eitaa logo
دلنوشته های یک طلبه
89.1هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
663 ویدیو
125 فایل
نوشتارها و رمان های محمد رضا حدادپور جهرمی ادمین: @Hadadpour سایت عرضه آثار: www.haddadpour.ir توجه: هر نوع استفاده یا برداشت و کپی و چاپ مستندات داستانی چه به صورت ورد یا پی دی اف و ... و حتی اقتباس برای فیلم‌نامه و تئاتر و امثال ذلک جایز نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
چون میترسم به جاهای باریک بکشه... همین قدر بسه. لطفا قرآن ها را آماده کنید تا مراسم قرآنی بگیریم بسم الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَستغفرالله وَ اَتُوبُ اِلیه”*ان شاءالله دل امام زمانت رو به دست آوردی،برای یك سال آینده ات هرچی خیره،برات بنویسه،آقا امضا كنه، قربون دستای مهربونت امام زمان،قربون دل ِ لطیفت آقا جان، امشب كجا قرآن سر گرفتی آقا جان!؟ آقا به خاطر ما نه به خاطر شهدا،به خاطر سربازات بیا یه سری به ما بزن، شهدا چراغ های هدایتند،به قول رهبر معظم انقلاب،شهدا ستاره هایی اند كه توی ظلمات راه رو گم نكنیم، آی شهدا،ای رفقا،شب قدری شما یه دعا برای ما بكنید،نمیگم ما كاری كردیم،فقط به خاطر این سینه هایی كه تو این شب ها زدیم با یاد شما،شرط وفا میگه یه چیزی به ما هم برسه از شما.* “ اَستغفرالله وَ اَتُوبُ اِلیه….”*فرمود:شقی ترین فرد،بدبخترین فرد،اون كسی است كه شب های قدر بگذره،ماه رمضون بگذره آمرزیده نشه.اگه نا امید بشه آمرزیده نخواهد شد،چون نا امیدی خودش گناه بزرگیه... 👈 كتاب خدا رو مقابل صورتت باز كن،* “اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ“ * حاجاتت رو مد نظر بیار،منم یه چند لحظه ای آروم میشم،هر حاجتی داری بگو…. خدایا منو ببخش،خدایا گره هامونو باز كن،پدر مادرامون و ببخش،آقامون رو به دادمون برسون،مال حروم رو از سفره مون دور كن،بچه هامون رو نوكر امام حسین قرار بده، خدایا حاجات و دعوات قلبی ِ و شرعی ِ همه مون و رهبرمون برآورده به خیر فرما.*
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
*قرآن روی سرت بگذار،ان شاءالله همیشه زیر سایه ی قرآن و آل الله باشی: *“اللَّهُمَّ به حق هَذَا الْقُرْآنِ وَ به حق مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حق کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ” 👈 ده مرتبه : “بکَ یَا اللّهُ…… جل جلاله و عظم شأنه“ 👈 ده مرتبه: الهی: بمُحَمَّد……. صل الله علیه و آله و سلَّم
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
👈ده مرتبه “الهی::بعَلِیٍّ…….. صلوات الله و سلامه علیه“ *از صفین بر می گشت علی،كربلا از مركب پیاده شد،خاك رو برداشت،بویید،فرمود:اینجا حسینم رو می بینم در خون دست و پا می زنه*😭😭
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
👈 ده مرتبه “الهی:بفاطِمَةَ……… سلام الله علیها.”😭😭 *روز آخر بچه هاش رو استحمام كرد،لباسشون رو عوض كرد،لباس تمیز تنشون كرد،براشون غذا آورد،موهای بچه هاش رو شونه كرد،وقتی داشت موهای حسینش رو با دست شكسته شانه می كرد،می گفت:مادر جان،نیاد روزی كه نظم موهات بهم بخوره. نمی دونم امشب دلمون چرا همش كربلاست؟*😭😭
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
👈 ده مرتبه: “الهی:بالْحَسَنِ……حسن بن علی صلوات الله علیه.” *گفت:حسین جان! من الان دارم از دنیا میرم و به شهادت می رسم،تو بالا سرمی،عباس بالا سرم ِ، بچه هام هستند،علی اكبر هست،خواهرام هستند،*“لایوم كیومك یا اباعبدالله”*كسی نیست سر تو رو به دامن بگیره.*😭😭
👈 ده مرتبه: الهی: بالْحُسَیْنِ….. صلوات الله علیه“ *دید دارن یه گوسفندی رو سر می برن، امام سجاد فرمود:ببینم به این قربانی آب دادید یا نه؟ آری آقا،حكم دین ِ،ما از شما یاد گرفتیم دینمون رو،این گوسفند سیراب ِ،داریم سرش رو می بریم. فرمود:ولی بابای من و با لب تشنه بین دو نهر آب…..*😭😭
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
👈 ده مرتبه: “الهی:بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ……..زین العابدین صلوات الله علیه“ *فرمود:من پنج سالم بیشتر نبود،امام باقر،ما و خواهرها و عمه هامو،با دست بسته وارد بزم یزید كردن،اون نانجیب با چوب خیزران برلب و دندان جدم می زد*😭😭
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
👈 ده مرتبه: “الهی:بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ…….صلوات الله علیه“. *فرمود(امام صادق):اگه كسی بر حسین گریه كنه،حتی اگه حالت گریه به خودش بگیره،بهشت بر او واجب میشه*😭😭
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
👈 ده مرتبه: “الهی:بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد…….جعفر بن محمد ٍ صادق.صلوات الله علیه.” *دَر ِ زندان باز شد،چهار حمال یه بدنی رو روی یه تخته پاره آوردند، جار زدند،می گفتند: این امام رافضی هاست،مردم جمع شدن بدن موسی بن جعفر رو برداشتن،كفن كردن.ای بی كفن حسین…..*😭😭
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
👈 ده مرتبه: “ الهی،بمُوسَى بْنِ جَعْفَر…….صلوات الله علیه “. *امام رضا داشت پرچم سیاه میزد توی خونه،یه مرتبه دیدن دست از كار كشید شروع كرد گریه كردن،گفتند:آقا چی شده؟گفت:صدای مادرم رو شنیدم،هی می گفت:غریب مادر حسین..بریم مشهد*😭😭