eitaa logo
دلنوشته های یک طلبه
90.1هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
648 ویدیو
124 فایل
نوشتارها و رمان های محمد رضا حدادپور جهرمی ادمین: @Hadadpour سایت عرضه آثار: www.haddadpour.ir توجه: هر نوع استفاده یا برداشت و کپی و چاپ مستندات داستانی چه به صورت ورد یا پی دی اف و ... و حتی اقتباس برای فیلم‌نامه و تئاتر و امثال ذلک جایز نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
کِنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) امروز برای بحث درباره طرح سلب اعتماد از دولت بنیامین نتانیاهو به دلیل ناکام ماندن در بازگرداندن اسرای صهیونیست از غزه تشکیل جلسه می‌دهد. طرح استیضاح نتانیاهو توسط حزب کار رژیم ارائه شده است. 👈 این عوضی ممکنه هوس بکند که در لحظه آخر، زهرش را به ایران بزند و برود. ✍ کانال @Mohamadrezahadadpour https://virasty.com/Jahromi/1705927088367295473
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🔥 🔥 ✍️نویسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی 💥 «قسمت سی‌ و یکم» 🔺ترس، آفت آزادی است! تا گفت وقتش است، با اینکه خسته بودم و چشمانم به‌خاطر کم خوابی میسوخت، فوراً بلند شدم نشستم، کمی چشمانم را مالیدم، دستی به موهایم کشیدم و گفتم: «وای ماهدخت! من خیلی میترسم!» ماهدخت گفت: «ترس، آفت آزادیه! یا پاشو بریم و چشمتو رو ترس و دلهره ببند و خودتو به تقدیرت بسپار یا همین‌جا بمون و دو دستی خودتو به جهنّم بسپار!» گفتم: «از کجا معلوم با تو که بیام بدتر نشه و واسم نشه جهنّم؟! ماهدخت من با شعار، راحت و آسوده نمی¬شم، یه چیزی بگو که الان قلبم از جا کنده نشه.» گفت: «وقت این حرفا نیست عزیزدلم! پاشو، پاشو دختر!» گفتم: «ماهدخت! لااقل بگو کی هستی و کجا میخوایم بریم تا حدّاقل بدونم با کی و چه شرایطی مواجه میشم.» با کمی تندی بهم گفت: «وقت برای این حرفا بسیاره.» منم کمی تند شدم و گفتم: «نیست؛ همین حالا وقتشه... یه دو کلمه باهام حرف بزن و خلاصم کن دیگه!» گفت: «فقط همینو بدون که اون پسره بودا، همون مخاطب خاصّم...» گفتم: «کدوم؟! آهان! خب؟» گفت: «کار همونه! میدونستم الکی اینجا نیومدم.» همان لحظه بود که صدای آرام همان پیرمرد ایرانی باز هم به گوشم خورد. داشت دعا میخواند و مناجات میکرد: «إِلهِی وَ رَبِّی مَنْ لِی غَیرُک... إِلهِی وَ رَبِّی مَنْ لِی غَیرُک...» با تعجّب گفتم: «الکی اینجا نیومدی؟! ینی چی؟ فرستاده بودنت اینجا ماه عسل؟! یه چیزی بگو بفهمم.» گفت: «خنگ خدا! ینی با برنامه اون اینجا اومده بودم. از اوّلش هم برام سؤال بود که چرا مثل بقیّه باهام بدرفتاری و توحّش نمیکنن.» گفتم: «والّا بازم نمیفهمم چی میگی!» گفت: «ینی منو یه مدّت فرستاده بوده اینجا، الان هم پیغام داده که میخوام برگردی! خودمم نمیدونم چرا این بلا رو سرم آورد، امّا میدونم که از دور حواسش به من بوده که الان گفته باید برگردم.» باز هم صدایش را میشنیدم؛ حتّی محزونتر از شبهای قبل: «ألهی وَ مَولای! اِرْحَمْ عَبْدُک الضَّعِیفُ الذَّلِیلُ الْحَقِیرُ الْمِسْکینُ الْمُسْتَکینُ...» گفتم: «ذرّه‌ای از حرفات رو نفهمیدم. آخه گرازهای وحشـی جنگلای سیدنی هم عزیزشون رو به جهنّم نمیفرستن که اون پسره تو را فرستاده اینجا! ماهدخت نمیفهمم! ماهدخت نمیگیرم! ماهدخت من شاید دختر ساده‌ای باشم، امّا خل نیستم! میشه واضح‌تر بگی؟ اصلاً ولش کن، تو خودت دقیقاً چیکاره‌ای؟ همینو بگو ببینم! تو چیکاره‌ای که اون شب چند تا ضربه آروم زدی به در سلّول و بدون اینکه کسـی بیدار بشه، یه زمخت اومد پشت در و مو و کاغذ رو گرفت و رفت؟! دیگه اینو که میتونی بگی!» یک لبخند زد و گفت: «من تو انتخاب تو اشتباه نکردم. همون چیزی هستی که میخوام و دوسش دارم. اصل جنسی! امّا لطفاً فضولی نکن تا بریم بیرون!» «سَیِّدِی أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیَا مِنْ قَلْبِی... سَیِّدِی أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیَا عَنْ صَدْری... سَیِّدِی أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیَا عنْ سَمْعِی وَ بَصَری...» با کمی لوس‌بازی گفتم: «فضول خودتی و هفت جدّ و آبادت! خب چه ازت کم میشه بشناسمت؟ لااقل از اون شب بگو ببینم ماجرا از چه قرار بود!» دستش را روی پیشانی‌اش گذاشت و گفت: «وای سمن از دست تو! اون مرد مثلاً زمختی که میگی، واسطه من و نامزدمه! اون برام پیغام آورد که گفته باید برم. منم گفتم یه مهمون دارم! با هزار مکافات قبول کرد که اجازه خروج دوتامون رو ازش بگیره. اوّلش هم راضی نمیشد، امّا بالاخره وقتی مقاومتم رو دید گفت باشه، امّا به شرطی که در اختیار باشیم!» با تعجّب گفتم: «ینی چی در اختیار باشیم؟ باز چه خوابی برامون دیدن؟ ماهدخت! من میخوام برم خونه‌مون. به خدا ... به والله من دیگه تحمّل ندارم! من دارم روانی میشم، من یهویی اومدم تو دنیایی که اصلاً نمی‌شناسمش و نمیدونم چطوریه!» گفت: «خونه هم میری، به وقتش! چشم! حالا پاشو وقت تلف نکن. ببین، تا ضربه دوتایی به در بخوره باید خیلی آروم و بی سر‌و‌صدا از اینجا بریم. حواست جمع باشه¬ها، خل‌بازی در نیاری بیچاره¬مون کنی! پاشو، پاشو جان خواهر.» شاید ده دقیقه نشد که ضربه دوتایی خورد. قلبم داشت توی دهانم می‌آمد. شاید بعداز آن چند شبی که دفنم کرده بودند و بعداز اون شب و این حرفها... هیچ شبی به اندازه آن شب هیجان و ترس نداشتم. رمان ادامه دارد... @Mohamadrezahadadpour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی بهائیان شبکه من و تو از عواقب تحریم انتخابات و عدم شرکت در انتخابات می‌گویند 👆 این کلیپ را به همه برسانید. @Mohamadrezahadadpour
✔️ امشب شب سختی برای یمنی‌هاست. آمریکا و انگلیس وحشیانه صنعا و چند نقطه دیگر را بمباران کردند. @Mohamadrezahadadpour
✔️ از طرف دیگر، تمیزترین قدم برای بی‌آبرو کردن آمریکایی‌ها توسط همین یمنی‌ها رقم خورد. آنجا که تا کشتی آمریکایی‌ها را میزنند، اعلام رسمی و جهانی می‌کنند و این مسئله خیلی به اعتبار اقتصادی و هیمنه پوشالی نظامی آمریکایی ها ضربه زده است. @Mohamadrezahadadpour
✔️ تا حالا شنیدید که کسی بگه یمنی‌ها با حملاتشون زدند عده‌ای را روی دریای سرخ و... کشتند؟! اما تا دلتون بخواد خسارت‌های سنگینِ مادی و معنوی روی دست آمریکا و اسرائیل گذاشتند. انجام چنین حرکتی، ساده نیست و خیلی مهارت و دقت نیاز داره. @Mohamadrezahadadpour
✔️ بچه‌ها کسی در طول یکی دو هفته گذشته، مصاحبه و یا اعلامیه‌ای از طرف حماس دیده؟🧐 گردان القسام نه منظورم خودِ حماسه
سلام جوابش ساده است؛ چون دغدغه دارم. امشب قسمت ششم را نوشتم و الان هم دارم هفت هشت ده تا خبرگزاری بین‌المللی رصد میکنم. و در عین حال، صبح ساعت ی ربع به هفت راننده پایین منتطره و تا شب جلسه دارم. دغدغه وقتی ذهنت مشغول تحولات و شرایط خاص دنیا باشه، خودبخود خواب از چشمات میپره.
✔️ یکی از برکات بزرگ الهی که از هم‌عصر بودن با رهبر معظم انقلاب به همه ما رسیده، سر نترس داشتن در برابر یه مشت دشمن خونخوار هست. ترامپ گفته اگر رای بیارم، ایران را به طور کامل محاصره میکنم. ما هم بدمون نمیاد قاتل حاج قاسم را در جایگاهی که دستور حمله به حاجی را صادر کرد، بزنیم و پودر کنیم. و الا این که رئیس جمهور نباشی و بزنیمت که کیف نداره. ما عاشق اینیم که در جایگاه ریاست جمهوری ایالت غیرمتحده آمریکا محاکمه و مجازات بشی. @Mohamadrezahadadpour
✔️ آمریکا و انگلیس جای خود دارند خدا به داد استرالیا، کانادا، هلند و بحرین برسه که امشب و دیروز، خودشون رو نخود آش حمله کردند. حالا زمین بچرخه و یمنی‌ها کجا و چطوری بروند سروقتشان و از شرمندگی‌شان دربیایند، خیلی میتونه جذاب و مهيج باشه. @Mohamadrezahadadpour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الحمدلله باران در حال باریدن است. امیدواریم ادامه داشته باشه باران نافع و کامل وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنْشُرُ رَحْمَتَهُ ۚ وَهُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ
✔️ معرفت یعنی ؛ اگر دشمنت هم شد واسه چیزایی که ازش میدونی اون دهنتو بی هوا باز نکنی ! @Mohamadrezahadadpour
وقتی فکر و ذهنت به چیزای بد عادت کرد و تو هم تلاشی برای مدیریت و کنترلش نکردی، اینجوری میشی👆 دقیق نگاش کن نگی نگفت @Mohamadrezahadadpour
علیکم السلام از مرحوم آیت الله مصباح یزدی شنیدم که در جواب به این سوال فرمود: توسل و توجه به امام عصر ارواحنا فداه. بنده این توصیه استاد را بارها امتحان کردم و نتیجه گرفتم.
خدمتشون سلام برسانید و بفرمایید که لطفا وسط دعوا نرخ را نشکنید! چرا که یک میلیون تومان هزینه اساتید متوسط است. اساتید بهتر، علاوه بر این که نرخ ساعت آنها بالاتر است، هزینه ایاب و ذهاب و بُعد مسافت و میزان معطلی در فرودگاه و... را هم محاسبه می‌کنند. لذا اگر به اساتید(اعم از حوزوی و یا دانشگاهی) در شهر و محله آنها کمتر از چیزی که گفتم پرداخت میشود، سخت دراشتباهند. این از اساتید اما در خصوص سخنرانان معمولی و محلی، حتی ممکن است نرخ از ۲۰۰ و یا ۳۰۰ هزار تومان هم کمتر باشد. این بستگی به عرف آنجا دارد و جای بحث ندارد. بعلاوه این که هر کسی نان و و و را میخورد و الا اگر پای مقایسه وسط باشد👈 آیا می‌توان گفت که چون آن کارگر بزرگوار، نمی‌تواند مثل یک استاد و دانشمند و یا حتی مثل شاگردان معمولی اساتید، یک ربع مستند و جذاب در اجتماعات چند صد نفری صحبت کند، پس باید همان ۵۰۰ هزار تومان را هم نگیرد و به او ندهیم؟! خب نه چرا که هر کسی را بهر کاری ساختند. ✍ کانال @Mohamadrezahadadpour
✔️ جناب رائفی‌پور به دادسرای تهران دعوت شد. در پی ایراد برخی ادعا‌ها از سوی جناب آقای علی‌اکبر رائفی‌پور، دادستانی تهران ضمن دعوت وی؛ اسناد و مدارک مرتبط با ادعای مطرح شده را مطالبه کرد. (به نقل از خبر فوری)
دلنوشته های یک طلبه
خدمتشون سلام برسانید و بفرمایید که لطفا وسط دعوا نرخ را نشکنید! چرا که یک میلیون تومان هزینه اساتید
برخی نظرات مخاطبین گرامی👇☺️ 🔹 به اون کارگر بزرگوار بفرمایید چرا اینجور وقتها میاین حقوقتون رو با یک آخوند مقایسه میکنید؟ چرا مثلا با یک ناخن کار آرایشگاه زنانه یا کراتینه کار و یا یک کسی که پاکسازی پوست میکنه و ... که سر جمع چند ساعت بیشتر دوره ندیده و برای کارش میلیونی دریافت میکنه مقایسه نمیکنید؟ اون آخوندها اقلا چندین سال دود چراغ خوردن و درس خوندن تا بتونن اونقدر توانایی به دست بیارن که یک ساعت سخنرانی کنند، اون ناخن کار و کراتینه کار و... که در حد چند ساعت دوره دیده چی؟ اینکه چیزی نیست من کسی رو میشناختم که میگفت پول گرفتن در ازای آموزش دین حرومه و آخوندها پولشون حرومه. گفتم اولا شما خودتون حاضرید یک ساعت مجانی کار کنید که از آخوند توقع دارید؟ ثانیا آخوند مگه غذا نبابد بخوره؟ مگه خانواده نداره؟ در اون زمانهایی که شما صرف یادگرفتن چیزهای دیگه کردین تا حالا ازش برای خانوادتون پول دربیارین آخوند صرف خوندن درس دین کرده. برای شما حلاله پول تحصیلتون رو بخورین برای آخوند حرامه؟ 🔹آقای جهرمی پور در جواب اون مخاطبی که بهش گفته بودند سخنران‌ها ساعتی یک تومن می‌گیرند . امسال مربی حلقه های صالحین بسیج بودم واقعا آماده کردن مطالب خیلی دشواره برا یه سخنرانی یه ساعت کلی باید مطالعه داشته باشم. که هم جواب شبهات رو بدم هم بروز و مخاطب پسند صحبت کنم که لازمه اینها مطالعه فراوانه اینجا بود که فهمیدم اگه یک طلبه بخواد خودش مطلب ارائه بده و سخنرانی کنه باید ساعتها مطالعه و تمرین و کار فکری داشته باشه و بمراتب کارش سختر از یک کارگره چون یک کارگر یه مهارتی رو روتین یاد میگیره و همونو ارائه میده و هرسال باتجربه براش راحت‌تر میشه ولی یک سخنران باید مطالعه کنه بروز باشه مخاطب پسند و قابل فهم و همه جانبه و بدور از ابهام ،حواسش به منتقدان و قشر خاکستری و..باشه و هرسال کارش دشوارتر میشه چون توقعات ازش بالاتر میره... و این مقایسه خیلی ناعادلانه هست چون مخاطب فقط همون یک ساعتو میبینه ولی پشت پرده و تلاش‌ها وشرکت در کلاسها و خریدن کتابها و بیداری شبها و ... اون سخنران رو نمیبینه 🔹سلام استاد حدادپور عزیز آقای حدادپدر بنده طلبه مسجدم و حدود ۳ساله مستقر هستم علاوه بر سخنرانی مراسمات عقد و ترحیم هم شرکت میکنیم بینی و بین الله حتی تعارف هم نمیکنند و بنده هم نرخی تعیین نمیکنم آش نخورره و دهان سوخته 🔹سلام در رابطه با اون مطلب یک میلیون اخوند اولا اگه اینجوری راحته کار اخوندی خب چرا خودشون نمیرن اخوند بشن بعد اینجوری راحت پول دربیارن؟من شنیدم حوزه های علمیه هم شدید شدید دنبال جذب طلبه اند با شرایط خیلی راحت دوما اون یک میلیونی که میگن کجاست؟ما هم دوربرمون یه پنج شش تا اخوند داریم بفرستیم روزی هفت هشت ساعت حرف بزنن😁شاید بین هزار تا اخوند توی تمام عمرشون برای یک سوم یک چهارم شون اون سخنرانی یک ساعته یک ملیونی قسمت نشه اونی چیزی که ما شنیدیم و بعضا دیدم اینه صد تومن میدن بعد هم کلی هم بعضیا روش فش سوار میکنن واقعا اخوند شدن برای خدا در این زمانه بسیار سخته درامد اخوندی شاید از نود درصد شغل ها کمتره و پای دفاع از انقلاب هم که میاد انتظار از اخوند هم بالای صده وقت غذا خوردن و حقوق و... هم باشه که انگار ادم نیست نباید پول بگیره نباید مسافرت بره نباید وقت سر خاروندن داشته باشه بعدش هم همه مشکلات گرونی و تحریم و دست مزد بالای بعضی شغل ها و شوهردار نشدن دختر اقدس خانوم و... هم میگن تقصیر اخونده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا