eitaa logo
مهندسی شخصیت [یا ملجا کل مطرود]
138 دنبال‌کننده
924 عکس
587 ویدیو
106 فایل
سخنرانی‌ها، نوشته‌ها، آثار و مقالات و دروس تدریس شده ونظرات عضو هیئت علمی دانشگاه قم دکتر محمد جواد حیدری خراسانی
مشاهده در ایتا
دانلود
دکتر محمد جواد حیدری در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه ساری اظهار داشت : برندگان نوبل پزشکی ۲۰۲۵؛ درس بزرگی برای درک تقدم محتوا و اثرات پژوهش ها بر تعداد پژوهش ها و مجلات و چارک های آنهاست امسال جایزه نوبل پزشکی به سه دانشمند برجسته مری ای. برانکو (Mary E. Brunkow)، فرد رمزدل (Fred Ramsdell) و شیمون ساکاگوچی (Shimon Sakaguchi) تعلق گرفت. موضوع پژوهشی این سه نفر کشف یکی از بنیادی‌ترین سازوکارهای ایمنی بدن است: چگونگی مهار سیستم ایمنی در برابر حمله به بافت‌ها و اندام‌های سالم. این یافته نه‌تنها پرسشی دیرینه در علم ایمنی‌شناسی را پاسخ داد بلکه راه را برای توسعه درمان‌های نوین در بیماری‌های خودایمنی و همچنین در حوزه پیوند اعضا هموار کرده است. اجازه دهید نگاهی به زندگی و کارنامه پژوهشی برندگان جایزه نوبل داشته باشیم : 1️⃣ مری ای. برانکو (Mary E. Brunkow) ۶۴ ساله، آمریکایی دکتری زیست‌شناسی مولکولی از پرینستون مدیر ارشد برنامه‌ها در مؤسسه زیست‌شناسی سامانه‌ای، سیاتل ۳۱ مقاله، شاخص اچ ۲۲، بیش از ۱۰٬۷۶۱ استناد در ده سال گذشته تنها ۹ مقاله منتشر کرده است. 2️⃣ فرد رمزدل (Fred Ramsdell) ۶۵ ساله، آمریکایی دکتری میکروبیولوژی و ایمنی‌شناسی از UCLA مشاور علمی شرکت Sonoma Biotherapeutics ۶۳ مقاله، شاخص اچ ۴۰، بیش از ۱۸٬۶۸۸ استناد در ۱۰ سال‌ اخیر ۸ مقاله داشته است. 3️⃣ شیمون ساکاگوچی (Shimon Sakaguchi) ۷۴ ساله، ژاپنی دکترای پزشکی و دکترای ایمونولوژی از دانشگاه کیوتو استاد ممتاز دانشگاه اوساکا ۳۸۴ مقاله، شاخص اچ ۱۲۲، بیش از ۹۴٬۶۶۴ استناد در ده سال اخیر ۱۲۸ مقاله منتشر کرده است. پیام مهم این جایزه نوبل برای نهاد علم کشور نکته قابل توجه این است که دو نفر از برندگان یعنی برانکو و رمزدل که نسبت به اغلب محققان ایرانی تعداد مقالات و ایندکس اچ نسبتاً کمتری دارند. در حالی‌که در فضای دانشگاهی بسیاری از پژوهشگران (مثلاً در ایران) مرز ۵۰۰ مقاله را پشت سر گذاشته‌اند، هیچ‌یک از این سه برنده به چنین عددی نزدیک هم نشده‌اند. این واقعیت نشان می‌دهد که معیار اصلی در علم، کمیت تولید مقاله یا ایندکس اچ پژوهشگر نیست بلکه کیفیت، محتوا و اثرگذاری پژوهش های او است. اگرچه شاخص‌هایی مثل ضریب تأثیر مجلات، چارک نشریات یا فهرست‌های رتبه‌بندی دانشگاهی (مانند لیست دو درصد برتر استنفورد) در ایران و برخی کشورها بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرند، اما نوبل ۲۰۲۵ بار دیگر ثابت کرد که اثرگذاری واقعی پژوهش زمانی معنا پیدا می‌کند که در اثر آن پژوهش، پرسشی بنیادی و لاینحل برای مدت زمان زیادی حل شود یا گره‌ای اساسی از زندگی بشر گشوده شود. فراتر از تعداد مقالات و ایندکس اچ و ضرورت بازگشت به محتوا و هدف پژوهش پژوهش این سه دانشمند تنها به توسعه دانش بنیادی محدود نمانده است. یافته‌های آنها امکان درمان‌های جدید در بیماری‌های خودایمنی مانند ام‌اس، دیابت نوع یک و روماتیسم مفصلی را فراهم کرده و همچنین در پذیرش پیوند اعضا کاربرد مستقیم دارد. بنابراین این جایزه نماد رویکردی است که بر جهت‌داری علم در حل مسائل واقعی بشر تأکید دارد. البته همیشه هم نوبل به جنبه‌های کاربردی گره نخورده است. گاهی حل یک مسئله صرفاً نظری و بنیادی مانند کشف ساختار DNA به وسیله جیمز واتسون و فرانسیس کریک آن‌قدر مهم است که می‌تواند مسیر آموزش، پژوهش و فناوری را برای دهه‌ها متحول کند. پس حتی در پژوهش های بنیادین مهم است که محقق برای انجام پژوهش بر مسایل بر زمین مانده جامعه علمی انگشت بگذارد نه بر موضوعات منجر به مقاله یا پر استناد. نوبل پزشکی ۲۰۲۵ و بازنگری در معیارهای علم برندگان نوبل پزشکی ۲۰۲۵ نشان دادند که علم با شمار مقالات سنجیده نمی‌شود؛ گاه یک پژوهش کاربردی یا بنیادین می‌تواند مسیر آموزش، پژوهش، فناوری و درمان را در جهان تغییر دهد. این دانشمندان با کشف خود هم به فهم بنیادی ایمنی‌شناسی کمک کردند و هم راهی برای درمان بیماری‌های خودایمنی و تسهیل پیوند اعضا گشودند. پیام روشن این نوبل برای سیاست‌گذاران علمی آن است که به جای تأکید بر کمیت مقالات، شاخص اچ یا ضریب تأثیر مجلات، باید به کیفیت، محتوا و اثرگذاری پژوهش‌ها توجه شود. جایزه امسال یادآور این ضرب‌المثل است: «یک مرد جنگی به از صد هزار». کارنامه‌های مختصر اما باکیفیت محققان، گاه ارزشمندتر از رزومه‌های پرزرق‌وبرق و پر از مقالات کم‌اثر هستند. واقعیت این است که دو نفر از برندگان در سال‌های اخیر تعداد کمی مقاله منتشر کرده‌اند، اما همان مقالات، نقشی تعیین‌کننده داشته‌اند. این نمونه آشکار می‌سازد که علم واقعی به دنبال حل مسائل اساسی است، نه آمار، ارقام و کسب فلان رتبه فلان نظام رتبه بندی و....
و نوبل ۲۰۲۵ بار دیگر یادآور شد که رسالت اصلی علم، خلق دانش سودمند و ارائه راه‌حل برای مسائل جدی و بر زمین مانده جامعه علمی است و اگر این شد آنگاه: چون که صد آمد نود هم پیش ماست.
🌸دکتر محمد جواد حیدری استاد حوزه علمیه قم اظهار داشت: اگر کسی خواهان حقیقت باشد احادیث بهترین ادرس مادر را برای درک حقیقت می دهد واگر خواهان نباشد امام زمان علیه السلام را هم در خیمه چهره به چهره درک نماید تغییر مسیر نخواهد داشت 🥀 حدیث 🌹قال الإمام عليّ عليه السلام: 🌸 إن جَعَلتَ دِينَكَ تَبَعاً ِلدُنيَاكَ أهلَكتَ دِينَكَ وَ دُنيَاكَ وَ كُنتَ فِی الآخِرَةِ مِن الخَاسِرِينَ ، إن جَعَلتَ دُنيَاكَ تَبَعاً لِدِينِكَ أحرَزْتَ دُنیَاکَ وَ دِينَكَ وَ كُنتَ فِی الآخِرَةِ مِن الفَائِزِينَ . 🌸 ¤¤¤¤¤¤¤ 🍀 اگر دينت را تابع دنيايت كنى، دين و دنيايت هر دو را از بين برده اى و در آخرت از زيانكاران خواهى بود ؛ اگر دنياى خود را تابع دينت كنى دين و دنيايت هر دو را به دست آورده اى و در آخرت از رستگاران خواهى بود . 🍀 📚عیون الحکم ، ج۱، ص۱۶۱
حکایت کوتاه در زمان  فتحعلی شاه قاجار از طرف يكی از دولت‌های خارجی بسته‌ای به عنوان هديه به دربار رسيد و شاه قصد گشودن آن را كرد. "اسماعيل ‌خان" كه جزء ملتزمين بود و از فرماندهان فتعلی شاه، از شاه استدعا كرد اين كار در محوطه كاخ به وسيله خدمتگزاران انجام شود؛ چرا که احتمال سوء قصد را نمیتوان از نظر دور داشت. اتفاقا هنگام باز كردن بسته منفجر شد و خساراتی هم به بار آورد. فتحعلی شاه با اطلاع از اين امر، دستور داد برای اين دورانديشی، هم وزن سرداراسماعيل‌خان سكه‌های طلا به او مرحمت شود؛ چنين كردند و اسماعيل خان معروف به "زر ريز خان" شد! اسماعیل خان هم که ارادت ویژه ای به امام رضا داشت، طلاها را صرف ساختن جایگاه آن سنگاب کرد! تا گنبد و پایه‌های سقاخانه با روکشی از طلا مزین شود از آن زمان این سقاخانه را به "سقاخانه اسماعیل طلا" میشناسند! 🌺🍀🌿🌸🌿🌿🌺 ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❇️ گره کار جوانان در مرحله اعدام ✓جوانان تازه ازدواج کرده بخوانند یا برایشان بفرستید❗️ ✨ حکم اعدام چند نفر از جمله جوانی را داده بودند. بستگان جوان نزد شیخ می‌روند و با التماس چاره‌ای می جویند. شیخ می گوید: گرفتار مادرش است. 🔷 نزد مادر وی می روند، می گوید :من هم هرچه دعا می کنم، بی نتیجه است. می پرسند: آیا از او دلگیر هستی؟ ❇️می گوید:آری، تازه ازدواج کرده بود، روزی سفره را جمع کردم و به دست همسرش دادم تا به آشپزخانه ببرد، پسرم سینی ظرفها را از دست او گرفت و به من گفت: برای شما کنیز نیاورده ام! با شنیدن این حرف خیلی ناراحت و دلگیر شدم. سرانجام مادر رضایت می‌دهد و برای رهایی فرزندش دعا می کند روز بعد اعلام می‌کنند که اشتباه شده است و آن جوان آزاد می شود.✨ 📚منبع: تندیس اخلاص نشر دارالحدیث ، ص67 https://eitaa.com/mohammadjavadheidari ➖➖➖➖➖➖➖ 🔷 کانال «یــــه جــو انــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
🔹مومن هر چهل روز باید خود را مهیای بلا ببیند! عن يونس بن يعقوب قال: سمعت أبا عبد الله (ع) يقول : ملعون كل بدن لا يصاب في كل أربعين يوما ، قلت: ملعون؟! قال: ملعون، قلت: ملعون؟! قال: ملعون ، فلما رآني قد عظم ذلك علي قال: يا يونس إن من البلية الخدشة ، واللطمة ، والعثرة ، والنكبة ، والهفوة ، و انقطاع الشسع ، واختلاج العين ، وأشباه ذلك ، إن المؤمن أكرم على الله من أن يمر عليه أربعون يوما لا يمحصه فيها [ من ] ذنوبه ، ولو بغم يصيبه لا يدري ما وجهه والله إن أحدكم ليضع الدراهم بين يديه فيزنها فيجدها ناقصة ، فيغتم بذلك ثم يعيد وزنها ، فيجدها سواء فيكون ذلك حطا لبعض ذنوبه یونس بن یعقوب می‌گوید: شنیدم از امام صادق (ع) که فرمود: «ملعون است هر بدنی که در هر چهل روز دچار مصیبتی نشود.» گفتم: «ملعون؟!» فرمود: «ملعون.» گفتم دوباره: «ملعون؟!» فرمود: «ملعون.» وقتی دید این سخن بر من سنگین آمد، فرمود: «ای یونس! از مصیبت‌ها همین اندازه کافی است که انسان زخمی سطحی بردارد، یا سیلی بخورد، یا پایش بلغزد، یا دچار آسیب شود، یا لغزشی در گفتار و رفتار داشته باشد، یا بند کفشش پاره شود، یا چشمش بپرد و مانند این‌ها. همانا مؤمن نزد خدا گرامی‌تر از آن است که چهل روز بر او بگذرد و خداوند در این مدت گناهانش را پاک نکند، حتی به اندوهی که به او برسد و نداند چرا دلش گرفته است. به خدا سوگند یکی از شما درهم‌ها را پیش رویش می‌گذارد و وزن می‌کند و می‌بیند کم است، اندوهگین می‌شود، سپس دوباره وزن می‌کند و درست درمی‌آید؛ همین اندوه، کفاره‌ای برای برخی از گناهان او خواهد بود.» https://eitaa.com/mohammadjavadheidari @nasirigilani_ir
. توهین‌ها را با خونسردی شنیدند و نظر خود را دادند! برخی افراد بااخلاق، هنگام عصبانیّت، مالک زبانِ خود هستند و فقط صورت‌شان سرخ می‌شود. برخی که صبورتراند، صورت‌شان هم سرخ نمی‌شود و به راحتی از کنار مسأله عبور می‌کنند. خدا مرحوم آیت‌الله حاج شیخ محمدرضا مهدوی دامغانی را رحمت کند. من از خودشان شنیدم که می‌فرمودند: با پدرم مرحوم آیت‌الله حاج شیخ کاظم دامغانی  به تهران آمده بودیم. به منزل مرحوم آیت‌الله‌ العظمی حاج سید احمد خوانساری- رضوان الله تعالی علیه- در بازار رفتیم. خدمت ایشان نشسته بودیم که در زدند و جمعی وارد شدند. نُه مرد و یک خانم، خدمت آقای خوانساری آمدند و کاغذی را مقابل ایشان گذاشتند. معلوم شد که این کاغذ وصیّت‌نامه‌ای است که در فهم آن دچار اختلاف نظر شده‌اند. آن خانم از عبارتِ وصیّت‌نامه برداشت متفاوتی داشت. همه راضی شده بودند که آقای خوانساری حَکَم باشد. آقای خوانساری برگه را مطالعه کردند و پرسیدند: آقایان چه می‌گویند؟ آقایان برداشت خود را گفتند. حضرت آقا نظر آن خانم را نیز پرسیدند. سپس وصیّت‌نامه را دوباره مطالعه کردند و فرمودند: ظاهراً فرمایشِ آقایان، مطابق با متن وصیّت‌نامه است! آقای مهدوی دامغانی می‌گفتند: تا آقای خوانساری این جمله را فرمودند، آن خانم عصبانی شد و به آقای خوانساری پرخاش کرد و حرف‌های رکیکی زد! مجلس متشنّج شد. اصلاً آقای خوانساری در آن دعوا نقشی نداشتند که آن خانم، به ایشان توهین کند! رعایتِ سیادت و تقوا و فقاهتِ ایشان را نیز نمی‌کرد و به توهین خود ادامه می‌داد! مجلس به هم ریخته بود و همه از جسارت آن زن، ملتهب بودند. آقای مهدوی می‌فرمودند: من به چهره‌ آقای خوانساری نگاه کردم تا ببینم واکنش ایشان چیست. انگار نه انگار! ایشان صبر کردند تا آن خانم هر چه می‌خواهد بگوید، سپس دوباره وصیّت‌نامه را نگاه کردند و فرمودند: به هر حال باز فکر می‌کنم حرف آقایان مطابق با وصیّت‌نامه باشد! صاحب نفسِ قدسیّه- خاطراتی از آیت الله العظمی سید احمد خوانساری- عبدالحسن بزرگ مهرنیا، نشر لمپا کانال مهندسی شخصیت https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
5⃣ 🎧 هشدار ضروری: پیش از مطالعه این درسنامه، حتماً پادکست جلسه پنجم را گوش دهید! درک عمیق مباحث پیچیده الزامات فقهی و توسعه ابزارهای استنباط تنها از طریق گفتگوی کاوشی پادکست ممکن است. 📘 عنوان دوره: علم دینی از چیستی تا چگونگی 🟦 شماره جلسه: ۵ 🎯 موضوع: الزامات فقهی و توسعه ابزارهای استنباط برای تولید علم دینی 🔍 بیان مسئله پس از تدوین چارچوب نظری و عملیاتی، این پرسش اساسی مطرح می‌شود: 🔑 آیا فقه متعارف موجود برای تولید علم دینی و مدیریت تمدن نوین اسلامی کافی است؟ 💡 چه تحولاتی در روش‌های اجتهادی ضروری است؟ 🧩 محتوای آموزشی بخش اول: نقد فقه موجود و ضرورت تحول ۱. محدودیت‌های ساختاری فقه متعارف: · انحصار در احکام فردی و غفلت از مسائل اجتماعی · عدم توجه به "هست و نیست‌ها" و فرایندهای اجرایی · ناتوانی در ارائه برنامه مدیریتی برای حکومت ۲. مطالعه موردی: · اقتصاد مقاومتی: فقه موجود می‌گوید "ربا حرام است" اما نمی‌گوید "چگونه جامعه را بدون ربا مدیریت کنیم" · مدیریت فرهنگی: فقه موجود به "بایدها و نبایدها" می‌پردازد اما از "چگونگی مهندسی فرهنگی" غافل است بخش دوم: گذار به فقه تربیتی و تمدنی ۱. تفاوت ماهوی فقه تعذیری و تربیتی: · فقه تعذیری: دین را صحنه آزمون می‌داند - هدف کشف معذّرات · فقه تربیتی: دین را مسیر رشد می‌داند - هدف ساخت محیط سالم ۲. الزامات فقه تمدنی: · پوشش شش محور: مسائل فردی، شخصیت حقوقی، نهادهای اجتماعی، هست و نیست‌ها، تزاحم‌ها، استانداردسازی بخش سوم: توسعه ابزارهای استنباط ۱. توسعه در ادله نقلی: · استفاده از مرسلات و روایات ضعیف‌السند برای کشف واقعیت · بهره‌گیری از سیره معصومین به مثابه الگوی عملی · توجه به دلالت‌های غیرظهوری و اشارات متون ۲. توسعه در ادله عقلی: · توسعه عرضی: کاربست قیاس ظنی برای کشف مصالح واقعی · توسعه طولی: کشف مقدمات اجرایی برای تحقق اهداف شرعی · عقل مستقل: کشف وجوب‌های جدید بر اساس مصالح عمومی بخش چهارم: الگوی اجرایی‌سازی ۱. نهادهای مورد نیاز: · شورای عالی علم دینی با اختیارات فرابخشی · پژوهشکده‌های مسئله‌محور با مشارکت حوزه و دانشگاه · دفاتر تلفیق علم و دین در وزارتخانه‌ها ۲. مکانیزم‌های نظارتی: · سامانه پایش اثرگذاری طرح‌ها · نظارت شرعی هوشمند بر محصولات فناورانه · ارزیابی مستمر توسط متخصصان هر رشته 🔸 نکات کلیدی · فقه متعارف برای مدیریت تمدن ناکافی است و نیاز به توسعه دارد · موفقیت در گرو گذار از فقه تعذیری به فقه تربیتی است · توسعه در ابزارهای استنباط، شرط لازم تولید علم دینی است 🟠 پرسش‌های تأملی · مهم‌ترین مانع نهادی در راه تحول فقه متعارف چیست؟ · چگونه می‌توان بین "استفاده از ظنون" و "لزوم احتیاط در احکام" توازن برقرار کرد؟ · چه شاخص‌هایی برای ارزیابی موفقیت فقه تربیتی پیشنهاد می‌کنید؟ https://eitaa.com/mohammadjavadheidari 🔸 کانال دستیار محقق [eitaa.com/dastyaar]
هدایت شده از محمد فنائی اشکوری
📸 عکس تاریخی از یک مدرسه دخترانه تهران در سال ۱۳۱۰ 🔹قبل از رویداد کشف حجاب در سال ۱۳۱۴  کلاس مدارس دخترانه تهران با حجاب برگزار می شد. از مدارس این دوران تصاویر بسیار اندکی وجود دارد. روزنامه اطلاعات ۱۷ مهر ۱۳۵۴ عکسی به انتخاب سردبیر منتشر کرده که دختران را در آزمایشگاه شیمی مدرسه انوشیروان دادگر در سال ۱۳۱۰ نشان می‌دهد./ اطلاعات آنلاین 🇮🇷 @jamarannews
(۱۲) 🔹عفاف و حیا؛ صیانت‌بخش ایمان و زندگی منتظران 🔻سبک زندگی جامعه مهدوی، سبکی است که در آن کرامت انسان و سلامت روان اجتماع در اولویت قرار دارد. در دوران غیبت، که جبهه باطل با ابزارهای رسانه‌ای و فرهنگی، بنیان خانواده و حریم‌های اخلاقی را نشانه گرفته است، «عفاف» و «حیا» به برجسته‌ترین شاخصه‌های یک منتظر فعال تبدیل می‌شوند. ▫️عفاف نه تنها یک حکم شرعی، بلکه گوهری فطری است که زن و مرد را از سقوط در ورطه شهوات و بی‌بندوباری حفظ می‌کند و جامعه را برای پذیرش حاکمیت پاک و الهی امام عصر (عج) آماده می‌سازد. منتظر واقعی، نه تنها خود در حصار عفت زندگی می‌کند، بلکه در ترویج این فرهنگ فاطمی نقشی فعال دارد. 🔻در روایتی هشداردهنده، اصبغ بن نباته از امیرالمؤمنین علیه‌السلام در باره وضعیت آخرالزّمان نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: 🔻«يَظْهَرُ فِي آخِرِ اَلزَّمَانِ وَ اِقْتِرَابِ اَلسَّاعَةِ وَ هُوَ شَرُّ اَلْأَزْمِنَةِ نِسْوَةٌ كَاشِفَاتٌ عَارِيَاتٌ مُتَبَرِّجَاتٌ مِنَ اَلدِّينِ دَاخِلاَتٌ فِي اَلْفِتَنِ مَائِلاَتٌ إِلَى اَلشَّهَوَاتِ مُسْرِعَاتٌ إِلَى اَللَّذَّاتِ مُسْتَحِلاَّتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ فِي جَهَنَّمَ خَالِدَاتٌ.» 🔻«در آخرالزّمان و نزدیک شدن به ساعت (ظهور) که بدترین دوران‌هاست، زنانی ظاهر می‌شوند که کشف‌کننده حجاب و برهنه‌اند، با آرایش و خودنمایی از خانه‌ها بیرون می‌آیند؛ آنان از دین خارج و در فتنه‌ها وارد گشته‌اند؛ به شهوات گرایش دارند و حرام‌های خدا را حلال می‌شمارند؛ اینان در دوزخ جاودان خواهند بود.» 📚«من لا يحضره الفقيه، شیخ صدوق، ج ۳، ص ۳۹۰» 🔻در روزگاری که بی‌حیایی و تبرّج، آفتی بزرگ برای ایمان و خانواده‌هاست، حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه، در دعای شریف خود برای اقشار مختلف جامعه، به‌ویژه بانوان، چنین از خداوند مسئلت می‌دارند: 🔻«اَللَّهُمَّ اُرْزُقْنَا تَوْفِيقَ اَلطَّاعَةِ وَ بُعْدَ اَلْمَعْصِيَةِ... وَ اُغْضُضْ أَبْصَارَنَا عَنِ اَلْفُجُورِ وَ اَلْخِيَانَةِ... وَ عَلَى اَلنِّسَاءِ بِالْحَيَاءِ وَ اَلْعِفَّةِ....» 🔻«خدایا! توفیق طاعت و بندگی و دوری از گناه را روزی ما فرما، ... و چشمان ما را از فجور و خیانت فروبند، ... و زنان را به شرم و عفت بیارای...» 📚«المصباح، کفعمی، ج۱، ص۲۸۰» 🔺این درخواست ویژه از سوی امام مهدی(عج) برای عموم، بخصوص زنان منتظر، چند حقیقت بنیادین را آشکار می‌سازد: ▫️ولایت‌پذیری عملی منتظران: منتظر واقعی کسی است که به خواست امامش عمل کند. آراستگی به حیا و عفت، جلوه‌ای از ولایت‌پذیری و لبیک عملی به دعای امام زمان (عج) برای تشکیل جامعه‌ای پاک است. ▫️زمینه‌سازی برای ظهور: جامعه‌ای که در آن عفاف و حیا رنگ ببازد، زمینه لازم برای برپایی حکومت عدل مهدوی را نخواهد داشت. هر گامی در ترویج این دو فضیلت، حرکتی در جهت بصیرت‌افزایی و آماده‌سازی ظهور است. ▫️پیوند حیاتی میان حیا و ایمان: حیا و ایمان همچون دو یار به هم پیوسته‌اند؛ منتظر واقعی می‌داند که حفظ حیا، زیربنای حفظ ایمان در برابر سیل فتنه‌های آخرالزمان است. آن چنان که امام محمد باقر علیه‌السلام در روایتی نورانی فرموده‌اند: 🔻«أَلْحَيَاءُ وَ اَلْإِيمَانُ مَقْرُونَانِ فِي قَرَنٍ، فَإِذَا ذَهَبَ أَحَدُهُمَا تَبِعَهُ صَاحِبُهُ.» 🔻«حیا و ایمان با ریسمانی به هم بسته‌اند؛ اگر یکی برود، دیگری نیز به دنبال آن خواهد رفت.» 📚«الکافي، شیخ کلینی، ج ۲، ص ۱۰۶» ▫️تغییر از درون: عفاف و حیا از درون انسان آغاز می‌شوند؛ با کنترل نفس، نگاه و رفتار، حتی در خلوت. این پاکی درونی، در جامعه به صورت عفت رفتاری و حفظ حریم‌ها جلوه می‌کند. ▫️عفاف عمومی: عفاف تنها ویژه زنان نیست؛ مردان نیز مأمور به کنترل نگاه و رفتارند. جامعه منتظر، جامعه‌ای است که مردانش عفیف و زنانش با پوشش و وقار، آنان را در این مسیر یاری دهند. 🔻بنابراین، رسالت منتظران در مسیر طولانی انتظار، ساختن جامعه‌ای عفیف است؛ جامعه‌ای که در پرتو «عفاف» و «حیا» همچون دو بال پرواز، از سقوط در ورطه‌ی فساد و غفلت در امان می‌ماند. منتظران حقیقی با درک ارزش این دو گوهر، زندگی خود را از آلودگی‌ها می‌پیرایند و با رفتار و گفتار خویش، فضای جامعه را به سوی پاکی و سلامت سوق می‌دهند. چنین جامعه‌ای از مفاسد اخلاقی و شهوانی دور مانده و در پرتو طهارت درون، حقیقت را روشن‌تر می‌بیند. «عفاف» همچنین ضامن تحکیم بنیان خانواده است؛ زیرا زن و مرد مؤمن با حفظ حریم خویش، عشق را در چارچوب خانه پاس می‌دارند، و با پرورش دل‌هایی پاک و چشم‌هایی منتظر، زمین را برای قدم‌های موعود آماده می‌سازند. 🖊دکتر محمدعلی راغبی عضو هیأت علمی دانشگاه قم 🤝روابط‌عمومی دانشگاه قم🤝 @university_of_qom روبیکا | آپارات
برخی تاریخ را مطالعه می کنند ولی ستمگران ومفسدان زمان خویش را نمی شناسند عزیزم ابوسفیان زمانه‌ات را بشناس. معاویه زمانه‌ات را بشناس. یزید زمانه‌ات را بشناس. مروان حکم زمانه‌ات را بشناس. عمرو عاص زمانه‌ات را بشناس. ابوموسی زمانه‌ات را بشناس. و ... عمار زمانه‌ات را بشناس. ابوذر زمانه‌ات را بشناس. مقداد زمانه‌ات را بشناس. سلمان زمانه‌ات را بشناس. مالک اشتر زمانه‌ات را بشناس. و ...
هدایت شده از محمد جواد حیدری
اهتمام به اصل عشق و محبت راه برون‌رفت از سیاست وحکمرانی خشونت‌ورز تحلیل نظری گفتمان دکتر محمدجواد حیدری در پرتو سیاست وحکمرانی عاشقانه وضرورت تبدیل خشونت چکیده ضرورت تبدیل سیاست و حکمرانی عشق محور بر سیاست خشونت ورز انسان زاده عشق ورشد وتعالی جوامع بشری مولود محبت وتلاش های عاشقانه است از دوران جنین وکودکی ونوجوانی وجوانی تا دوره کار وفعالیت ومسوولیت انسان در اغوش مادر وپدری عاشق وخادمان با محبت پرورش می یابد عشق و دوستی به‌مثابه بدیلی برای سیاست خشونت‌ورز بررسی می‌شود. سیاست معاصر از وجه عاطفی یعنی محبت و همدلی، شهود و پیوند با زندگی روزمره مردم تهی شده و به نظامی سلطه‌جو و خودشیفته بدل گشته است. در مقابل، زندگی مردم واجد سرمایه‌ای عاطفی و اخلاقی است که از آن با عنوان «سرمایه آنیمایی» یاد می گردد. این نظریه با تکیه بر نظریه‌های «سیاست مراقبت وتبدیل » «زیست‌سیاست» و «سیاست عواطف»، تلاش دارد نشان دهد که چگونه می‌توان عشق، دوستی و مراقبت را از حریم خصوصی بیرون کشید و به نیرویی سیاسی بدل کرد. طفیل هستی عشقند ادمی وپری ارادتی بنماتاسعادتی ببری بکوش خواجه واز عشق بی نصیب نباش که بنده نخرد کس به عیب بی هنری این گفتمان، راهی برای بازسازی نسبت میان قدرت و زندگی پیشنهاد می‌کند؛ سیاستی که نه بر سلطه، بلکه بر هم‌پذیری و زیست مشترک استوار است. مقدمه سیاست معاصر ایران، در سطح گفتمان عمومی و کنش نهادی، با نوعی خودبسندگی، اقتدارگرایی و خشونت نمادین شناخته می‌شود. این وضعیت، به تعبیر دکتر محمدجواد حیدری،سیاست و حکمرانی معاصر در جهان نتیجه‌ی فقدان وجه عواطف ومحبت در سیاست است؛ وجهی که نماد همدلی، درک شهودی و پیوند با حیات روزمره است. در این شرایط، سیاست به عرصه‌ای از جدال قدرت‌ها و خودشیفتگی‌های ایدئولوژیک وتقابل فروکاسته و از زندگی مردمان فاصله گرفته است. پرسش محوری این چنین است: آیا می‌توان عشق، دوستی و مراقبت را به‌مثابه بنیان‌های یک سیاست انسانی و غیرخشونت‌ورز بازتعریف کرد؟ پاسخ به این پرسش، مستلزم بازخوانی در پرتو سه دستگاه نظری است: ۱. زیست‌سیاست میشل فوکو، ۲. سیاست مراقبت در اندیشه‌ی فمینیستی، ۳. سیاست عواطف در مطالعات فرهنگی معاصر. مبانی نظری ۱. زیست‌سیاست و مقاومت در سطح زندگی فوکو (۱۹۷۸) نشان داد که قدرت مدرن نه صرفاً از طریق زور، بلکه از راه تنظیم و هدایت زندگی انسان‌ها عمل می‌کند. سیاست، در این معنا، مدیریتی بر بدن‌ها و عواطف است. در برابر این منطق، می توان از سیاستی سخن گفت که بر «زیستن» تکیه دارد نه بر «حکومت‌کردن». به تعبیر دیگر، عشق و دوستی می‌توانند شکل‌های مقاومت در برابر سلطه‌ی زیست‌سیاسی باشند، چرا که زندگی را به قلمرو عمومی بازمی‌گردانند. ۲. سیاست مراقبت و بازگشت به ارزش‌های عاطفی دکتر کاشی نیز به این موضوع توجه کردند نظریه‌پردازانی چون کارول گیلیگان (۱۹۸۲) و جون ترونتو (۱۹۹۳) نشان دادند که اخلاق مراقبت، برخلاف اخلاق عدالت، بر پیوند، همدلی و وابستگی متقابل انسان‌ها تأکید دارد. در همین راستا، کاشی وجه زنانه‌ی سیاست را به‌مثابه نیرویی برای بازسازی اعتماد اجتماعی مطرح می‌کند. عشق و دوستی در اندیشه‌ی او، نه احساساتی صرف، بلکه کنش‌هایی سیاسی‌اند که نظم سلطه‌گر را به چالش می‌کشند. ۳. سیاست عواطف و کنش جمعی به‌زعم سارا احمد (۲۰۱۴)، عواطف تنها اموری شخصی نیستند، بلکه در ساخت روابط اجتماعی و جهت‌دهی به کنش‌های جمعی نقش دارند. از این منظر، عشق و دوستی می‌توانند به مثابه نیروهایی عاطفی، سوژه‌های پراکنده را گرد آورده و همبستگی سیاسی نوینی پدید آورند. گفتمان کاشی نیز بر چنین امکان همدردی جمعی تکیه دارد. تحلیل گفتمان ضرورت حاکمیت عشق بر خشونت در حکمرانی معاصر دکتر محمد جواد حیدری در آثار اخیر خود، از جمله در گفتار «عشق تمدن ها راه برون‌رفت از حکمرانی و سیاست خشونت‌ورز» ، با صراحت از سیاستی سخن می‌گوید که قلب رئوف مدیریت ان را به عهده داشته باشد و از دل زندگی روزمره و تجربه‌ی زیسته‌ی مردمان زاده می‌شود. به باور او، سیاست رسمی، در اثر تمرکز بر قدرت، از زیست اجتماعی جدا افتاده و توان بازتولید معنا و اعتماد را از دست داده است. او پیشنهاد می‌کند که «سرمایه آنیمایی» — یعنی عشق، دوستی، و یاری — به عرصه عمومی آورده شود تا دیوار گفتارهای خشن و متصلب شکسته شود. در این خوانش، عشق نه تجربه‌ای خصوصی بلکه زبان بدیل قدرت است؛ زبانی که در برابر خودشیفتگی سیاسی، حاکمیت قلب مهربان و همدلی و عشق را قرار می‌دهد. اگر سیاست وحکمرانی مدرن بر مبنای «رقابت» شکل گرفته است، سیاست عشق بر مبنای محبت ودستگیری وخدمت و «پذیرش دیگری» استوار می‌شود. حیدری از «سیاسی‌سازی عواطف» سخن می‌گوید؛ یعنی بیرون کشیدن احساسات انسانی از عرصه خصوصی و تبدیل آن‌ها به نیرویی اخلاقی و اجتماعی این دیدگاه با دو پرسش بنیادین روبه‌روست: