میخواستم تو را خورشید بنامم ـ از روشنایی منتشرت ـ
دیدم که خورشید، سکه صدقهای است که تو هر صبح از جیب شرقیات درمیآوری، دور سر عالم میچرخانی و در صندوق مغرب میاندازی؛ و بدینسان استواری جهان را تضمین میکنی.
میخواستم نام تو را ابر بگذارم ـ از شدت کرامتت ـ
دیدم که ابر دستمالی است که تو با آن عرقهای آسمانیات را از جبین میستری و بر پیشانی زمینهای تبدار میگذاری.
میخواستم تو را آسمان بخوانم ـ از وسعت آبی نگاهت ـ
دیدم که آسمان سجاده کوچکی است که تو برای عبادت مدامت زیر پا میافکنی.
میخواستم تو را اقیانوس صدا کنم ـ از بیکرانگیات ـ
دیدم که اقیانوس جرعه آبی است که تو به لبهای عطشناک زمین بخشیدهای.
میخواستم تو را نسیم لقب دهم ـ از لطافت و مهربانیات ـ
دیدم که نسیم، فقط بازدم توست که در فضای قدسی فرشتگان تنفس میکنی.
به اینجا رسیدم که:
زیباترین و زیبندهترین نام، همان است که خدا برای تو برگزیده است، ای کریمترین بخشنده روی زمین!
ای جواد!
🏷 #گلچین #سید_مهدی_شجاعی #امام_جواد
🌹به عضویت شما افتخار میکنیم 👈https://eitaa.com/mohsendoaei
میخواستم تو را خورشید بنامم ـ از روشنایی منتشرت ـ
دیدم که خورشید، سکه صدقهای است که تو هر صبح از جیب شرقیات درمیآوری، دور سر عالم میچرخانی و در صندوق مغرب میاندازی؛ و بدینسان استواری جهان را تضمین میکنی.
میخواستم نام تو را ابر بگذارم ـ از شدت کرامتت ـ
دیدم که ابر دستمالی است که تو با آن عرقهای آسمانیات را از جبین میستری و بر پیشانی زمینهای تبدار میگذاری.
میخواستم تو را آسمان بخوانم ـ از وسعت آبی نگاهت ـ
دیدم که آسمان سجاده کوچکی است که تو برای عبادت مدامت زیر پا میافکنی.
میخواستم تو را اقیانوس صدا کنم ـ از بیکرانگیات ـ
دیدم که اقیانوس جرعه آبی است که تو به لبهای عطشناک زمین بخشیدهای.
میخواستم تو را نسیم لقب دهم ـ از لطافت و مهربانیات ـ
دیدم که نسیم، فقط بازدم توست که در فضای قدسی فرشتگان تنفس میکنی.
به اینجا رسیدم که:
زیباترین و زیبندهترین نام، همان است که خدا برای تو برگزیده است، ای کریمترین بخشنده روی زمین!
ای جواد!
🏷 #گلچین #سید_مهدی_شجاعی
🌹به عضویت شما افتخار میکنیم 👈https://eitaa.com/mohsendoaei