.
توهینها را با خونسردی شنیدند و نظر خود را دادند!
برخی افراد بااخلاق، هنگام عصبانیّت، مالک زبانِ خود هستند و فقط صورتشان سرخ میشود. برخی که صبورتراند، صورتشان هم سرخ نمیشود و به راحتی از کنار مسأله عبور میکنند. خدا مرحوم آیتالله حاج شیخ محمدرضا مهدوی دامغانی را رحمت کند. من از خودشان شنیدم که میفرمودند:
با پدرم مرحوم آیتالله حاج شیخ کاظم دامغانی به تهران آمده بودیم. به منزل مرحوم آیتالله العظمی حاج سید احمد خوانساری- رضوان الله تعالی علیه- در بازار رفتیم.
خدمت ایشان نشسته بودیم که در زدند و جمعی وارد شدند. نُه مرد و یک خانم، خدمت آقای خوانساری آمدند و کاغذی را مقابل ایشان گذاشتند. معلوم شد که این کاغذ وصیّتنامهای است که در فهم آن دچار اختلاف نظر شدهاند. آن خانم از عبارتِ وصیّتنامه برداشت متفاوتی داشت. همه راضی شده بودند که آقای خوانساری حَکَم باشد.
آقای خوانساری برگه را مطالعه کردند و پرسیدند: آقایان چه میگویند؟
آقایان برداشت خود را گفتند. حضرت آقا نظر آن خانم را نیز پرسیدند. سپس وصیّتنامه را دوباره مطالعه کردند و فرمودند:
ظاهراً فرمایشِ آقایان، مطابق با متن وصیّتنامه است!
آقای مهدوی دامغانی میگفتند:
تا آقای خوانساری این جمله را فرمودند، آن خانم عصبانی شد و به آقای خوانساری پرخاش کرد و حرفهای رکیکی زد!
مجلس متشنّج شد. اصلاً آقای خوانساری در آن دعوا نقشی نداشتند که آن خانم، به ایشان توهین کند!
رعایتِ سیادت و تقوا و فقاهتِ ایشان را نیز نمیکرد و به توهین خود ادامه میداد! مجلس به هم ریخته بود و همه از جسارت آن زن، ملتهب بودند.
آقای مهدوی میفرمودند:
من به چهره آقای خوانساری نگاه کردم تا ببینم واکنش ایشان چیست. انگار نه انگار! ایشان صبر کردند تا آن خانم هر چه میخواهد بگوید، سپس دوباره وصیّتنامه را نگاه کردند و فرمودند:
به هر حال باز فکر میکنم حرف آقایان مطابق با وصیّتنامه باشد!
صاحب نفسِ قدسیّه- خاطراتی از آیت الله العظمی سید احمد خوانساری- عبدالحسن بزرگ مهرنیا، نشر لمپا
کانال مهندسی شخصیت
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
5⃣
🎧 هشدار ضروری: پیش از مطالعه این درسنامه، حتماً پادکست جلسه پنجم را گوش دهید!
درک عمیق مباحث پیچیده الزامات فقهی و توسعه ابزارهای استنباط تنها از طریق گفتگوی کاوشی پادکست ممکن است.
📘 عنوان دوره: علم دینی از چیستی تا چگونگی
🟦 شماره جلسه: ۵
🎯 موضوع: الزامات فقهی و توسعه ابزارهای استنباط برای تولید علم دینی
🔍 بیان مسئله
پس از تدوین چارچوب نظری و عملیاتی، این پرسش اساسی مطرح میشود:
🔑 آیا فقه متعارف موجود برای تولید علم دینی و مدیریت تمدن نوین اسلامی کافی است؟
💡 چه تحولاتی در روشهای اجتهادی ضروری است؟
🧩 محتوای آموزشی
بخش اول: نقد فقه موجود و ضرورت تحول
۱. محدودیتهای ساختاری فقه متعارف:
· انحصار در احکام فردی و غفلت از مسائل اجتماعی
· عدم توجه به "هست و نیستها" و فرایندهای اجرایی
· ناتوانی در ارائه برنامه مدیریتی برای حکومت
۲. مطالعه موردی:
· اقتصاد مقاومتی: فقه موجود میگوید "ربا حرام است" اما نمیگوید "چگونه جامعه را بدون ربا مدیریت کنیم"
· مدیریت فرهنگی: فقه موجود به "بایدها و نبایدها" میپردازد اما از "چگونگی مهندسی فرهنگی" غافل است
بخش دوم: گذار به فقه تربیتی و تمدنی
۱. تفاوت ماهوی فقه تعذیری و تربیتی:
· فقه تعذیری: دین را صحنه آزمون میداند - هدف کشف معذّرات
· فقه تربیتی: دین را مسیر رشد میداند - هدف ساخت محیط سالم
۲. الزامات فقه تمدنی:
· پوشش شش محور: مسائل فردی، شخصیت حقوقی، نهادهای اجتماعی، هست و نیستها، تزاحمها، استانداردسازی
بخش سوم: توسعه ابزارهای استنباط
۱. توسعه در ادله نقلی:
· استفاده از مرسلات و روایات ضعیفالسند برای کشف واقعیت
· بهرهگیری از سیره معصومین به مثابه الگوی عملی
· توجه به دلالتهای غیرظهوری و اشارات متون
۲. توسعه در ادله عقلی:
· توسعه عرضی: کاربست قیاس ظنی برای کشف مصالح واقعی
· توسعه طولی: کشف مقدمات اجرایی برای تحقق اهداف شرعی
· عقل مستقل: کشف وجوبهای جدید بر اساس مصالح عمومی
بخش چهارم: الگوی اجراییسازی
۱. نهادهای مورد نیاز:
· شورای عالی علم دینی با اختیارات فرابخشی
· پژوهشکدههای مسئلهمحور با مشارکت حوزه و دانشگاه
· دفاتر تلفیق علم و دین در وزارتخانهها
۲. مکانیزمهای نظارتی:
· سامانه پایش اثرگذاری طرحها
· نظارت شرعی هوشمند بر محصولات فناورانه
· ارزیابی مستمر توسط متخصصان هر رشته
🔸 نکات کلیدی
· فقه متعارف برای مدیریت تمدن ناکافی است و نیاز به توسعه دارد
· موفقیت در گرو گذار از فقه تعذیری به فقه تربیتی است
· توسعه در ابزارهای استنباط، شرط لازم تولید علم دینی است
🟠 پرسشهای تأملی
· مهمترین مانع نهادی در راه تحول فقه متعارف چیست؟
· چگونه میتوان بین "استفاده از ظنون" و "لزوم احتیاط در احکام" توازن برقرار کرد؟
· چه شاخصهایی برای ارزیابی موفقیت فقه تربیتی پیشنهاد میکنید؟
#فقه_تربیتی #توسعه_اجتهاد #ابزار_استنباط #تمدن_اسلامی #علم_دینی #استاد_وکیلی
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
🔸 کانال دستیار محقق
[eitaa.com/dastyaar]
هدایت شده از محمد فنائی اشکوری
📸 عکس تاریخی از یک مدرسه دخترانه تهران در سال ۱۳۱۰
🔹قبل از رویداد کشف حجاب در سال ۱۳۱۴ کلاس مدارس دخترانه تهران با حجاب برگزار می شد. از مدارس این دوران تصاویر بسیار اندکی وجود دارد. روزنامه اطلاعات ۱۷ مهر ۱۳۵۴ عکسی به انتخاب سردبیر منتشر کرده که دختران را در آزمایشگاه شیمی مدرسه انوشیروان دادگر در سال ۱۳۱۰ نشان میدهد./ اطلاعات آنلاین
🇮🇷 @jamarannews
#اخلاق_مهدوی_(۱۲)
🔹عفاف و حیا؛ صیانتبخش ایمان و زندگی منتظران
🔻سبک زندگی جامعه مهدوی، سبکی است که در آن کرامت انسان و سلامت روان اجتماع در اولویت قرار دارد. در دوران غیبت، که جبهه باطل با ابزارهای رسانهای و فرهنگی، بنیان خانواده و حریمهای اخلاقی را نشانه گرفته است، «عفاف» و «حیا» به برجستهترین شاخصههای یک منتظر فعال تبدیل میشوند.
▫️عفاف نه تنها یک حکم شرعی، بلکه گوهری فطری است که زن و مرد را از سقوط در ورطه شهوات و بیبندوباری حفظ میکند و جامعه را برای پذیرش حاکمیت پاک و الهی امام عصر (عج) آماده میسازد. منتظر واقعی، نه تنها خود در حصار عفت زندگی میکند، بلکه در ترویج این فرهنگ فاطمی نقشی فعال دارد.
🔻در روایتی هشداردهنده، اصبغ بن نباته از امیرالمؤمنین علیهالسلام در باره وضعیت آخرالزّمان نقل میکند که آن حضرت فرمود:
🔻«يَظْهَرُ فِي آخِرِ اَلزَّمَانِ وَ اِقْتِرَابِ اَلسَّاعَةِ وَ هُوَ شَرُّ اَلْأَزْمِنَةِ نِسْوَةٌ كَاشِفَاتٌ عَارِيَاتٌ مُتَبَرِّجَاتٌ مِنَ اَلدِّينِ دَاخِلاَتٌ فِي اَلْفِتَنِ مَائِلاَتٌ إِلَى اَلشَّهَوَاتِ مُسْرِعَاتٌ إِلَى اَللَّذَّاتِ مُسْتَحِلاَّتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ فِي جَهَنَّمَ خَالِدَاتٌ.»
🔻«در آخرالزّمان و نزدیک شدن به ساعت (ظهور) که بدترین دورانهاست، زنانی ظاهر میشوند که کشفکننده حجاب و برهنهاند، با آرایش و خودنمایی از خانهها بیرون میآیند؛ آنان از دین خارج و در فتنهها وارد گشتهاند؛ به شهوات گرایش دارند و حرامهای خدا را حلال میشمارند؛ اینان در دوزخ جاودان خواهند بود.»
📚«من لا يحضره الفقيه، شیخ صدوق، ج ۳، ص ۳۹۰»
🔻در روزگاری که بیحیایی و تبرّج، آفتی بزرگ برای ایمان و خانوادههاست، حضرت ولیعصر عجلاللهتعالیفرجه، در دعای شریف خود برای اقشار مختلف جامعه، بهویژه بانوان، چنین از خداوند مسئلت میدارند:
🔻«اَللَّهُمَّ اُرْزُقْنَا تَوْفِيقَ اَلطَّاعَةِ وَ بُعْدَ اَلْمَعْصِيَةِ... وَ اُغْضُضْ أَبْصَارَنَا عَنِ اَلْفُجُورِ وَ اَلْخِيَانَةِ... وَ عَلَى اَلنِّسَاءِ بِالْحَيَاءِ وَ اَلْعِفَّةِ....»
🔻«خدایا! توفیق طاعت و بندگی و دوری از گناه را روزی ما فرما، ... و چشمان ما را از فجور و خیانت فروبند، ... و زنان را به شرم و عفت بیارای...»
📚«المصباح، کفعمی، ج۱، ص۲۸۰»
🔺این درخواست ویژه از سوی امام مهدی(عج) برای عموم، بخصوص زنان منتظر، چند حقیقت بنیادین را آشکار میسازد:
▫️ولایتپذیری عملی منتظران: منتظر واقعی کسی است که به خواست امامش عمل کند. آراستگی به حیا و عفت، جلوهای از ولایتپذیری و لبیک عملی به دعای امام زمان (عج) برای تشکیل جامعهای پاک است.
▫️زمینهسازی برای ظهور: جامعهای که در آن عفاف و حیا رنگ ببازد، زمینه لازم برای برپایی حکومت عدل مهدوی را نخواهد داشت. هر گامی در ترویج این دو فضیلت، حرکتی در جهت بصیرتافزایی و آمادهسازی ظهور است.
▫️پیوند حیاتی میان حیا و ایمان: حیا و ایمان همچون دو یار به هم پیوستهاند؛ منتظر واقعی میداند که حفظ حیا، زیربنای حفظ ایمان در برابر سیل فتنههای آخرالزمان است. آن چنان که امام محمد باقر علیهالسلام در روایتی نورانی فرمودهاند:
🔻«أَلْحَيَاءُ وَ اَلْإِيمَانُ مَقْرُونَانِ فِي قَرَنٍ، فَإِذَا ذَهَبَ أَحَدُهُمَا تَبِعَهُ صَاحِبُهُ.»
🔻«حیا و ایمان با ریسمانی به هم بستهاند؛ اگر یکی برود، دیگری نیز به دنبال آن خواهد رفت.»
📚«الکافي، شیخ کلینی، ج ۲، ص ۱۰۶»
▫️تغییر از درون: عفاف و حیا از درون انسان آغاز میشوند؛ با کنترل نفس، نگاه و رفتار، حتی در خلوت. این پاکی درونی، در جامعه به صورت عفت رفتاری و حفظ حریمها جلوه میکند.
▫️عفاف عمومی: عفاف تنها ویژه زنان نیست؛ مردان نیز مأمور به کنترل نگاه و رفتارند. جامعه منتظر، جامعهای است که مردانش عفیف و زنانش با پوشش و وقار، آنان را در این مسیر یاری دهند.
🔻بنابراین، رسالت منتظران در مسیر طولانی انتظار، ساختن جامعهای عفیف است؛ جامعهای که در پرتو «عفاف» و «حیا» همچون دو بال پرواز، از سقوط در ورطهی فساد و غفلت در امان میماند.
منتظران حقیقی با درک ارزش این دو گوهر، زندگی خود را از آلودگیها میپیرایند و با رفتار و گفتار خویش، فضای جامعه را به سوی پاکی و سلامت سوق میدهند. چنین جامعهای از مفاسد اخلاقی و شهوانی دور مانده و در پرتو طهارت درون، حقیقت را روشنتر میبیند.
«عفاف» همچنین ضامن تحکیم بنیان خانواده است؛ زیرا زن و مرد مؤمن با حفظ حریم خویش، عشق را در چارچوب خانه پاس میدارند، و با پرورش دلهایی پاک و چشمهایی منتظر، زمین را برای قدمهای موعود آماده میسازند.
🖊دکتر محمدعلی راغبی عضو هیأت علمی دانشگاه قم
#اخلاق_مهدوی
#عفاف_و_حیا
#سبک_زندگی_منتظر
#عفت_و_ایمان
#مسیر_انتظار
🤝روابطعمومی دانشگاه قم🤝
@university_of_qom
روبیکا | آپارات
#سرآمدی_علمی_تربیت_ولایی_نشاط_معنوی
برخی تاریخ را مطالعه می کنند ولی ستمگران ومفسدان زمان خویش را نمی شناسند
عزیزم ابوسفیان زمانهات را بشناس.
معاویه زمانهات را بشناس.
یزید زمانهات را بشناس.
مروان حکم زمانهات را بشناس.
عمرو عاص زمانهات را بشناس.
ابوموسی زمانهات را بشناس.
و ...
عمار زمانهات را بشناس.
ابوذر زمانهات را بشناس.
مقداد زمانهات را بشناس.
سلمان زمانهات را بشناس.
مالک اشتر زمانهات را بشناس.
و ...
هدایت شده از محمد جواد حیدری
اهتمام به اصل عشق و محبت راه برونرفت از سیاست وحکمرانی خشونتورز
تحلیل نظری گفتمان دکتر محمدجواد حیدری در پرتو سیاست وحکمرانی عاشقانه وضرورت تبدیل
خشونت
چکیده
ضرورت تبدیل سیاست و حکمرانی عشق محور بر سیاست خشونت ورز
انسان زاده عشق ورشد وتعالی جوامع بشری مولود محبت وتلاش های عاشقانه است
از دوران جنین وکودکی ونوجوانی وجوانی تا دوره کار وفعالیت ومسوولیت انسان در اغوش مادر وپدری عاشق وخادمان با محبت پرورش می یابد
عشق و دوستی بهمثابه بدیلی برای سیاست خشونتورز بررسی میشود. سیاست معاصر از وجه عاطفی یعنی محبت و همدلی، شهود و پیوند با زندگی روزمره مردم تهی شده و به نظامی سلطهجو و خودشیفته بدل گشته است. در مقابل، زندگی مردم واجد سرمایهای عاطفی و اخلاقی است که از آن با عنوان «سرمایه آنیمایی» یاد می گردد. این نظریه با تکیه بر نظریههای «سیاست مراقبت وتبدیل » «زیستسیاست» و «سیاست عواطف»، تلاش دارد نشان دهد که چگونه میتوان عشق، دوستی و مراقبت را از حریم خصوصی بیرون کشید و به نیرویی سیاسی بدل کرد.
طفیل هستی عشقند ادمی وپری
ارادتی بنماتاسعادتی ببری
بکوش خواجه واز عشق بی نصیب نباش
که بنده نخرد کس به عیب بی هنری
این گفتمان، راهی برای بازسازی نسبت میان قدرت و زندگی پیشنهاد میکند؛ سیاستی که نه بر سلطه، بلکه بر همپذیری و زیست مشترک استوار است.
مقدمه
سیاست معاصر ایران، در سطح گفتمان عمومی و کنش نهادی، با نوعی خودبسندگی، اقتدارگرایی و خشونت نمادین شناخته میشود. این وضعیت، به تعبیر دکتر محمدجواد حیدری،سیاست و حکمرانی معاصر در جهان نتیجهی فقدان وجه عواطف ومحبت در سیاست است؛ وجهی که نماد همدلی، درک شهودی و پیوند با حیات روزمره است. در این شرایط، سیاست به عرصهای از جدال قدرتها و خودشیفتگیهای ایدئولوژیک وتقابل فروکاسته و از زندگی مردمان فاصله گرفته است.
پرسش محوری این چنین است:
آیا میتوان عشق، دوستی و مراقبت را بهمثابه بنیانهای یک سیاست انسانی و غیرخشونتورز بازتعریف کرد؟
پاسخ به این پرسش، مستلزم بازخوانی در پرتو سه دستگاه نظری است:
۱. زیستسیاست میشل فوکو،
۲. سیاست مراقبت در اندیشهی فمینیستی،
۳. سیاست عواطف در مطالعات فرهنگی معاصر.
مبانی نظری
۱. زیستسیاست و مقاومت در سطح زندگی
فوکو (۱۹۷۸) نشان داد که قدرت مدرن نه صرفاً از طریق زور، بلکه از راه تنظیم و هدایت زندگی انسانها عمل میکند. سیاست، در این معنا، مدیریتی بر بدنها و عواطف است. در برابر این منطق، می توان از سیاستی سخن گفت که بر «زیستن» تکیه دارد نه بر «حکومتکردن». به تعبیر دیگر، عشق و دوستی میتوانند شکلهای مقاومت در برابر سلطهی زیستسیاسی باشند، چرا که زندگی را به قلمرو عمومی بازمیگردانند.
۲. سیاست مراقبت و بازگشت به ارزشهای عاطفی
دکتر کاشی نیز به این موضوع توجه کردند
نظریهپردازانی چون کارول گیلیگان (۱۹۸۲) و جون ترونتو (۱۹۹۳) نشان دادند که اخلاق مراقبت، برخلاف اخلاق عدالت، بر پیوند، همدلی و وابستگی متقابل انسانها تأکید دارد. در همین راستا، کاشی وجه زنانهی سیاست را بهمثابه نیرویی برای بازسازی اعتماد اجتماعی مطرح میکند. عشق و دوستی در اندیشهی او، نه احساساتی صرف، بلکه کنشهایی سیاسیاند که نظم سلطهگر را به چالش میکشند.
۳. سیاست عواطف و کنش جمعی
بهزعم سارا احمد (۲۰۱۴)، عواطف تنها اموری شخصی نیستند، بلکه در ساخت روابط اجتماعی و جهتدهی به کنشهای جمعی نقش دارند. از این منظر، عشق و دوستی میتوانند به مثابه نیروهایی عاطفی، سوژههای پراکنده را گرد آورده و همبستگی سیاسی نوینی پدید آورند. گفتمان کاشی نیز بر چنین امکان همدردی جمعی تکیه دارد.
تحلیل گفتمان ضرورت حاکمیت عشق بر خشونت در حکمرانی معاصر
دکتر محمد جواد حیدری در آثار اخیر خود، از جمله در گفتار «عشق تمدن ها
راه برونرفت از حکمرانی و سیاست خشونتورز» ، با صراحت از سیاستی سخن میگوید که قلب رئوف مدیریت ان را به عهده داشته باشد و از دل زندگی روزمره و تجربهی زیستهی مردمان زاده میشود. به باور او، سیاست رسمی، در اثر تمرکز بر قدرت، از زیست اجتماعی جدا افتاده و توان بازتولید معنا و اعتماد را از دست داده است.
او پیشنهاد میکند که «سرمایه آنیمایی» — یعنی عشق، دوستی، و یاری — به عرصه عمومی آورده شود تا دیوار گفتارهای خشن و متصلب شکسته شود. در این خوانش، عشق نه تجربهای خصوصی بلکه زبان بدیل قدرت است؛ زبانی که در برابر خودشیفتگی سیاسی، حاکمیت قلب مهربان و همدلی و عشق را قرار میدهد.
اگر سیاست وحکمرانی مدرن بر مبنای «رقابت» شکل گرفته است، سیاست عشق بر مبنای محبت ودستگیری وخدمت و «پذیرش دیگری» استوار میشود.
حیدری از «سیاسیسازی عواطف» سخن میگوید؛ یعنی بیرون کشیدن احساسات انسانی از عرصه خصوصی و تبدیل آنها به نیرویی اخلاقی و اجتماعی
این دیدگاه با دو پرسش بنیادین روبهروست:
۱. آیا سیاسیسازی عشق به معنای از بین رفتن خودانگیختگی آن نیست؟
اگر عشق به ابزار قدرت تبدیل شود، آیا از ماهیت رهاییبخش خود تهی نمیشود؟
۲. آیا تأکید برعواطف ومهر ورزی و «وجه زنانه» خطر بازتولید دوگانههای جنسیتی را ندارد؟
میتوان گفت که سیاست عشق، اگر از چارچوب جنسیتی فراتر رود، نه زنانه یا مردانه بلکه انسانی است.
این تعارض را می توان از طریق تأکید بر اخلاق مراقبت حل کند. در سیاست عشق، هدف نه سلطه بر دیگری بلکه همراهی با اوست.
نتیجهگیری
تحلیل گفتمان عاطفی نشان میدهد که بازگرداندن عشق و دوستی به سیاست، نوعی «انقلاب معنایی» است:
حرکتی از قدرت به زندگی، از سلطه به مراقبت، و از جدال به همدلی.
در جهانی که سیاست به رقابت و طرد تقلیل یافته، عشق میتواند زبان مقاومت اخلاقی باشد.
در پیوند با سیاست مراقبت و زیستسیاست، میتواند راهی برای بازسازی اخلاق عمومی و گشودن افقی تازه برای سیاست انسانی در ایران وجهان معاصر فراهم آورد.
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
منابع
احمد، سارا. (۱۳۹۳). سیاست عواطف. ترجمهی زهرا شمس. تهران: نشر نی.
ترونتو، جون. (۱۳۸۱). مرزهای اخلاقی: استدلالی سیاسی برای اخلاق مراقبت. ترجمهی مهناز ایمانی. تهران: انتشارات قومس.
فوکو، میشل. (۱۳۸۰). تاریخ جنسیت، جلد اول. ترجمهی نیکو سرخوش و افشین جهاندیده. تهران: نشر نی.
گیلیگان، کارول. (۱۳۷۹). به صدایی دیگر. ترجمهی محبوبه مهاجر. تهران: نشر نی.
کاشی، محمدجواد غلامرضا. (۱۴۰۳). «عشق و دوستی؛ راه برونرفت از سیاست خشونتورز.» پایگاه اندیشه ما.
باتلر، جودیت. (۱۳۹۵). برساخت جنسیت و سیاست بدن. ترجمهی نرگس تاجیک. تهران: نشر ثالث.
مود، شانتال. (۱۳۹۰). پارادوکس دموکراتیک. ترجمهی ناصر فکوهی. تهران: انتشارات طرح نو.
بیانیه رئیس دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران درباره
دکتر محمد جواد حیدری با اشاره به افزایش آمار طلاق در میان سالمندان اظهار داشت : یکی از نشانههای تغییرات اجتماعی عمیق در جامعه ایران افزایش طلاق در میان سالمندان است؛ تغییری که ریشههای آن را باید در تحولات اقتصادی، فرهنگی و نسلی جستوجو کرد.
در این زمینه، تحلیل جامعهشناختی و روانشناختی میتواند روشن کند که چرا پدیدهای که تا چند دهه پیش نادر بود، امروز به مسئلهای قابلتوجه در میان سالمندان تبدیل شده است.
برخی از دلایل بحران طلاق عبارتند از:
📊 ۱. دلایل اقتصادی و فشار معیشتی
مطابق گزارشهای پژوهشی، مهمترین عامل در افزایش طلاق سالمندان، کاهش امنیت اقتصادی پس از بازنشستگی است.
افزایش هزینههای درمان، اجارهمسکن و معیشت در برابر حقوقهای ثابت، سبب شده سالمندان نیز درگیر استرسهای اقتصادی شوند.
مطالعات مرکز آمار ایران (۱۴۰۲) نشان میدهد که بیش از ۴۰٪ سالمندان شهری در دهکهای پایین درآمدی قرار دارند.
این فشار مالی میتواند به افزایش اختلافات خانوادگی و نهایتاً طلاق منجر شود.
🧠 ۲. تغییر نگرشهای فرهنگی و اجتماعی
در دهههای اخیر، مفاهیم سنتی مانند «حرمت طلاق» و «تحمل در زندگی مشترک» دستخوش تحول شده است.
پژوهشهایی مانند:
ساروخانی (۱۴۰۰). جامعهشناسی خانواده در ایران
امینپور و همکاران (۱۳۹۸). بازنمایی طلاق در سالمندان، فصلنامه علوم اجتماعی دانشگاه تهران
نشان میدهد که سالمندان امروز نسبت به نسل پیشین، استقلالطلبتر و از لحاظ عاطفی آگاهتر شدهاند. بسیاری از آنها در فضای فرهنگی جدید، حق خوشبختی شخصی را حتی در سالهای پایانی عمر به رسمیت میشناسند
🫀 ۳. جنبههای روانشناختی و عاطفی
در برخی موارد، طلاق در سالمندی نتیجهی سالها نارضایتی پنهان است که با تغییر شرایط جسمی یا از دست دادن فرزندان (خروج از خانه) آشکار میشود.
مطالعهی Ahmad & Ghaffari (2021) در Iranian Journal of Aging نشان میدهد که افسردگی و احساس بیارزشی در دوران بازنشستگی میتواند زمینهساز تشدید تنشهای خانوادگی شود.
اما در مقابل، وابستگی عاطفی و اجتماعی میان زوجهای سالخورده – مانند پیوند ناشی از خاطرات مشترک یا مراقبت متقابل – میتواند عاملی بازدارنده در برابر طلاق باشد، همانطور که رئیس دانشکده توانبخشی نیز اشاره کرده است.
🏠 ۴. تحولات جمعیتی و ساختار خانواده
افزایش امید به زندگی (بیش از ۷۶ سال در ایران در سال ۱۴۰۲) باعث شده دوران سالمندی طولانیتر شود؛ در نتیجه، تنشهای مزمن زناشویی زمان بیشتری برای بروز مییابند.
کاهش تعامل میان نسلها و افزایش تنهایی سالمندان نیز میتواند حس نارضایتی از زندگی مشترک را تشدید کند.
در شهرهای بزرگ، سبک زندگی مدرن و کاهش مشارکت خانوادگی به این روند دامن زده است.
⚖️ ۵. پیشنهادات سیاستی و اجتماعی
1. تدوین برنامههای مشاوره زناشویی ویژه سالمندان در مراکز بهداشتی و توانبخشی
2. افزایش حمایتهای مالی و بیمهای از بازنشستگان برای کاهش فشار اقتصادی
3. ایجاد فضاهای اجتماعی مشترک برای تعامل سالمندان و ارتقای سلامت روان
4. آموزش خانوادهها در خصوص نیازهای روانی و عاطفی والدین سالمند
5. ترویج بازنمایی مثبت از ازدواج در دوران سالمندی در رسانهها
📚 منابع علمی منتخب
1. ساروخانی، ب. (۱۴۰۰). جامعهشناسی خانواده در ایران. تهران: نشر علم.
2. امینپور، ح. و همکاران. (۱۳۹۸). بازنمایی طلاق در سالمندان ایرانی. فصلنامه علوم اجتماعی دانشگاه تهران.
3. Ahmad, N., & Ghaffari, S. (2021). Divorce among older adults in Iran: Socioeconomic and psychological factors. Iranian Journal of Aging, 16(2).
4. مرکز آمار ایران (۱۴۰۲). گزارش وضعیت سالمندان در کشور.
5. نوربخش، ز. (۱۳۹۷). تحلیل کیفی تجربه زنان سالمند مطلقه در تهران. پژوهشنامه خانواده.
6. World Health Organization. (2023). Ageing and health in developing countries. Geneva.
7. ابراهیمی، ن. (۱۴۰۱). رابطه رضایت زناشویی و وضعیت اقتصادی در سالمندان بازنشسته. فصلنامه رفاه اجتماعی.
8. مهرابی، ف. (۱۴۰۲). چالشهای روانی-اجتماعی سالمندان در ایران. مجله مطالعات رفاهی.
جمعبندی:
افزایش طلاق در سالمندان نه نشانه فروپاشی اخلاقی، بلکه بازتابی از تغییر در نظام ارزشها و ساختارهای اقتصادی و عاطفی جامعه ایران است. آنچه اکنون لازم است، رویکردی تلفیقی میان سلامت روان، عدالت اقتصادی و سیاستگذاری اجتماعی است تا سالهای پایانی زندگی نیز با کرامت و آرامش سپری شود.
هدایت شده از محمود صلواتی
🍀حکمت 228.
آنکه برای دنیا اندوهگین است، از قضای خدا خشمگین است؛ آنکه از مصیبتی که بدو رسیده گله دارد، از پروردگارش شکوه دارد؛
آنکه نزد توانگری رفت و بهخاطر ثروتش خواری نشان داد، دوسوم دینش را از کف داد؛
آنکه در زندگی قرآن تلاوت کرده و پس از مرگ به دوزخ رفته است، همان کسی است که آیههای خدا را به ریشخند گرفته است؛
آنکه دلش برای دنیا تپد، سه چیز بر وی چیرگی یابد؛ اندوهی که رهایش نکند، حرصی که از وی دست برندارد و آرزویی که بدان نرسد.🍀
. و قال علیه السلام: مَن أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْيَا حَزِيناً فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اللهَ سَاخِطاً، وَمَن أَصْبَحَ يَشَكُو مُصِيبَةً نَزَلَتْ بِهِ فَقَدْ أَصْبَحَ يَشْكُو رَبَّهُ، وَمَن أَتى غَنِيَّاً فَتَوَاضَعَ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِينِهِ، وَمَن قَرَأَ الْقُرْآن فَمَاتَ فَدَخَل النَّارَ فَهُوَ مِمَّن كَان يَتَّخِذُ آيَاتِ الله هُزواً، وَمَن لَهِجَ قَلْبُهُ بِحُبِّ الدُّنْيَا الْتَاطَ قَلْبُهُ مِنْهَا بِثَلاَث: هَمٍّ لاَ يُغِبُّهُ، وَحِرصٍ لاَ يَتْرُكُه، وَأَمَلٍ لاَ يُدْرِكُهُ.🦚
https://eitaa.com/mah4562378salavati32
📰 گزارش از جلسه تفسیر ترتیبی تنزیلی
توسط استاد حیدری خراسانی – سهشنبه ۲۳ مهر
در جلسه این هفته کلاس «تفسیر قرآن به ترتیب تنزیلی»، استاد حیدری خراسانی در سخنانی به تبیین آیات ۸ تا ۱۶ سوره مبارکه قلم پرداخت و بر پرهیز از تبعیت از گمراهان و سازش در برابر اهل باطل تأکید کرد.
استاد حیدری خراسانی با اشاره به مضمون این آیات گفت:
> «قرآن کریم هشدار میدهد که از انسانهای گمراه پیروی نکنید، چراکه اطاعت از آنان سبب گمراهی است. افزون بر این، خداوند متعال به پیامبر فرمان میدهد که در برابر خواستههای اهل باطل نرمش و انعطاف نداشته باشد؛ آنجا که میفرماید: *ودّوا لو تُدهِنُ فَیُدهِنون*، یعنی آنان آرزو داشتند که پیامبر در مسیر الهی کوتاه بیاید تا بتوانند او را به سازش بکشانند.»
وی با بیان اینکه این آیات در زمانی نازل شد که مشرکان، پیامبر اسلام (ص) را به کفر، بتپرستی و پیروی از نیاکان دعوت میکردند، افزود:
> «وقتی دشمنان پیشرفت و نفوذ معارف قرآن را دیدند، تلاش کردند با پیشنهادهای مالی و امتیازات ظاهری، پیامبر را از مسیر حق منحرف کنند. اما قرآن بارها به پیامبر هشدار میدهد که در برابر این وسوسهها هیچ تمایلی نشان ندهد.»
استاد حیدری خراسانی سپس به واژه «فیدهنون» اشاره کرد و توضیح داد:
> «این واژه از ریشه *مداهنه* گرفته شده که از "دُهن" به معنای روغن است و کنایه از نرمش و انعطاف بیش از حد دارد؛ اما در قرآن این واژه بیشتر بار منفی دارد و به معنای رفتار منافقانه و سازشکارانه به کار رفته است.»
ایشان با اشاره به اوصاف نهگانهای که در آیات ابتدایی سوره قلم برای کفار ذکر شده، گفت:
> «در این آیات، خداوند نه صفت نکوهیده را برای مخالفان پیامبر برمیشمارد که هر یک به تنهایی دلیل روشنی بر منع تبعیت از آنان است؛ از جمله حلاف (سوگندخور زیاد)، مهین (پست و خوار)، هماز (عیبجو)، مشاء بنمیم (کسی که میان مردم دشمنی میافکند)، مناع للخیر، معتد، اثیم، عتل و زنیم.»
استاد حیدری خراسانی در تبیین این اوصاف افزود:
> «مخالفان سرسخت پیامبر، افرادی دروغگو، فاسد و بیاصالت بودند که به سبب ثروت و فرزندان فراوان، دچار غرور و مستی قدرت شده بودند. قرآن کریم هشدار میدهد که مبادا پیامبر به سبب دارایی و جایگاه ظاهری آنان، در برابرشان نرمش نشان دهد.»
وی در ادامه به دو دیدگاه تفسیری درباره آیه «لاتطع کل حلاف مهین» و ارتباط آن با «أن کان ذا مالٍ و بنین» اشاره کرد و گفت:
> «برخی مفسران این آیه را بیانگر علت پیدایش صفات ناپسند در این افراد دانستهاند؛ زیرا ثروت و فرزندان فراوان، آنان را به رذایل اخلاقی و تکبر کشاند. دیدگاه دوم این است که آیه در مقام هشدار است؛ یعنی مبادا به خاطر داراییشان تسلیمشان شوی.»
استاد در پایان با اشاره به آیه «سَنَسِمُهُ عَلَى الخُرطوم» افزود:
> «خرطوم به معنی بینی است؛ و این تعبیر نشانهای از رسوایی و خوارشدن دشمنان حق در دنیا و آخرت است. هرچند قرآن کتاب هدایت است، اما در برابر لجاجت و سرکشی گمراهان، لحن تهدیدآمیز نیز به کار میبرد تا ماهیت باطلگرای آنان آشکار شود.»
﷽؛
💠 حديث فقهی زیست محیطی
اشاره
حقوق حیوانات در قران کریم واحادیث مورد توجه قرار گرفته است ازار حیوانات ومحروم کردن انان از خوراک ومسکن وحقوقشان مورد نهی قرار گرفته است گرچه اوامر ونواهی فقهی در خصوص حیوانات وعوامل زیست محیطی ارشادی است
🏷 اذيت و آزار حيوانات ممنوع
🔅 #پیامبر_اکرم (ﷺ) :
✓ «به صورت حيوانات نزنيد؛ زيرا آنها حمد و تسبيح خدا مىگويند».
⁙ «لا تَضْرِبوا الدَّوابَّ على وُجوهِها ؛ فإنَّها تُسَبِّحُ بحَمْدِ اللّهِ».
◊ The Prophet (SAWA) said, 'Do not hit animals on their faces for verily they praise and glorify Allah.
📚 الكافي : ج۶ ص۵۳۸ ح۴
محمد جواد حیدری
محیط زیست از مهمترین نعمت
های الهی
اشاره
غرق در نعمت هستیم الحمد لله رب العالمین
وگاهی ناسپاسی می کنیم نستغفرالله رب العاصین
محیط زیست ومنابع طبیعی هم مانند نماز هر روز به انسان می گویند :
ان حفظتنی حفظتک وان ضیعتنی ضیعتک
تمام شرور وپلیدیهاو گرفتاری های بشر معلول جهل و ناسپاسی است
اگر قوانین طبیعت ومحیط زیست را حفظ کردیم از ما حفاظت می کند واگر قوانین نعمت ها ومنابع طبیعی را ضایع کردیم ما را ضایع می کند
به شکرانه نعمت های الهی قوانین طبیعت و علم وادب را رعایت کنیم به همدیگر احترام بگذاریم وحب وبغض های جناحی را کنار بگذاریم و حقوق انسانی واصول ادمیت را پایمال نکنیم
*۞وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها* إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ۞
*۞آیه ۱۸ سوره نحل ۞*
*۞و اگر بخواهید که نعمتهای خدا را شماره کنید هرگز نتوانید*، که خدا در حق بندگان بسیار آمرزنده و مهربان است.۞
💬 *پیام ها*
۱-گرچه شمردنِ نعمتهاى الهى ممكن نيست، امّا ذكر و ياد آنها لازم است. چنانكه در آيه ۱۱ سوره ضُحى مىفرمايد: «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ»
۲- نسبت به آنچه مىدانيد شكر كنيد، نسبت به آنچه نمىدانيد، خداوند غفور و رحيم است.
🏷 در آموختن آنها بكوش!
🔅 #امام_علی_علیه_السلام :
✓ «اى مؤمن! همانا اين دانش و ادب بهاى جان توست؛ پس در آموختن آنها بكوش؛ زيرا هر چه بر دانش و ادب تو افزوده شود، بر قدر و قيمت تو افزوده مىگردد؛ چه آن كه با دانش به پروردگارت ره مىبرى و با ادب پروردگارت را نيكو خدمت مىكنى و با آدابِ خدمتگزارى است كه بنده سزاوار دوستى و نزديكى به خدا مىشود. پس، اين اندرز را پذيرا شو تا از عذاب برهى».
⁙ «يا مُؤمِنُ إنَّ هذا العِلمَ و الأدَبَ ثَمَنُ نَفسِكَ فَاجتَهِدْ في تَعَلُّمِهِما، فَما يَزيدُ مِن عِلمِكَ و أدَبِكَ يَزيدُ في ثَمَنِكَ و قَدرِكَ فإنَّ بِالعِلمِ تَهتَدي إلى رَبِّكَ و بِالأدَبِ تُحسِنُ خِدمَةَ رَبِّكَ و بِأدَبِ الخِدمَةِ يَستَوجِبُ العَبدُ وَلايَتَهُ و قُربَهُ، فَاقبَلِ النَّصيحَةَ كَي تَنجُوَ مِنَ العَذابِ».
📚 روضة الواعظين : ص١٦
محمد جواد حیدری