✅ امام زاده علی اکبر چیذر در مجلس حضرت زهرا سلام الله علیها به یادتونم.🌹
بسم الله الرحمن الرحیم
⛔️پسر نوح⛔️
نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی
«فصل سوم»
قسمت: سی و پنجم
قم _اداره مرکزی
از بیرون اطاق بازجویی بهم پیام دادن که خیالت از بابت متین راحت. اون چیزیش نیست و الان هم نشسته داره تلوزیون نگا میکنه.
فائقه را رها کردم و اومدم بیرون. حجم سنگین فکر ناهید، تمام ذهنمو پر کرده بود و نباید برام مثل راز و معما تموم میشد.
همینطور که گوشیمو چک میکردم، یه تماس برای دکتر گرفتم. گفت: دو تا از همکاران دارن روش کار میکنن. بخش زبان و حنجره و مجاری تنفسش و نهایتا شش ها و قلبش به طرز عجیب و زیادی تحت شعاع ماده فعالی قرار گرفته که خیلی خطرناکه و تقریبا جزو اولین قربانیان این نوع ماده هست. نسل جدیدی از ترورهای بیولوژیک که سر مثلا سی یا چهل ساعت اثر مستقیم میذاره!
گفتم: چی بگم؟ بعدش منجر به ایست آنی قلبی شده. بسیار خوب.
گفت: حاجی تا حالا درباره قربانیانی که زیر دستم میومدند نه از شما و نه از بقیه همکاران سوالی نپرسیدم. اما این فرق میکنه!
برام جالب شد! گفتم: ینی چی؟ چطور؟
گفت: روی شقیقه و صورتش علائم لطمه است و جوری هم کهنه شده که مشخصه کارش لطمه بوده! وسط فرق سرش، جای چندین بار قمه زدنه. معمولا پیشونی خانما بر اثر مُهر پینه نمیزنه اما پیشونی این، پینه اونجوری هم نداره اما مثل بقیه زنا هم نیست. دستاش زحمت کشیده است و نرم و نازک نیست. حتی بند مقنعه بلند و بند زیر چادرش دور گردن و کمرش بسته که شاید مثلا اگه باد اومد، به این راحتی حجاب از سرش نیفته! ... و کلی چیزای دیگه. کیه این؟ محافظ رجال و یا علما بوده؟ وقتی اهل بزک دوزک و اصلاحات صورت و گردن و این چیزا نبوده، ینی خیلی گرفتار و یا آدم حسابی بوده؟!
مونده بودم چی بگم به دکتر! خودم کم فکر داشتم که دکتر هم داشت آتیشم میزد. از بس جنس ناهید، جنس عجیبی بود. حداقلش اینه که از اونا بوده که خیلی معتقدن و وقتی هم معتقد میشن، دیگه چیزی جلودارشون نیست.
اما چرا باید حذف بشه؟ فقط یه دلیل داشت و اونم اینه که به شرایطی رسیدن که همه مهره هاشون رو بکشن بیرون!
خب وقتی دو تا ماشین فورا خونه را ترک کردن و رفتن و توی قم پخش شدن ... چند نفر هم تهران رفتن و حتی یکبار به همراه اینا تماس نگرفتند ... فقط مونده بود این دو تا ...
اما چرا مرگ ناهید؟
تنها فکری که میتونستم بکنم این بود که ... آهان ... ای فائقه آشغال! اون داشت مهره ها را جوری بهم نزدیک میچید که فقط ذهنم درگیر مهره چینی اون بشه! و قطعا فقط یه معنی میتونه داشته باشه و اونم اینه که قراره کسی و یا کسانی را برای مدت مشخصی از جلوی چشم ها دور کنند! اما معمولا برای سرویس ها این راه آخره که دو سه نفر و حتی یه نفر بسوزونن برای حفظ شخص دیگه و یا یه کار خاص و فوق العاده!
اما اون شخص یا اشخاص کیا بودن؟!
به داوود گفتم برگرده. پرونده اون دخترا و چند تا مداح را بده دست یکی دیگه و حتی از بار پرونده ما کم کنه و برگرده.
به حیدر گفتم دور و برش خلوت کنه و یه کم حواسش بیشتر پیش من باشه.
خودمم نشستم دوباره پرونده را زیر و رو کردم. اون شب تا صبح فقط و فقط مطالعه کردم و الگوریتم نقش ها و چهره ها کشیدم.
با سه سوال جدی روبرو بودم:
۱. اینا کین؟
۲. قصدشون چیه؟
۳. مهره های گرون قیمتشون کیا هستن که حتی حاضرن فائقه فوق حرفه ای و ناهید معما رفته را به فنا بدن اما اونا حفظ بشن؟!
خب پاسخ به این سه سوال داشت دیوونم میکرد. اگه دقت کنین، کاملا متوجه میشین که جوری نیست که بگیم از سوال اول شروع میکنیم و بعدش دومی و سومی! چون اتفاقا تا سومی کشف نشه، اولی و دومی هم هیچ به هیچ!
همش کارم شده بود: توسل و ذکر و توجه!
تا اینکه بعد از نماز صبح، فقط به دو اسم رسیدم و بنظرم اینا خیلی مهم بودن اما تلاش کردن که ذهن منو از این دو اسم دور کنن!
و اون دو نفر عبارتند از:
زن دوم آسید رضا
یازدهمین اکانت پسر نوح!
ادامه دارد...
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
@mohamadrezahadadpour
اگه ناراحت نمیشی و نمیگی چرا فکر میکنی فقط خودت متوجهی، میگیری داره چی میشه؟
#پسر_نوح خیلی فکر و ذهنمو نسبت به #کف_خیابون۲ مشغولتر کرده!
کف۲ پروندش پاکیزه تر و روی روال تر بود
اما این لعنتی خیلی رومخه
خیلی رو اعصابه
حس میکنم مثل دندون کرم خورده ای هست که حتی اگه بکشیش، اما بازم مدت ها جاش درد میکنه و تیر میکشه!
به والله نمیخوام اذیت کنم و حرفی که میخوام بزنم فقط میشه برای شما اهل سحر بزنم که:
اما بعضی شبا سر نوشتن #پسر_نوح دلم گریه میخواد
قبول کن که کسی با حدیث گمراه بشه، خیلی درد داره
خییییلی
جاش میسوزه تا مدتها
حتی ممکنه جاش خوب نشه هیچ وقت
چه بچه ها و چه رفقایی که بخاطر همین دعواهای عقیدتی از دست ندادم!
دشمن، خییییلی خییییییلی به ما نزدیکه و نفوذ کرده
اون وقت یه مشت احمق سیاسی و کودن فکری میگن فلانی خیلی دشمنو گنده جلوه میده! اونا فقط به درد تماشای فیلمایی میخورن که بعث عراق را یه مشت اسکل نشون میداد!
بابا والله بالله دشمن و بلکه منافقین، خیلی از خوش خیالی یه مشت احمق سواستفاده کردن و حتی بیخ گلومون، دارن بچه هامون را به اسم امام حسین میبرن و ضد ولایت فقیه تحویل میدن!
کجای کاری اخوی؟ کجایی آبجی؟
اللّهُمَّ إنّا نَشْکو إلَیْک فَقْدَ نَبِیِّنا صَلَواتُک عَلَیْهِ وَآلِهِ
وَغَیْبَةَ وَلِیِّنا
وَکثْرَةَ عَدُوِّنا
وَقِلَّةَ عَدَدِنا
وَشِدّةَ الْفِتَنِ بِنا
وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَیْنا
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭