107571_760.mp3
3.62M
🌷دعای فرجـ اقـا امـامـ الــزمــان🌷
بخوانیم تا ان شاءالله هرچه زود تز اقا بیاد
@mojahed_d
🌷🌷
همگی بخونیم تا ان شاءالله اقا زود تر بیان
🌹🌹🌹
#دعای_فرج آن حضرت :
بسم الله الرحمن الرحيم
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ،
وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ
فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ،
اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ
اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ
اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ،
اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،
الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ...
🌺 سلامتی و تعجیل در فرج آقا #صلوات ... 🌺
@mojahed_d
سلام رفقا😊
یکی از راه های دور شدن شیطان از ما، نزدیک شدن ما به خداست😉
#نماز_اول_وقت📿
#التماس_دعا 🌷
ازمنطقهعملیاتےکهبرمےگشتیم،
یكنفرنظرمانراجلبکرد..❗️
.
اوفشنگهایۍراکهروۍزمینریختهشدهبود،
جمعمےکردودرداخلسطلےکه
دردستداشتمےریخت.🗑
.
تعجبکردیم!
چوندراوضاعےکهبچههاحتےیکتانکِعراقے
رانادیدهمےگرفتندواسلحههاۍزیادۍراکه
دراطرافریختهشدهبودرهامےکردند،
اینفردچرافشنگهاراجمعمےکند؟🚶🏻♂
.
جلوتررفتیم،شهیدحسنباقرۍبود. وقتےمتوجهنگاههاۍمتعجبماشد
روبهماکردهوگفت:
«حیفاستاینهاروۍزمینبماند،
بایدعلیهصاحبانشبکارگرفتهشود!»😉💣
.
#شهیدحسنباقری🌱
↳| |@mojahed_d
-الهی؛ از آنجا که بودم برخاستم،
اما به آنجا که مےخواستم هنوز نرسیدم.
لطیفا... منزل ما چرا چنین دور است؟
-خواجهعبداللهانصاری🌿°•
↳ |@mojahed_d
🍃🌸
یه روز یه خانم👩🦱 مثل هر روز بعد ازکلی آرایش کنار آینه👩🦰 ،پوشش نامناسب راهی👠 خیابونای شهر🏢🛣شد. همینطوری که داشت می رفت وسط متلک های جوونا یه صدایی🎵 توجهش را جلب کرد: خواهرم حجابت🧕
خواهرم بخاطر خدا حجابت🧕 رو رعایت کن
نگاه کرد، دید یه جوون ریشوئه🧔
از همونا که متنفر بود ازشون با یه پیرهن روی شلوار
به دوستش گفت باید حال اینو بگیرم،وگرنه خوابم💤 نمیبره. تصمیم گرفت مسیرش و به سمت اون آقا کج کنه ویه چیزی بگه دلش خنک شه
وقتی مقابل پسر رسید چشماشو👀 تا آخر باز کرد و دندوناشو روی هم فشار داد وگفت تو اگه راست میگی چشمای👁 خودتو درویش کن با اون ریشای مسخره ات، بعدشم با دوستش زدن زیر خنده 🤣و رفتن، پسر سرشو رو به آسمون🌤🌈 بلند کردو گفت: خدایا🤲 این کم رو ازمن قبول کن
یه پسره دیگه از ماشین🚙 پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زدو به یک بار حمله کردو به زور او را به سمت ماشینش کشید. دختر شروع کرد به داد و فریاد، اما اینبار کسی جلو نیومد، اینبار با صدای بلند التماس کرد، اماهمه تماشاچی بودن ، هیچکس از اونایی که تو خیابون بهش متلک می انداختن و زیباییشو ستایش می کردن 'حاضر نبودن جونشونو به خطر بندازن
دیگه داشت نا امید می شد دید یه جوون به سمتشون میدوه و فریاد میزنه، آهای بی غیرت ولش کن، مگه خودت ناموس نداری ، وقتی بهشون رسید ،سرشو انداخت پایین و گفت خواهرم شما برو.و یه تنه مقابل دزدای ناموس ایستاد
دختر در حالی که هنوز شوکه بود و دست و پاش می لرزید یکدفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید جوون ریشو از همونا که پیرهن روی شلوار میندازن و ازهمونا که ب نظرش افراطی بودن افتاده روی زمین و تمام بدنش غرق به خون و ناخوادآگاه یاد دیروز افتاد
وقتی خواستن به زور سوارش کنن همون کسی ازجونش گذشت که توی خیابون بهش گفت:خواهرم حجابت!
🔸مثل شهید امر به معروف علی خلیلی
#امر_به_معروف
#شهید_علی_خلیلی
#حجاب