5.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#السلام_ایها_الغریب
#سلام_امام_زمان
#مهدی_جانم
در این حوالی؛
چراغ روشن کرده ام و نشسته ام
تا مرا ببینی و نجات دهی
از این تنگنایِ دنیا !
تو آرام جانُ و جهان منی!( :💙
[ #امامزمانم #یاصاحبالزمان🌱]
#اللهم_عجل_لولیک_فرج
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
#انچه_مجردان_باید_دانند
#قسمت_دوم
🔻آیا شناخت اینترنتی ممکن است؟
❌خطرهای شناختهای اینترنتی
#ادامه_قسمت_دوم
را قطع کنند و با همان اطلاعات غلط با یکدیگر ازدواج می کنند. این ازدواج برپایه رابطه احساسی صورت می گیرد و وقتی از لحاظ عقلانی، دختر و پسر متوجه تفاوتشان می شوند، زندگی شان به مخاطره می افتد.
❌اعتیاد خطرناک به آشنایی های اینترنتی
یکی دیگر از معایب ملاقاتهای اینترنتی این است که هر دختر و پسری ممکن است ملاقات های اینترنتی متعددی داشته باشد تا به اصطلاح بتواند افراد دیگر را هم بررسی و شناسایی کند. ادامه دادن چنین رفتاری نه تنها جلوی علاقه مند شدن افراد به یکدیگر را می گیرد، بلکه نمی تواند به داشتن رابطه طولانی منجر شود، چراکه آن ها به این نوع قرارها معتاد شده و مدام دنبال گزینه ای بهتر از قبلی هستند. استمرار برای پیدا کردن یک فرد ایده آل و مطلوب تر از قبلی، خطر بسیار بزرگی برای فرد محسوب می شود و حتی اگر با فردی وارد رابطه ای شود، ممکن است نتواند از عادت بد خود دست بردارد و بازهم دراینترنت به دنبال دوست باشد. نتیجه این که به وسیله اینترنت می توان با افراد بی شماری ارتباط برقرار کرد، اما هرگز نمی توان درگیر یک رابطه سالم عاطفی و بادوام شد.
✍زهرا نوری روانشناس بالینی
#پایان
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
28.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال_پوست_شیر
ژانر: خانوادکی_جناحی
#فصل_پنجم
#قسمت_۵_۲
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
مجردان انقلابی
#ارسالی_از_کاربران سلام بالاخره فهمیدم شهید رمان ناحله ایشون هستن #ادمین_نوشت ایشون مدتی پی گیر
#ارسالی_از_کاربران
این شهید
شهید محمد (مرتضی) عبداللهی هستن
بعضی وجوه داستان ب شهید عبداللهی نمیخوره
مثلا اینکه پدر این شهید بعد از شهادت فرزندشون در موردشون صحبت کردن
اما پدر شهید داستان خودش شهید شده
شهیدی که عکسشو گذاشتین
شهید ناحله نیستن که
شهید مرتضی عبدالهی هستن ایشون
❤️
سلام
کاش دوستان عزیزی که کتاب روایت زندگی ایشون رو خوندن توضیح بدن آیا شبیه داستان کانال هست؟
واقعا خانم ایشون یه دوره اونجوری بوده تا حدی که دست زدن به سر و صورت یه نامحرم اصلا براشون مهم نبوده و به راحتی با یه نامحرم رابطه داشتن و بعد اینقدر متحول شدن و شهید با توجه با این قضایا ایشون رو پسندیدن؟
❤️
سلام صبح بخیر میخوام بدونم شهیدی به اسم محمدرضا دهقان فرد وجود خارجی داره یا نه
❤️
واقعاً عکسی که گذاشتن عکس شهید دهقان فرد هستش؟
❤️
اسامی شهدای مدافع حرم رو هم که زدم اسم ایشون نبود. ناحله داستان واقعی هست یا برگرفته از زندگی و شخصیت شهدای مدافع حرم
❤️
سلام من خیلی جستجو کردم هرچی میزدم چه به اسم مرتضی چه محمد فقط شهید دهقان امیری رو میآورد
❤️
سلام من خیلی جستجو کردم هرچی میزدم چه به اسم مرتضی چه محمد فقط شهید دهقان امیری رو میآورد
❤️
#گفتگوی_ادمین_دوست_خوبمان
ولی اینجا توی اینترنت زده شهید مرتضی عبدالهی
#ادمین
بله منم گفتم شهدا زندگیشون شبیه همه اس .خود بزرگوار هم سوال کردم گفتن شهید عبداللهی .است گفتن زندگیش شبیه این شهید هست .
#دوست_خوبمان
اها درسته
من خیلی گیج شده بودم شرمنده
ممنونم بابت توضیحتون
نوشته بودید ارسالی از اعضا و ایشون گفته بودن بلاخره شهید توی رمان ناحله رو پیدا کردم ایشون هستن گیج شدم
خداخیرتون بده که اینقد پیگیر هستید و دغدغه دارید
❤️
شهیدی که عکسشو گذاشتین
شهید ناحله نیستن که
شهید مرتضی عبدالهی هستن ایشون
❤️
این شهید
شهید محمد (مرتضی) عبداللهی هستن
بعضی وجوه داستان ب شهید عبداللهی نمیخوره
مثلا اینکه پدر این شهید بعد از شهادت فرزندشون در موردشون صحبت کردن
اما پدر شهید داستان خودش شهید شده
❤️
آخه توی داستان اسمشون محمد مرتضی بود سرچ کردم ایشون اومدن
❤️
سلام من خیلی جستجو کردم هرچی میزدم چه به اسم مرتضی چه محمد فقط شهید دهقان امیری رو میآورد
اسامی شهدای مدافع حرم رو هم که زدم اسم ایشون نبود. ناحله داستان واقعی هست یا برگرفته از زندگی و شخصیت شهدای مدافع حرم
واقعاً عکسی که گذاشتن عکس شهید دهقان فرد هستش؟
❤️
این شهید
شهید محمد (مرتضی) عبداللهی هستن
بعضی وجوه داستان ب شهید عبداللهی نمیخوره
مثلا اینکه پدر این شهید بعد از شهادت فرزندشون در موردشون صحبت کردن
اما پدر شهید داستان خودش شهید شده
شهید دهقان فرد واقعی نیست؟؟
چون هرچی سرچ کردم چیزی ندیدم
دهقان امیری دیدم
فامیلهای فرق داره
پس حدس اون مخاطب ک شهید عبداللهی رو گفتن اشتباهه
اسم دختر شهید دهقان فکرکنم کوثر
آخه تو داستان اصلا مادر نداره
❤️
سلام من به این نتیجه رسیدم شهید داستان چون دوست داشتن گمنام باشن عکسی ازشون تو ایننرنت نیس
❤️
تو گوگل من سرچ کردم شهیدمحمددهقان فرد اومد
وحتی وصیت نامشم بودمیخواستم بگم درسته
#ادمبن_نوشت
باعرض سلام خدمت خوبان عالم
ببینید از دیشب چقدر ما پیام داشتیم راجب این شهید عکس شهید عبداللهی من توضیح داده بودم که شهدا همشون زندگیشون غریب به اتفاق شبیه هم هست و تفاوت ندارن مردان خدا و کسانی که فارغ از دنیا هستن و دنیا را به قول امام علی ۳طلاقه کردن این طوری هستند .عذرخواهی میکنم بابت اینکه گیجتان کردم و خوشحالم که خادم شما خوبان عالم هستم که دغدغه مدار هستید و در پی حق و حقیقت هستید الهی به حق سر بریده شهدا که مثل اربابشان بی سر و بی کفن در بیابان بودن و گمنام ها هر آرزویی دارید برآورده بشه و مجردان کانال که دغدغه ما هستن
برای مجردان کانال ارزوی خوشبختی و عاقبت بخیری و اونی که صلاحشون و خدا مقدر کرده براشون اتفاق بیفته هر چه زودتر و در کمترین زمان به ارزوهاشون برسن . وخبر ازدواجشان به ما بدن ما چشم به راه مجردان کانال هستیم که خبر ازدواجشون بشنویم ❤️
همه کارای من با قلدری و زورکی هست . خب تا مجردان کانالان هستن خیالتون راحت از دست من راحت نمیشید بیخ ریشتان هستم .خلاصی ازمن و پستهای من نداریدوهمچنین گیج شدن از کارهای من ندارید میخواهید از دست من راحت بشید فقط یک راه دارد مجردی در کانال نمونه و همه ازدواج کرده باشند. پس ازدواج کنید این اعتراف کنم بدونید 😍😘.از مدیر محترم کانال از ایشونم یادی کنیم و تشکری ویژه کنم از مدیر محترم کانال که با من مدارا میکنند در تمام مراحل و فعالیت کانال همراه و راهنمایی من هستند . همیشه سلامت و موفق باشن .
#دوستون_دارم_اندازه_ده_تای_بچگیم
#یا_علی
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
روانشناسی رابطه 🤍
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
28.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
📀 قسمت بیست و پنجم
💾 دوره آموزشی رایگان
🎉 سوالات خواستگاری 🎉
دکتر مسلم داودی نژاد
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
#حرف_حساب
هيچوقت...
مردكسي راقرض نگيريد
او كه به ديگري خيانت كرده
به شما نيز خيانت می کند
مرد ها دلباخته كسي هستند كه عشق رابه آنها ياد داده است
پس تظاهر به علاقه به شما فقط هوس است.
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
سلاملیکم...
من اومدم🙋♀️
امروز بریم سراغ این خانوم که
چقدر با فیلمش غصه خوردیم😅🤦♀️
فیلم برباد رفته؛ که ایشون با دستای خودش شوهرشو فرستاد شهر تا درس بخونه ولی به خاطر رفتارهای اشتباهش؛ دیگه دستش به شوهر تحصیلکرده اش نرسید😐
چرا؟
میگم براتون✌
.
اقتدار دادن به همسر خوبه؛
همراه همسر بودن عالیه؛
فداکاری که اصلا چاشنی مهمّه زندگیه مشترکه...
امّا...
✓نکنه از اون خانومایی هستی که دائماً
اقتدار میدی و بالا میبریش ولی بلد نیستی
حمایت و همراهیش رو جذب کنی؟؟ 👩❤️👨
✓نکنه از اون خانومایی هستی که
فداکاری هات بیش از حد و دائمی هستن
انقدر که فکر میکنی دیده نمیشی؟ 😕
.
.
تا حالا فکر کردی پس خودت چی؟
میدونستی یه روز یهو از درون خالی
میشی و حس میکنی اونقدر که
بخشیدی دریافت نکردی🥺
ولی اون روز به خاطر همین ارتباطات
یک طرفه دیگه بین تون فاصله افتاده؟
پس راهکارش چیه؟
تکه فیلم زیر رو ببین برات گفتم🎬👇
.
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
10.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به خودتم فرصت رشد بده وگرنه یه روز هم خودت رو و هم عزیزات رو از دست میدی🥺
تکه فیلمی از سریال «برباد رفته»
#تحلیل_فیلم
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و فاصلهای است ابدی میان عشق و دوست داشتن که برای پیمودن این فاصله، یا باید پرید، یا باید فرو چکید...
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
مجردان انقلابی
#ناحله💕 #قسمت_دویست_یازدهم 🚫#ڪپے بدوݩ ذکرنام نویسنده حرام و حقالناس است🚫 دست و دلم به کار نمیرفت
#ناحله💕
#قسمت_دویست_دوازدهم
🚫#ڪپے بدوݩ ذکرنام نویسنده حرام و حقالناس است🚫
+خب،شما که عزیز دل ماییُ...
_عو بله بله ادامه بفرمایین
+خب داشتم میگفتم،نفس بابا که چشای بابا رو به ارث بردی،الان فقط میتونی سه تا کلمه بگی
"یَه یَه" "بَف بَف" و "دَ دَ"
کلا با مصوت اَ رابطه ی خوبی داری
خندیدم و:اوووو چه با جزییاتم تعریف میکنه بسه دیگه زودتر تمومش کن
+خب بذار حرفمو بزنم،مامانت در حال حاضر وسیله ای شد که بدونی چقدر عاشقتم و میمیرم واست.نمیدونم اگه برم و برگردم فراموشم میکنی یا نه
ولی اگه فراموشم کنی انقدر قکقلکت میدم تا دندونات از لثت دربیاد
_اوه اوه بابا محمد خشمگین میشود
+والا که،تازه زینبم خوشگل بابا مواظب مامان باش تا بابا برگرده،باشه بابا؟افرین
_به دامادت نمیخوای چیزی بگی؟
+اوه داماد؟من رو دخترم غیرت دارما
اصن نمیخوام شوهرش بدم
_نمیشه که تا ابد مجرد بمونه
+چرا میشه،ولی خب اگه خواستی شوهرش بدی،یه شوهر مث باباش واسش پیدا کن .
_خیلی خودشیفته شدیاااا
+به شهید زنده توهین نکن
_بله بله چشم،خب و حرف اخر ؟
+اینکه عاشقتم و عاشقت خواهم موند!
با اینکه خیلی سعی کردم دیگه گریه نکنم،نتونستم جلوی خودم رو بگیرم و یه قطره اشک از گوشه چشام سر خورد و افتاد رو گونه ام.
با دست تکون دادن محمد ضبط دوربینو قطع کردم و برای اینکه محمد نبینه رفتم تو اتاق و خودمو با زینب مشغول کردم.
یکم که اروم شدم رفتم تو حال
هنوز رو همون مبل نشسته بود .
تو یه دستش کاغذ و تو یه دست دیگش خودکار بود. رفتم نشستم کنارش و همه ی عشقمو ریختم تو نگاهم .
_اگه شهید شدی کی خبرشُ به من میده؟
برگشت سمت منو گفت :
+دوس داری کی خبرشو بده؟
_نمیدونم
+دلم واست تنگ میشه
_منم خیلی!سی و پنج روز خیلی زیاده.
کاش زودتر می اومدی...
+دعا کن رو سفید برگردم
_خیلی دلتنگت میشم اگه شهید شی مرتضی...
+چرا هر وقت حرف از شهادت میزنیم مرتضی صدام میکنی؟
_چون مرتضی ابهتت رو بیشتر میکنه.
لابد مامانت تو وجودت یه چیزی دید که وقتی بدنیا اومدی گفت "تو مرتضیِ منی"
+اره،هر وقت واسم تعریف میکرد اون لحظه رو به پهنای صورت اشک میریخت. میگفت خیلی شجاع بودی
میگفت همه ی بچه ها وقتی بدنیا میان کلی گریه میکنن ولی تو تا یه روز گریه نمیکردی،برا همین فکر میکردم شاید مریضی...
_الان احساس میکنم مرتضی بیشتر بهت میاد .
لبخند قشنگی زد و گفت :چون روز #تولد امام محمد جواد بدنیا اومدم اسمم رو گذاشتن محمد
_اوهوم .محمدم خیلی قشنگه،من عاشق محمدم!
+وصیتنامم لای قرآن صورتی ایه که واسه چشم روشنیت خریدم،میدونم لیاقت ندارم ولی خب،فاطمه ازت یه قول میخوام!
_جانم؟
+اگه شهید شدم،یا مجروح یا هر چی ازت صبر زینبی میخوام...
سعی کردم بارون اشکامو کنترل کنم
گفتم:
_اوهوم سعی خودمو میکنم
کاغذ و خودکاری که دستش بود رو روی اپن گذاشت.چند دقیقه ای تا اذان صبح مونده بود.دلم میخواست تک تک رفتاراشو تو ذهنم ثبت کنم. رفت سراغ اتو و لباسش رو برداشت. پاشدم از جام و لباسشو از دستش کشیدم با لبخند نگام کرد. مشغول اتو کردن لباساش بودم که رفت تو اتاق زینب...
اتوی لباسش تموم شد با گریه کفشاش رو واکس زدم .من چیزی از اینده نمیدونستم ولی انگار به دلم افتاده بود
یه حسی تو دلم غوغا کرده بود و فریاد میزد،همه چی رو یادت بمونه.
چون دیگه فرصتی نیست واسه اتوی لباسش،واکس زدن کفشاش،دیگه فرصتی نیست واسه تماشای قد رعناش...
با تمام اینها با افکارم در جدل بودم که به شهادتش فکر نکنم و به خودم بقبولونم که برمیگرده.کارم که تموم شد در اتاق زینب و زدم و وارد شدم .زینب رو تو بغلش گرفته بود و اشک میریخت.
با دیدن من سعی کرد خودش رو عادی جلوه بده،اشکاش رو ازصورتش پاک کرد ولی من فهمیدم.
برای اینکه چیزی نپرسم خودش شروع کرد به حرف زدن:
+یه قول دیگه هم باید بهم بدی
_چی؟
_اگه برنگشتم لباس جهاد تن زینبمون کن
جنگ همیشه هست فقط فرمش عوض میشه،تو #جنگ_نرم لباس #جهاد تن #زینب کن، خیلی مراقب زینبمون باش.نذار آب تو دلش تکون بخوره.
نمیدونستم چی باید بگم،اصلا دلم نمیخواست جواب حرفشو بدم
خیره نگاهش میکردم که صدای #اذان بلند شد.بچه رو روی تختش گذاشت و از اتاق بیرون رفت. منم رفتم آشپزخونه و #وضو گرفتم . زینب امشب از همیشه آروم تر خوابیده بود. واسم عجیب بود که چرا مثل شبای گذشته بیدار نشد .جانمازها رو پهن کردم و چادرم رو روی سرم گذاشتم و منتظر محمد شدم.
در دستشویی باز شد و محمد اومد بیرون . بعد از کشیدن مسح پاش بلافاصله نماز رو بست .
به محمد اقتدا کردم و نمازم رو بستم.
خوابِ شبِ زینب آرامش پس از طوفان بود. بعد نماز، استراحت چند دقیقه ای رو هم به چشممون حرام کرده بود.
تو هال بچه رو میگردوندم تامحمد بتونه چند دقیقه استراحت کنه که دوباره صدای زینب بلند شد و شروع کرد به جیغ زدن...
بہ قلمِ🖊
#غین_میم💙و #فاء_دآل💚
@mojaradan