eitaa logo
مجردان انقلابی
13.1هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.8هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 ادمین کانال ↶ @mojaradan_adm (تبلیغات انجام میشود) متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 آدرس محفل 🤝 eitaa.com/rashidianamir_ir eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 • ° •🔸 ◎﷽◎ 🔸• ° • 💠 °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° مردی که به زیارت امام حسین علیه‌السلام نمی‌رفت!!! شخصی از هند به قصد مجاورت کربلای معلّی به این شهر آمد و مدت ماه در آنجا ساکن شد. در این مدت داخل حرم مطهر نشده بود و هر وقت# قصد زیارت داشت، بر بام منزل خود رفته به آن حضرت سلام می‌کرد و او را زیارت می‌نمود. تا اینکه او را به «سید مرتضی» که از آن عصر و مرسوم به «نقیب الاشراف» بود رساندند. مرتضی به منزل او رفت و در این خصوص او را نمود و گفت: «از آداب زیارت در مذهب اهل‌بیت علیه‌السلام این است که حرم شوی و عقبه و ضریح را ببوسی این روشی را که تو داری، برای کسانی است که در دور می‌باشند و دستشان به حرم مطهر نمی‌رسد! آن مرد چون این سخن را شنید گفت: ای « الاشرف» از مال دنیا هر چه بخواهی از من و مرا از رفتن معذور دار هنگامی که سید مرتضی سخن او را شنید ناراحت شد و گفت: من که برای دنیا این سخن را نگفتم، بلکه این روش را بدعت و زشت می‌دانم و از منکر واجب است وقتی آن مرد این سخن را شنید سردی از جگر پر دردش کشید. سپس از برخاست و غسل زیارت کرد و بهترین لباسش را پوشید و پابرهنه و باوقار از خانه خارج شد و با و خضوع تمام، نالان و گریان متوجه حرم حسینی گردید تا اینکه به در مطهر رسید نخست شکر کرد و عتبه صحن شریف را بوسید، سپس برخاست و لرزان، مانند گنجشکی که آن را در هوای سرد در آب انداخته باشند، بر خود می‌لرزید و با رنگ و روی زرد، همانند کسی که یک روحش خارج گشته باشد، حرکت می‌کرد تا اینکه وارد کفش کن شد سجده شکر بجا آورد و زمین را بوسید و برخاست و مانند کسی که در احتضار باشد داخل ایوان مقدس گردید و با سختی تمام خود را به در رواق رسانید چون به قبر مطهر افتاد، نفسی اندوهناک برآورد و مانند زن بچه مرده، ناله جانسوزی کشید سپس به دل‌گداز گفت: «اَهَذا مَصرَعِِ سیدُالشهداء؟ اَهَذا مَقتَلُ سیدُالشهداء؟ آیا اینجا جای امام حسین علیه‌السلام است؟ آیا اینجا جای کشته شدن حضرت سیدالشهداء است...؟ پس از شدت غم و اندوه فریاد کشید و نقش زمین شد و به جان آفرین تسلیم نمود و به شهیدان راه حق پیوست...» مَن مات مِن العشق فقد ماتَ شهید🥀 🍃بِاَبی اَنتَ وَ اُمّی یا اَباعَبدالله الحُسین... ◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️ ✍ منبع: 📗داستان‌های علوی، جلد۴، صفحه۲۱۰ 📓دارالسلام عراقی، صفحه۳۰۱ @mojaradan ‌‌〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
کنم؟ 🔶خداوند متعال، در متعدّدی از قرآن کریم، به این حقیقت اشاره فرموده و تنها رسولان‌الهی را رساندن آشکارِ پیام الهی دانسته است. ❌از نگاه قرآن، اصلاً بنا نیست مسیر آفرینش به گونه‌ای پیش برود که همه به هر نحوی که شده، بیاورند. پس ما هم نباید هدف خود را ایمان آوردنِ همه قرار دهیم. 🔷خداوند در قرآن کریم، خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: 🔆"وَ لَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِى الْأرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعاً أفَأنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتّىٰ‏ یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ " ✳️و اگر تو می ‏خواست، قطعاً هر که در زمین است، همۀ آنها یک‌ ایمان می ‏آوردند. پس آیا تو مردم را ناگزیر می کنى که بگروند؟ 🔆"لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ ألّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ٭ إِنْ نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آیَةً فَظَلَّتْ أعْنَاقُهُمْ لَها خَاضِعِینَ. " ✳️شاید تو از این که [مشرکان‏] ایمان نمی ‏آورند، خود را تباه سازى. اگر بخواهیم، معجزه‏اى از آسمان بر آنان فرود می ‏آوریم تا در برابر آن، خاضع گردد. ‼️یکی از مشکلات ما در زندگی، آن است که می‌خواهیم کاری را که به ما نیست، انجام دهیم. پزشک نیستیم؛ امّا می‌خواهیم کنیم. از معماری چیزی سر در نمی‌آوریم؛ امّا می‌خواهیم بنّایی کنیم. با وسایل الکترونیک غریبه‌ایم؛ امّا می‌خواهیم این وسایل را تعمیر کنیم و ... . ❌، کار ما نیست؛ امّا می‌خواهیم هدایت کنیم. حالا که نمی‌توانیم هدایت کنیم، می‌شویم. 🔟مدارا اگر زندگی با با میزان تقیّداتی که دارد، به دین شما لطمه‌ای نمی‌زند، با او مدارا کنید؛ حتّی اگر تغییر چندانی هم نکرد. 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، ص ۱۰۴ - ١٠١ @mojaradan
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 ✨نسل جدید ✨ 💎معلم ادبیاتي میگفت: این روزها جوری از این نسل جدید درمانده شده ام. سالها ی پیش وقتی به لیلی و مجنون می رسیدم و با حسی شاعرانه داستان این دو# دلداده را تعریف میکردم قطره اشکی از چشم دانش آموزی جاری میشد یا به سهراب که میرسیدم همیشه اندوه وصف نشدنی را در ی دانش آموزانم میدیدم . همیشه قبل از عید اگر برای مدرسه از بچه ها عیدی طلب میکردم خیلی ها داوطلب بودند و خودشان پیش قدم.... و امسال وقتی برای پیرمرد خدمتگزار خواستم تازه بعد از یک سخنرانی سوز و جگر دوز هیچ کس حتی دستی بلند نکرد... وقتی به مرگ سهراب رسیدم یکی از آخر کلاس فریاد زد چه چرا رستم خودش را به سهراب معرفی نکرد که این نیفتد و نه تنها بچه ها ناراحت نشدند که رستم بیچاره و سهراب به نادانی و هم نسبت داده شدند..... وقتی شعر لیلی و مجنون را با اشتیاق در کلاس خواندم و از مجنون از فراق لیلی گفتم یکی پرسید لیلی خیلی بود؟ گفتم از ی مجنون بله ولی دختری سیاه چهره بود و زیبایی نداشت. این بار نه یک نفر که کل کلاس روان شناسانه به این نتیجه رسیدند که قیس بنی عامر از دیوانه بوده عقل درست حسابی نداشته که عاشق یک زشت شده، تازه به خاطر او سر به بیابان هم گذاشته..... خلاصه و مات از کلاس درس بیرون آمدم و ماندم که باید به این جدید چه درسی داد که به نگیرند و بدون فکر قضاوت نکنند.... ماندم که این نسل کجا می خواهند و از خود گذشتگی را بیاموزند.... نسلی که از گذشتن در راه عشق برایشان نامفهوم، کمک به برایشان بی اهمیت، مرگ پسر به دست پدر از نوع است.... امروز به این نتیجه رسیدم که باید پدر مادر های جوان که بچه های کوچک دارند از همین الان جایی در سالمندان برای خودشان رزرو کنند. این نسل تنها کننده خانه سالمندان خواهند بود و بس. @mojaradan 🌸🍃🌼🌸🍃🌼
📚 📕این داستان : مردی که را از دست داده بود، سه ساله اش را بسیار دوست داشت. دخترک به سختی مبتلا شد. پدر به هر دری زد تا کودک سلامتی اش را دوباره بدست بیاورد، هرچه داشت برای درمان او خرج کرد ولی بیماری دخترک را گرفت و او مرد. پدر درِ خانه اش را بست و گوشه گیر شد. با هیچکس نمی کرد. سرکار نمی رفت. دوستان و آشنایانش خیلی سعی کردند تا او را به زندگی برگردانند ولی موفق نشدند. شبی رویای دید. دید که در بهشت است و صف منظمی از فرشتگان کوچک در جاده ای به سوی کاخی مجلل در حرکت هستند. همه های کوچک در حال شادی بودند. هر شمعی در دست داشت و شمع همه فرشتگان به جز یکی روشن بود. مرد رفت و دید فرشته ای که شمعش است، همان دختر خودش است. پدر فرشته غمگینش را در گرفت و او را نوازش داد. از او پرسید: دلبندم، چرا ؟ چرا شمع تو خاموش است؟ دخترک به پدرش گفت: ، هر وقت شمع من می شود، اشک های تو آن را خاموش می کند و هر وقت تو می شوی، من هم غمگین می شوم. هر وقت تو گوشه گیر می شوی، من نیز گیر می شوم و نمی توانم همانند بقیه شاد باشم. پدر در حالی که اشک در چشمانش زده بود، از خواب پرید و اشکهایش را پاک کرد. ✓ @mojaradan
💚 بیا که با تو بگویم غم ملالت دل💔 چرا که بی تو👤 ندارم گفت و شنید بهای تو💞 گر بود خریدارم که جنس خوب به هر چه دید خرید 🦋 صبحت بخیر آقا 🦋 🌸 اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸 @mojaradan
❣ بیا که با تو بگویم غم ملالت دل💔 چرا که بی تو ندارم گفت و شنید بهای تو💞 گر بود خریدارم که جنس خوب به هر چه دید خرید 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 امـــــامـ زمـــانـــے شــــو🌼 @mojaradan
🦋⃟📸 (حسین)ـــم❣ وقتےڪہ‌گدا،شاهِ‌ڪَرَم‌داشتہ‌باشد توفیرنداردڪہ‌چہ‌ڪم‌داشتہ‌باشد واللہ‌عطشناڪ‌ترین‌واژه‌سلام‌اسٺ وقتےڪہ‌دلےتنگ داشتہ‌باشد 📸|↫ @mojaradan