eitaa logo
دلنوشته های یک طلبه
105.3هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
736 ویدیو
129 فایل
نوشتارها و رمان های محمد رضا حدادپور جهرمی ادمین: @Hadadpour سایت عرضه آثار: www.haddadpour.ir توجه: هر نوع استفاده یا برداشت و کپی و چاپ مستندات داستانی چه به صورت ورد یا پی دی اف و ... و حتی اقتباس برای فیلم‌نامه و تئاتر و امثال ذلک جایز نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
باز این بهتره ☺️
⛔️ قابل توجه ادمین ها و مشاغل خُرد و کلان طرح تخفیف ویژه ماه مبارک رمضان (تبلیغ قبل از انتشار رمان) اولویت با عزیزانی است که زودتر ثبت کنند. لطفا به صفحه شخصی مراجعه فرمایید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
پس از استقبال کم‌نظیر شما عزیزان از انتشار رمان های و شما دعوتید به مطالعه رمان👇 🔹 (شرح دلدادگی الهام و داود) ⏰ قرارمان از شب اول ماه مبارک رمضان هر شب ساعت ۲۰:۳۰ لطفا این خبر را برسانید به ؛ 🔺همه دمِ بخت‌ها 😍 🔺دختر پسرهای جوانِ تازه عقدکرده 😉 🔺خانواده هایی که بچه دم بخت دارند☺️ 🔺 و یا حتی هر کسی که حال دلش خوب نیست و لحظاتی اشک و لبخند میخواهد 😢😊 🔺هر کس از عشق با خبر است 🔥 🔺و یا عاشقی و عاشقانگی بلد نیست😔 🔺و هر آنکس که برایتان عزیز است و دلتان می‌خواهد دقایقی در خلوتش بنشیند و دو کلمه از عشق بخواند❤️‍🩹 🔻 علی الخصوص به طلبه‌های تازه ازدواج کرده💞 🔻و اعزه روحانی که در ایام تبلیغی به آنها بسیار سخت گذشته و حس می‌کنند کسی حواسش به آنها نیست 🌷 قدمتون بر چشم دعوتید به حال خوش و گاهی لبخند و جرعه‌ای اشک ✍ کانال @Mohamadrezahadadpour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
936.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلااااااام☺️ صبحتون همین قدر👆تپلی و شیرین و بامزه و بخیر😍😊 ضمنا داره اسفند کم‌کم تموم میشه نمیخواد همش بدو بدو کنی ی کم بشین و از اسفند لذت ببر
آنجا یک قهوه‌خانه بود اما ننشستم به نوشیدن دو تا استکان چای. چرا؟ دنیا خراب میشد اگر دقایقی آنجا می‌نشستیم و نفری یک استکان چای می‌خوردیم؟ عجله، همیشه عجله! کدام گوری میخواستم بروم؟ من به بهانه رسیدن به زندگی، همیشه زندگی را کشته‌ام... محمود دولت آبادی کانال @Mohamadrezahadadpour https://virasty.com/Jahromi/1710134119724083949
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ حلول ماه پر خیر و برکت رمضان مبارک 🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزگار پایش را گذاشته روی گاز از بس تند و سریع می‌گذرد همین طور که باورش سخت است که پایان سال ۱۴۰۲ باشیم، یهو چشم باز میکنیم و می‌بینیم داریم شب عید فطر را به هم تبریک می‌گوییم از کی شروع شد که اینقدر سریع و تندتند بگذرد، نمیدانم فقط همین قدر میدانم که این چهلمین بهاری است که تجربه میکنم و حتی اگر آخرین بهار عمرم نباشد، حداقل میدانم که نصف بیشتر عمرم را کرده ام به همین سادگی به همین بی‌رحمی و به همین تند و تیزی الان هم ماه رمضان است تازه شروع شده اما برای من ماه رمضان، مثل رفتمان به جهرم و خانه مادرم و خانه مادرش است یعنی از همان شب اول که آنها را در آغوش میگیری و به تو رسیدن بخیر میگویند، همان قدر دلت می‌گیرد و می‌دانی که قرار است خیلی زود بگذرد خیلی خیلی زود نمیدانم شاید از عوارض چهل سالگی است که بلندپروازی‌هایت کمتر بشود و دلت یک گوشه دنج بخواهد و خیلی نخواهی درباره همه چیز نظر بدهی حتی اگر چیزهایی بدانی که کمتر کسی می‌داند و هر کس هم که می‌داند هوار نمیکشد و فریاد نمی‌زند و فورا تبدیلش نمیکند به پست و توئیت و در همین اثنا، به شدت دلت هوای زادگاهت بکند و از رنج تهران زیستن خسته شده باشی و خیلی چیزهای دیگر که گفتنش صلاح نیست در همین حین و بین یهو ماه رمضان، از راه نرسیده، به طرف کفشش برود و بگوید ببخشید مزاحم زندگیتون شدیم، ببخشید که اینقدر مثلا چشم انتظارم بودین، و شما بدوی جلوی در و بگویی: حالا کجا با این عجله؟ برنج خیس کرده بودیم، شب بمون تا فرداصبح خودم برسونمت ترمینال و یه بلیط برات بگیرم و بری اما بگه دستت درد نکنه، غرض دیدار بود که بحمدلله حاصل شد و تو هول بشوی و تا دم در هم دنبالش بروی و بدرقه‌اش کنی و وقتی رفت، در را که بستی، بنشینی پشت در و در همان تاریکی، دور از چشم بقیه، حسرت بخوری که چرا وقتی بود، همش سرت توی گوشی بود؟ چرا وقتی رو مبل نشسته بود، به جای این که باهاش حرف بزنی و نگاش کنی، همش سرت تو کتاب و تلوزیون و فیلم و اخبار و چرند و پرند روزگار بود؟ چرا بیشتر بهش توجه نکردی؟ چرا تا میخواست حرف بزنه، یه لبخند مصنوعی به لبت می‌نشست و دو کلمه باهاش دعای سحر و دعای افتتاح و دعای ابوحمزه نخوندی؟! خب خودت هم اگر باشی و بروی جایی مهمانی و دلت برایشان تنگ شده باشد، اگر این همه بی‌مهری و بی اعتنایی ببینی، می‌روی و پشت سرت هم نگاه نمیکنی والا ماه رمضون، خیلی ماه خوبیه که بازم میاد خونت و بهت سر میزنه و الا اگه به ما بود... بگذریم الهی خوش بگذره الهی حال دلمون خوب بشه فقط روزه نگیریم و برای لحظه افطار له‌له نزنیم الهی وقتی دعا و جزءخوانی میکنیم، هی مدام ورق نزنیم و به آخرش و شماره صفحاتش و به ساعت نگاه نکنیم الهی بیشتر با هم باشیم بیشتر کیف کنیم بیشتر استفاده کنیم بحق ابی‌عبدالله 😭 و بحق لبان خشکش😭 ✍ کانال @Mohamadrezahadadpour
رفقا ان‌شاءالله از امشب با انتشار فصل سوم رمان درخدمتیم. به همه عزیزان بگید تشریف بیاورند و در همین کانال مطالعه کنند. بنا به دلایلی، به انتشار و ذخیره و اقتباس از رمان‌هایم راضی نیستم. ضمنا لطفا برای همدیگه دعا کنیم و هر شب، اگر یادتون بود، برای شادی روح پدرم و پدرخانمم و کسانی که حق به گردنم دارند صلواتی عنایت فرمایید🌷 ان‌شاءالله ساعت ۲۰:۳۰ گل باغا ❤️‍🔥💞 @Mohamadrezahadadpour