eitaa logo
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
294 دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
6هزار ویدیو
113 فایل
○•﷽•○ - - 🔶براێ شهادٺ؛ابتدا باید شهیدانھ زیسٺ"^^" - - 🔶ڪپی با ذڪر صلواٺ جهٺ شادێ و تعجیل در فرج آقا آزاد - - 🔶شرو؏ـمون⇦۱۳۹۷/۱/۲٤ - - 🔶گروھمون⇩ https://eitaa.com/joinchat/2105344011C1c3ae0fd73 🔹🔶باماھمراھ باشید🔶🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
- حاج مهدی رسولی.mp3
زمان: حجم: 4.58M
◾️باز داره صدای گریه های...◾️ ⏯ سنگین ◾️بامداحی: حاج مهدی رسولی◾️ ◾️هیئت ثارالله زنجان @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
رسم عاشقی‌ست، باختن! ڪه آغاز شد، با علی در محراب.... از آن پس، علم‌دار، زیر عمود آهن... و ڪمالش مبارڪ امام عشق درقتل‌گاه.. ⬅اما ما.. هم‌چنان گرم و در سودایِ بازی‌هایِ دنیا! 🌷 شهدا را باصلوات یاد کنیم ❤️ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم ...: 🌷🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🌷 💚ﺑـﺮ ﺭﻭی ﺣﺴﻴﻦ ﻧﻮﺭ ﺩﺍﻭﺭ ﺻﻠﻮﺍﺕ 🍀ﺑـﺮ ﺭﻭی ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﻀﻞ ﺩﻟﺎﻭﺭ ﺻﻠﻮﺍﺕ 💚بـر عشق حسین و ابـاالفضل رشیـد 🍀ﺑﻔﺮﺳﺖ ﺑـﺮ اﻳﻦ ﺩﻭ ﺑــﺮﺍﺩﺭ ﺻﻠﻮﺍﺕ   صلوات💖 💚برحضرت محمدوخاندان مطهرش💚   💜اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ💚 💚آلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💜 🍃🌸اَللّهُمَ 🍃🌸صَلَّ 🍃🌸عَلی 🍃🌸مُحَمَّدٍ 🍃🌸وَآلِ 🍃🌸 مُحَمَّد 🍃🌸وَعَجِّل 🍃🌸فَرَجَهُم 🍃🌸وَ اَهلِک 🍃🌸عَدُوَّهُم... 🍃🌸 اَللّهُــــمَّ 🍃🌸عَجـِّل لِوَلیِّکَ 🍃🌸الفَـرَج 💚اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و💖 💖َآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💚 🌴🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷🌴 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 🇮🇷 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸به روایت آقای علی میراحمدی 🔹صفحه ٨۶_٨۴ 🦋 ((داخل سنگر)) محمد حسین بعضی وقت ها شوخی های جالبی می کرد، اما همیشه سعی داشت کسی را ناراحت نکند. یک بار داخل نشسته بودیم و محمد حسین مشغول شوخی بود. رو به من کرد و با خنده😄 گفت : «علی آقا! یک وقت از دست ما ناراحت نشوی. تقصیر خودم نیست که حرفی می پرانم؛ اینها همه اثرات آن خون هایی است که در زمان مجروح شدن، توی بیمارستان به من وصل کرده اند. هیچ معلوم نیست که خون چه کسانی به بدن من تزریق شده است.» ((گمنام نام آور)) در قرارگاه اهواز بودیم. شب همه‌ بچّه ها خوابیده بودند و قرارگاه ساکت و آرام بود. در نیمه های شب از خواب بیدار شدم. از سنگر بیرون آمدم و به طرف دستشویی رفتم. هیچ کس در محوطه نبود. وقتی به دستشویی ها نزدیک شدم، دیدم یک نفر دارد توالت ها را می شوید. با خودم گفتم چرا این وقت شب؟! 🤔 وقتی نزدیک تر شدم، دیدم محمد حسین است، از فرصت استفاده کرده ونیمه شب آمده است دستشویی ها را بشوید تا کسی متوجه نشود. با دیدن محمد حسین از خودم خجالت کشیدم. هر چه باشد او بود، نمی دانستم چه کار کنم. جلو رفتم و از محمد حسین خواستم بگذارد من این کار را انجام دهم، اما قبول نکرد. دلش می خواست تنها باشد اصرار هم فایده نداشت، به عمد مخفیانه آمده بود تا کسی نفهمد شستن دستشویی ها کار اوست که مبادا اجرش ضایع شود. 💠مرا کشت خاموشی ناله ها دریغ از فراموشی لاله ها 💠کجا رفت تأثیر سوز ودعا کجایند مردان بی ادعا 💠کجایند شورآفرینان عشق؟ علمدار مردان میدان عشق 💠کجایند مستان جام الست؟ دلیران عاشق، شهیدان مست 💠همانان که از وادی دیگرند همانان که گمنام و نام آورند @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 🇮🇷 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸به روایت آقای محمّدرضا مهدی زاده 🔹صفحه ٨۹_۸۷ 🦋 ((نماز شب)) زمانی که در مهران مستقر بودیم، موقعیّت منطقه خیلی خطرناک بود! چون هم ما به می رفتیم و هم عراقی ها گشتی هایشان را جلو می فرستادند. فاصله خاکریز ما تا آنجا خیلی زیاد بود و بین دو هم جنگل بود. گاهی می شد که عراقی ها با تعداد زیادی نیرو جلو می آمدند تا شاید بتوانند یکی از بچّه های واحد را اسیر کنند و برای گرفتن اطلاعات با خودشان ببرند. آن شب هوا بارانی🌧 بود. من ، و محمد حسین طبق معمول داخل یک سنگر خوابیده بودیم. نیمه های شب باران خیلی شدید شد؛ به طوری که آب داخل سنگر نفوذ کرد. من وقتی بیدار شدم، دیدم همه جا خیس شده است.😧خواستم بچّه ها را بیدار کنم،دیدم محمّدحسین نیست! فقط مهدی گوشه ای خواب است. فکر کردم محمّدحسین زودتر از من متوجّه آب افتادن سنگر شده و تنهایی برای درست کردن آن بیرون رفته است. با عجله خارج شدم تا به او کمک کنم؛ امّا در کمال تعجّب او را ندیدم!! باران هم آنقدر شدید می بارید ک چیزی نگذشت لباسم کاملا خیس شد. همان طور که نگران و مضطرب داشتم اطراف را نگاه می کردم و دنبال محمّدحسین می گشتم ، یک دفعه احساس کردم پشت تانکر آب چیزی تکان می خورد..؛ گفتم شاید به نظرم رسید و من اشتباه کرده ام امّا با این حال برای اطمینان بیشتر، کمی به تانکر نزدیک شدم. دیدم بله!...مثل اینکه یک نفر پشت آن مخفی شده است. با خودم گفتم حتما گشتی های عراقی هستند و محمّدحسین را هم اسیر کرده اند؛ به خاطر همین سعی کردم با احتیاط عمل کنم. چند لحظه همانطور، بدون هیچ عکس العملی، سر جایم ایستادم به جلو چشم دوختم. لباسش عراقی نبود؛ مطمئن شدم از بچّه های خودی است و حرکاتش هم مشخّص بود پناه نگرفته است. آهسته و با احتیاط جلو رفتم و خودم را به پشت تانکر رساندم. صحنه ای دیدم که درجا خشکم زد!😳 او، محمّدحسین بود که داخل یکی از چاله های پشت تانکر به نماز ایستاده بود!!! آن هم در آن باران شدید...... لحظاتی بدون اینکه بخواهم ، محو حرکاتش شدم؛ واقعا چه چیز باعث شده بود که او نیمه شب زیر باران🌧 خواب را رها کند و در آن شرایط سخت به نماز بایستد..؟! از تماشای حالات عرفانی اش سیر نمی شدم. آنقدر در خودش غرق بود که اصلاً متوجه حضور من نشد. دیگر چیزی به نماز صبح نمانده بود، به طرف سنگر برگشتم، مهدی هم بیدار شده بود. آن شب باران بخشی از سنگر را خراب کرد. صبح وقتی داشتیم همه باهم آن را درست می کردیم، محمّدحسین اصلا به روی خودش نیاورد. معلوم بود که شب متوجه من نشده است. خیلی دلم می خواست راجع به آن زیر باران برایم حرف بزند، امّا مطمئن بودم امکان ندارد و بالاخره همه این اسرار را با خودش برد.✨ 💠هوای کوی تو از سر نمی رود آری! غریب را دل سرگشته با وطن باشد @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🌹لطفا لحظه‌ای مطالعه کنید: 🌸 بسیار زیبا👌🏻 🧕 مادری رفت خدمت ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﮔﻔﺖ : ﭘﺴﺮﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺖ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﺑﺮﻧﮕﺸﺘﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ ... 🌺ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩند : ✨ﺻﺒﺮ ﮐﻦ ﭘﺴﺮﺕ ﺑﺮﻣﯽ‌ﮔﺮﺩﺩ ...✨ 🔹ﺭﻓﺖ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : 🧕ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﭘﺴﺮﻡ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ؟!؟ 🌺ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩند : ✨ﻣﮕﺮ ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺻﺒﺮ ﮐﻦ؟!؟ ﺧﺐ ﭘﺴﺮﺕ ﺑﺮﻣﯽﮔﺮﺩﺩ ﺩﯾﮕﺮ ...✨ 🔹ﺭﻓﺖ ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﭘﺴﺮﺵ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﺸﺪ ... ﺑﺮﮔﺸﺖ؛ 🌺 ﺁﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩند : ✨ﻣﮕﺮ ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺻﺒﺮ ﮐﻦ ؟!؟✨ 🔹ﺩﯾﮕﺮ ﻃﺎﻗﺖ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩ ... ﮔﻔﺖ : 🧕ﺁﻗﺎ ﺧﺐ ﭼﻘدﺭ ﺻﺒﺮ ﮐﻨﻢ ... ﻧمیﺗﻮﺍﻧﻢ ﺻﺒﺮ ﮐﻨﻢ .. ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻃﺎﻗﺘﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ ... 🌺ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩند : ✨ﺑﺮﻭ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺴﺮﺕ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ.✨ 🔹ﺭﻓﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﯾﺪ ﻭﺍﻗﻌﺎً ﭘﺴﺮﺵ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ... ﺁﻣﺪ ﭘﯿﺶ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﮔﻔﺖ : 🧕ﺁﻗﺎ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﭼﯿﺴﺖ؟!؟ ﻧﮑﻨﺪ ﻣﺜﻞ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﻭﺣﯽ ﻧﺎﺯﻝ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ... ؟!؟ 🌺ﺁﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩند : ✨ﺑﻪ ﻣﻦ ﻭﺣﯽ ﻧﺎﺯﻝ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﻣﺎ “ﻋِﻨﺪ ﻓﻨﺎﺀِ ﺍﻟﺼّﺒﺮ ﯾﺄﺗﯽ ﺍﻟﻔَﺮﺝ…”✨ 《 》 📘وسائل الشیعه، جلد 15 خودمونیم 🙃 چقدر منتظر اومدن مولای مهربونمون⁦❣️⁩ هستیم 🧐 اصلاً سراغی از ایشون میگیریم یا فقط با گناهامون طرد میکنیم آقا رو🤔 بیا از امروز شروع کنیم یه گناه رو ترک کنیم😉 خودمونو به مولای مهربونمون⁦❣️⁩ نزدیک کنیم 😇 توجه امام زمان⁦❣️⁩ رو به خودمون جلب کنیم 🙃 امتحان کنین...جواب میده😉 🌥️اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها 🤲🏻 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرجاهستیم یک لحظه دلمون روراهی صحن وسرای امام هشتم بکنیم وسلامی عرض کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا