eitaa logo
دلنوشته های یک طلبه
89.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
655 ویدیو
125 فایل
نوشتارها و رمان های محمد رضا حدادپور جهرمی ادمین: @Hadadpour سایت عرضه آثار: www.haddadpour.ir توجه: هر نوع استفاده یا برداشت و کپی و چاپ مستندات داستانی چه به صورت ورد یا پی دی اف و ... و حتی اقتباس برای فیلم‌نامه و تئاتر و امثال ذلک جایز نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
علیکم السلام بله، بنده به همه فرزندانم واکسن های دوران مختلف را زدم و هیچ مشکلی هم با این موضوع ندارم. کمتر از اونی هستم که توصیه کنم اما پیشنهاد میدم اصلا به حرفشون گوش ندید. به همین راحتی. مگه اعصاب و روان خودتون رو از سر راه آوردید؟ اینو کسی داره بهتون میگه که غیر از امور حرفه ای و تخصصی خودم، هر آنچه ذهنم را به هم بریزه، نه میخونم و نه می‌شنوم. چه برسه به حرفهای نچسب و من در آوردی رفقایی که تهِ استدلالشون اینه که «یه لاین آسانسور در فلان ساختمان فلان وزارتخانه، مخصوص طبقه هفتمشون هست که همشون کراواتی اند. پس همشون نفوذی اند»😐 نخند ، جدی دارم میگم ینی الان ما و همسایه روبروییمون که لاین آسانسورمون از طبقه پایینی و بالایی جداست، لابد یه ریگی تو کفشمونه😐🙈😂 حالا باز خودتون میدونید اما آخرِ گوش دادن به حرفای اینا میشه این که بری یه جزیره و دور خودت دیوار و سیم خاردار بکشی.
علیکم السلام دقیقا. بعضی دوستان فقط نرم افزار منفی بافی و دائم الانتقاد بودن را در ذهن مبارکشون آبدیت میکنند و بقیه توانمندی های خودشون و بقیه را به باد فنا می‌سپارند. بنظرم به هر کسی به اندازه خودش گوش بدید و نگاه کنید. نتیجه توجه زیادی به یه عده این شده که به راحتی شمشیر بی انصافی و نقادی را بالای سر ملت میچرخونن و دنبال سر میگردند تا بزنند نفله اش کنند! با اینکه خودشون نه عرضه یک سخن تازه دارند و نه دل و جیگر و دانش یک حرف تازه. فقط بلدند بقیه را قضاوت کنند. یکی نیست ازش بپرسه آخه کو هنر خودت؟ دل ما به چیت خوش باشه که اینقدر دنبال قهوه ای کردن و از چشم انداختن بقیه هستی؟! داداش به هر حرفی گوش نده خودت ماشاالله عقل و منطق داری نقاط مثبت را ببین و کیف کن و لذت ببر نکات منفی را هم اگه دیدی، تلاش کن اگه دستت میرسه، یه کار قوی تر از اینا تولید کنی.
این عکس رو یکی از بچه ها قبلاً برام فرستاده بود تا اینکه یه مدت قبل، حوالی ولی عصر دیدمش. میگفتن هر روز چند تا خودکار و یه تیکه مقوا برمیداره و میشینه یه گوشه و چنین اثر هنری خلق می‌کنه و شب میشه و میره خونشون. چه حالی چه احساسی چه اثری چه هنری چی میگذره تو کله اش و چرا به این روز افتاده؟ این کیه که هر روز، روی یه تیکه مقوا عکسش کشیده میشه و هر بار خوشگلتر و رنگارنگ تر از قبل؟ کلا شیرین عقلی دور و برم نیست که نشناسم وقتی جهرم زندگی میکردم، یا وقتی اصفهان بودم، و یا وقتی بابل و قم و شیراز و الان هم که تهرانم، احدی مثل این بنده خدا نبود و نیست که نشناسم و باهاش حرف نزده باشم. وقتی این بابا رو دیدم، یاد بنیامین افتادم که اوایل کرونا در بیمارستان افتاده بود و یک شب باهاش زندگی کردم و از احوال و حرفاش خراب شدم و رفت. خدا رحمتش کنه روحش شاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیئت تا دقایقی دیگر در پیج اینستا این عبارت را در اینستا سرچ کنید: @mohamadrezahadadpour
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
آقا مگه نمیگن وقتی به عکس کسی که داره می‌خنده نگاه بندازی، خودتم خنده ات میگیره؟ پس چرا این اینجوری نیست؟ چرا وقتی نگاه به خنده هاش میندازم گریه‌ام میگیره؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای کاش وقتی شعله ور شد در، نیفتد افتاد اگرهم، بر روی مادر نیفتد زهراست آن بانو که بین دود و آتش یک لحظه حتی چادرش از سر نیفتد افتاد بین شعله ها کوثر که یک وقت شعله به موی ساقی کوثر نیفتد ای کاش در وقت هجوم لاله چین ها از شاخه ی گل، غنچه اش آخر نیفتد "فضه خُذینی" یعنی ای فضه بیا تا صدیقه در مقتل به دردسر نیفتد ای کاش وقتی می بَرد دشمن علی را بر روی زهرا، دیده ی حیدر نیفتد افتاده ناموسش زمین، آخر چگونه... جسمش به لرزه، فاتح خیبر نیفتد؟! می سوخت ای کاش آن غلاف و صاحبش تا از کار، دستِ نفس پیغمبر نیفتد همسایه ها گفتند با فضه، محال است زهرا دگر برخیزد از بستر، نیفتد 😭😭😭😭
✔️ این متن توسط یک خانم نویسنده ی بازنشسته نوشته شده که احساسش را زمان انتقال به خانه سالمندان به نگارش در آورده است: "دارم به خانه سالمندان میرم، مجبورم. وقتی زندگی به نقطه ای میرسه که دیگه قادر به حمایت از خودت نیستی، بچه هات به نگهداری از فرزندان خودشان مشغولند و نمی توانند ازت نگهداری کنند، این تنها راه باقی‌مانده است. خانه سالمندان شرایط خوبی داره، اتاقی ساده، همه نوع وسایل سرگرمی داره، غذا خوشمزه است، خدمات هم خوبه، فضا هم بسیار زیباست اما قیمتش ارزان نیست؛ حقوق بازنشستگی من به سختی می تونه این هزینه رو پوشش بده. البته اگه خونه خودم رو بفروشم به راحتی از پس هزینه اش برمیام. می تونم در بازنشستگی خرجش کنم تازه ارث خوبی هم برای پسرم بذارم. پسرم این را خوب می فهمه: «پول ها و اموالت باید به خودت لذت بده. ناراحتِ ما نباش.» حالا من باید برای رفتن به خونه سالمندان آماده بشم. بهم ریختن خانه خیلی چیزها را در بر می گیره: جعبه ها، چمدان ها، کابینت و کشوها که پر از لوازم زندگی ست، لباس ها و لوازم خواب برای تمام فصول. از جمع کردن خوشم میامد. کلکسیون تمبر، ده ها نوع قوری دارم. کلکسیون های کوچک زیاد، مثل گردنبندهایی از سنگ کهربا و چوب گردو و از این قبیل. عاشق کتابم. کتابخانه‌ام پر از کتابه. انواع شیشه بطری مرغوب خارجی. از هر نوع وسایل آشپزخونه چند ست دارم. دیگ و قابلمه و بشقاب و هر چه که می شه دریک آشپزخانه ی پر تصور کرد. ده ها آلبوم پر از عکس و... به خانه پر از لوازم نگاه می‌کنم و نگران می شم. خانه سالمندان تنها یک اتاق با یک کابینت، یک میز، یک تخت، یک کاناپه، یک یخچال، یک تلویزیون، یک گاز و ماشین لباسشویی داره. دیگه جایی برای اون همه وسایلی که یک عمر جمع کرده ام نداره. یک لحظه فکر می کنم مالی که جمع کرده ام، دیگه متعلق به من نیست. در واقع این مال متعلق به دنیاست. به این ها نگاه می کنم، با آن ها بازی می کنم، از آن ها استفاده می کنم، ولی نمی تونم آن ها را با خودم به خانه سالمندان ببرم. می خوام همه اموالم رو ببخشم، ولی نمی تونم. هضمش برام مشکله. از طرفی بچه ها و نوه هام برای کارهام و این همه چیز جمع آوری شده ارزش آنچنانی قائل نیستند. به راحتی می تونم تصور کنم که آن ها با این همه چیزی که با سختی جمع کرده ام، چطور برخورد می کنند: همه لباس ها و لوازم خواب دور ریخته می شه. عکس هایی که بنظرم با ارزشند نابود می شن، کتاب ها، فله‌ای فروخته می شه. کلکسیون هام چی؟ مبلمان هم با قیمتی بسیار کم فروخته می شه. از بین کوه لباسی که جمع کرده بودم، چند تکه برداشتم، چند تا وسیله آشپزخونه، چند تا از کتاب های مورد علاقه‌ام و چند تا قوری چای. کارت شناسایی کارت شهروندی، بیمه، سند خونه و البته کارت بانکی، تمام. این همه ی متعلقات منه. میرم و با همسایه‌ها خداحافظی می‌کنم.... سه بار سرم را به طرف درب خانه خم می کنم و آن را به دنیا می سپارم. بله، در زندگی، شما روی یک تخت می خوابید و در یک اتاق زندگی می کنید بقیه اش برای تماشا و بازیست. بالاخره مردم بعد از یک عمر زندگی می فهمند: ما واقعا چیز زیادی نیاز نداریم. دور خودتان را برای خوشحال شدن، شلوغ نکنید. رقابت برای شهرت و ثروت خنده داره. زندگی بیشتر از یک تختخواب نیست. افسوس که هر چه برده ام، باختنی ست. برداشته ها، تمام گذاشتنی ست. *پس در لحظه و حال زندگی کنید.* زیاد در گیر تجملات، خانه، ماشین و.... نباشید. در یک کلام انبار دار نباشید. سبکبال و سبکبار باشید، از زندگی لذت ببرید، خوب باشید، با خودتان، با دیگران، با همه. خوب بخورید، خوب بپوشید، خوب سفر کنید و زندگی را زیاد سخت نگیرید. و لطفا این متن رو با دقت بخونید."
📌چهارمین کارگاه مهارت آموزی جشنواره ملی ضربان انتظار ✨موضوع: سواد رسانه 🔸جلسه اول:شنبه ۱۸ دی‌ماه ساعت ۱۹ الی ۲۰:۳۰ 🔸جلسه دوم:یکشنبه ۱۹ دی‌ماه ساعت ۱۹ الی ۲۰:۳۰ ✔️شرکت برای عموم آزاد است. ✅ برای شرکت در لایو کارگاه می توانید به پیج اینستاگرامی کانون مهدویت یا پیج اینستاگرام حجت الاسلام و المسلمین حدادپور جهرمی @mohamadrezahadadpour مراجعه فرمایید. ✨ لینک ورود به کارگاه: http://online16.imamreza.ac.ir/farhangi 📢اخبار جشنواره و کارگاه ها رو در پیج اینستاگرامی https://instagram.com/mahdaviat_imamreza و کانال تلگرامی https://t.me/mahdaviatrezvan دنبال کنید. أللَّھُمَ‌؏َـجِّلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْفَرَج💚🌱 🔹کانون مهدویت پردیس رضوان دانشگاه بین المللی امام رضا(ع)
دلنوشته های یک طلبه
📌چهارمین کارگاه مهارت آموزی جشنواره ملی ضربان انتظار ✨موضوع: سواد رسانه 🔸جلسه اول:شنبه ۱۸ دی‌ماه
در این دو جلسه کارگاه👆، انشاءالله درباره فوت و فن کانال داری صحبت میکنیم. لطفا به بقیه رفقا هم اطلاع بدید.
گذاشتم چند روز بگذره و بعدش بگم ما ملت نامردی نیستیم الهی شکر اهل صفر و صد بازی هم نبوده و نخواهیم بود انشاءالله لذا در همین ایام هم حادثه هواپیمای اکراینی را خدمت خانواده های داغدیده و همه ملت ایران تسلیت میگیم و برای شادی ارواح همشون طلب فاتحه و صلوات میکنیم و هم مظلومیت قربانیان حادثه تشییع سردار دلها در کرمان را فراموش نمیکنیم و خدمت خانواده هاشون تسلیت عرض میکنیم و طلب فاتحه و صلوات. الحق این دو گروه باید ازشون یاد بشه. نباید بندگان خدا فراموش بشن. روحشون شاد فاتحه مع الصلوات
نه جانم اون فوت و فن خود شاخ پنداری و گرفتار محوری هست😂 لطفا مباحث را قاطی نکنید انشاءالله یه دانشگاه بانی بشه و اصول این موضوع مهم هم بررسی کنیم.😂
بدون شرح😉
صبحتون بخیر😉🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و روز بخیر و شادی🌺☺️ ی خبر خووووووووش😍 نگفته بودم دارم کتابی به نام مینویسم. یک قصه پر کشش و جذاب اینم فکر کنم اگه بگیرین دستتون، یه شبه تمام کنین😂 داریم از بین گزینه های طرح جلد، انتخاب میکنیم ببینیم کدومش مریضمون می‌کنه و کدومش واگیر داره انشاءالله به محض اینکه شرایط جلدش هم اوکی بشه، طرح پیش فروش را شروع میکنیم. این کتاب گرفت وسط کرونام و مریضی و کلی گرفتاری دیگه نذر کردم اگه خدا رحم کرد و به خیر گذشت، یه کار دیگه (که بعدا میگم بهتون) همین امسال جرقه اش بزنم که انگار خدا را شکر شرایط اونم داره درست میشه😊 خلاصه منتظر باشین تا خبرتون کنم خیلی مخلصم فکر نکنین به فکرتون نیستم شاید صلاح نباشه بگم دارم چیکار میکنم و چقدر خبرهای خوب در راه است اما بدونین فقط برای شماها می‌نویسم و به دعاهای خیر و شفاعتتون خیلی نیاز دارم. گل باغا🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شمر می‌گفت: «مادرم با مادر یکی از برادرهای ناتنی مجتبی یه قوم‌و‌خویشی دوری داشتن. همیشه مادرم از اینا جوری تعریف می‌کرد که انگار آسمون سوراخ شده و فقط اینا بیرون اومدن، اما ناپدریم و دایی‌هام، مخصوصاً دایی بزرگم، از اینا بدشون می‌اومد و گویا از ازدواج اون خانم با علی ابراز نارضایتی می‌کردن و حتی برای مدتی، باهاشون قطع ارتباط کرده بودن. می‌گفتن اون موقع‌ها، با اون شرایط، در اون فضا، همین خانم که اسمش فاطمه و معروف به ام البنین بوده، تنها دختر طایفۀ ما بوده که در دوران مجردی مسلح رفت‌وآمد می‌کرده و کلاً تیپ و اخلاقش با بقیۀ دخترهای دوران خودش متفاوت بوده. حتی مادرم می‌گفت ام البنین با اون روحیاتش، شاعر هم بوده و اهل جلسه و جمع کردن مردم و این چیزا هم بوده. داییم می‌گفت چند سال پیش، ام البنین برگشته طایفۀ مادریمون و از همون اطراف، گشت ‌و ‌گشت تا بالاخره تنها مادر و دختری که لنگۀ خودش بودن و اسم دختره لبابه بوده و اسم مادرش هم حکیمه بوده، پیدا کرد و به عقد ابالفضل درآورد. بعد هم حکیمه و لبابه رو از اون‌جا با خودش آورد این‌جا. حالا این‌یکیشونه... مثلاً ناتنیشونه... بقیه‌شونم داستان دارن واسۀ خودشون. بعدش توقع داری وقتی نیستم و می‌رم جبهه و مدتی دوروبر مجتبی نیستم، خیالم راحت باشه و صفا‌سیتی کنم؟! والا داییم با اون پیرمرده راست می‌گفتن! می‌گفتن اینا همیشه دنبالِ تیم‌چینی و تشکیلات سازی بودن. می گفتن اگه می‌خوای اینا رو کنترل کنی، یا باید بهشون منتسب بشی و یا از سایه بهشون نزدیک‌تر بشی.» 📚 قسمتی از کتاب
😉
سلام☺️
گاهی دل آدم یه چیزایی میخواد که اشتباه نیست. وجدانا اشتباه نیست. حتی به نظر خودش خیلی هم درسته. واقعا هم هیچ ایرادی نداره. گناه و معصیت و خلاف عرف و خلاف مروت هم نیست. پس 👈 دیگه دلیلی نداره که اذیتش کنیم و بندازیمش تو معذوریت ها و وجدان درد و... ✔️ اون روز یه کلیپ دیدم که مصاحبه گر رفته پیش دختر چادری ها و حزب الهی ها و از اونا میپرسید که مثلا شما راضی میشین که با یه پسر فلافل فروش و یا یه نفر دوره گر یا ضایعاتی ازدواج کنین؟ خب طبیعی هم بود که اون دختر خانما بگن نه. نمی‌تونیم. ببخشید اما نه و... اما بعدش مصاحبه گر، عکس های شهدا مثل شهید ذوالفقاری و ابراهیم هادی و ... نشونشون میداد و می‌گفت اینا همشون شغلشون همین چیزایی بوده که شما حاضر نیستید زنشون بشین اما الان اومدین سر مزارشون و زیارتشون!😐 خب دختر خانومای بندگان خدا جا می‌خوردند و احساس شرمندگی میکردن و حتی نظرشون عوض میشد و ابراز پشیمانی میکردند و... ✅ چرا؟! خواهر من چرا باید شرمنده باشی؟ با حفظ احترام به همه عزیزان ضایعاتی و نان خشک جمع کنی و ... ، اما شما حق داری که دلت نخواد با همچین شغل هایی ازدواج کنی. اشکالی از اون شغل ها و عزیزان نیستا. اما اشکال از شما هم نیست. ابدا وجدان درد نگیر. مگه قراره همشون شهید بشن؟ مگه همشون قهرمان ملی و اینا میشن؟ حالا بر حسب اتفاق و ده ها چیز دیگه، بعضی از شهدایی که هممون بهشون ارادت داریم، از این جور شغل ها داشتند و دمشون هم گرم و خدا روحشون شاد کنه. اما خواهر من! تو رو خدا شما فکر نکن اگه به همچین شغل هایی جواب رد بدی، مدیون شهدا و مردم هستی. زندگی این حرفا برنمیداره. درسته محور باید انسانیت و بزرگی روح و درک طرف مقابل باشه، اما روی پیشونی کسی ننوشته که من شهید میشم یا نمیشم. ننوشته اگه شهید شدم و بعدا اومدی سر مزارم، حاجت روا نمیشی و تا عمر داری باید مدیونم باشی. مگه شوخی بازیه؟ مگه این حرفاست؟ خواهرم! زندگی خیلی ظرافت و پستی و بلندی داره و لازم نیست با این مدل کلیپ ها احساس شرم و ناراحتی و دلسردی کنید. لطفا احساس و اندیشه خودتون را نادیده نگیرید. تهش با همین احساس و اندیشه قراره زندگی و همسری و مادری کنید. با چیزایی که بهش رسیدی زندگی می‌کنی. نه با چیزایی که با دو سه تا کلیپ، به دستگاه ادراکی و انتخاب شما بی احترامی کنه و یه احساس زودگذر به وجود بیاره و اساس و عمق نداشته باشه. ببین اگه آدم درستی هست و به دلت میشینه، جواب مثبت بده. نه اینکه دو سه تا کلمه از زندگی خاص و حتی گاها استثنایی این شهید و اون شهید بردارن و برای شما بشه بُت. روح همه شهدای عزیز شاد🌷 اما شما زندگیتو بکن اونجوری که دلت میخواد و باهاش حالت خوبه تصمیم بگیر. دقیقا همان جوری که بتونی ازش لذت ببری و بعدا به خاطر انتخاب اشتباه و جو گیر شدن، همه را به فحش و نفرین و حسرت نکشی.
🔹حاجی الان اون دختر خانمهای که با تبلیغات این چنینی از روی احساسات پا رو دلشون بزارن و با اون افراد ازدواج کنن، چکار کنن که کمتر آسیب ببینن؟ 🔹سلام.. حاج آقا با عرض ارادت والبته احترام خدمت شما باید بگم بنظرم شما درمورد اون کلیپی ک درمورد سوال از ازدواج دختران محجبه با مشاغل سطح پایین بوده دچار برداشت اشتباه شدید .. اون خانوما دلیلشون واسه نپذیرفتن این نوع افراد به همسری فقط صرف شغلشون بوده وتوجهی به فضایلی که ممکن بوده اون اشخاص داشته باشن نداشتن مصاحبه کننده هم هدف و منظورش این نبوده لزوما اون افراد شهید میشن اصلا کاری به شهیدشدنشون نداشت منظورش این بود ضایعاتی و فلافلی هم میتونن افراد با فضیلت و باکمالاتی باشن نباید رو حساب شغل بی کلاسشون ردشون کرد.. باعرض پوزش خواهشا اذهان رو منحرف نکنید .. من خودم وقتی همسرم اومد خواستگاریم وقتی گفت شغلم پیک موتوریه به هیچ وجه ناراحت نشدم درحالیکه توخانواده متموّلی بزرگ شده بودم چون مطمئن شدم فضایل همسرم خیلی زیاده دیگه نوع شغلش و کلاس شغلیش مهم نبود حالا اگه شهید هم بشن فبها اگرم نشن اخلاق مهمه نه شغل .. اون دخترخانم ها ذره ای به اینکه اون آدما اخلاقشون چطوره توجه نداشتن سریع گفتن نه 🔹سلام . اصلا قرار نیست با یه کلیپ ساده به دستگاه ادراکی یه نفر بی احترامی کنن و این حرفا ... فقط میخواست بگه خوشبختی رو نمیشه فقط در دکتر و مهندس و.. جستجو کرد از شما بعیده یه مسئله ساده رو بزرگ کنید🧐 🔹خدا خیرتون بده که حرف حق رو میزنید ازدواج واقعا احساست بردار نیست و باید با هم کفو و هم طبقه خودت ، ازدواج کنی اینو یه زخم خورده داره میگه🥴 🔹چقد این پیام اخری رو دوست داشتم 😍😍 منتظر بودم یکی همچین حرفایی بهم بزنه☺️ ممنونم🌹🌹 امروز آخرین امتحان ترمم هست التماس دعا🙊🤲 🔹سلام صبحتون بخیر من همیشه تو ذهنم بود اگه یه پاکبان شهرداری بیادخواستگاریم زنش میشم یانه؟ ازقضای روزگار اومد اول۰ سختم بود طایفم همیجور بعد اخلاق واروم بودنش بدلم نشست وجوانب مثبت کارش دیدم عمو پدر اینا مشاوره مثبت دادن بله رودادم. الان کنارکارش توساعت کارش ضایعات میاره کمک خرج برای موادشوینده است حتی لباسش روز اول میشستم چندشم میشد بعد عادی شدی بهش افتخار میکنم.دستای زحمت کش اقامون هرشب میبوسم😊خیلی شکرخدا زندگیمون عالیه😊 🔹سلام افکارتون چقدر‌متفاوته من هییچ‌روحانی با افکار شما تا به‌حال ندیدم 🔹متن آخر کانالتون عالییی بود خیلی از کلیپا حرف خاصی دارن و پیام خاصی اما نمیدونن چطور منتقل کنن ک سو برداشت نشه. در واقع پیامشون رو بد انتقال میدن و دیگه این ک خیلی از جاها مثلا در بحث ازدواج و معیارهای ازدواج بدون دلیل و منطق خانوما را محکوم میکنن و خرده میگیرن . 🔹سلام ببخشید وقتتونو میگیرم این پست اخری عالی بود یعنی مثل اکثر حرفاتون اما چون اینو درک کردم میگم یه چیزی فراتر از عالی ، کلی هم خندیدم نمی‌دونم چرا توش خنده داشت انگار من خودمم ازونام که با همین حرفا جوگیر شدم گفتم بابا طرف نماز بخونه فقیر هم باشه عب نداره ( توهین به فقیر نیست حرفم ابدا) اما خب منی که هم رفاه داشتم هم دوستدار ثروت و رفاهم واقعا سخت بود و بد گذشت بعدم بقول شما رو پیشونیش ننوشته این شهید میشه خدایی نکرده یکیشم پیدا میشه برخلاف ظاهر مذهبی آدمو از کرده و ناکرده ش پشیمون می‌کنه که بدو بیراه به زمین و زمان بگه الان من خودم خدا لطف کنه دختر دار بشم ابدا راضی نمیشم با کمتر از سطح خودمون از هر نظر ازدواج کنه باز عذر میخوام طولانی شد🙏 🔹سلام زاویه دیدتون رو دوست دارم ممنون بابت پیام‌های کانال، یاعلی 🔹ولی یه لحظه فکرکن ضایعاتیا دیگه کار نکنن، یا کارگرا، نونوا، اصلا هرشغلی، همه لنگ میشن، ولی آخوندا نباشن کجای کار دنیا معطل میمونه؟
🔹سلام علیکم نمی دونم چرا بیشتر هجمه ها تو امور اسلامی علیه جنس مونث هست ؟همیشه همه چیز رو گردن خانمها می اندازن اگه مردا منحرف شدن تقصیر خانم هاست مردا ازدواج نمی کنن تقصیر خانم هاست زادولد کم شده تقصیر خانم هاست بارون نمی باره تقصیر خانم هاست زلزله بیاد تقصیر خانم هاست برای این قضیه ی کلیپ و فلافل فروش و.. هدفشون مثلا چی بود؟ من ماه پیش دیدم واقعا ناراحت شدم اولا توهین به اون شغلها بود دوم کلی مهندس شهید هم داشتیم سوم مگه فلافلی ها الان بی همسر موندن؟ همسرم شدیدا مخالف فرزند بیشتر هست تقصیر من هم نیست می گه تو این دورزمونه من خودم آینده ام مشخص نیست یکی دیگه رو بیارم بهش چی بگم بعد اون روز یه بنده خدایی تو جمع برگشت با حالت طعن آلودی می گه مردها بچه نمیارن چون زنای جدید همه کارها رو گردن همسراشون می اندازن در کل دریابید بانوان رو بخصوص محجبه هارو اون روز حتی به افسردگی بانوان که بخاطر زایمان بود توهین کردن می گن خوشی زده زیر دلتون من بشخصه از دست اون عالم ناراحت شدم سوختم چه خوشی من بعنوان مادر بخدادگفتم چرا از این نعمت نمی تونم لذت ببرم و این غم بزرگ روی دلم این حالت انقدر بده که خانم زایمان کرده هز ترس خوابش نمی بره می ترسیدم بخوابم چون با گریه و زاری از خواب بیدار می شدم جلوی همسرم گریه نمی کردم می به بهانه ی حمام و دوش گرفتن ضجه می زدم نه اینکه اختیاری باشه نه کاملا جبری هست این درد دلها رو می بریم پیش عالم دینمون کمکمون کنن علیه مون استفاده می کنن 🔹دمت گرم این پیام آخریت خیلی عالی بود البته ما پسرا هم از دخترا این انتظار رو داریم که در جلسات خواستگاری، از ما پسرا نخوان که عین شهدا باشیم ان شاالله در زندگیمون راه و روش شهدا رو ادامه میدیم ولی عین و مانند شهدا بودن خیلی سخته دخترا هم خیلی سختگیری میکنن 🔹سلام خیلی ممنون بابت این مطلب چقدر آروم شدم چقدر بده که خانواده ها با این حرف ها آدم رو دچار عذاب وجدان میکنن همش فکر می‌کنی به خاطر رد کردن کسی بابت شغلش ، ظاهرش و خیلی مسایل دیگه که یک عمر یک طوری زندگی کردی حالا باید به زور انتخابت رو تغییر بدی و اونچیزی که در ظاهر خدا پسندانه است ولی با احساس تو جور در نمیاد کنار بیای والا باید احساس گناه کنی لطفاً و خواهشاً در مورد این موضوع بیشتر توضیح بدید مخصوصاً در زمینه ازدواج و انتخاب مخصوصاً در مورد اینکه وقتی نسبت به ظاهر یک نفر نظر مساعد نداری و نمیتونی باهاش کنار بیای ولی اون آدم خوبه چه کار باید کرد؟ اینکه میگن ظاهر عادی میشه درسته؟ گاهی شده طرف مقابل ظاهر قشنگی ندارن ولی خوشت میاد اما یکی ظاهرش قشنگه ولی اصلاً برات جذاب نیست به نظرتون وقتی به حس و حال درونت جواب بدی ، میشی یک آدم ظاهر بینی که هوای نفسش توجه میکنه؟ به نظرتون وقتی همون تعداد کم خواستگارها همین طور هستن باید بالاخره یکی رو انتخاب کنی ؟چون باید ازدواج کنی خواهش میکنم توضیح بدید مخصوصا ما دختر هارو که حق انتخابمون خیلی محدود هست از این سردر گمی در بیارید 🔹سلام علیکم عرض ادب واحترام بابت این 👇تذکر دلیلی_بر_شرمندگیت_وجود_نداره بی نهایت سپاسگزارم، خدا خیرتون بده مشکلی بود که مدت هاست در حوزه علمیه (خواهران) با او دست وپنجه نرم میکردیم متاسفانه متاسفانه خیلی از طلبه های ما با این حس دست به انتخاب های غلط زدن که امروز گرفتار شدن ومشکلات زیادی دارند ، هر خانواده ای که کل شهر رو چرخیده کسی حاضر نشده باپسراونها ازدواج کنه به حوزه های علمیه خواهران مراجعه میکنه و با همین حرف ها باعث شدن که طلبه های ما گرفتار بشن ممنون از تذکر ی که دادید واقعا ممنونم 🔹سلام خدا خیرتون بده با این پستی که درمورد اون کلیپ گذاشتین منم چند وقت پیش دیدمش و واقعا گاهی آدم با دیدن این جور کلیپها تو هر موضوعی فکر میکنه باید خودشو حتما به سختی بندازه تا مورد توجه شهدا باشه و اگه اینکارو نکنه خودخواهه و اهل سختی نیست درصورتی که وقتی به خودمون نگاه میکنیم میبینیم واقعا در توانمون نیست انجام این کاری که شاید برای یکی دیگه چندان سخت هم نباشه... خیلی از اطرافیان هم تفکرشون غلطه و با یه چیز جزئی یه نتیجه گیری کلی میکنن و برا همه کس و همه چیز اونو به کار میبرن! در صورتی که هر کسی شرایط خودشو داره.. 🔹سلام... خدا پدرتون رو بیامرزه با این پست آخرتون...والا حرف یه کلیپ و دو کلیپ نیست ملت مخ ما رو خوردن با امثال این حرفا..اگر چه که هیچ وقت نتونستن رو تصیمم تاثیر بزارن ولی عذاب وجدان رو خیلی خوب اومدین....آخیش والا دلم خنک شد از همه نه های زندگیم البته منظورم از آخیش دلم خنک شد بی احترامی به اون افراد نیست از عذاب وجدان نداشتنه😅
🔹 سلام حاج آقا. پیامهای دوستان باعث شد منم نظرم رو بگم. اول بگم خیلی ممنون که آسیب‌شناسی کردید و دوم کلی دعای خیر پشت سرتونه بابت برداشتن این بار عذاب وجدان و شرمندگی از روی دوش دختران این سرزمین..🙏 چند وقت پیش خواستگاری داشتم که همین کلیپ رو برای من فرستادن تا به بنده اثبات کنن آدم سطحی‌نگر و ظاهربینی هستم و دین فقط در چنین اعتقاداتی خلاصه شده. اولش خیلی کفری شدم ولی خوب که فکر کردم دیدم رفتار این آقا و ارسال این کلیپ خودش شد راهنمای من. ایشون که خودشون گهگاه نمازهاشون و کاهلی میکردن، میگفتن خمس رو قبول دارم، ولی به وقتش دلشون نیومده بود بپردازن! یا با وجود قولی که داده بودن ارتباط مجازی برقرار نکنن، برای حرف من هیچ ارزشی قائل نشدن و این کلیپ رو به همراه طوماری از تفسیر به رای های خودشون برام فرستادن تا رسالت و وظیفه ی اجتماعیشون که همون امربه معروف هست نسبت به بنده انجام بدن.😐✋ در کمک به اون خواهر عزیزی که در مورد عادی شدن چهره و زیبایی و.. پرسیده بودن میخواستم بگم به نقل از یکی از مشاوران با تجربه ی شهرم میگم: این حرف درستیه که زیبایی بعد از مدتی عادی میشه، ولی بدانید و آگاه باشید زشتی هرگز عادی نمیشه!! دلیلشم اینه کسی که زیبایی براش مهم بوده و بهش رسیده! اشباع میشه.. پس طبیعیه که بعد از مدتی عادی میشه، ولی اگر همین شخص با کسی ازدواج کنه که از دید ایشون زیبایی نداره، اول گرفتاریه! و مورد بعدی مسأله ی مهم در ظاهر موضوع به دل نشستنه، نه صرفا و لزوما زیبایی! با آرزوی بهترینها🤲🌹 🔹سلام علیکم واقعیتی که وجود داره اینه شغل روی طرز فکر تأثیر داره اطرافیان هر کس روی نحوه برخوردش با دیگران تأثیر دارن 🔹سلام حاج آقا درمورد اینکه با احساسات دختران مذهبی بازی کردن درست نیست اون زمان و این زمان همه چیزباهم فرق کرده هرفلافل فروشی شهید نمیشه ما دکترومهندس شهید هم داریم مگه دکترچمران کم کسی بوده؟چرا مثال این شهیدا رو نزدن؟ اصلامگه همه چیز باید ظاهرمذهبی داشته باشه؟ من با اولویت اشتباه اولویت مذهبی بودن همسرمو مدنظرقراردادم و دارم سختی میکشم درصورتیکه اخلاق وایمان باهم هست که معنامیده و روی زندگی مشترک تاثیرمیذاره.خیلی از شهیدا بودن که ظاهرمذهبی نداشتن ولی اخلاق درست داشتن... اخلاق مهمه اخلاق 🔹سلام علیکم من هم‌میخواستم تشکر کنم واقعا براتون از خدا طلب خیرکردم اون موقع که این کلیپ ساخته شد من کامنت گذاشتم برای سازندگانش اشتباه میکنید چرا بحث به این مهمی را احساسی میکنید بابا هم دین هم عقل میگه با هم کفو این هم کفو درهمه زمینه هاست نه به شغلی بی احترامی قراره بشه نه به شخصیت کسی بحث مهم هم کفو بودنه شما قبل این مصاحبه باید شرایط خانوادگی اون دختر خانم بسنجید بهشون گفتم چرا نرفتید با پسرها مصاحبه کنید بگید حاضری بری با دختری که پدرش فلان شغل داره جهزیه نداره خودشم چهره انچنانی نداره و.... ازدواج کنی چرا فقط رو دخترها که غالبا از روی احساس تصمیم میگیرن این مانور ها انجام بدید بعدهم یه گروهی هستند میگن خوب دیگه از الان به بعد آزمایش الهی بسوز و بساز کدوم ازمایش خدا میگه من بهت عقل دادم میخواستی درست انتخاب کنی آخرش حاج اقا خدا خودش قشنگ گفته لا یکلف الله نفسا الا وسعا کاش همه به این ایه توجه میکردند. من برای جامعه مذهبی دخترها خیلی نگرانم خودم یکیشون از نزدیک باهاش درارتباطم یه چیزهایی یکسری افراد و گروه های دارن تو مغزشون میکنن که خدا به داد برسه. لطفا بیشتر رو این مسائل در کانال بحث کنید . اجرتان با بی بی دوعالم حضرت زهرا سلام الله علیها
دوستمو بعد چند سال دیدم، میگم چرا معتاد شدی؟ میگه یه دوستی داشتم به اسم ابوذر، اون معتادم کرد! پسر من واقعا فکر نمی‌کردم یه ابوذر بتونه آدمو معتاد کنه، ابوذر توی بدترین حالت باید عضو گروه تواشیح باشه!😅😂