تو در جنگلهای ورزقان، در نقطه صفر مرزی چه کار میکنی مرد؟
صندلی نهاد ریاست جمهوری خار داشت که پشت آن ننشستی تا این شب عیدی، پیام تبریک برای این و آن ارسال کنی؟
میخواستی مثلا بگویی مردمی هستی؟
خب سوار تویوتا لندکروز ضدگلوله میشدی و چند نفر آدم را پیدا میکردی و از بینشان ردی میشدی و صدای شاتر دوربینها و تمام.
به جهنم که پیرمرد روستای دیزج ملک از زمان رضاخان تا الان، یک فرماندار را از هم نزدیک ندیده.
به جهنم که روستای کهنهلو به ورزقان یک جاده درست و حسابی ندارد.
به جهنم که روستای کیغول یه درمانگاه ندارد و همین ماه پیش یک زن جوان، قبل از اینکه به زایشگاه شهرستان برسد، بچهاش سقط شد.
اقلا یک جای نزدیک با دسترسی هموار میرفتی سید!
عدل رفتی سراغ نقطهای که کل مملکت بسیج شدهاند برای پیدا کردنت؟
انصافت را شکر.
میگویند آنجا باران گرفته.
زیر باران دعا مستجاب است.
دعا کن برای خودت
دعا کن برای ما؛
پیرمرد روستای کهنهلو را که یادت نرفته؟
همان که هنوز یک فرماندار را هم از نزدیک ندیده؟
دعا کن سید!
شب عید است...
https://eitaa.com/jazebe_net
باسمه تعالی
جریان قانون ملازمه نسبت به علل احکام نه معالیل آن
برخی از محققین اصولیین مانند حضرت آیت الله خویی رحمت الله علیه می فرمایند که قانون ملازمه میان حکم عقل و حکم شرع مربوط است به علل احکام نه معالیل آن.
مقصود از علل احکام همان ملاکات احکام و مصالح و مفاسد در متعلقات است.
بر اساس نظریه عدلیه احکام تابع ملاکات است.
اگر در جایی عقل به مصالح و مفاسد افعال پی ببرد می توان با تکیه به قانون ملازمه به حکم شرعی رسید. مثلاً با مصلحت ملزمه مکشوفه از راه عقل می توان به وجوب شرعی و از مفسده ملزمه مکشوفه، به حرمت شرعی رسید.
مقصود از معالیل احکام شرعی، حکم عقل به لزوم اطاعت و ممنوعیت معصیت دستورات الهی و استحقاق عقوبت در صورت معصیت و استحقاق مثوبت در صورت طاعت است. به تعبیر دیگر مقصود از معالیل احکام، همان لوازم و پیامدهای عقلی احکام شرعی است.
قانون ملازمه مربوط به این موارد نیست یعنی با تکیه به قانون ملازمه نمیتوان از حکم عقل به لزوم اطاعت، به وجوب شرعی اطاعت رسید و یا از حکم عقل به ممنوعیت معصیت، به حرمت شرعی آن رسید. دلیل آن این است که اولا فرض این است که شارع حکم الزامی وجوبی و یا تحریمی خویش را در مورد فعل مکلف بیان کرده است و عقل در راستای انجام حکم الزامی شارع، حکم به لزوم طاعت و ممنوعیت معصیت کرده است، با فرض بیان حکم از جانب شارع دیگر نیازی نیست که مجدداً حکم الزامی شارع از راه ملازمه به دست آید.
ثانیا این امر مستلزم تسلسل است زیرا اگر از حکم عقلی لزوم اطاعت فرمان الهی، وجوب شرعی اطاعت تکلیف او به دست آید دوباره عقل حکم میکند که اطاعت همین حکم الزامی الهی لازم است و مجدداً با قانون ملازمه از همین حکم عقل باید بتوانیم وجوب شرعی اطاعت همین تکلیف را به دست آوریم این زنجیره تا بینهایت ادامه خواهد داشت یعنی لازمه راه یافتن قانون ملازمه در معالیل احکام، تسلسل است که باطل است.
به همین خاطر است که اصولیین معتقدند وجوب احتیاط(در مواردی که احتیاط واجب است) وجوب عقلی است نه وجوب شرعی. چون وجوب احتیاط از لوازم وجوب اطاعت تکالیف الهی است مثلا به دلیل وجود تکالیف الزامی شارع در موارد علم اجمالی، عقل حکم میکند جهت احراز طاعت تکالیف مولی باید احتیاط کرد.
یا اینکه اصولیین گفته اند نتیجه مقدمات دلیل انسداد در صورت صحت آنها حکم عقل به لزوم احتیاط در مظنونات است نه کشف از حجیت شرعی ظن مطلق.
دلیلش این است که با فرض صحت مقدمات دلیل انسداد، عقل به جای حکم به وجوب احتیاط تام حکم به وجوب احتیاط ناقص یعنی احتیاط در در دایره مظنونات می کند.
وجوب اطاعت و نیز وجوب احتیاط چه احتیاط تام و چه احتیاط ناقص از لوازم و معالیل احکام است نمیتوان از راه آنها به حکم شرعی الهی رسید.
نظریه بسیاری از اصولیین مبنی بر اینکه وجوب مقدمه واجب، صرفاً وجوب عقلی است نه وجوب شرعی در همین راستا است زیرا با فرض اینکه شارع ذی المقدمه را واجب کرده است عقل حکم میکند به اطاعت آن، وجوب اتیان مقدمات به حکم عقل در راستای وجوب اطاعت واجب نفسی یعنی ذی المقدمه است،یعنی عقل درک میکند که برای اطاعت تکلیف خداوند نسبت به ذی القدمه، به ناچار باید مقدمات را به جای آورد. بنابراین میتوان گفت وجوب اتیان مقدمات از معالیل تکلیف شارع به ذی المقدمه است ، و نمیتوان از وجوب عقلی مقدمه به قانون ملازمه به وجوب شرعی آن رسید.
باسمه تعالی
جریان قانون ملازمه نسبت به علل احکام نه معالیل آن
برخی از محققین اصولیین مانند حضرت آیت الله خویی رحمت الله علیه می فرمایند که قانون ملازمه میان حکم عقل و حکم شرع مربوط است به علل احکام نه معالیل آن.
مقصود از علل احکام همان ملاکات احکام و مصالح و مفاسد در متعلقات است.
بر اساس نظریه عدلیه احکام تابع ملاکات است.
اگر در جایی عقل به مصالح و مفاسد افعال پی ببرد می توان با تکیه به قانون ملازمه به حکم شرعی رسید. مثلاً با مصلحت ملزمه مکشوفه از راه عقل می توان به وجوب شرعی و از مفسده ملزمه مکشوفه، به حرمت شرعی رسید.
مقصود از معالیل احکام شرعی، حکم عقل به لزوم اطاعت و ممنوعیت معصیت دستورات الهی و استحقاق عقوبت در صورت معصیت و استحقاق مثوبت در صورت طاعت است. به تعبیر دیگر مقصود از معالیل احکام، همان لوازم و پیامدهای عقلی احکام شرعی است.
قانون ملازمه مربوط به این موارد نیست یعنی با تکیه به قانون ملازمه نمیتوان از حکم عقل به لزوم اطاعت، به وجوب شرعی اطاعت رسید و یا از حکم عقل به ممنوعیت معصیت، به حرمت شرعی آن رسید. دلیل آن این است که اولا فرض این است که شارع حکم الزامی وجوبی و یا تحریمی خویش را در مورد فعل مکلف بیان کرده است و عقل در راستای انجام حکم الزامی شارع، حکم به لزوم طاعت و ممنوعیت معصیت کرده است، با فرض بیان حکم از جانب شارع دیگر نیازی نیست که مجدداً حکم الزامی شارع از راه ملازمه به دست آید.
ثانیا این امر مستلزم تسلسل است زیرا اگر از حکم عقلی لزوم اطاعت فرمان الهی، وجوب شرعی اطاعت تکلیف او به دست آید دوباره عقل حکم میکند که اطاعت همین حکم الزامی الهی لازم است و مجدداً با قانون ملازمه از همین حکم عقل باید بتوانیم وجوب شرعی اطاعت همین تکلیف را به دست آوریم این زنجیره تا بینهایت ادامه خواهد داشت یعنی لازمه راه یافتن قانون ملازمه در معالیل احکام، تسلسل است که باطل است.
به همین خاطر است که اصولیین معتقدند وجوب احتیاط(در مواردی که احتیاط واجب است) وجوب عقلی است نه وجوب شرعی. چون وجوب احتیاط از لوازم وجوب اطاعت تکالیف الهی است مثلا به دلیل وجود تکالیف الزامی شارع در موارد علم اجمالی، عقل حکم میکند جهت احراز طاعت تکالیف مولی باید احتیاط کرد.
یا اینکه اصولیین گفته اند نتیجه مقدمات دلیل انسداد در صورت صحت آنها حکم عقل به لزوم احتیاط در مظنونات است نه کشف از حجیت شرعی ظن مطلق.
دلیلش این است که با فرض صحت مقدمات دلیل انسداد، عقل به جای حکم به وجوب احتیاط تام حکم به وجوب احتیاط ناقص یعنی احتیاط در در دایره مظنونات می کند.
وجوب اطاعت و نیز وجوب احتیاط چه احتیاط تام و چه احتیاط ناقص از لوازم و معالیل احکام است نمیتوان از راه آنها به حکم شرعی الهی رسید.
نظریه بسیاری از اصولیین مبنی بر اینکه وجوب مقدمه واجب، صرفاً وجوب عقلی است نه وجوب شرعی در همین راستا است زیرا با فرض اینکه شارع ذی المقدمه را واجب کرده است عقل حکم میکند به اطاعت آن، وجوب اتیان مقدمات به حکم عقل در راستای وجوب اطاعت واجب نفسی یعنی ذی المقدمه است،یعنی عقل درک میکند که برای اطاعت تکلیف خداوند نسبت به ذی القدمه، به ناچار باید مقدمات را به جای آورد. بنابراین میتوان گفت وجوب اتیان مقدمات از معالیل تکلیف شارع به ذی المقدمه است ، و نمیتوان از وجوب عقلی مقدمه به قانون ملازمه به وجوب شرعی آن رسید.
📌 پژوهشکده علوم انسانی اسلامی دانشگاه قم با همکاری معاونت پژوهش دانشکده الهیات و تربیت پژوهشگر موسسه انقلاب اسلامی دفتر قم برگزار می کند:
🔸 کرسی علمی ترویجی
«نقش اسلام در تحول علوم انسانی اسلامی از منظر شهید آیت الله بهشتی ره»
⭕️ با ارائه حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مهدی موسوی
ناقد: دکتر شریف لک زایی
دبیر علمی: حجت الاسلام والمسلمین دکتر مهدی گرامی پور
♦️مکان : دانشگاه قم. دانشکده الهیات. سالن شهید مفتح
♦️ زمان : دوشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۲ ، ساعت ۱۵/۳۰
▫️پخش آنلاین
🆔 https://app.bigbluebutton.me/join/o5wzq07yyt
•
•
•
پژوهشکده علوم انسانی اسلامی | دانشگاه قم
https://eitaa.com/joinchat/2053374542Cb7dd13d8c8
📌 پژوهشکده علوم انسانی اسلامی دانشگاه قم با همکاری معاونت پژوهش دانشکده الهیات دانشگاه قم برگزار می کند:
🔸 کرسی علمی ترویجی
« امکان سنجی کاربست روش تحقیق کیفی زمینه یابی (نظریه گرندد) در اجتهاد فقهی در قالب رئالیسم انتقادی»
⭕️ با ارائه دکتر مهدی شوشتری
دانشیار گروه فقه و مبانی حقوق مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی
ناقد اول: دکتر حمیدرضا رستمی
استادیار مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی
ناقد دوم: دکتر سید احمد فاضلی
عضو هیئت علمی دانشگاه قم
دبیر علمی : جناب آقای سید مهدی موسوی
♦️مکان : دانشگاه قم. دانشکده الهیات. سالن شهید مفتح
♦️ زمان : دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ، ساعت ۱۵/۳۰
▫️پخش آنلاین
🆔 https://app.bigbluebutton.me/join/o5wzq07yyt
•
•
•
پژوهشکده علوم انسانی اسلامی | دانشگاه قم
https://eitaa.com/joinchat/2053374542Cb7dd13d8c8
📌 پژوهشکده علوم انسانی اسلامی دانشگاه قم با همکاری معاونت پژوهش دانشکده الهیات و موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا برگزار می کند؛
🔸 کرسی ترویجی دوم
«مسولیت نهاد علم و رسالت اجماعی نخبگان در حکمرانی نظام جمهوری اسلامی ایران از منظر رهبر معظم انقلاب مدظله العالی»
🔹 با ارائه حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد جواد حیدری
🔹ناقد: حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد علیرضا ابراهیمی
🔹دبیر علمی: حجت الاسلام والمسلمین دکتر مهدی گرامی پور
♦️مکان : دانشگاه قم. سالن جلسات دانشکده الهیات.
♦️ زمان : چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۲ ، ساعت ۱۲/۳۰
▫️پخش آنلاین
🆔 https://app.bigbluebutton.me/join/o5wzq07yyt
•
•
•
پژوهشکده علوم انسانی اسلامی | دانشگاه قم
https://eitaa.com/joinchat/2053374542Cb7dd13d8c8
✳️جمع بندی فقهی ایات و روایات ابواب حد الزنا
مفاد نهایی روایات «بَابُ أَقْسَامِ حُدُودِ الزِّنَا وَ جُمْلَةٍ مِنْ أَحْكَامِهَا»:
1. حد زنا پسر و دختر آزاد مجرد با فرض مطاوعه در مرحله اول صد تازیانه است.
2. حد زنای پسر و دختر آزاد پس از ازدواج و پیش از دخول در مرحله اول صد تازیانه و نفی بلد است.
3. حد زنای محصنه مرد و زن آزاد میانسال رجم است بدون جلد و نفی بلد
4. حد زنای مرد و زن کهنسال آزاد جلد و رجم است.
5. در تمام موارد گذشته در باره عبد امه حد تنصیف می شود و رجم ابدا اجرا نمی گردد.
مفاد نهایی روایات: «بَابُ ثُبُوتِ الْإِحْصَانِ الْمُوجِبِ لِلرَّجْمِ فِي الزِّنَا بِأَنْ يَكُونَ لَهُ فَرْجُ حُرَّةٍ أَوْ أَمَةٍ يَغْدُو عَلَيْهِ وَ يَرُوحُ بِعَقْدٍ دَائِمٍ أَوْ مِلْكِ يَمِينٍ مَعَ الدُّخُولِ وَ عَدَمِ ثُبُوتِ الْإِحْصَانِ بِالْمُتْعَةِ»
1. حد زنای محصنه رجم و حد زنای غیر محصنه صد تازیانه است.
2. احصان در صورتی است که به طور کلی برای فرد امکان برقراری رابطه جنسی با جنس مخالف در هر زمان وجود داشته باشد.
3. حد رجم در باره عبد و امه در هیچ شرایطی حتی با فرض امکان بی نیازی جنسی، اجرا نمی شود.
4. حد رجم در باره مرد در صورتی است که دارای کنیز یا همسر دائم باشد و با فرض برخورداری از همسر متعه حکم رجم در باره او اجرا نمی شود.
5. با وجود برخورداری فرد از کنیز یا همسر دائم، مدعای او مبنی بر عدم دسترسی به رابطه جنسی مسموع نیست.
6. رجم در صورت تحقق زنا فرد با زن آزاد است و از این جهت زنا با کنیز موجب رجم نمی گردد.
7. اگر فرد ذمی با زن مسلمان زنا کند کشته می شود، اما اگر مرد مسلمان با زن ذمی زنا کند، رجم نمی شود؛ به دلیل قاعده الاسلام یعلو و لا یعلی علیه
8. احصان در باره هر یک از اهل کتاب صادق است و از این جهت حکم رجم در باره آنان قابل اجرا است.
مقاله منتشر شده جدید در مجله میراث شهاب، شماره ۱۱۱، بهار ۱۴۰۲ش
مأخذشناسی انتساب حدیقة الشیعة به مقدس اردبیلی
کاظم استادی
.
فایل مقاله 👇
https://t.me/kazemostadiqom/350
.
همچنین ببینید👇
https://t.me/kazemostadiqom/349
زمان:
حجم:
1.9M
🔺پرسش یکی از برادران بزرگوار
❓آیا می توان گفت عقل بر نقل (چه قرآن و چه احادیث) ترجیح دارد مطلقا؟
دلیل تفصیلی در فایل صوتی فوق آمده و بیان اجمالی آن چنین است:
احادیث جعلی زیاد داریم و ملاک ما برای شناخت حدیث جعلی عقل است
در مورد قرآن هم اختلاف در مفاهیم است و تفسیرهای آنها مختلف است و هر کسی بر عقل خود برای فهم تکیه می کند.
برخی صوفیه با تکیه به فهم عقلی خود از آیه (و اعبد ربک حتی یاتیک الیقین) میگویند ما به یقین رسیده ایم و نیازی به عبادت بیشتر نداریم.
طالبان هم خود را مسلمان می دانند و در خشونتهای خود استناد به قرآن دارند و برداشت خود از قرآن را متکی بر عقل خود می دانند. پس همه جا سخن آخر را نهایتا عقل می زند.
(اشکال فوق را افراد متعددی کمابیش داشتند و این برادر عزیز هم بیان کرده لذا در پست بعدی پاسخ آن می آید)👇👇
🔰 @Sajedi_ir
recording-20240126-212150.mp3
زمان:
حجم:
29.36M
🔺پاسخ پرسش فوق👆👆
آیا می توان گفت به دلایلی که در پست قبل آمد، عقل بر نقل (قرآن و روایات) مقدم است مطلقا؟
🎤 ابوالفضل ساجدی
🔰 @Sajedi_ir