کانال محتوای تبلیغی معاونت تبلیغ و امور فرهنگی جامعه الزهرا سلام الله علیها
🔖فیش منبر کوتاه🔖 #حضرت_علی_اکبر علیه السلام 💠امتیازات حضرت علی اکبر علیه السلام 💠 #روز_جوان #جو
محتوای مناسبتی ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان👆👆👆
1⃣5⃣
کتابخوانی
🌿حرفِ زياد، قلب را پريشان مي كند و مانع آرامش و حضور قلب مي شود آن وقت روزه باعث سكوت مي گردد و در نتيجه قلب به تعادل و هوشياري خود برمي گردد .
🌿از پيامبر(ص) روايت داريم كه: « اگر اين زياده روي شما در صحبت و بي قيدي و اغتشاش دل هاي شما نبود، حتماً آن چه من مي بينم مي ديديد و آن چه مي شنوم مي شنيديد.» ملاحظه كنيد پرحرفي چه نعمت بزرگي را از ما مي گيرد و چگونه رابطة ما را با عالم غيب و معني از بين مي برد. ديگر اين كه «شهوت»، مناجات را مشوّش مي كند و باعث مي شود شخص، مقصد زندگي را گم كند- 🌿پناه به خدا از فراموشي مناجات با خدا- باز در روايت داريم كه روزه خواب را كم و بيداري را افزايش مي دهد، و معلوم است كه زيادي خواب موجب ضايع شدن عمر و سختي دل مي شود.
🌿از بزرگان داريم كه «گرسنگي كليد در خزانه خداست، به كسي نمي دهد مگر آن كه را دوست دارد.» يعني تا محبت خدا به بنده اش نباشد او را موفق به روزه نمي دارد. اهل دلي مي گفت: « زيركانِ در دين و دنيا، سودمندتر از گرسنگي نديده اند،
🌿طالب آخرت را چيزي زيان كار تر از خوردن نباشد.» باز از بزرگان داريم: 🌿«علم و حكمت را در گرسنگي نهاده اند و جهل و معصيت را در سيري.» در حديث از پيغمبرخدا(ص) هست:
🌿« ما مَلاُ آدَمِيٌّ وِعاءً شَرّاً مِنْ بَطْنِهِ، بِحَسَبِ بْنِ آدَمَ اَكَلاتٌ يُقِمْنَ صُلْبَهُ، فَاِنْ كانَ لا مَحالَةَ فَثُلْثٌ طَعامٌ وَ ثُلْثٌ شَرابٌ وَ ثُلُثٌ لِنَفَسِه»
يعني براي آدم هيچ ظرفي به اندازة پُربودن شكمش برايش شرّ نيست، به حَسَب آدم بودنش نياز به لقمه هايي دارد كه طاقت ادامة زندگي در او باشد، در اين حال، ثلث معده اش براي غذا و ثلث آن براي آب و ثلث آن براي نفس كشيدن باشد.
🔸🔸استاد طاهر زاده
#روزه_دریچه_ای_به_عالم_معنا
#کتابخوانی
┈┄┅═✾•••✾═┅
مداحی آنلاین - اگه حیدریم یا پیغمبریم - بنی فاطمه.mp3
3.08M
🌺 #میلاد_حضرت_علی_اکبر(ع)
💐علی اکبر لیلا سید و سالارم
💐علی اکبر لیلا خیلی دوست دارم
🎙 #سید_مجید_بنی_فاطمه
👏 #مداحی
📕🌼#کتابخوانی_باعطر_مهدوی
#آخرین_عروس_۱۳
ملیکا از خواب بیدار میشود
نور مهتاب به داخل اتاق تابیده است.
او از روی تخت بلند میشود.
به کنار پنجره میآید :«خدایا ! این چه خوابی بود من دیدم.»
او میفهمد که عشق آسمانی در قلب او منزل کرده است .
او احساس میکند که حسن را دوست دارد.
« یا مریم مقدس!
من چه کنم?
آیا این خواب را برای مادرم بگویم؟
آیا میتوانم پدربزرگم را از این راز با خبر کنم؟»
نه ،
او نباید این کار را بکند
ملیکا نمیتواند به آنها بگوید که عاشق فرزند محمد شده است.
آخر چگونه ممکن است که نوه قیصر روم با فرزند پیامبرِ مسلمانان ازدواج کند؟
مدتهاست که میان مسلمانان و مسیحیان جنگ است.
کافی است آنها بفهمند که ملیکا به اسلام علاقه پیدا کرده است.
آن وقت او را مجازات سختی خواهند کرد.
هیچکس نباید از این خواب با خبر بشود.
این عشق آسمانی باید در قلب ملیکا مثل یک راز بماند.
#نیمه_شعبان
#یامهـــﷻــدے...
⛅️ألـلَّـھُـمَــ عجِّلْ لِوَلـیِـڪْ ألفَـرَج⛅️
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/mohtavayetablighJameaAlZahra
#آخرین_عروس_۱۴
چند روزی گذشته است و عشق دیدار جگر گوشه پیامبر در همه ی وجود ملیکا ریشه دوانده است.
رنگ او زرد شده و خواب و خوراک او نیز کم شده است.
همه خیال میکنند که او بیمار شده است.
قیصر بهترین پزشکان را برای درمان ملیکا میآورد، اما هیچ فایدهای ندارد.😔
آنها دردِ او را نمیفهمند تا برایش درمانی داشته باشند .
ملیکا روز به روز لاغرتر میشود 😔
چشمانش به گودی نشسته است.
هیچکس نمیداند چه شده است ؟🤔
مادر برای او گریه میکند و غصه میخورد که چگونه عروسی دخترش با زلزلهای به هم خورد.
بعد از آن بیماری ناشناختهای به سراغ ملیکا آمده است.
امروز قیصر پدربزرگ ملیکا به عیادت او آمده است.
_ دخترم! ملیکا .عزیزم !
صدای مرا میشنوی ؟
ملیکا چشمان خود را باز میکند.
نگاهش به چهره مهربان پدربزرگش میخورد که در کنارش نشسته است .
اشکِ چشمِ او بر صورت ملیکا میچکد!
دخترم!
نمیدانم این چه بلایی بود که بر سر ما آمد ؟
من آرزو داشتم که تو ملکه روم شوی اما دیدی که چه شد.
_ گریه نکن پدربزرگ !
_چگونه گریه نکنم در حالی که تو را اینگونه میبینم ؟
_چیزی نیست، من راضی به رضای خدا هستم .
_دخترم ! آیا خواستهای از من نداری؟
_ پدربزرگ مسلمانان زیادی در زندانهای تو شکنجه میشوند. آنها اسیر تو هستند.
کاش همه آنها را آزاد میساختی ! و در حق آنها مهربانی میکردی. شاید مسیح و مریم مقدس مرا شفا بدهند🤲
قیصر این سخن را میشنود و به ملیکا قول میدهد که هرچه زودتر اسیران مسلمان را آزاد کند .
بعد از مدتی به ملیکا خبر میرسد که گروهی از اسیران آزاد شدهاند.
او برای اینکه پدربزرگ خود را خوشحال کند،قدری غذا میخورد.
پدربزرگ خوشنود میشود و دستور میدهد تا همه مسلمانانی که در جنگها اسیر شدهاند آزاد شوند .
اکنون ملیکا دست به دعا برمیدارد و میگوید:« ای مریم مقدس! من کاری کردم تا اسیران آزاد شوند .من دل آنها را شاد کردم. از تو میخواهم که دل مرا هم شاد کنی »
ملیکا منتظر است !
شاید بار دیگر در خواب محبوبش را ببیند.
شاید یار آسمانیاش حسن علیه السلام به دیدارش بیاید.
#نیمه_شعبان
#یامهـــﷻــدے...
⛅️ألـلَّـھُـمَــ عجِّلْ لِوَلـیِـڪْ ألفَـرَج⛅️
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/mohtavayetablighJameaAlZahra
یادتباشه۱۶۳_1.m4a
5.95M
🎧| کتاب صوتی |یادت باشد ...
✨زندگینامه شهید مدافعحرم "حمیدسیاهکالیمرادی"
📕| قسمت صد و شصت و سه
یادتباشه۱۶۴_1.m4a
6.12M
🎧| کتاب صوتی |یادت باشد ...
✨زندگینامه شهید مدافعحرم "حمیدسیاهکالیمرادی"
📕| قسمت صد و شصت و چهار