47.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اخلاق_مهدوی8⃣1⃣
🔹ضرورت وجود حجّت الهی در هر عصر؛ امام مهدی(عج) محور بقا و هدایت
🔻در اندیشه اسلامی، وجود «حجّت الهی» تنها یک آموزۀ اعتقادی نیست؛ ستون حفظ جهان و اساس استمرار هدایت الهی است. عالم، هرگز لحظهای بدون حجّت نمیماند؛ زیرا حجّت، مدار اتصال زمین و آسمان و نگهبان معنوی حیات بشر است. در نگاه مهدوی، عصر غیبت هرگز به معنای نبودن امام نیست؛ بلکه آزمون شناخت، وفاداری و عمل مؤمنان به حجّتی است که حاضر است، هرچند پنهان از دیدهها.
▫️امامان معصوم (ع) این حقیقت را بارها توضیح دادهاند. روایت بسیار مهمی از امام رضا (ع) در این خصوص نقل شده است که یکی از روشنترین تبیینهاست حضرت در این روایت میفرماید:
«نَحْنُ حُجَجُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ ... لاَ تَخْلُو اَلْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ مِنَّا ظَاهِرٍ أَوْ خَافٍ، وَلَوْ خَلَتْ يَوْماً بِغَيْرِ حُجَّةٍ لَمَاجَتْ بِأَهْلِهَا كَمَا يَمُوجُ اَلْبَحْرُ بِأَهْلِهِ.»
«ما حجّتهای خداییم در زمین او ... زمین هیچگاه از قائم ما ـ آشکار یا پنهان ـ خالی نمیماند؛ و اگر روزی زمین بدون حجّت بماند، همانند دریا اهلش را در موج خود غرق خواهد کرد.»
{بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۲۳، ص ۳۵}
🔻این بیان، چارچوب کلّی «اخلاق مهدوی» را تعیین میکند: حجّت الهی، رکن ثبات عالم و ریشه نزول رحمت است. بنابراین غیبت، خلأ نیست؛ پردهای است که حقیقتی بسیار زنده و مؤثر پشت آن جریان دارد: امام زندهای که جهان به او قائم است.
🔻فقهالانتظار یعنی فهم همین حقیقت: اینکه منتظر باید بداند «حضور حجّت» مقوّم زندگی است؛ و بدون این معرفت، رفتار مهدوی شکل نمیگیرد. درک این حضور، هم احساس مسئولیت میآفریند و هم آرامش قلبی؛ زیرا انسان میبیند که خداوند جهان را بیسرپرست نگذاشته است.
🔻از دل این روایت و دیگر بیانات اهلبیت(ع)، چند نکته محوری در اخلاق مهدوی روشن میشود:
▫️۱. اضطرار به حجّت؛ پایه اخلاق منتظر: منتظر حقیقی، وجود امام را نیاز حیاتی میداند، نه یک باور تشریفاتی. او میفهمد نبود حجّت، نبودِ نظم، معنا و هدایت است. هر قدم اخلاقی با این فهم آغاز میشود.
▫️۲. غیبت، تغییر نقش ماست نه غیبت اثر امام: امام در غیبت نیز باذن الله واسطهی نگهداری عالم است همانطور که در همان روایت آمده :
«بِنا يُمسِكُ اللهُ السَّماواتِ وَالأرض»
«بهواسطۀ ماست که خدا آسمانها و زمین را از فروپاشی نگاه میدارد»
{همان روایت پیشین}
و در زیارت جامعه کبیره نیز به نقل از امام هادی علیهالسلام آمده است:
«بِكُمْ فَتَحَ اَللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ وَ بِكُمْ «يُنَزِّلُ اَلْغَيْثَ» وَ بِكُمْ « يُمْسِكُ اَلسَّمٰاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی اَلْأَرْضِ إِلاّٰ بِإِذْنِهِ...»
«خداوند (عالم وجود را) به شما آغاز کرد و به شما نیز ختم کند و بخاطر شما فرو ریزد باران را و بخاطر شماست که نگهدارد آسمان را از این که بر زمین افتد...»
{من لا يحضره الفقيه، شیخ صدوق، ج ۲، ص ۶۰۹}
البته در زمان غیبت تنها نقش ما عوض شده: از دیدنِ امام، به شناختِ امام و عمل برای رضای او.
▫️۳. حجّتِ حاضر، معیار حق در همه تصمیمها: در اخلاق مهدوی، معیار زندگی، سلیقه جامعه نیست؛ بلکه تشخیص و رضای امام عصر است. منتظر واقعی هنگام انتخابها از خود میپرسد: «این کار، چقدر به سیره حجّت نزدیک است؟»
▫️۴. دفاع از حجّت در عصر غیبت، با شکل اجتماعی: در نبود ظهور، دفاع از امام به شکل دفاع از حق، عدالت، مظلوم، و پاکی در جامعه بروز میکند. هر کنش اخلاقی، یاریگری مهدوی است؛ چراکه امام، حجّت «حق» است و یاری او یعنی یاری حقیقت.
▫️۵. اخلاق مهدوی؛ تمرین زیستن با حضور: منتظر، با یاد امام زندگی میکند نه با غفلت از او. حضور حجّت را در خلوت، انتخابها، رفتار اجتماعی و حتی در اصلاح نفس، مؤثر میبیند. چنین حضوری، انسان را از لغزشها نگاه میدارد.
🔻 به طور خلاصه: جهان هرگز بدون حجّت الهی نمیماند و امروز این حجّت،حضرت ولیّعصر(عج) است.
▫️غیبت، رنگ حضور امام را عوض کرده، اما اثر او در هستی و زندگی ما پررنگتر از هر زمان است.
▫️اخلاق مهدوی، یعنی زیستن با احساس نیاز، وفاداری و مسئولیت نسبت به این حجّت زنده.
▫️هر قدم بهسوی پاکی، عدالت و یاری حق، گامی است به سوی ظهور و تحقق جامعه مهدوی.
🖊دکتر محمدعلی راغبی عضو هیأت علمی دانشگاه قم
#اخلاق_مهدوی
#حجت_الهی
#ضرورت_وجود_حجة_در_هر_زمان
#اضطرار_به_امامِ_عصر
#فقهالانتظار
#انتظار_و_منتظران_فعال
🤝روابطعمومی دانشگاه قم🤝
@university_of_qom
روبیکا | آپارات
#سرآمدی_علمی_تربیت_ولایی_نشاط_معنوی
🔰 معرفی و دانلود رایگان کتاب شریف «سفینة البحار»
🔹 کتاب «سفینه البحار» که نام کامل آن «سَفینَةُ البِحار و مَدینَةُ الحِکَمِ و الآثار مَعَ تَطبیقِ النُّصوصِ الواردَة فیها عَلی بِحارِالأنوار» است، یکی از جوامع حدیثی شیعه نوشته شیخ عباس قمی میباشد
🔸 مؤلف، با هدف ارائه فهرستی موضوعی و مرتب شده بر اساس الفبا، احادیث کتاب بحار الانوار علامه مجلسی را در بیش از ۱۷۰۰ موضوع، دستهبندی کرده است.
🔹 چنانکه محدث قمی در مقدمه کتاب آورده، بسیاری از مطالب بحارالانوار در جای مناسب خود ذکر نشده، به همین دلیل به تالیف این مجموعه پرداخت تا پژوهشگران را در رسیدن به مقصود یاری کند
🔸 مؤلف، آیات و روایات را بهصورت گزینشی انتخاب کرده و در تنظیم مدخلها، از عناوین شناختهشدهتر مانند کنیه یا لقب استفاده شده است.
❇️ برای دانلود رایگان این کتاب (به زبان عربی) میتوانید از لینک های زیر استفاده کنید:
۱. جلد اول 👈 دانلود
۲. جلد دوم 👈 دانلود
۳. جلد سوم 👈 دانلود
۴. جلد چهارم 👈 دانلود
۵. جلد پنجم 👈 دانلود
۶. جلد ششم 👈 دانلود
۷. جلد هفتم 👈 دانلود
۸. جلد هشتم 👈 دانلود
📲 رحمت خدا بر آن که با ارسال این فهرست، دیگران را با معارف اهل بیت علیهم السلام آگاه کند
ا•┈┈••••✾•▪️•✾•••┈┈•ا
تسنیم، بزرگترین کتابخانه علوم اسلامی در بستر ایتا 👈 عضو شوید
🆔 @tasnim_pdf
کانال مهندسی شخصیت و توسعه
💠مناظره جالب شیخ بهائی در مورد غضب حضرت زهرا سلاماللهعلیها بر آن دو نفر
🔹قال: كنت فى الشّام مظهرا انّى على مذهب الشّافعى، فقال لى يوما أفضل فضلائهم؛ يا فلان تحصل عند الشّيعة حجّة يعتمد عليها فقال له حججهم كثيرة، فطلب منّي أن احكى له شيئا منها فقلت له: يقولون انّ البخارى روى فى صحيحه عن النّبى صلّى اللّه عليه و اله و سلّم انّه قال: فاطمة بضعة منّى فمن أذاها فقد اذانى و من أغضبها فقد أغضبنى ثمّ روى بعد هذا بأربع ورقات انّها خرجت من الدّنيا و هى غاضبة عليهما يعنى على الشّيخين- فما ندرى كيف الجواب؟! فاطرق مليّا و قال: هذا كذب على البخارىّ أنا أراجعه الليلة فغدوت عليها من الصّباح، فلما رآنى ضحك، ثمّ قال أما قلت لك أنّ الرّافضة تكذب، راجعت صحيح البخارىّ البارحة فرأيت بين الحديثين أزيد من خمس ورقات[!!]، و كان يتبجبج بهذا الجواب
🔸مرحوم خوانساري در روضات الجنان نقل می کند:
مرحوم شیخ بهائی در یکی از سفرهای خود، با یکی از علمای اهل تسنّن ملاقات نمود، و خود را در مقابل او، در ظاهر شافعی وانمود کرد.
آن دانشمند اهل_سنت که از علمای شافعی بود، وقتی که دانست شیخ بهائی، شافعی است، و از مرکز تشیع (ایران) آمده، به او گفت: «آیا شیعه برای اثبات مطلوب و ادّعای خود، شاهد و دلیل دارد؟».
شیخ بهائی گفت: من گاهی در ایران با آنها روبرو شدهام، میبینم آنها برای ادّعای خود شواهد بسیاری دارند.
دانشمند شافعی گفت: اگر ممکن است یکی از آنها را نقل کنید.
شیخ بهائی گفت: مثلاً میگویند در صحیح بخاری (که از کتب معتبر اهلسنّت است) آمده، پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:
«فاطِمَهُ بَضْعَه مِنِّی مَنْ آذاها فَقَد آذانِی وَ مَنْ اَغْضَبَها فَقَدْ اَغْضَبَنِی»
«فاطمه ـ سلامالله علیها ـ پاره تن من است، کسی که او را آزار دهد، مرا آزار داده و کسی که او را خشمگین نماید مرا خشمگین نموده است.»
و در چهار ورق دیگر در همان کتاب است «وَ خَرَجَتْ فاطِمَهُ مِنَ الدُّنْیا وَ هِی غاضِبَه عَلَیهِما» «و فاطمه وفات کرد در حالی که نسبت به ابوبکر و عمر، خشمگین بود.»[
جمع این دو روایت و پاسخ به این سؤال طبق مبنای اهلسنّت چگونه است؟
دانشمند شافعی در فکر فرو رفت (که با توجّه به این دو روایت، نتیجه این است که آن دو نفر (عمر و ابوبکر)، عادل نبودند پس لیاقت رهبری و خلافت امت را ندارند).
🔸پس از ساعتی تأمّل گفت: گاهی شیعیان دروغ میگویند، ممکن است این هم از دروغهای آنها باشد، به من مهلت بده امشب به کتاب «صحیح بخاری» مراجعه کنم، و صدق و کذب دو روایت فوق را دریابم، و در صورت صدق، پاسخی برای سؤال فوق پیدا کنم.
شیخ بهاء میگوید: فردای آن روز، آن دانشمند شافعی را دیدم، از او سؤال کردم که مطالعه و بررسی تو به کجا رسید؟
او گفت همانگونه که گفتم؛ شیعیان دروغ میگویند، زیرا من صحیح بخاری را دیدم، هر دو روایت فوق در آن مذکور است، ولی بین نقل این دو روایت، بیش از پنج ورق فاصله است، در حالی که شیعه میگفت چهار ورق فاصله است!!
📚: روضات الجنان: ج 7 ص71
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
به پاسخ کده بپیوندید
@pasokh0
کانال مهندسی شخصیت و توسعه