💠 • ° •🔸 ◎﷽◎ 🔸• ° • 💠
#داستان_شب
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
#عاقبت مردی که به زیارت
امام حسین علیهالسلام نمیرفت!!!
شخصی از #بزرگان هند به قصد مجاورت کربلای معلّی به این شهر آمد و مدت #شش ماه در آنجا ساکن شد.
#هیچگاه در این مدت داخل حرم مطهر نشده بود و هر وقت# قصد زیارت داشت، بر بام منزل خود رفته به آن حضرت سلام میکرد و او را زیارت مینمود.
تا اینکه #سرگذشت او را به «سید مرتضی» که از #بزرگان آن عصر و مرسوم به «نقیب الاشراف» بود رساندند.
#سید مرتضی به منزل او رفت و در این خصوص او را #سرزنش نمود و گفت:
«از آداب زیارت در مذهب اهلبیت علیهالسلام این است که #داخل حرم شوی و عقبه و ضریح را ببوسی
این روشی را که تو داری، برای کسانی است که در #شهرهای دور میباشند و دستشان به حرم مطهر نمیرسد!
آن مرد چون این سخن را شنید گفت:
ای «#نقیب الاشرف» از مال دنیا هر چه بخواهی از من #بگیر و مرا از رفتن معذور دار
هنگامی که سید مرتضی سخن او را شنید
#بسیار ناراحت شد و گفت:
من که برای #مال دنیا این سخن را نگفتم، بلکه این روش را بدعت و زشت میدانم و #نهی از منکر واجب است
وقتی آن مرد این سخن را شنید
#آه سردی از جگر پر دردش کشید.
سپس از #جا برخاست و غسل زیارت کرد و بهترین لباسش را پوشید و پابرهنه و باوقار از خانه خارج شد و با #خشوع و خضوع تمام، نالان و گریان متوجه حرم حسینی گردید
تا اینکه به در #صحن مطهر رسید
نخست #سجده شکر کرد و عتبه صحن شریف را بوسید، سپس برخاست و لرزان، مانند #جوجه گنجشکی که آن را در هوای سرد در آب انداخته باشند، بر خود میلرزید
و با رنگ و روی زرد، همانند کسی که یک #سوم روحش خارج گشته باشد، حرکت میکرد تا اینکه وارد کفش کن شد
#دوباره سجده شکر بجا آورد و زمین را بوسید و برخاست و مانند کسی که در #حال احتضار باشد داخل ایوان مقدس گردید و با سختی تمام خود را به در رواق رسانید
چون #چشمش به قبر مطهر افتاد، نفسی اندوهناک برآورد و مانند زن بچه مرده، ناله جانسوزی کشید
سپس به #آوازی دلگداز گفت:
«اَهَذا مَصرَعِِ سیدُالشهداء؟
اَهَذا مَقتَلُ سیدُالشهداء؟
آیا اینجا جای #افتادن امام حسین علیهالسلام است؟ آیا اینجا جای کشته شدن حضرت سیدالشهداء است...؟
پس از شدت غم و اندوه فریاد کشید و نقش زمین شد و #جان به جان آفرین تسلیم نمود و به شهیدان راه حق پیوست...»
مَن مات مِن العشق فقد ماتَ شهید🥀
🍃بِاَبی اَنتَ وَ اُمّی یا اَباعَبدالله الحُسین...
◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️
✍ منبع:
📗داستانهای علوی، جلد۴، صفحه۲۱۰
📓دارالسلام عراقی، صفحه۳۰۱
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
#داستان_شب
💠# پسر جوانی ،با #وسوسه یکی از دوستانش به محلی رفتند که زنان روسپی(فاحشه) در آنجا خود فروشی می کردند. او روی یک #صندلی در حیاط آنجا نشست. در آنجا #پیرمرد ژولیده ای و فروتنی بود که حیاط و صندلی ها را نظافت می کرد.
پیرمرد در حین کارکردن ، نگاه #عمیقی به پسرک انداخت و سپس پیش او رفت و پرسید : پسرم ، #چند سالت است
گفت : بیست سالم است .
پرسید : برای #اولین بار است که اینجا می آیی
گفت : بله
🧔پیرمرد #آه پر دردی از ته دل کشید و گفت : می دانم برای چه کاری اینجا آمده ای ؛ به من هم #مربوط نیست ، ولی پسرم ، آن تابلو را بخوان.
پسرک به طرف تابلویی رفت که در یک قاب چوبی کهنه به #دیوار آویخته شده بود .
🎇سپس با صدای لرزان شروع به خواندن شعر تابلو کرد:
#گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی
صبر کن گوهر شناس #قابلي پيدا شود
#تخم در هر شوره زاري کاشتن بي حاصلي است
صبر کن تا يک #زمين قابلي پيدا شود
#آسياب رزق ما در گردش است اي مدعي
با دو #صد خون جگر يک #لقمه نان پيدا شود
'قطرات اشک بر گونه های چروکیده پیرمرد می غلتید ... اشک هایش را پاک کرد و بغضش را #فرو برد و گفت : پسرم ، روزگاری من هم به سن تو بودم و به اینجا آمدم ، چون کسی را نداشتم که به من بگوید: « #لذت های آنی ، غم های آتی در بر دارند»
👈کسی نبود که در گوشم بگوید :
#ترک شهوت ها و لذت ها سخاست
هر که درشهوت فرو شد #بر نخاست
👈کسی را نداشتم تا به من بفهماند :
به دنبال #غرایز جنسی رفتن ، مانند لیسیدن عسل بر روی #لبه شمشیر است ؛ عسل شیرین است ، اما #زبان به دو نیم خواهد شد .
👈کسی به من نگفت :
اگر#لذتِ ترک لذت بدانی
دگر لذت #نفس را لذت ندانی
و هیچ کس اینها را به من نگفت و حالا که :
😞جوانی صرف #نادانی شد و پیریُ پشیمانی
دریغا ،روز پیری آمی #هوشیار می گردد
😓پیرمرد این را گفت و دست بر پیشانی گذاشت و شروع به گریستن کرد.
چیزی در درون پسر فرو ریخت ... حال عجیبی داشت ، #شتابان از آنجا بیرون آمد در حالی که شعر پیرمرد را زیر لب زمزمه می کرد: « گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی ...» و دیگر #هرگز به آن مکان نرفت...
🤔 این داستان# بسیار قابل تامل و تفکر است. پیشنهادم این است که نکات این داستان را 📝یادداشت برداری کنید و در مورد هر یک فکر کنید و در #زندگی خود یادآور آن ها باشید.
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan