سلام وقتتون بخیر
منظور از پایان یک رابطه سمی چیه که بتونیم دوره سوگ را بگذرونیم؟
منی که هنوز بعد چندسال نتونستم طلاق بگیرم نمیتونم این دوره را درست طی کنم؟
خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا
سلام وقتتون بخیر منظور از پایان یک رابطه سمی چیه که بتونیم دوره سوگ را بگذرونیم؟ منی که هنوز بعد چند
ادمین نوشت ::
تموم کردن ی رابطه سمّی به معنای درک این مطلبه که "از این آدم شوهر خوب/زن خوب در نمی یاد"
برای من هم مهمه که طلاق عاطفی تون قبل از طلاق قانونی تون اتفاق بیافته.
من مراجع دارم که طلاق قانونی گرفته اما همچنان با همسر سابقش در ارتباطه...
#سوگ_عاطفی
🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂
سلام
از دلتنگی دارم خفه میشم سلول سلول بدنم داره درد میکشه...
ده روز از یه رابطه ی سه ساله اومدم بیرون که هیچکس نمیدونست همچین رابطه ای وجود داره نمیتونم برای غمی که دارم ابراز ناراحتی کنم...
نمیدونم از کی باید دوره ی سوگ شروع کنم
خستم خستم
و چقدر نمیدونم...
خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا
سلام از دلتنگی دارم خفه میشم سلول سلول بدنم داره درد میکشه... ده روز از یه رابطه ی سه ساله اومدم بی
ادمین نوشت ::
رابطه های سمّی تون رو که تموم می کنید. حال تون بد نمی شه. حال تون افتضاااااااااااح میشه!!!
کارگاه سوگ رو گوش بدید و بشینید باهاش گریه کنید.
ی بار ی مراجع داشتم بهش گفتم من ازت انتظار ندارم گریه کنی، من ازت انتظار دارم بلند بلند گریه کنی.
#سوگ_عاطفی
🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂
#سوال_44
#جمع_بندی
اگر همسرتون گریه کرد، شما چجوری باهاش برخورد می کنید؟ چیکار می کنید براش؟
جواب::
در کوتاه مدت ایده آل اینه که دلیل گریه رو بپرسی و باهاش همدلی کنی. پس در درجه اول به حرفاش گوش بده. اینجوری نیگاش کن😶😶 و بذار حرفاش رو بزنه.
(اگر اصول صحیح همدلی، هم حسی، هم دردی و مراحل‌ش رو نمی دونید، جزوه هوش هیجانی و مهارت های همدلی رو از خانم شجاعی بگیرید و مطالعه بفرمایید)
اما در بلند مدت بهتره که نیازهای همسرتون رو بشناسید. ینی چی؟
مثلا اگه شما می دونی همسرت با بغل کردن آروم میشه، اون لحظه بغلش کن. اما اگه همسرت نیاز به حرف زدن یا غر زدن داره اجازه بده از این راه آروم بشه. هی بهش نگو گریه نکن.
بذار گریه کنه!! چون گاهی اوقات نیاز به حل مساله نیست، همدلی و تخلیه هیجانی کافیه!!
بهتره شما هم جز افرادی نباشید که از گریه به عنوان سلاحی جهت پیشبرد اهداف تون استفاده می کنید.
کانال مشاوره پیش از ازدواج
@mohammadi2i
ادمین نوشت ::
پسرا بعد از تموم کردن رابطه مثل آمریکا میشن. یعنی هیچ غلطی نمی تونن بکنن.
تحت تاثیر تهدیدات شون قرار نگیرید.
#آمریکا_هیچ_غلطی_نمی_کنه
🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂
ارسالی مخاطب::
سلام واقعا هیچ غلطی نمیتونن بکنن 😂یکی از رفیقام پسره بهش گفت آبروت رو میریزم، دختره گفت هیچ غلطی نمیکنی، پسره گفت پس به بابات میگم، دختره گفت بابام میدونه (در حقیقت نمیدونست ولی پسره از کجا میخواست بفهمه) هیچی دیگه پسره یکم چرت و پرت گفت که تو بی من میمیری و ضرر کردی و یکم داد و بیداد کرد تموم شد رفت، هیچ غلطی هم نکرد 😂
ادمین نوشت ::
شبیه کارگاه شماره 3، برای کارگاه شماره 6 هم می خوام از تجربیات چند سال اول زندگی مشترک زوج های جوان استفاده کنم.
زوج هایی که تازه ازدواج کردن، تجربیات زندگی مشترک شون رو برام بفرستن و دقیقا بهم بگن سر که مسائلی با همسرشون به چالش جدی خوردن.
مطالب ارسالی تون رو توی کانال کارگاه شماره 6 (مهارت های لازم برای شروع زندگی مشترک) می ذارم.
نظرات تون رو می تونید در قالب ویس یا متن برام بفرستید.
@mohammadii3
#بوی_باروت_عطر_نارنج
#شهیده_سیده_طاهره_هاشمی
فکر کن شهیدی با پای خودش به زندگی تو وارد شود و تو عاشقش شوی.
همه چیز از یک اتفاق ساده شروع می شود. خواندن جمله ای از یک شهید. به همین سادگی. قرار است خوب ببینی، خوب بشنوی و خوب فکر کنی.
اتفاقی به وسعت این جمله شهیده طاهره : "نگرانی من و تو ای خواهرم این است که مبادا سازشی صورت گیرد و خون‌های شهیدان به هدر رود و نتوانیم ندای امام را به گوش جهانیان برسانیم، که ندای امام همان ندای اسلام است".
"ملتی که برای هر قطعه از این میهن خون‌ها فدا کرد، دیگر سازش با نوکران آمریکا و شوروی این دشمنان اسلام را جایز نمی‌داند."
نویسنده کتاب با خواندن یک جمله شهید 14 ساله عاشق او می شود و پا در راه می گذارد و به خانه، خانواده و مزار شهید خودش را می رساند.
کتاب داستان دختر شهیدی است که در نبرد مستقیم با ضد انقلاب به شهادت می رسد.
کتاب بوی باروت، عطر نارنج نوشته خانم مریم مقبلی است از شهیده طاهره هاشمی در 232 صفحه.
در ابتدا مؤلف با بیان زندگی کودکانه طاهره شروع می کند و به محیط درسی، اعم از مدرسه و غیر مدرسه می پردازد. فعالیت طاهره در محیط سیاسی و اجتماعی حائز اهمیت بوده و مؤلف نیز در این زمینه فصل هایی را اختصاص داده است. «سیده طاهره هاشمی» در روز ششم بهمن در درگیری با جنگلی ها در سال 1360 در آمل به شهادت رسید. مطالب این کتاب مبتنی بر مصاحبه هایی است که تعدادی از مصاحبه شوندگان برای اولین بار پس از سی سال با آنان گفت و شنود انجام گرفته است.
کتاب نثر ضعیفی دارد و نامگذاری دقیقی هم ندارد اما خالصانه و صادقانه نوشته شده.
چند روزی طول کشید تا تمامش کردم.
پ.ن:
تصور کن بنشینی در مقابل کسی که هر چه به او خیره می شوی بیشتر خودت را می بینی.
با خودم فکر می کنم هر دو طرف میز خودم نشسته ام. حَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا.اگر قرار باشد خودم از خودم سوال بپرسم چه می پرسم؟!
حالا تصور می کنم میان قبرستان در حال قدم زدن هستی که سنگ مزاری توجه ات را به خود جلب می کند. نزدیک می شوی. اسم و سن خودت روی آن نوشته. جسم پایین است و روح برا فراز آن ایستاده است.