eitaa logo
مجردان انقلابی
13.9هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 فقط جهت تبلیغات پیام دهید 👇 @mahfel_adm متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 آدرس محفل 🤝 eitaa.com/rashidianamir eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
واقعا بعضی ها را از این خیل عظیم جمعیت و این اجتماع بزرک چند صد هزار نفری در ورزشگاه ازادی سوزشی شدن و بهانه ای نتونستن بیارن .بهانه شهادت امام جعفر صادق را آوردن. ‌ میسوخونه این دشمنان امام زمان را 🖤 به فرموده آقای بهشتی از دست ما عصبانی باشید و از عصبانیت بمیرید . @mojaradan
مجردان انقلابی
#مکیال_المکارم 🔴مطالعه کتاب شریف مکیال المکارم؛ کتابی که به سفارش امام زمان ارواحنافداه نوشته شد .
🔴مطالعه کتاب شریف مکیال المکارم؛ کتابی که به سفارش امام زمان ارواحنافداه نوشته شد ...‌ ✅یک دقیقه به یاد مهدی فاطمه زهرا سلام الله علیهما ..‌.. 📍قسمت شصت_نهم ✅ نتایج دعا برای فرج 💠آثار و فواید تواضع.... 1⃣ تجلیل خدای تعالی چون شرافت و عظمت اسلام از هر شرفی بالاتر و بزرگتر است، آنان که سابقه بیشتری در آن دارند، تعظیم و احترامشان نزد خدا شایسته تر است و بدون شک احترام آنها، تعظیم و تجلیل خداوند می باشد، زیرا که در عبادت و طاعت سابقه و قدمت دارند. 2⃣ ایمنی از ترس روز قیامت رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود: هر کس امتیاز و برتری شخص بزرگی را بخاطر سنش بشناسد و او را احترام کند، خداوند وی را از ترس روز قیامت ایمن نماید. 3⃣ تقرب به درگاه خداوند متعال نزدیکترین مردم نزد خداوند متواضعان هستند و دورترین مردم از خداوند متکبران‌می باشند. 4⃣ اداء قسمتی از حقوق آن حضرت یکی از حقوقی که مومن بر مومن دیگر دارد، تجلیل او در هنگام غایب بودنش میباشد. 5⃣ حصول محبت دعا کننده با این کارش نزد مولایش مورد مهر و محبت قرار می گیرد. این عمل احسان و اظهار محبت است و هر دو مایه محبت می باشند. 6⃣ رفعت و بزرگی در پیشگاه خداوند رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمودند: به تحقیق تواضع به صاحبش رفعت و بلندی بیشتری دهد، پس تواضع کنید که خداوند شما را رفعت بخشد. و در جای دیگر فرمودند: هر که تواضع کند، خداوند او را بالا برد و هر کس کبر ورزد، خداوند او را پایین آورد. 💠معنی تواضع..... تواضع یعنی شخص پیش خودش نسبت به غیر حقیر باشد و تکبر یعنی شخص دیگری را نسبت به خودش حقیر بداند. آثار تواضع از قبیل: احترام بزرگان، نشستن با فقرا، پیش سلام بودن و امثال اینها. تکبر از صفات ناپسند و مایه هلاکت دین است. کبر، ردای الهی است و متکبر در آن با خداوند کشمکش دارد. تواضع کلید هر خیر و تکبر کلید هر شر است. دعا برای حضرت صاحب الزمان علیه السلام، از اقسام تواضع است و این دعاها اقسام مختلفی دارد، از جمله: دعای مهر و رحمت، مانند دعای پدر برای فرزند دعای جزا و پاداش، مانند دعای متعلم برای معلم دعای تعظیم و تواضع، مانند دعای مردم برای علما و موارد دیگر... دعا برای مولایمان و درخواست تعجیل فرج آن حضرت از خداوند، تمام عناوین فوق را در بر میگیرد. دعا کردن برای بزرگ بزرگان و اشرفِ شریفان، حضرت صاحب الزمان علیه السلام، تعظیم و فروتنی نسبت با آن جناب است. برای مومن شایسته است که بسوی او رو کند و در هر کجا که باشد، آن ولی اعظم پروردگار را با دعاهای خود، احترام‌کند. 💠تواضع قلبی و بدنی..... تواضع قلبی آن است که مومن معتقد باشد که امام بعد از حضرت خاتم النبیین صلی الله علیه و اله، اشرف است و خداوند مخلوقی برتر از رسول خدا و خاندان طاهرینش نیافریده است. و تواضع بدنی، همان بپا ایستادن هنگام ذکر نام قائم علیه السلام و دعا کردن برای آن حضرت. 📚منبع: مکیال المکارم 🍀گر پرده ز رخ باز نماید مهدی از خلق جهان دل برباید مهدی 🍀ای شیعه چنان منتظر مولــی باش گویی که همین جمعه بیاید مهدی 📍با مرور کتاب مکیال‌المکارم با ما همراه‌باشید. ✨ 💚 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَرَج🤲 💚 @mojaradan⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀
👤 انسان شناسی ۴۶ @mojaradan⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀
7.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
••『⏰🎞』••﷽ 🔸آخر تا کی تند و بد اخلاق باشم؟🤧 🔹استادفاطمی نیا 🥥•• @mojaradan
⭕️ یک فریم از بزن و برقص و‌ بکوب و‌ شادی جشن‌ دیروز آزادی ! واقعا از چی ترسیدید از یک مشت بچه ده نودی ترسیدی که شما جای پدر بزرگشون هستید .واقعا جای تامل داره . اب در اسیاب دشمن نریزیم‌ . به نظر من 🖐♥️ قطعا اخلاص خاصی پشت سرود سلام فرمانده بوده که مورد عنایت ویژه‌ی امام زمان علیه السلام قرار گرفته و باعث شده اینقدر دیده بشه چه بزرگتر ها و چه کودکان و خردسالان عاشق اون بشن.😍 خدا قوت و همیشه سلامت و پایدار باشی آقای ابوذر روحی ❤️ @mojaradan
مجردان انقلابی
🌸🌸🌸🌸🌸 💖پازل 💖 #بر_اساس_واقعیت قسمت بیستم البته پیامکی چیزی بهم نگفت... قرار شد عصر که مبینا رو میب
🌸🌸🌸🌸🌸 💖پازل 💖 قسمت بیست و یکم گفت: رضوان من خودمم خیلی موافق نیستم ولی سودابه میگه حیفه! میگه توی این دور و زمونه آدم خوش ذوق و خوش تیپ و پولدار کمه! چپ چپ نگاهش کردم و گفتم: عاکفه تو میخوای باهاش زندگی کنی یا سودابه! بعد هم مگه زندگی فقط پول و تیپ و قیافه است! اگه اینجوریه پس چرا خیلی از افرادی که بی گدار به آب می زنن و فقط همین ملاک ها رو دارن و با آدم های خوشتیپ و پول دار و خوش ذوق ازدواج می کنن بعد از یه مدت طلاق میگیرن و قریب به اتفاق علت اصلی جدایشون رو نداشتن اخلاق مطرح می کنن خانم! ضمن اینکه حالا گیرم بگی اخلاقم داره که با توجه به‌ همون یکبار دیدن من با ایشون، البته جای بسی تحقیق لازمه...! سرش رو انداخت پایین و با یه حسرتی گفت: تو میدونی که من بابام رو زود از دست دادم... من میخوام با یکی زندگی کنم تکیه گاهم باشه کمکم کنه رشد کنم، پیشرفت کنم، واقعا هم برام پول و قیافه مهم نیست! به نظر خودم هم عقلانی نیست بخاطر همین می خواستم با تو مشورت کنم... خیلی جدی گفتم: کاری که فکر می کنی عقلانی نیست رو هیچ وقت انجام نده حتی اگه دلت رو برد! چون دل تابع عقل نیست، تابع چشم! حرف حساب هم اینکه عاقلانه انتخاب کنیم عاشقانه زندگی... آه عمیقی کشید و نگاهش رو داد سمت آسمون و گفت: این قضیه که از نظر من منتفی شد اما رضوان نمیدونم به چیزی میخوام می رسم یا نه! به شوخی گفتم: الان منظورت شوهره خیلی نگران نباش نمی تُرشی! با اخم نگاهم کرد و گفت: خیلی بدجنسی! نه دیوونه منظورم اهدافمه! یادم افتاد یه بار محمد کاظم یه حدیث خیلی انگیزشی از امام زمان برام گفت که خیلی حالم رو خوب کرد دیدم دقیقا جاش همینجاست که کمی حال خوب به عاکفه بدم تا از این فضا بیاد بیرون... گفتم: عاکفه به قول امام زمانمون(علیه السلام): اگر (واقعا) چیزی را بخواهی آن را خواهی یافت. لبخندی نشست روی لبش و چند لحظه ای ساکت شد... بعد انگار تازه یادش افتاده باشه گفت: راستی چه خبر از کار جدیدت؟ خوبه ؟ راضی هستی؟ براش توضیح که دادم خیلی ابراز احساسات کرد که چقدر خوب و عالی، وقتی موضوع پژوهشیم رو که فهمید حسابی ذوق زده شد و با حالت خاصی گفت: کاش می تونستیم با هم روی این موضوع کار کنیم! ولی حیف من نمی تونم... از نوع صحبت هاش متوجه شدم دیگه نمیخواد پیش آقای سلمانی بره سرکار البته طبیعی بود و حق داشت! بهش گفتم: قول نمیدم ولی اگر بخوای با خانم عزیز الهی صحبت کنم که بیای با هم کار کنیم... انگار دنیا رو بهش داده باشن خیلی خوشحال شد بعد دستم رو محکم گرفت و گفت: خیلی عجیبه رضوان دنیا رو می بینی چه جوریه! تا چند وقت پیش تو منتظر خبر من برای کار بودی، امروز من منتظر خبرت قراره بمونم... چیزی نگفتم فقط لبخند زدم ولی وقتی خوب که به جمله اش فکر کردم دیدم مصداق جمله ای که آقامون امام علی گفتن: که دنیا مثل مهمانیست شبی را در جایی می‌گذراند و صبح کوچ می‌کند! دیروز پیش عاکفه، امروز پیش من، و فردا جایی دیگه... @mojaradan 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💖رمان پازل 💖 قسمت بیست ودوم بعد از اینکه عاکفه حسابی درد و دل کرد و حرفهاش رو زد، من و عاکفه با هم بلند شدیم به سمت سودابه رفتیم که داشت مبینا رو تاب میداد... سودابه که از حالت عاکفه متوجه شده بود قضیه سلمانی منتفیه دیگه چیزی به روی خودش نیاورد و کَل کَل نکرد... نگاهی به من انداخت و گفت: رضوان جون شیرینی کار جدیدتون رو به ما ندادی خانم! تا این جمله رو گفت: یادم افتاد سودابه توی کتابخونه کار میکنه و اصل دوستی ما هم از همونجا شروع شد... گفتم: سودابه شیرینی روی چشمم فقط یه کار کوچلو برای من می کنی چند تا کتاب میخوام میتونی برسونی دستم؟ ابروهاش رو داد بالا وبا حالتی که کارم دستش گیره گفت: خرج داره عززززیزم! عاکفه تند پرید بهش و گفت: نکنه زیر لفظی میخوای؟! یه اخم به عاکفه کرد و گفت: اون رو که باید از تو... که با اخم من، جفتی ساکت شدن... گفتم: سودابه جان خرجشم قبول! فقط برام پیداشون کن حله! گفت: خوب حالا اسم کتابها چیه؟ نویسندهاشون کیه؟ گفتم: اسامی رو که برات پیامک می کنم چون چند تا کتابه، نویسنده ی همشون هم خانم بنت الهدی صدر... کمی رفت توی فکر و انگار داشت بررسی میکرد و بعد از یه مکث کوتاه گفت: اسمش رو که تا حالا نشنیدم برم ببینم توی کتابخونه موجوده یا نه! با ناراحتی گفتم: آره متاسفانه با اینکه یه فرد خیلی موثره ولی خیلی ها نمی شناسنش! عاکفه فقط سکوت کرده بود و گوش میداد... با تاکید دوباره به سودابه گفتم: عجله دارم پس خبرش رو به من بده منتظرم... لبخندی زد و گفت: چکار کنیم بالاخره رفیقمونی، و طبق مرام رفاقت بر روی چشمم... اومدیم از هم خداحافظی کنیم که عاکفه گفت: رضوان یادت نره منم منتظر خبرت هستم به سبک سودابه گفتم: خرج داره عززززیزم! که با این حرف هممون زدیم زیر خنده... عاکفه با حالت خاصی دستش رو تکون داد و گفت: بیا دروغ که نمیگن همنشین از همنشین رنگ میگیره! کمال همنشین در تو اثر کرد وگرنه تو همان ماهی که بودی! سودابه دوباره ابروهاش رو کشید توی هم و اخم کرد و قبل از اینکه جواب عاکفه رو بده، من چشمکی زدم و گفتم: بالاخره ما انسانیم! هم تاثیر میگیریم، هم تاییر میذاریم! ولی مهم اینه اثر خوب بگیریم و اثر خوب بذاریم... بچه ها فعلا یاعلی... دو تایی شروع کردن با هم کلنجار رفتن و از من جدا شدن... نیم ساعتی بیشتر توی پارک موندم تا مبینا حسابی بازی کنه... توی اون نیم ساعت اینقدر فکر های متفاوت از ذهنم عبور میکرد که انگار توی یه اتوبان با بار ترافیکی سنگین مواجهم! فکر عاکفه و اتفاقاتی که براش افتاده، فکر سودابه و تیپ خاصش، فکر محمد کاظم که کجاست و حالش چطوره؟ فکر مبینا که خودش رو مشغول بازی کرده که دلتنگی یادش بره! فکر موضوع تحقیقم و بنت الهدی صدر که چطوری اینقدر اثر گذار بود؟! و بیشترین چیزی که درگیرش شدم جمله ی آخری بود که به سودابه و عاکفه گفتم! اون لحظه با خودم فکر میکردم شاید یکی از مهم ترین چیزهایی که اثر یه فرد رو موندگار می کنه قلم اون شخص باشه مثل خانم بنت الهدی صدر! اما خیلی طولی نکشید که فهمیدم سخت در اشتباهم! @mojaradan 🌸🌸🌸🌸🌸
33.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
••『⏰🎞』•• ⏪ دلایل و فلسفه ی روایاتِ فضیلتِ انتظارِ فرج چیست؟ 🎤استاد 🥥•••|↫ 🥥•••|↫ @mojaradan