است و اميدبخش، كه مرا از آزادشدگان از آتش قرار دهى. . ▪️۴- مصحف شریف (قرآن کریم) را بر سر گرفته و بگوید: ▪️« اَللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ » ▪️خدايا به حقّ اين قرآن و به حقّ كسی كه آن را بر او فرستادى، و به حقّ هر مؤمنى كه در آن او را ستودى، و به حقّ تو بر آنان که احدى شناساتر به حقّ تو از خودت نيست. : ▪️«بكَ يَا اللهُ» ده مرتبه ▪️«بمُحَمَّدٍ» ده مرتبه ▪️«بعَلِیٍّ» ده مرتبه ▪️«بفَاطِمَةَ» ده مرتبه ▪️«بالْحَسَنِ» ده مرتبه ▪️«بالْحُسَيْنِ» ده مرتبه ▪️«بعَلِیٍّ بْنِ الْحُسَيْنِ» ده مرتبه ▪️«بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ» ده مرتبه ▪️«بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ» ده مرتبه ▪️«بمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ» ده مرتبه ▪️«بعَلِیٍّ بْنِ مُوسَى» ده مرتبه ▪️«بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ» ده مرتبه ▪️«بعَلِیٍّ بْنِ مُحَمَّدٍ» ده مرتبه ▪️«بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ» ده مرتبه ▪️«بالْحُجَّةِ» ده مرتبه ▪️پس هر حاجتى كه دارد از خدا بخواهد. ▪️۵- زیارت حضرت سيدالشهّدا عليه السّلام. ▪️در روايت آمده است هنگامى كه شب قدر می‌شود، منادى از آسمان هفتم از پشت عَرْش ندا سر مى‌دهد كه خدا هر كه را به زيارت مزار امام حسين عليه السّلام آمده آمرزيد. ▪️۶- اين شب‌ها را احياء بدارد. ▪️روايت شده هر كه شب قدر را احياء بدارد، گناهانش آمرزيده مى‌شود، هر چند به شمارۀ ستارگان آسمان و سنگينى كوه‌ها و پيمانۀ درياها باشد. ▪️۷- صد ركعت نماز بجا آورد كه فضليت بسيار دارد و بهتر است كه در هر ركعت پس از سوره «حمد»، ده مرتبه سوره «توحيد» بخواند. ▪️۸- اين دعا را بخواند: ▪️« اللَّهُمَّ إِنِّی أَمْسَيْتُ لَكَ عَبْداً دَاخِراً لا أَمْلِكُ لِنَفْسِی نَفْعاً وَ لا ضَرّاً وَ لا أَصْرِفُ عَنْهَا سُوءً، أَشْهَدُ بِذَلِكَ عَلَى نَفْسِی وَ أَعْتَرِفُ لَكَ بِضَعْفِ قُوَّتِی وَ قِلَّةِ حِيلَتِی، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَ جَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِنَ الْمَغْفِرَةِ فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ وَ أَتْمِمْ عَلَیَّ مَا آتَيْتَنِی فَإِنِّی عَبْدُكَ الْمِسْكِينُ الْمُسْتَكِينُ الضَّعِيفُ الْفَقِيرُ الْمَهِينُ اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْنِي نَاسِياً لِذِكْرِكَ فِيمَا أَوْلَيْتَنِي وَ لا [غَافِلا] لِإِحْسَانِكَ فِيمَا أَعْطَيْتَنِی وَ لا آيِساً مِنْ إِجَابَتِكَ وَ إِنْ أَبْطَأَتْ عَنِّی فِي سَرَّاءَ [كُنْتُ ] أَوْ ضَرَّاءَ أَوْ شِدَّةٍ أَوْ رَخَاءٍ أَوْ عَافِيَةٍ أَوْ بَلاءٍ أَوْ بُؤْسٍ أَوْ نَعْمَاءَ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ » ▪️این دعا را كفعمى از امام زين العابدين عليه السّلام روايت كرده كه در اين شب‌ها، در حال قيام و قعود و ركوع و سجود مى‌خواندند. ▪️۹- دعاى جوشن كبير. ▪️و علاّمه مجلسى فرموده: بهترين اعمال در اين شب‌ها، درخواست آمرزش و دعا است، برای حوائج دنيا و آخرت خود، و پدر و مادر و خويشان، و برادران و خواهران مؤمن، چه آنان كه زنده‌اند و چه آنان كه از دنيا رفته‌اند، و خواندن اذكار، و صلوات بر محمّد و آل محمّد عليهم السّلام به هر اندازه كه بتواند. روايت شده كه خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم عرض شد: اگر شب قدر را يافتم، از خداى خود چه بخواهم؟ فرمود: عافيت. @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️بنا به نقل، امام صادق عليه السّلام فرمودند: مقدّرات در شب نوزدهم تعیین، در شب بیست و یکم تأیید و در شب بیست و سوم ماه [رمضان] امضا می‏‌شود. ▪️التَّقدیرُ فی لَیلَةِ تِسعَ عَشرَةَ و الإبرامُ فی لَیلَةِ إحدی و عِشرینَ و الإمضاءُ فی لَیلَةِ ثلاثَ و عِشرینَ. ◾️الکافی، ج ٤، ص ١٥٩◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei