eitaa logo
مجردان انقلابی
13هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.8هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 ادمین کانال ↶ @mojaradan_adm (تبلیغات انجام میشود) متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 آدرس محفل 🤝 eitaa.com/rashidianamir_ir eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ 🍃 قهر کردن زیادی شما اصلا خوب نیست 💔 اینکه میکنید و منتظر میشینید تا همسرتون بیاد آشتی کنه اصلا کار ای نیست. 💔 اگر میبینید قهر میکنه، این جزیی از زنه. ❣اون قهر میکنه که برای شما لوس کنه ❣قهر میکنه که شما محبت کنید 📳 قهر کردن زیادی 💔 دور از شأن یک آقاست 💔 دور از شماست ❣ اگر رفتاری از همسرتون شما رو کرده راهش این نیست که قهر کنید ❣ درستش اینه که با خوش ناراحتی تون رو بهش بگید تا تأثیر گذار باشه ❣ با قهر کردن، حرف زدن، نیش و کنایه به هیچ نتیجه ی مثبتی نمیرسید ❣ فقط ممکنه که رفتار خانم از قبل هم بشه چون رفتار شما ترک هایی روی به جا گذاشته 🆔 @mojaradan
هدایت شده از مجردان انقلابی
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂 🍂🍃 بدون توجهی از کنار او گذشت. این بی‌توجهی بر عبد فرّار سخت گران آمد. از جای خود کرد تا این شیخ پیر را کند. 🏃‍♂ و راه را بر او سد کرد و با بی‌ادبانه گفت: هی! آشیخ! چرا به من سلام نکردی؟! همدانی ایستاد و گفت: مگر تو کیستی که من باید حتماً به تو سلام می‌کردم؟ گفت: من فرّارم. آخوند ملاحسینقلی همدانی به او گفت: عبد فرّار! ا من اللهِ ام من رسولهِ؟ تو از خدا فرار کرده‌ای یا از رسول خدا؟ و سپس راهش را گرفت و رفت فردا ، آخوند ملا حسینقلی همدانی درس را تمام کرده، رو به نمود و گفت: ‌امروز یکی از بندگان خدا کرده😔 هر کس مایل باشد به جنازه او برویم. عده‌ای از شاگردان آخوند به همراه ایشان برای حرکت کردند. ولی با کمال تعجب دیدند آخوند به خانه عبد فرار رفت. آری او از دنیا رفته بود. عجبا! این همان معروف است که آخوند از او به عنوان بنده خدا یاد کرد و در تشییع جنازه او حاضر شد؟! به هر حال تشییع جنازه تمام شد. یکی از شاگردان آخوند به نزد عبد فرارا رفته و از او سؤال کرد: چطور شد که او فوت کرد؟ همسرش گفت: نمی‌دانم چه می‌شد؟ او هر شب با حال غیرعادی و از خود بی‌خود منزل می‌آمد، ولی دیشب حدود یک ساعت بعد از اذان مغرب و عشا به منزل آمد و در فکر فرو رفته بود و تا نخوابید و در حیاط قدم می‌زند و در حالی که می کرد ،با خود تکرار می‌کرد: عبد فرار تو از خدا فرار کرده‌ای یا از رسول خدا؟! و دق کرد و مرد. اصل داستان از کتاب : شرح حال حکیم فرزانه حاج علی محمد نجف آبادی، صفحه ۲۷ @mojaradan