eitaa logo
موج نور
167 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.5هزار ویدیو
18 فایل
امواج نور را به شما هدیه می‌دهیم. @Mohammadsalari : آیدی آدمین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
009-baghare-fa-ansarian.mp3
4.94M
سوره مبارکه منبع: پایگاه قرآن ایران صدا - ترجمه استاد حسین انصاریان www.quran-365.ir @quran_365
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼امام علی علیه‌السلام: 🍃«ای پسر آدم، هرگاه دیدی که خداوند سبحان نعمت‌هایش را پی در پی به سوی تو می فرستد، در حالی که تو او را نافرمانی می‌کنی، (از عذاب خدا) بترس!».🍃 🍂يا ابْنَ آدَمَ، إِذَا رَأَيْتَ رَبَّكَ سُبْحَانَهُ يُتَابِعُ عَلَيْكَ نِعَمَهُ وَ أَنْتَ تَعْصِيهِ، فَاحْذَرْهُ.🍂 📗نهج البلاغه، حکمت ۲۵ ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ ما را به دوستان خود معرفی کنید. 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت پانزدهم : حوزه حاج آقا مجتهدی ✔️راوی : ايرج گرائی 🔸 سال‌های آخر، قبل از بود. به جز رفتن به بازار مشغول فعاليت ديگری بود. تقريباً کسی از آن خبر نداشت. خودش هم چيزی نمی‌گفت. اما كاملاً رفتار و اخلاقش عوض شده بود. ابراهيم خيلی معنوی‌تر شده بود. صبح‌ها يک پلاستيک مشكی دستش می‌گرفت و به سمت بازار می‌رفت. چند جلد داخل آن بود. 🔸يک روز با موتور از سر خيابان رد می‌شدم. ابراهيم را ديديم. پرسيدم: داش ابرام کجا می‌ری؟! گفت: می‌رم بازار. سوارش کردم، بين راه گفتم: چند وقته اين پلاستيک رو دستت می‌بینم چيه!؟ گفت: هيچی کتابه! بين راه، سر کوچه نائب السلطنه پياده شد. خداحافظی کرد و رفت. تعجب کردم، محل کار ابراهيم اينجا نبود. پس کجا رفت!؟ 🔸با كنجكاوی به دنبالش آمدم. تا اينکه رفت داخل يك مسجد، من هم دنبالش رفتم. بعد در کنار تعدادی جوان نشست و کتابش را باز کرد. فهميدم دروس حوزوی می‌خوانه، از آمدم بيرون. 🔸از پيرمردی که رد می‌شد سؤال کردم: ببخشيد، اسم اين مسجد چيه؟ جواب داد: حوزه حاج آقا مجتهدی با تعجب به اطراف نگاه کردم. فکر نمی‌کردم ابراهيم شده باشه. آنجا روی ديوار حديثی از نوشته شده بود: «آسمان‌ها و زمين و فرشتگان، شب و روز برای سه دسته طلب آمرزش می‌کنند: علما، کسانيکه به دنبال هستند و انسان‌های با سخاوت.» 🔸شب وقتی از زورخانه بيرون می‌رفتم گفتم: داش ابرام حوزه می‌ری و به ما چيزی نمی‌گی؟‌يک دفعه باتعجب برگشت و نگاهم کرد. فهميد دنبالش بودم. خيلی آهسته گفت: آدم حيفِ عمرش رو فقط صرف خوردن و خوابيدن بکنه. من طلبه رسمی نيستم. همين طوری برای استفاده می‌رم، عصرها هم می‌رم بازار ولی فعلاً به کسی حرفی نزن. 🔸تا زمان انقلاب روال کاری ابراهيم به اين صورت بود. پس از پيروزی انقلاب آن قدر مشغولیت‌های ابراهيم زياد شد که ديگر به کارهای قبلی نمی‌رسید. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ ما را به دوستان خود معرفی کنید. 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥‌راز کرامات شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی 🔸 آیت الله فاطمی نیا ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ ما را به دوستان خود معرفی کنید. 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا