eitaa logo
حضرت آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی رحمت الله علیه
764 دنبال‌کننده
205 عکس
842 ویدیو
5 فایل
🌼آقا مجتبی تهرانی رحمه‌الله علیه:من هر چه دارم از استادم امام خمینی ره دارم. 🔻مجموعه مباحث آقا مجتبی تهرانی (ره) در اخلاق و معارف اسلامی . 📔 گزیده بیانات 🔹️عکس نوشته کلیپ تصویری 📽 کلیپ صوتی 🔊 🏷 https://mojtabatehrani.com
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 📍 معامله خدا با بنده منقطع از خلق❗️ 📌 مطلب اساسی در باب دعا، این است که خداوند از روی رحمت و لطفی كه به بنده اش دارد، به بندگان خود کمک می کند. آن بندگانی كه گوشۀ چشمی به او دارند؛ ولی در دعا نقص دارند. اصل خدا را قبول دارد؛ گوشۀ چشمی به او دارد؛ امّا در باب دعا و طلب كردن، نقص دارد؛ نقصش چیست؟ نقصش این است كه گاهی در ذهنش می آید كه غیر خدا هم كارساز است. خداوند به واسطۀ رحمت و لطفی که دارد، به این بنده ها كمك می كند. یا الله! چطوری كمك می کند؟!برای آنها برنامه ریزی کرده و می کشاندشان به جایی كه از غیر خودش قطع امید بكنند و دلشان به سمت او برود. بعد که قطع امید از غیر کردی، خدا می فرماید: حالا درست شد؛ بیا و خواسته ات را بگیر و برو. تا این برای کسی حاصل نشود، دعایش به اجابت نمی رسد. باید این حالت، یعنی انقطاع از غیر بیاید. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 📝 جلسه هفتم @agamojtabatehrani
﷽ 📍 وضو بگیر سپس مودبانه دعا کن ❗️ 📌کسی كه می خواهد دعا بكند، وضو بگیرد. خود عملِ وضو یك عملِ عبادی است. به تعبیر من، وقتی انسان می خواهد آن را انجام بدهد، یك نوع پرستش و كرنش است. ▪️ در واقع این عمل، یادآور همان رب است؛ پس ما در روایات این مطلب را داریم که انسان قبل از دعا، وضو بگیرد. امام حسن(ع) می فرماید: «كَانَ الْحَسَنُ(ع) يَقُولُ يَا ابْنَ آدَمَ مَنْ مِثْلُكَ وَ قَدْ خَلَّى رَبُّكَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَكَ» ای فرزند آدم! چه كسی مثل توست كه خدا هیچ حاجبی بین خودش و او قرار نداده است. ▪️ خوب در این نكته دقت كنید! عبارتی را كه امام حسن(ع) به كار می برد، رب است: «مَنْ مِثْلُكَ وَ قَدْ خَلَّی رَبُّكَ»؛ «اِلهُكَ» نیست؛ انگشت می گذارد روی یک صفت. « مَتَى شِئْتَ أَنْ تَدْخُلَ إِلَيْهِ تَوَضَّأْتَ وَ قُمْتَ بَيْنَ يَدَيْهِ»؛ هر وقت كه خواستی وارد كار بشوی، وضو بگیر و پیش روی خدا بایست، «وَ لَمْ يَجْعَلْ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ حِجَاباً وَ لَا بَوَّاباً»؛ خدا دربان هم نگذاشته است؛ نه حجاب و نه دربان؛ خدا هیچ کدام را ندارد، « تَشْكُو إِلَيْهِ هُمُومَكَ وَ فَاقَتَكَ»؛ گرفتاری ها و نیازت را به او بگو، «وَ تَطْلُبُ مِنْهُ حَوائِجَكَ»؛ و حاجت ها را از او بخواه، «وَ تَسْتَعِینُهُ»؛ و از او كمك بخواه. «عَلَی اُمُورِكَ».1️⃣ اما بالا را نگاه كن. «مَنْ مِثْلُكَ وَ قَدْ خَلَّی رَبُّكَ بَینَهُ»؛ به آن کسی که تو را پرورش می دهد. این ها برای چیست؟ برای این است که به تو یادآوری كند كه من رب تو هستم. 1️⃣ارشاد القلوب، ج1، ص77 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 📝 جلسه هفتم @agamojtabatehrani
﷽ 📍 باور به کریم و رحیم بودن خدا❗️ 📌 نامه ای كه امیرالمؤمنین(ع) به عنوان وصیّت به فرزندش امام حسن(ع) نوشته است. حضرت در باب دعا مسائلی را مطرح می كنند و می فرمایند: «اِعْلَمْ اَنَّ الَّذی بِیدِهِ مَلَكُوتُ الدُّنیا وَ الْآخِرَة قَدْ اذن لِدُعائِك»؛ اوّل، بدان خدای متعال، برای دعا کردن به تو اذن داده است، «وَ تَكَفَّلَ لِاِجابَتِك وَ اَمَرَكَ اَنْ تَسْئَلَهُ»؛ و بعد امر كرده كه از من بخواه، «فَیعْطِیك»؛ پس جوابت را خواهد داد. بلافاصله حضرت می فرماید: «وَ هُوَ رَحیمٌ كریمٌ».1️⃣ امام علی(ع) دو صفت را می آورد و می فرماید: بدان که او نسبت به بندگانش مهربان است؛ یعنی رحمت خدا هم باید مثل مسألۀ قدرت و عدم بخل، از واردات قلبیّه شود. خدا با ما مهربان است و مهربان تر از او اصلاً معنا ندارد. این بحث مفصلّی است كه هر خالقی نسبت به مخلوقش این چنین است. توجّه می کنید؟ هر خالقی نسبت به مخلوقش این چنین است. انسان باید این معنا را باور کند. نعوذ بالله! گاهی ممكن است شیطان یک سنخ مسائلی در درون انسان بیاورد كه او را از آن فطرت اوّلیه ای كه مفطور به آن است، منحرف كند. نعوذ بالله! گاهی راجع به خداوند هم حرف هایی به زبان جاری می كنند و نمی فهمند. این حرف ها بسیار زشت است. نعوذ بالله! می گویند که خدا با من لج كرده است! گاهی من خودم تعبیرات زشتی را شنیده ام؛ افرادی كه آمدند پیش من و گفتند. من به جای او به خاطر حرف مزخرف و شیطانی، استغفار كردم. وقتی کار دست شهوت و غضب بیفتد، یک مرتبه آدم به این وادی می رود. 1️⃣ بحار الأنوار، ج 74، ص 204 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 📝 جلسه هفتم @agamojtabatehrani
🎊 میلام امام مهدی(عج) منجی بشریت مباااارک 🎊 @HadisNegari 🎟
﷽ 📍 امام زمانت را شناختی ،خدا را شناختی❗️ 📌«فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ»؛ شخصی به حسین‌علیه‌السلام عرض می‌کند: « يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ»؛ پسر پیغمبر پدر و مادرم فدایت! پس معرفت الهی چیست؟ «قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ»1️⃣؛ حضرت می‌فرماید: معرفت خدا، معرفت امام زمان است. 🔻یعنی چه؟ سؤال این است که معرفت خدا چیست؟ معرفت امام زمانت است. وقتی که امام هر زمان را شناختی، همین معرفت الله است. مسئله همین است که عرض کردم از نظر عالم امکان یعنی این هستی امکانی آن حلقه‌ای که حادث را با قدیم ربط می‌دهد، وجود مقدس امام زمان (صلوات‌الله‌علیه) است. می‌ترسم تعبیر نارسا باشد که برزخ بین واجب و ممکن است. 🔻برزخ بین قدیم و حادث است. چنین چیزی است. یعنی نه می‌توانی بگویی خداست نه می‌توانی بگویی به این معنا مخلوق است. روایت از خودشان است «نَزَّلونَا عَنِ الرُّبُوبِیَّةِ»؛ ما را خدا ندانید. «فَقولوا فِینَا مَا شِئْتُمْ».2️⃣ این روایت چه می‌گوید؟ مطلب چیست؟ همین است که امام رابط بین ممکن و واجب است. ممکن نیست و واجب هم نیست. برزخ بین ممکن و واجب است. به آن معنایی که در فلسفه است، قدیم نیست و حادث هم نیست. 🔻سؤال از حسین این است: «فما معرفة الله» پس معرفت خدا چیست؟ حضرت جواب می‌فرماید معرفت امام زمانت است. برو امام زمانت را بشناس. او را که شناختی، خدا را شناختی. تعارف ندارد و روایت است. 🔻دو تا نکته در این روایت است. حسین مسئله مباحث معرفتی را مطرح می‌فرمایند در کنارش هم مباحث اخلاقی را مطرح می‌کند. اگر او را شناختی موجودی که تو را ایصال به مطلوب می‌کند، شناختی. دست تو را می‌گیرد و تو را به خدا می‌رساند. 🔻احتیاج نداری خدا را بشناسی چون او به تو می‌شناساند. لازم نیست تقاضا بکنی. کار او همین است. در کنارش می‌فرماید: اطاعت او واجب است. بحث ارائۀ طریقی است. هر چه می‌گوید باید عمل کنی. یعنی اوست که ایصال به مطلوبت می‌کند و اوست که ارائه طریق می‌کند. اینکه باید چه بکنی مربوط به اوست. 1️⃣ بحارالأنوار، ج 23، ص83 2️⃣ الانوارالساطعه، ج4، ص370 〰️〰️〰️〰️〰️ @agamojtabatehrani
﷽ 📍 افضل عبادت انتظار فرج است❗️ 📌کسانی بودند؛ فرض کنید یک پینه دوز بود که بزرگان علما همه نسبت به او احترام می‌گذاشتند. پینه دوزی بوده که کفش را اصلاح می‌کرد. ماجرای او معروف است. او عامی بود و این مسایل را داشت. ماجرا چه بود؟ از یکی از بزرگان علما نقل می‌کنم که با او مرتبط بوده است. من طفل بودم و شبهی از چهرۀ او در ذهنم هست. 🔻 می‌خواهم این نکته را من عرض بکنم که قابلیت یعنی چه. حضرت به او فرمودند می‌دانی چرا سراغ تو می‌آیم؟ گفت: نه نمی‌دانم. فرمودند: جهت این است چون تو در تو هیچ حب دنیایی نیست. هیچ هوایی نداری. به همین دلیل من پیش تو می‌آیم و با تو مأنوسم. مگر کسی که پیکره‌اش را حبّ دنیا چه مال و چه جاه هر چه باشد و حب به نفس گرفته باشد، می‌تواند خدمت امام زمان برسد و ایصال به مطلوب بشود؟ نمی‌شود. او باید انسان را برساند و الّا بی‌فایده است. آنگاه ولی الله اعظم دست می‌گیرد که ما از حب به دنیا -هر شاخه‌اش که حساب بکنید- تخلیه شده باشیم. برای این سراغ تو می‌آیم که هیچ چیز در دلت نیست. لذا خیلی مسائل برای ما از اینجا روشن می‌شود. ما روایت بسیار داریم. صحبت یکی دو تا نیست. من اینقدر روایت دیدم که افضل عبادت انتظار فرج است. چه کسی می‌تواند منتظر باشد؟ کسی که حب دنیا دارد؟ نه به خدا! 🔻مکرر در مکرر خودم فکر کردم که امام زمان (صلوات‌الله‌علیه) تشریف بیاورد، حاضرم دست از همه چیزم بردارم با نه؟ هیچ تعارف ندارد. هر چه گفت، می‌گویم چشم یا نه؟ 🔻اگر این مطلب را جداً در خودمان احساس کنیم، بی برو برگرد دست‌مان را خواهد گرفت. چه ببینیم چه نبینم دستم را می‌گیرد. چشم ظاهری ببیند یا نبیند او دست می‌گیرد. اینجاست که انسان مورد عنایتش است. آنجاست که عبادات‌های ما روح پیدا می‌کند. اطاعت‌های ما اطاعت می‌شود. آنگاه است که عبادتها مغز پیدا می‌کند و از این پوست بودن در می‌آید. 〰️〰️〰️〰️〰️ @agamojtabatehrani
﷽ 📍 مگر همه چیز به دست من نیست ❗️ 📌 امام صادق(ع) می فرماید: «قَرَأ فِی بَعْضِ الْكُتُب اِنَّ الله تَبَارَكَ وَ تَعَالَی یقُول». 🔻 من صدر این روایت را به مناسبتی خواندم؛ البتّه معنا هم نكردم و برای همین موقع گذاشته بودم؛ «وَ عِزَّتِی وَ جَلالی وَ مَجْدِی وَ ارْتِفاعِی عَلَی عَرْشِی»؛ یك قسم، دو قسم، سه قسم، چهار قسم؛ خدا یكی پس از دیگری قسم می خورد. «لَاُقَطِّعَنَّ أَمَلَ كُلِّ مُؤَمِّلِ مِنْ النّاس»، امید بسته ای به غیر خدا؟ من اینجا چه كار می كنم؟ كاری می كنم كه امیدت قطع شود. قطع امیدت می كنم. خوب که نگاه کنید، این لطف است؛ محبّت است. نه اینکه نعوذ بالله خیال كنی خدا بیاید و با بنده جنگ كند؛ نه، این لطفش است. 🔻هر دری را بزنی، رویت می بندم. فهمیدی؟! سرت را به سنگ می زنم. این كارها را می كنم؛ چون ته دلت، یک گوشۀ چشمی به من داری. می خواهم چه کارت کنم؟ كاری كنم كه از این ها دل بكنی و تمام دلت را به من بدهی. حالا ببین چطور برایت كارسازی می كنم: «لَاُقَطِّعَنَّ أَمَلَ كُلِّ مُؤَمِّلِ مِنْ النّاس»؛ آن قدر سرت را به سنگ می زنم؛ درها را به رویت می بندم كه دیگر از همه مأیوس شوی. این ها لطف است. 🔻«لَأكْسُوَنَّهُ ثَوْبَ مَذِلَّة عِنْدَ النّاس...»؛ مطلب، خیلی مفصّل است. «وَ لَاُبَعِّدَنَّهُ مِنْ فَضْلِی ایّاملُ غَیرِی فِی الشَّدائِدِ وَ الشَّدائِد بِیدِی»؛ تو رفته ای سراغ غیر من؟! به او امید بسته ای كه گره هایت را باز کند، با این که این ها در دست من است؟! «وَ یرْجُوا غَیرِی»؛ و رفته ای سراغ غیر من؟! امید به دیگران بسته ای؟! «وَ یقْرَعُ بِالْفِكْرِ بابَ غَیرِی»، در ذهنت آوردی كه بروی در خانۀ فلانی، حسن، حسین و تقی را بزنی تا كارت را راه بیندازند! «وَ بِیدِی مُفاتیحُ الْاَبْواب»، کار، دست من است؛ تمام كلیدهای كار دست من است. «وَ هِی مُغْلَغَةٌ»، امّا بدان که وقتی خوب سرت را به سنگ زدم، درها را به رویت بستم و مأیوست كردم، آن وقت می آیی سراغ من. «وَ بابِی مَفْتُوحٌ لِمَنْ دَعانِی». چقدر این روایت زیباست؛ آنجایی كه همۀ درها بسته است، فقط امیدت من می شوم و بس. «فَمَنْ ذَالَّذی اَمَّلَنِی لِنائِبَةٍ فَقَطَعْتُ دُونَها»؛ یك نفر را نمی یابی که رفع گرفتاری را فقط از من بخواهد؛ و آن وقت من در را به رویش ببندم. «مَنْ ذَالَّذی رَجانِی لِعَزیمَةٍ فَفَتَحْتُ رجاهُ مِنِّی»، كیست كه به من امید بسته باشد و من امیدش را قطع كنم؟! «جَعَلْتُ آمالَ عِبادِی عِنْدِی مَحْفُوظَة فَلَمْ يَرْضَوْا ».1️⃣ 1️⃣آرزوهای بندگانم را نزد خودم محفظ قرار دادم پس راضی نمی‌شوند. الكافی، ج 2، ص 66 - وسائل الشیعه، ج 15، ص 214؛ بحارالأنوار، ج 68، ص 131 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 📝 جلسه هفتم @agamojtabatehrani