*

اللّهمَ العَن اُم الجَمَل

اگه تشنگی شد آتیش جونت، بگو حسین!

أشهَدُ أَنّ عَلیاً ولی‌َّالله

گفتند چگونه در نماز حضور قلب داشته باشیم؟ پاسخ دادند: زیاد سخن نگویید، پرگو نباشید! |علامه طباطبایی ره|

امام صادق علیه‌السلام در اهمیت این سه شب در روایتی قابل توجه فرمودند ‌: تقدیر در شب نوزدهم صورت مى‏‌گیرد، و در شب بیست و یکم به ثبت مى‏‌رسد و در شب بیست و سوم امضاء مى‏‌شود

بچه‌ها ما خیلی بدبختیم. خیلی پیچاره‌ایم. خیلی نداریم. هیچی اصلا خوب نیست. دعا کنید آقامون بیاد. در حق خودتون اجحاف کردید، اگه صدر دعاهاتون چیز دیگه‌ای باشه.

اللهم عجل لولیک الفرج به حق فرق شکافته‌ی مرتضی علی.

اللهم العن الجبت والطاغوت والنعثل

لَبَّیْک یاعَلی!

سلام، خواستم اگر که ناراحتی یا کدورتی هست، اگر حقی ازتون ضایع کردم، اگر اشتباهی سرزده و دل بزرگتون اجازه میده منو ببخشید و حلال کنید و اگر خواستید ناشناس مطرح کنید تا شاید بتونم جبران کنم. انشاءالله که تو این شب‌های عزیز زیر سایه و مورد توجه مولا علی‌ع بوده باشید و حاجت گرفته از در خونه‌شون برید. لابه‌لای دعاهاتون منِ سراپا تقصیر رو فراموش نکنید.🖤

چون چندین بار پرسیدید.

توهم ریشه توحید را ترسم بسوزاند به کوی شیر یزدان می برم از حق پناه امشب

به شرط لیاقت دعاگوی شما و ممبرای استماع بودم، انشاءالله که شما هم منو دعا کرده باشید. 🖤

ولی خودمونیم، دلمون چقدر سیاه شده، چقدر حُب‌های غلط و تباهی داریم که دنیا رو بی علی تحمل میکنیم..

نه سپر بودیم برای فرق علی نه یاور بودیم برای مجتبي نه ابر بودیم تو صحرای کربلا نه مرحم بودیم برای زخم پاهای اهل حرم اباعبدالله و حتی حالا هم تسکینی برای پسر فاطمه نیستیم جمعه‌ها یادمون میوفته که هزار و خورده‌ای ساله که امام نداریم و اما دریغ از محبتی که واقعی باشه، کو دلی که واقعا مشتاقِ ولی باشه؟ ما چقدر فاصله داریم تا شمر و خولی و ابن ملجم؟ تفاوت ما با اونها که حسین رو غریب گیر آوردند چیه؟ میترسم که به مرگ جاهلیت بمیرم و وجود و حضور دردانهٔ علی و میوه‌ی دل زهرای مرضیه رو درک نکنم، میترسم!

و صفح به معناى ترک مؤاخذه است، مانند عفو، ولیکن از عفو بلیغ‌تر و رساتر است! فَاصفَح الصفْحَ الجَْمِیلَ إِنَّ رَبَّک هُوَ الخَْلَّقُ الْعَلِیمُ(86/حجر) و خدایت تو را به گونه‌ای میبخشد که که گویی هرگز آلوده به گناه نشدی، همچو نوزاد تازه متولد شده!

نه خوف، ناامیدت کند نه رجاء، مغرور..

با شور و شعف باز نوشتم دم افطار نام اسدالله به دفتر صد و ده بار وقتی که گرفتار شدم یاد گرفتم با نادِ علی رمز گشایم ز همه کار عالم چو شود دایره ی لایتناهی ما گوشه نشینیم و علی نقطهء پرگار باعشق علی در دوجهان اهل بهشتیم آتش به محبّان علی نیست سزاوار برلوح دل شیعه شده حک،کلماتی شاه دو جهان هست فقط حیدرکرّار

یا رضا

در مخزن لایموت دردانه علی است در كون و مكان امیر فرزانه علی است