eitaa logo
مهندسی شخصیت [یا ملجا کل مطرود]
136 دنبال‌کننده
886 عکس
547 ویدیو
102 فایل
سخنرانی‌ها، نوشته‌ها، آثار و مقالات و دروس تدریس شده ونظرات عضو هیئت علمی دانشگاه قم دکتر محمد جواد حیدری خراسانی
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام. در این کانال احکام فقهی مورد نیاز و مبتلابه بیان می‌شود: https://eitaa.com/joinchat/304807986Ca9dc1fa1ba
مکن ای صبح طلوع / احمد جلالی | (ترکیب بندی برای شب عاشورا) شب وصل است و تبِ دلبری جانان است ساغر وصل لبالب به لب مستان است در نظر بازیشان اهل نظر حیران است گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع «یارب این بوی خوش از روضۀ جان می آید؟ یا نسیمی است کزان سوی جهان می آید؟» «یارب این نور صفات از چه مکان می آید؟» «عجب این قهقهه از حورِ جنان می آید!» یارب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است؟ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است «چه سَماع است که جان رقص کنان» می آید؟ «چه صفیر است که دل بال زنان می آید؟» چه پیامی است؟ چرا موج گمان می آید. چه شکار است؟ چرا بانگ کمان می آید؟ چه فضائی است؟ چرا تیر قضا پران است؟۲ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است گوش تا گوش، همه کرّ و فرِ دشمنِ پست شاه بنشسته، بر او حلقۀ یاران الست «پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست» چار تکبیر زده یکسره بر هر چه که هست۳ خیمه در خیمه صدای سخن قرآن است۴ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است وَه از آن آیتِ رازی که در آن محفل بود «مفتی عقل در این مسئله لایعقِل بود» «عشق می گفت به شرح آنچه بر او مشکل بود» «خم می بود که خون در دل و پا در گل بود»۵ ساغر سرخ شهادت به کف مستان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است این حسین است که عالم همه دیوانۀ اوست او چو شمعی است که جانها همه پروانۀ اوست۶ شرف میکده از مستی پیمانۀ اوست هر کجا خانه عشق است همه خانۀ اوست حالیا خیمه گهش بزمگه رندان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است سرخوش از سُکرِ سر اندازِ هو الله احد دلبرِ دل شده در دامن الله صمد نغمه «شور حسینی»۷ است که مستانه زند: «می وصلی بچشان تا در زندان ابد»۸ بشکنم، شادی شوقی که در این دستان است۹ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند» «با من راه نشین باده مستانه زدند» «قرعه فال به نام من دیوانه زدند»۱۱ یوسفِ فاطمه را ننگِ جهان زندان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است هان که گوی فلک صدق به چوگان من است ساحت کون و مکان عرصه میدان من است دیدۀ فتح ابد عاشق جولان من است هر چه در عالم امر است به فرمان من است۱۲ پیش ما آتش نمرود گلِ بستان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است «هان و هان ناقۀ حقیم» مجوئید حیَل گفت عباس که: من از سر جان برخیزم از «سر جان و جهان دست فشان برخیزم» «از سر خواجگی کون و مکان برخیزم» من «ببویت ز لحد رقص کنان برخیزم»۱۷ این چه روح است و کرامت که در این یاران است۱۸ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است تا به این نام و نشان قرعه فالی بزنند بر سر کاخ ستم کوس زوالی بزنند دست پیش آر، بگو طبل وصالی بزنند شاهبازان به هوایت پر و بالی بزنند۱۹ پر سیمرغ بر آن قاف چه خون افشان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است در شب قتل، مگر بی سر و سامان زینب «داشت اندیشه فردای یتیمان، زینب»۲۰ گفتی از یادِ پریشانی طفلان، زینب چنگ می برد به گیسوی پریشان، زینب این چه حالی است که در خوابگه شیران است؟ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است عصر فردا، قد رعنای حسین است کمان باز جوید شه بی یار ز عباس نشان ز علمدارِ خود آن خسرو شمشاد قدان «که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان»۲۱ قرص خورشید هم از خجلت او پنهان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است علی اکبر به اجازت ز پدر خواهشمند: صبر از این بیش ندارم، چکنم تا کی و چند؟ جان به رقص آمده از آتش غیرت چو سپند بوسه ای بر لب خشکم بزن ای چشمه قند دستی اندر خم زلفی که چنین پیچان است۲۲ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است «او سلیمان زمان است که خاتم با اوست» «سرِ آن دانه که شد رهزن آدم با اوست» نفس «همت پاکان دو عالم با اوست» زخم شمشیر و سنان چیست؟ که مرهم با اوست۲۳ پس چه رازی است که خنجر به گلو بُران است؟ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است شام فردا که رسد، زینبِ گریان و دوان در هیاهوی رذیلانۀ آن اهرمنان پرسد از پیکر صدچاک شه تشنه زبان «که شهیدان که اند اینهمه خونین کفنان؟»۲۴ جگر رود فرات از تفِ او سوزان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ساربان است و بیابان و زنان بر شتران خونِ خورشیدِ روانی به سرِ نیزه روان اختران نیزه سوارانِ شبِ راهروان ماه و خورشید به هم ساخته، در هم نگران۲۵ پای در سلسله، سر سلسلۀ مردان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است او که دربانی میخانه فراوان کرده است۲۶ نوش پیمانۀ خون بر سر پیمان کرده است اشک را پیرهنِ یوسفِ دوران کرده است چنگ بر گونه زده موی پریشان کرده است در دل حادثه مجموعِ پریشانان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
✅از دستور العمل های نظامی امام حسین(ع) در روز عاشورا این بود که دور تا دور خیمه گاه را خندقی حفر کنند و درون آن آتش بیافکنند تا دشمن از پشت و اطراف حمله ور نشود. شیخ مفید می نویسد : 📋《وَ أَقْبَلَ اَلْقَوْمُ يَجُولُونَ حَوْلَ بُيُوتِ اَلْحُسَيْنِ(ع) فَيَرَوْنَ اَلْخَنْدَقَ فِي ظُهُورِهِمْ وَ اَلنَّارُ تَضْطَرِمُ فِي اَلْحَطَبِ وَ اَلْقَصَبِ اَلَّذِي كَانَ أُلْقِيَ فِيهِ》 ♦️گروه دشمن، اولین قصد را به خیمه گاه امام حسین(ع) کرد و حتی اسبهاى خود را در اطراف خيمه‌ هاى امام حسين(ع) به جولان درآوردند. و آن خندق را که در پشت خيمه‌ها حفر شده بود و آتش‌ را كه در آن شعله می كشيد، دیدند. سر دسته این گروه که به خیمه گاه امام حسین(ع) نزدیک شدند، شمر بن ذی الجوشن لعین بود. شمر با نیزه‌اش به خیمه امام حسین(ع) ضربه‌ای زد و فریاد برآورد : 📋《يَا حُسَيْنُ(ع)! اِسْتَعْجَلْتَ اَلنَّارَ فِي اَلدُّنْيَا قَبْلَ يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ!》  ♦️اى حسين(ع)! عجله كرده‌اى پيش از آتش روز قيامت آتش دنيا را برگزيده‌اى! امام حسین(ع) در جواب فرمود : 📋《يَا اِبْنَ رَاعِيَةِ اَلْمِعْزَى! أَنْتَ أَوْلَى بِهَا صِلِيّاً!》 ♦️ای پسر زن بُزچران! تو به آتش جهنم سزاوارتری! مسلم بن عوسجه عرض کرد : 📋《يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص)! جُعِلْتُ فِدَاكَ! أَ لاَ أَرْمِيهِ بِسَهْمٍ؟》 ♦️ای پسر رسول خدا(ص)! فدایتان گردم! آیا اجازه می دهید او را با یک تیر، از پای درآورم؟ حضرت(ع) فرمودند : خیر! مسلم چنین پنداشت که حضرت(ع) شمر را نمی شناسد و به خبث باطنی او متوجه نیست. پس مجدد عرض کرد : 📋《فَإِنَّهُ اَلْفَاسِقُ مِنْ عُظَمَاءِ اَلْجَبَّارِينَ》 ♦️من او را می شناسم که چه آدم شقی و پستی است و از گردنکشان است! امام حسین(ع) فرمود : من هم می شناسم! مسلم گفت : پس چرا اجازه نمی دهید؟! حضرت(ع) فرمود : 📋《فَإِنِّي أَكْرَهُ أَنْ أَبْدَأَهُمْ》 ♦️من نمی خواهم آغازگر جنگ باشم.(۲) کانال مهندسی شخصیت https://eitaa.com/mohammadjavadheidari 📚منبع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۵
🔴 آیت الله حائری شیرازی: امام حسین علیه السلام در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر. شب عاشورا، سخن از «نمی‌خواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» بود. روز عاشورا می‌گوید: «بیائید به من کمک کنید، آیا یاور و مددکاری هست؟ هل من ناصر ینصرنی؟» شب صحبت می‌کند تا مبادا خبیثی در بین طیّب‌ها باشد، و روز سخن می‌گوید تا مبادا طیّبی در بین خبیث‌ها مانده باشد. شب غربال می‌کند تا فقط «صالحان» بمانند و روز غربال می‌کند تا فقط «اشقیاء» در مقابل او ایستاده باشند. کانال مهندسی شخصیت و توسعه https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
محمد حسین پویانفر1_19617400661.mp3
زمان: حجم: 5.49M
همه با دامن آتش گرفته رو به گودالند عجب شام غریبانی عجب شام غریبانی من و پاره گریبانی تو و گودال طوفانی 🎙 #️⃣ #️⃣ 🤲🤲🤲😭😭😭
هدایت شده از محمد جواد حیدری
درود یکی از درس هایی که حضرت به انسان ها اموخت درس گفت وگو وصحبت کردن وتعامل وشفافیت است درس بزرگی که عناد ولجاج دشمن را اشکار کرد وبرای احدی عذر برجای نگذاشت درسی که واقعا دشمن را شرمنده کرد وتا قیام قیامت حجت را بر همگان تمام کرد این درس نیز مثل درس های دیگری که امام حسین علیه السلام به انسان اموخت مانند: علم ومعرفت وایمان و وفای به عهد وموعظه وارشاد ورشادت وشهامت وایثار وگذشت وشهادت وصبوری و...هیهات من الذله نیاز نسل دیروز وامروز واینده ماست
🔹پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم: يا فاطِمَةُ! كُلُّ عَينٍ باكِيَةٌ يَومَ القِيامَةِ إلاّ عَينٌ بَكَت عَلى مُصابِ الحُسَينِ؛ اى فاطمه! همه چشم‏ها در روز قيامت گريان است جز چشمى كه بر مصيبت‏هاى حسين بگريد. کانال مهندسی شخصیت و توسعه https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
💢وداع جانسوز امام حسین (ع) و امام سجاد (ع) / امام حسین(ع) لحظات آخر چه پیام مهمی برای شیعیان فرستاد؟ در روايتى آمده است:هنگامى كه امام حسين(ع) تنها شد به خيمه هاى برادرانش سر كشيد، آنجا را خالى ديد. آنگاه به خيمه هاى فرزندان عقيل نگاهى انداخت، كسى را در آنجا نيز نديد؛ سپس به خيمه هاى يارانش نگريست كسى را نديد، امام در آن حال ذكر «لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظِيمِ» را فراوان بر زبان جارى مى ساخت. آنگاه به خيمه هاى زنان روانه شد و به خيمه فرزندش امام زين العابدين(عليه السلام) رفت. او را ديد كه بر روى پوست خشنى خوابيده و عمّه اش زينب(س) از او پرستارى مى كند. چون حضرت على بن الحسين(عليه السلام) نگاهش به پدر افتاد خواست از جا برخيزد، ولى از شدّت بيمارى نتوانست، پس به عمّه اش زينب گفت: «كمكم كن تا بنشينم چرا كه پسر پيامبر(صلى الله عليه وآله) آمده است» زينب(عليها السلام) وى را به سينه اش تكيه داد و امام حسين(عليه السلام) از حال فرزندش پرسيد: او حمد الهى را بجا آورد و گفت: «يا أبَتاهُ ما صَنَعْتَ الْيَوْمَ مَعَ هؤُلاءِ الْمُنافِقِينَ»؛ (پدر جان! امروز با اين گروه منافق چه كرده اى؟). امام(عليه السلام) در پاسخ فرمود: «يا وَلَدِي قَدِ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَاَنْساهُمْ ذِكْرَ اللّهِ، وَ قَدْ شُبَّ الْقِتالُ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ، لَعَنَهُمُ اللّهُ حَتّى فاضَتِ الاَْرْضُ بِالدَّمِ مِنّا وَ مِنْهُمْ»؛ (فرزندم! شيطان بر آنان چيره شده و خدا را از يادشان برده است و جنگ بين ما و آنان چنان شعله ور شد كه زمين از خون ما و آنان رنگين شده است!). حضرت سجّاد(عليه السلام) عرض كرد: «يا أبَتاهُ أَيْنَ عَمِّىَ الْعَبّاسُ»؛ (پدر جان! عمويم عبّاس كجاست؟). در اين هنگام اشك بر چشمان زينب حلقه زد و به برادرش نگريست كه چگونه پاسخ مى دهد ـ چرا كه امام(ع) خبر شهادت عبّاس را به وى نداده بود زيرا كه مى ترسيد بيمارى وى شدّت پيدا كند! ـ امام(عليه السلام) پاسخ داد: «يا بُنَىَّ إِنَّ عَمَّكَ قَدْ قُتِلَ، وَ قَطَعُوا يَدَيْهِ عَلى شاطِىءِ الْفُراتِ»؛ (پسر جان! عمويت كشته شد و دستانش كنار فرات از پيكر جدا شد!). على بن الحسين(ع) آن چنان گريست كه بى هوش شد. چون به هوش آمد از ديگر عموهايش پرسيد و امام پاسخ مى داد: «همه شهيد شدند». آنگاه پرسيد: «وَ أَيْنَ أَخي عَلِيٌّ، وَ حَبيبُ بْنُ مَظاهِرَ، وَ مُسْلِمُ بْنُ عَوْسَجَةَ، وَ زُهَيْرُ بْنُ الْقَيْنِ»؛ (برادرم على اكبر، حبيب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه و زهير بن قين كجايند؟). امام(ع) پاسخ داد: «يا بُنَىَّ إِعْلَمْ أَنَّهُ لَيْسَ في الْخِيامِ رَجُلٌ إِلاّ أَنَا وَ أَنْتَ، وَ أَمّا هؤُلاءِ الَّذِينَ تَسْأَلُ عَنْهُمْ فَكُلُّهُمْ صَرْعى عَلى وَجْهِ الثَّرى»؛ (فرزندم! همين قدر بدان كه در اين خيمه ها مردى جز من و تو نمانده است، همه آنان به خاك افتاده و شهيد شده اند). پس على بن الحسين(ع) سخت گريست. آنگاه به عمّه اش زينب(س) گفت: «يا عَمَّتاهُ عَلَىَّ بِالسَّيْفِ وَ الْعَصا»؛ (عمّه جان! شمشير و عصايم را حاضر كن). پدرش فرمود: «وَ ما تَصْنَعُ بِهِما»؛ (مى خواهى چه كنى؟). عرض كرد: «أمَّا الْعَصا فَأَتَوَكَّأُ عَلَيْها، وَ أَمَّا السَّيْفُ فَأَذُبُّ بِهِ بَيْنَ يَدَىْ إِبْنِ رَسُولِ اللهِ(ص) فَإِنَّهُ لاَ خَيْرَ فِي الْحَياةِ بَعْدَهُ»؛ (بر عصا تكيه كنم و با شمشيرم از فرزند رسول خدا(ص) دفاع نمايم، چرا كه زندگانى پس از او ارزش ندارد). امام حسين(ع) او را باز داشت و به سينه چسباند و فرمود:(فرزندم! تو پاك ترين ذريّه و برترين عترت منى و تو جانشين من بر اين بانوان و كودكانى. آنان غريب و بى كس اند كه تنهايى و يتيمى و سرزنش دشمنان و سختى هاى دوران آنان را فرا گرفته است. هر گاه كه ناله سر دادند آنان را آرام كن، و چون هراسان شدند مونسشان باش و با سخنان نرم و نيكو، خاطرشان را تسلّى بخش. چرا كه كسى از مردانشان جز تو نمانده است تا مونسشان باشد و غم هايشان را به وى باز گويند. بگذار آنان تو را ببويند و تو آنان را ببويى و آنان بر تو گريه كنند و تو بر آنان آنگاه امام(ع) دست فرزندش را گرفت و با صداى رسا فرمود: اى زينب! اى امّ كلثوم! اى سكينه! اى رقيّه! و اى فاطمه! سخنم را بشنويد و بدانيد كه اين فرزندم جانشين من بر شماست و او امامى است كه پيروى از او واجب است سپس به فرزندش فرمود: «يا وَلَدي بَلِّغْ شيعَتي عَنِّيَ السَّلامَ فَقُلْ لَهُمْ: إِنَّ أَبي ماتَ غَريباً فَانْدُبُوهُ وَ مَضى شَهيداً فَابْكُوهُ»؛ فرزندم! سلامم را به شيعيانم برسان و به آنان بگو: پدرم غريبانه به شهادت رسید پس بر او اشك بريزيد. منبع: معالى السبطين، ج 2، ص 20 - 21. کانال مهندسی شخصیت و توسعه
هدایت شده از محمد جواد حیدری
زمان: حجم: 5.6M
هدایت شده از محمد جواد حیدری
سخنرانی امروز در مسجد امام حسین علیه السلام در خیابان فردوسی
نگاه نگران نسل های آینده را با مصرف بهینه آب به آرامش تبدیل کنیم. تاکنون به نبودن آب فکر کرده اید تصور کرده اید زندگی بدون آب چگونه خواهد بود؟ مگر نمی گویند آب مایه حیات است، مگر می شود بدون مایه ی حیات زنده بود آب ، نعمت بی نظیر خداوند ، جلوه ی زیبایی و طراوت و مظهر پاکی و زلالی و دلیل اصلی ادامه ی هستی است. صرفه جویی در مصرف آب و اسراف نکردن آن ، بهترین راه برای سپاس از خالق یکتاست صرفه جویی در مصرف آب به کاهش هزینه‌ها و حفظ منابع طبیعی کمک می‌کند. برای کاهش هدر رفت آب و صرفه جویی در مصرف آن، تنها کافیست در طول روز هوشیارانه به مقدار آب غیر ضروری مصرفی خود دقت کنیم. بی شک، آب مهم ترین عامل در طهارت روحی و جسمی انسان هاست با توجه به افزایش قابل‌توجه دمای هوا در تابستان جاری و به‌تبع آن افزایش مصرف آب از ساکنین محترم درخواست می‌شود در مصرف آب صرفه‌جویی کنند. کانال مهندسی شخصیت و توسعه https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
هدایت شده از محمد جواد حیدری
زمان: حجم: 3.11M