eitaa logo
محتوای تبلیغی نورالزهرا
57 دنبال‌کننده
648 عکس
254 ویدیو
89 فایل
کانال محتوای تبلیغی گروه تبلیغی نورالزهرا «سلام الله علیها» تهران لطفاً در این دو کانال هم عضو شوید: محتوای تبلیغی مقاومت: https://eitaa.com/mohtvamoghavemat اعزام سخنران و مداح: https://eitaa.com/rozekhanegi_ir ارتباط با ما: @alisorosh1421
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حدیث اشک
ریخت بر هم با زمین افتادنت دنیای من دیدی آخر چشم خوردی خوش قد و بالای من! پیشمرگ من شدی و پیشمرگ خواهرم تیرخوردی نیزه خوردی جای زینب جای من قید مشکت را بزن با من سوی خیمه بیا بعد ازین هرکس که حرف از تشنگی زد پای من مسجد کوفه ست اینجا یا کنار علقمه؟! فرق عباس است یا فرق سر بابای من انقدر بازو زمین کوبیدی آبم کرده ای داغ تو پشت مرا خم میکند دریای من هیچکس اینگونه در بین اراذل هو نشد.. گریه کن خون گریه کن عباس بر غمهای من این خجالت چه بلایی بر سرت آورده است قدّ یک طفل است اینجا قامت سقای من دارد از امروز خولی فکر معجر میکند وای بر امروز من ای وای بر فردای من در شلوغی سر بازار بین مستها رو‌نگردان روی نی از دختر تنهای من! @hadithashk
هدایت شده از حدیث اشک
در هیئت حسینم و در هیئت حسن در خدمت حسینم و در خدمت حسن هم صحبت حسینم و هم صحبت حسن هم رعیت حسینم و هم رعیت حسن دست کرم حسن شد و احسان حسین شد روح و روان حسن شد و جانان حسین شد قبله حسن..،مساحت ایمان حسین شد از ملت حسینم و از ملت حسن در مجلس حسین و حسن روضه خوان خداست آقا؛ حسین..،امام؛ حسن..،ماسوا؛ گداست اصل بهشت..،سینه‌زنی پای این دوتاست در جنت حسینم و در جنت حسن روح اذان حسین شد و ربنا حسن کشتی حسینِ فاطمه شد..،ناخدا حسن شیرینیِ حسین حسین است یا حسن در "یاحسین" ریخته شد لذت "حسن" پیر نجف حسینیه را تا درست کرد زینب گریست..،ماتم عُظمیٰ درست کرد زهرا غذای هیئتشان را درست کرد نان حسین خورده ام از برکت حسن ظرف حسن فرات به جوی حسین بُرد لب‌تشنه را به سمت سبوی حسین بُرد ما را حسن پیاده به سوی حسین بُرد دور حسین پُر شده با زحمت حسن یک روح در میان دو تن بوده از قدیم پائین پای این دو..،وطن بوده از قدیم صحن حسین..،صحن حسن بوده از قدیم پس خاک کربلاست همان تربت حسن آن کوچه..،بی حسین..،حسن را اسیر کرد سیلی‌زدن‌به‌فاطمه او را چه پیر کرد در زیر چکمه چادر مادر که گیر کرد آسیب دید بین گذر غیرت حسن یک عمر اشک ریخت..،به گریه وضو گرفت از هر مسیر تنگ که می دید..،رو گرفت آن گوشواره را که شکستند..، او گرفت این خاطره‌ است اوج غمِ غربت حسن @hadithashk
کم کم مسافران سحر را خبر کنید با ذکر یا حسین به مشهد سفر کنید خود را میان صحن رضا دربه در کنید شب تا اذان صبح به گنبد نظر کنید داریم اهل رحمت مخصوصه میشویم آماده زیارت مخصوصه میشویم باید تمام همت خود را به کار بست حالا که بار عام شده کوله بار بست با جبر عشق در بروی اختیار بست دل را به حلقه های ضریح نگار بست در طوس برگزار شده اعتکاف ما صد حج واجب است ثواب طواف ما شکرخدا که از فقراییم تا ابد از حاجیان کوی رضاییم تا ابد پیش رضا کنار خداییم تاابد ماراهیان کرببلاییم تا ابد در صحن کهنه بود که تایید ما رسید آقا نگاه کردو روادید ما رسید ای کربلا نرفته حرم را بهانه کن دل را بیا به جاده مشهد روانه کن یک گوشه ای ز صحن رضا آشیانه کن پیش کریم نوکری عاشقانه کن آنجا برات کرببلا زود میرسد هی خون دل نخور بخدا زود میرسد آقا خودش غریب و به فکر غریب هاست مرثیه خوان روضه یابن شبیب هاست هرشب دلش شکسته شیب الخضیب هاست آزرده از مزاحمت نانجیب هاست یک عمه بود و لشکر اوباش بی حیا عالم فدای شیرزن دشت کربلا @hadithashk
هدایت شده از حدیث اشک
تحویلم بگیر گفتند هرکس تا دم این در میاید.. هرکس که باشد پاک از آن در میاید! باید مرا امشب ببخشی نه نیاور! این‌کارهای سخت از تو برمیاید از اول شب منتظر بودی بیایم گفتی اگر دیر آمده آخر میاید موی سپیدم را ببین نزدیک مرگم از مرگ خود گفتن به من دیگر میاید باور نمیکردم که تحویلم بگیری مولا مگر به دیدن نوکر‌ میاید؟! این سنگ بی قیمت فقط از برکت تو.. آمد به جایی که فقط گوهر میاید ما مرد و زن ها نوکران اهل بیتیم اینجا فقط فضه فقط قنبر میاید خوب و بد ما را علی امشب خریده خیر علی حتی به خشک و تر میاید نام علی بر لب بیار و در نجف باش هی در بزن! هی در بزن! حیدر میاید العفو یارب بالحسین العفو العفو گفتم حسین و باز حرف سر میاید از گوشه گودال پاشو شمر آمد دارد ته گودال با خنجر میاید با خنجرش هی میزند روی لبانت دارد صدای ناله ی مادر میاید ذبح تو کار چند ضربه پشت هم بود هی ضربه ها از قبل محکم‌تر میامد قتل تو قتل صبر بود ای داد بیداد هرکس تورا با شیوه ای نو زجر میداد سید پوریا هاشمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
هدایت شده از حدیث اشک
در هیئت حسینم و در هیئت حسن در خدمت حسینم و در خدمت حسن هم صحبت حسینم و هم صحبت حسن هم رعیت حسینم و هم رعیت حسن دست کرم حسن شد و احسان حسین شد روح و روان حسن شد و جانان حسین شد قبله حسن..،مساحت ایمان حسین شد از ملت حسینم و از ملت حسن در مجلس حسین و حسن روضه خوان خداست آقا؛ حسین..،امام؛ حسن..،ماسوا؛ گداست اصل بهشت..،سینه‌زنی پای این دوتاست در جنت حسینم و در جنت حسن روح اذان حسین شد و ربنا حسن کشتی حسینِ فاطمه شد..،ناخدا حسن شیرینیِ حسین حسین است یا حسن در "یاحسین" ریخته شد لذت "حسن" پیر نجف حسینیه را تا درست کرد زینب گریست..،ماتم عُظمیٰ درست کرد زهرا غذای هیئتشان را درست کرد نان حسین خورده ام از برکت حسن ظرف حسن فرات به جوی حسین بُرد لب‌تشنه را به سمت سبوی حسین بُرد ما را حسن پیاده به سوی حسین بُرد دور حسین پُر شده با زحمت حسن یک روح در میان دو تن بوده از قدیم پائین پای این دو..،وطن بوده از قدیم صحن حسین..،صحن حسن بوده از قدیم پس خاک کربلاست همان تربت حسن آن کوچه..،بی حسین..،حسن را اسیر کرد سیلی‌زدن‌به‌فاطمه او را چه پیر کرد در زیر چکمه چادر مادر که گیر کرد آسیب دید بین گذر غیرت حسن یک عمر اشک ریخت..،به گریه وضو گرفت از هر مسیر تنگ که می دید..،رو گرفت آن گوشواره را که شکستند..، او گرفت این خاطره‌ است اوج غمِ غربت حسن @hadithashk
هدایت شده از حدیث اشک
کمرت خم پر پرواز گشودی و مهیا شده ای زهر افتاده بجانت که چنین تا شده ای؟ کمرت خم شده و تاب و توانت رفته با همین دست به دیوار چو زهرا شده ای جگرت مثل حسن سوخته صدپاره شده آه با آتش این زهر مداوا شده ای هی زمین خوردی و کل بدنت خاکی شد مثل از اسب زمین خوردن آقا شده ای هر چه آمد به سرت تیر به قلبت که نخورد سنگ باران وسط هلهله آیا شده ای؟ راستی پیرهنت را ز تنت دزدیدند راستی از اثر تیغ مجزا شده ای؟ زخم شلاق نشسته به تن دختر تو؟ چقدر خون جگر از زخم زبان ها شده ای؟ راستی در وسط طشت سرت را بردند؟ بسوی خواهر خود گرم تماشا شده ای؟ سید پوریا هاشمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
هدایت شده از حدیث اشک
امشب که به یمن‌ یار دلها خنک است بشنو سخن مرا،سراسر نمک است انگور نجف اگر چه در طعم تک است.. با سیب حجاز جلوه اش مشترک است! این‌ راه درست از خدا تا به خداست پس باطن یاعلی همان یا زهراست گفتیم علی و باده را کج کردند مستی مرا معادل حج کردند قالی دلم را صد و ده رج کردند تقدیر مرا به عشق منتج کردند ای اهل زمانه من بنی هاشمی ام من حیدری حسینی فاطمی ام! با نام خدا خدای دلها زهرا انسان و فرشته است یکجا زهرا هم حجت اعظم است بر ما زهرا هم حجت بعلها بنوها.. زهرا! تک بیت خداست حکمت منظوم است او پیر و مراد سیزده معصوم است قبل از خلقت که عقل درجا می‌زد زهرا به گلیم نُه فلک پا می‌زد هرجا حرفی ز خلقِ دنیا می‌زد هربار خدا به او بفرما می‌زد او گوهر با سابقه بین بحر است زهراست که پیشکسوت این دهر است! چهل روز نبی کناره از دنیا کرد در غار نشست و با خدا نجوا کرد با سیب بهشت روزه اش را وا کرد تا یار قدم رنجه به خاک ما کرد نازل شده مادر رسول مدنی با حضرت ذوالفقار فامیل تنی! از عالم لاهوت به ناسوت کشید مهرش به انار خورد و یاقوت کشید خیرش که به ما به طور مبسوط کشید عقل فلک از مقام او سوت کشید! قرآن و صدو چهارده تا سوره از فاطمه مدح میکند هرجوره بر چای علی گرفته پهلو قندش قربان نماز و روزه و لبخندش هستیم گدای پنج تا فرزندش خونی ست به شیعیان خود پیوندش سید نشدی غصه ندارد دیگر تردید نکن بگو به زهرا مادر! افسوس من فقیر با روی سیاه هرگز نشدم ز شان بانو آگاه بنشین و بگو هدیه به آن حضرت ماه لا حول و لا قوه الا بالله فرمود نبیِ ما گهر فاطمه است هر حُسن که هست جمع در فاطمه است در خانه به هر بهانه کاری می‌کرد با حال نزار خانه داری می‌کرد با کاسه ی آب غم گساری می‌کرد با یاد لب حسین زاری می‌کرد می‌گفت حسین و یاد آن لب میکرد گریه به رخ کبود زینب میکرد @hadithashk
هدایت شده از حدیث اشک
یابن الرضا(ع) یا به این کوچه معروف گدارا نکشید.. یا کشیدید ز ما دست عطارا نکشید رزق ما دیدنتان بود..غذا را نکشید! ما گداییم،شما منت مارا نکشید! منت از ماست که که بر دیدنمان آمده اید! به گدایان گرفتار،بفرما زده اید قصه ی لطف شما قصه ی اقیانوس است حکم ما شب زده ی دربدر فانوس است برسانید به هرکس ز خودش مایوس است غصه ای هست اگر!چاره ی آن در طوس است عاقبت کلبه ی احزان رضا گلشن شد با جواد ابن رضا چشم همه روشن شد. آسمان خنده به لب میل به باران دارد ماه از شوق به کف آینه قرآن دارد شاه ما گرچه حسودان فراوان دارد.. چشمشان کور که خورشید به دامان دارد! عجب است این پسر امروز پیمبر نشده هیچ مولودی از او با برکت تر نشده! وجناتش سکناتش شرف مصطفوی ریخته در نظرش معجزه های نبوی خنده اش فاطمی و جذبه چشمش علوی چه بگوییم به او؟؟قندو نبات رضوی! قل هو الله احد ریخته بر لبهایش ای به قربان صدای خودش و بابایش سیر کردیم به قرآن خدا خط به خطش خیره ماندیم به تفسیر و کلام و لغتش با خداوند یکی بوده دقیقا صفتش جان به این خالق و این دیکته بی غلطش! `چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی” سجده کردیم بر آن خال سیاه عربی! ای دل از سنگ‌شدن دل بکن و گوهر باش آب هر چشمه نشو قطره ای از کوثر باش سلطنت خواهی اگر در دوجهان نوکر باش کاظمینی شده دست علی اصغر باش که خدا عیدی مارا دو برابر داده رزق ما میرسد امشب ز دو آقا زاده این پسر کیست که منظومه ی عرفان شده است شیرخواره ست ولی پیر بزرگان شده است ششمین جلوه ی سی جزء ز قرآن شده است علی دیگری از عرش نمایان شده است شیر شیر است دلیر است چه کوچک چه بزرگ برمیاید ز علی ابن حسین کار سترگ نخل اگر نخل رباب است ثمردار تر است دست اگر دست حسین است گهردار تر است این پسر از همه در معرکه سردار تر است از دوصد مرد به پیکار جگردار تر است تیغ شمشیر خود از پیچش مو ساخته است جوشن جنگی خود را ز گلو ساخته است حیفِ این گل..قدم آخر این راه شد و چشم برهم زدنی امد و شش ماه شد و نفسش تنگ شد و بسته و کوتاه شد و.. دیر از آمدن حرمله آگاه شد و.. همه گفتند که این بار نباید بزند هیچکس فکر نمیکرد چنین چنین بد بزند! حنجر سرخ و سفیدش که به یک سو خم شد بین خون آینه ی صورت او مبهم شد گلوی نازک و آن تیرِ سه لب توام شد بدن و صورت ... لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
هدایت شده از حدیث اشک
دخترم با خنده‌ات غم‌های بابا را ببر با نمک افطار کردم.. شیر و خرما را ببر دیگر از رنج زمانه می‌شود راحت علی مژده ی جان دادن یک مرد تنها را ببر تا سحر از خاطرات مادرت با من بگو پیش من تا میتوانی اسم زهرا را ببر وای اگر مرغان این خانه برنجند از علی.. بین راهم آمدند آرام آنها را ببر تیغ قاتل خوب‌تر از نیشخند مردم است آه شمشیر! از دل من درد دنیا را ببر! خون ِاین سر خونِ سی سالِ بدون فاطمه ست پیشکش بر فاطمه خون سر ما را ببر بعد ازین کوفه نمان و بعد ازین کوفه نیا با برادرها ازینجا ارث طه را ببر تو به کوفه بازمیگردی ولی مثل اسیر با خودت امروز روضه های فردا را ببر موقعی که بر سر هرکوچه سنگت میزنند پیش بدمستان کوفه نام سقا را ببر @hadithashk
هدایت شده از حدیث اشک
قبر خاکی صبا تو که سحر از کوی ما گذر داری.. خبر ز گریه عشاق در سحر داری به گردن تو فتاده همیشه زحمت من ببر سلام مرا تا بقیع پیش حسن بگو که ای شه بی کس گدای دربه دری... پیام داده به این آستان به خون جگری... که قبر خاکی تو گرچه آتش دلهاست غریب ماندن تو باطنا به گردن ماست.. مگر نه اینکه تو در قلب ها حرم داری به قلب سینه زنان گنبد و علم داری مگر قرار نشد کمتر اشتباه کنم برای خاطر عشق تو کم گناه کنیم بکاء ما همه تبدیل بر تباکی شد مزار تو به دل شیعه نیز خاکی شد به جای تو سوی آتش شتاب کردم من به سهم خود حرمت را خراب کردم من کریم هستی و عالم به تو بدهکارند تو بی حرم شدی اما همه حرم دارند حرم نداری نه!تو حرم نخواسته ای ز روزگار خودت غیر غم نخواسته ای بقیع سینه زن روضه های افلاکی ست بقیع روضه مکشوف چادر خاکیست گلاب یعنی تو اضطراب یعنی تو و بعد فاطمه خانه خراب یعنی تو زحلقه تو همان کودکی نگین افتاد همینکه مادرتان پشت در زمین افتاد به باغ عاطفه ها بی امان شرر میرفت بروی شاخه گلی پای چهل نفر‌ میرفت به کینه دلشان هیچ دست رد نزدند دگر به هیچ زنی اینچنین لگد نزدند امان ز غربت تو پای غم محک خوردی.. تو قبل فاطمه در کوچه ها کتک خورد.. سید پوریا هاشمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
هدایت شده از حدیث اشک
ای صاحب دنیا علی ای صاحب عقبی علی از هجر خلّصنا علی از هجر خلّصنا علی وجه خدای ذوالجلال عالی مقام عالی کمال هروقت می‌گویم خدا تو میشوی پیدا علی از بند بند پیکرم اسم‌ تو می آید برون لالا‌ نگفته مادرم..گفته به گوشم یا علی! خیر من آن روزیست که پیش تو باشم در نجف خیری ببینم بی نجف؟! حاشا علی حاشا علی آغاز علی پایان علی مبدا علی مقصد علی اول علی آخر علی اصل و اصول ما علی در عرش جا داری ولی با قنبرت هم سفره ای حالا که با ما راحتی..می‌خوانمت بابا علی! ای حضرت خیبر گشا وا کن گره از کار ما گرم است پشت ما به تو در سختی دنیا علی بالاسر ِتو در نجف انگار خاک کربلاست من کربلایم یا نجف؟! اینجاست یا آنجا علی؟! شمشیر تو در خانه و زهرای تو زیر لگد؟! کشتند ناموس تورا مظلوم علی تنها علی @hadithashk
هدایت شده از حدیث اشک
با لقمه نان ساده با آب گریه می‌کرد بیدار گریه میگرد در خواب گریه می‌کرد وقتی عبا می‌انداخت وقتی عمامه می‌بست از ناله ی بندش محراب گریه می‌کرد قلاب و صید می‌دید یاد رباب می‌کرد حرف از سه شعبه میزد قلاب گریه می‌کرد هنگام ذبح حیوان میزد به صورت خود می‌گفت وای از شمر قصاب گریه می‌کرد پیراهن حسین را بر نیزه تاب دادند حرف‌ لباس میشد بی تاب گریه می‌کرد این خانه بی رقیه بدجور سوت و‌کور است شب تا سحر به گنج نایاب گریه می‌کرد از ازدحام بازار خیلی بدش می آمد حرف‌ کنیز میشد خوناب گریه می‌کرد @hadithashk