#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
آنکه تابید رخش در شب یلدای علی
کیست جز فاطمه نوریّه ی شبهای علی
همه بر پاش میوفتند پیمبرها هم..
ولی افتاد خود فاطمه بر پای علی
بارها گفت پیمبر که علی جان من است
و شده فاطمه هم جان گوارای علی
زن نبینش! بخدا ظرفیتش را دارد...
که به میدان بزند جنگ کند جای علی
هرچه گفته ست علی بود علی بود علی
نیست بر لوح دلش غیر تولای علی
ما گدایانِ علی ریزه خور فاطمه ایم
جان فدای کرمت حضرت زهرای علی!
حکم لولاک خدا بود که فهماند به ما..
اوست تنها سبب خلقت دنیای علی
این دوسه ماه چه آمد به سر بانو که..
بسته شد بر رخ او راه تماشای علی
یک در سوخته و یک زن سیلی خورده
ما بمیریم برای غم عظمای علی
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
اَز اَشک های چَشمِ تو، زَمزَم دُرُست شُد
اَز ناله های نیمه شَبَت، غَم دُرُست شُد
با یاریِ مَلائِکه، دَر هِیئَتِ خُدا
از چادُرِ سیاهِ تو پَرچَم دُرُست شُد
اَوّل تو آفَریده شُدی، شَک نمی کُنَم
زآن پیش تَر، که طَرحِ دوعالَم دُرُست شُد
وَقتی به شِکلِ اِنسیه ی کامِلی شُدی
اَز باقیِ گِلَت گِلِ ما هَم دُرُست شُد
ما را، طَلایه دارِ غَمِ تو نِوِشته اَند
اَز آن زَمان، که غُصّه و ماتَم دُرُست شُد
اَز ما سُوال و، اَز تو جَوابی، گُلِ علی...
...تابوتِ لاغَرِ تو چِرا خَم دُرُست شُد؟!
ما نوکَرِ حُسِینِ غَریبِ شُما شُدیم
اَز فاطِمیّه ای که مُحَرَّم دُرُست شُد
شاعر: #رضا_رسول_زاده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
ای که پیش از خلقت خود امتحان پسدادهای
از ازل -آری- برای سوختن آمادهای
"بَضعَةٌ مِنّی" شدی یعنی خودِ پیغمبری
شأن تو این نیست که تنها پیمبرزادهای
"بَضعَةٌ مِنّی" شدی یعنی تو هم روز اَلَست
اولین فردی که فریاد "بَلَی" سردادهای
فوق عصمت، فوق باور، فوق درک انبیا
فوق هر تعریفی و توصیف، فوقالعادهای
ای که عرش از چادرت حاجت تمنا میکند
از چه سرکردی جهان را با حصیر سادهای؟
درد پهلو، زخم بازو داری اما همچنان
با قنوت گریههایت بر سر سجادهای
مادر سادات! تنها مادر سادات نه
مادر دلسوز هر مرد و زن آزادهای
بغض تلخی در گلوی ماست تا روز ابد
از همان روزی که تو در بسترت افتادهای
لیلةالقدر انتظار دیدنت را میکشد
مطلعالفجر تماشایی! کجای جادهای؟
شاعر: #علی_سلیمیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
قرص است قلب مرتضی اما به زهرا
یعنی که تکیه میدهد مولا به زهرا
حتی خدا محوِ تجلی خانهی اوست
هرشب که جلوه میکند زهرا به زهرا
جایی که ختم الانبیا خَم میکند پشت
باید که ما سجده کنیم آنجا به زهرا
تا قُرب راهی نیست وقتی فاطمه هست
باید توسلها کند بابا به زهرا
هرکس به راهی رفت اما ما نرفتیم
مارا که بخشیدند در دنیا به زهرا
باور نخواهم کرد حتی لحظهای ، حق
ما را به دوزخ میبرد؟ حاشا به زهرا
رویش گرفت و خانه تاریک است افسوس
این خانه روشن بود با مهتابِ زهرا
**
وقتی که هیزم ریخت فهمیدند طفلان
رحمی ندارند این حرامیها به زهرا
وقتی که آتش سرخ شد فهمید نامرد
از میخِ در راهی نمانده تا به زهرا
آنقدر بر شال علی چسبید خانوم
یا به علی زد تازیانه یا به زهرا
گاهی علی را میکشند و گاه او را
اوباش میخندند در آنجا به زهرا
حس کرد مولا درد را در استخوانش
وقتی که زد قنفذ غَلافش را به زهرا
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
عقبی کلامت را قیامت می شمارد
دنیا سکوتت را عبادت می شمارد
بهر تکلم، بعد تعقیب نمازت
جبریل فرصت را غنیمت می شمارد
نزدیک هجده سال باران مدینه
انگشت تر کرده، فضیلت می شمارد
از اشتیاق درک نورت، ای شب قدر!
ماه از اذان صبح، ساعت می شمارد
خورشید یثرب صبح تا مغرب کنارت
دارد برای نور، حالت می شمارد
حاتم قلم در دست جایی کنج تاریخ
پشت در این خانه رعیت می شمارد
پشت در خانه به دق الباب، سائل
حق حق کنان هر دم کرامت می شمارد
پشت درِ خانه نبی ای روح تطهیر
فضل تو را روزی سه نوبت می شمارد
پشت در خانه فلک هم جای تسبیح
خیل ملائک را به دقت می شمارد
پشت درِ خانه تو را رد سلامی ست
آن را رسول الله دعوت می شمارد
پشت در خانه...دریغا شاعر تو
این واژه را ذکر مصیبت می شمارد
ای بغض استنصار! حالا چشمهایت
تعداد یاران را به زحمت می شمارد
نه دست نه پهلو...بگو قلب تو تنها
رنج علی را جزء محنت می شمارد
از دست "آن دو" میکشی آهی و جبریل
این را از آیات برائت می شمارد
مرگا به اسلامِ پس از تو کز پیمبر
آن زن که میدانی روایت می شمارد!
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
با یاد و نام #شهدای_گمنام
این صفای سینه هامان از صفای فاطمه است
هر چه داریم و نداریم از عطای فاطمه است
چادر خاکی او بر قلب ما هم نور داد
باز هم در جان ما حال و هوای فاطمه است
باز هم این سفره های هئیتی رونق گرفت
رونق این روضه ها از اعتنای فاطمه است
باز هم مهدی ما شال عزا انداخته
باز دلخون از غم و سوزِ عزای فاطمه است
بوی زهرا را گرفته باز شهر مصطفی
کوچه های شهر مست ربنای فاطمه است
آبرومان رفته اما بازهم ما را خرید
آنچه آورده است ما را هم، وفای فاطمه است
حاجت یک ساله می خواهیم این شب ها از او
دستِ رحمت، بازوی مشکل گشای فاطمه است
مریم و آسیه و حوا و آدم جای خود
خوب می دانیم ما، عالم گدای فاطمه است
من نمی دانم چه سری هست در خلقت ولی
خلق مجنون علی، او مبتلای فاطمه است
از همان اول خدا در شأن زهرا گفته بود
او برای حیدر و حیدر برای فاطمه است
کی فروشیم عزتِ خود از برای آب و نان
بشنوید، این مملکت تحت لوای فاطمه است
مادری کرده برای بی پلاکان شهید
قبر این گمنام ها پائین پای فاطمه است
گرچه پنهان ماند، قبر مادر آلاله ها
سینه ی سینه زنان تا هست، جای فاطمه است
علت این گریه های ماست، اشک فاطمه
گریه های ما همه از گریه های فاطمه است
گوش کن، از کوچه ها دارد صدایی می رسد
یا صدای مجتبی، یا نه... صدای فاطمه است
علت چشمان تارش بعد ها معلوم شد
جای دست گرگ روی پلک های فاطمه است
شاعر: #وحید_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
نگاه مادری حتی به هیزم میکند زهرا
و آتش را پر از گلهای گندم میکند زهرا
مراقب بود در آتش نسوزد چادرش، شاید_
که زینب را در این چادر تجسم میکند زهرا
به گوشات خورده آیا آب آتش را بسوزاند؟!
میان موجی از آتش تلاطم میکند زهرا
دلیل زندگی را در تماشای علی میدید
علی را در شلوغی ناگهان گم میکند زهرا
علی را با چه حالی از میان کوچهها بردند
که با خاک عبای او تیمم میکند زهرا
صدای پای رفتن از در و دیوار میآید
علی تابوت میسازد، تبسم میکند زهرا
نمیگنجد درون خاک، اقیانوس بیپایان
مزارش را نهان در قلب مردم میکند زهرا
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#طلیعه_فاطمیه
خسته و مضطر شدی هرگاه؛ یازهرا بگو
بسته شد وقتی به رویَت راه؛ یازهرا بگو
تا که مِهرش در وجودت بیشتر جاری شود
با دلی از عاشقی آگاه؛ یازهرا بگو
توبهات تا که قبول افتد بگو: جانم حسین
تا شوَد کوهِ گناهَت کاه؛ یازهرا بگو
با دعایش دور خواهد کرد از عصیان تو را
تا نباشی لحظه ای گمراه؛ یازهرا بگو
دلبری کن از علی در زیرِ ایوانِ نجف
هر سحر با نغمهای دلخواه؛ یازهرا بگو
در میان روضه هر چه از فراق کربلا-
گریه کردی و کشیدی آه؛ یازهرا بگو
إذنِ پابوس پسر بی واسطه با مادر است
کربلا رفتی اگر گهگاه؛ یازهرا بگو
روی تلّ زینبیه مثل زینب بیقرار...
خیره بر گودالِ قتلگاه؛ یازهرا بگو!
✍ #مرضیه_عاطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e