eitaa logo
حاج آقا مجتبی تهرانی رحمة الله علیه
1.6هزار دنبال‌کننده
155 عکس
1.4هزار ویدیو
3 فایل
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) @masabiholhoda_77652134
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 📍 با پیدا شدن بدعت، یعنی انحراف در جامعه؛ سنّت و روشی از پیغمبر(ص) از بین رفت. ❗️ 📌امام‌علی(ع) در خطبه‌ای در نهج‌البلاغه ،این روش را تحت عنوان بدعت مطرح می‌کند که بخشی از خطبه را می‌خوانم: «وَ مَا أُحْدِثَتْ بِدْعَةٌ إِلَّا تُرِكَ بِهَا سُنَّةٌ»؛ بدعتی آشکار نگشت؛ یعنی انحراف در جامعه، مگر اینکه به سبب آن سنّت و روشی از روش‌های پیغمبر(ص) از بین ‌رفت. «فَاتَّقُوا الْبِدَعَ»؛ پس از بدعت‌ها پرهیز کنید، «وَ الْزَمُوا الْمَهْيَعَ»؛ و به راه روشن از نظر سنّت پیغمبر(ص) و دین، عمل کنید. «إِنَّ عَوَازِمَ الْأُمُورِ أَفْضَلُهَا»؛ زیرا امور قدیمی بهترین کارهاست - یک عدّه می‌گویند: مرتجع نباش. امام‌علی(ع) در اینجا می‌گوید: مرتجع باش- «وَ إِنَّ مُحْدِثَاتِهَا شِرَارُهَا»1️⃣؛ و بدعت‌ها و نوآوری‌ها بدترین و شرترین آنهاست. روایتی مفصّلی از امام‌صادق(ع) نقل شده است که حضرت می‌فرماید: سه مجلس و اجتماع هست که مورد غضب خداست و خدا بر اهل این اجتماع نقمت جاری می‌کند؛ پس شما با افراد آن‌ها مجالست نداشته باشید. آن بخشی که مورد نظر من است این مجلس است: «ذِكْرُ أَعْدَائِنَا فِيهِ جَدِيدٌ»؛ در آن مجلس، دشمنان، اسلام را مطرح می‌کنند و می‌گویند: این‌ها نو و جدید هستند و کهنه و کهنه‌پرست نیستند، «وَ ذِكْرُنَا فِيهِ رَثٌّ»2️⃣؛ و در این اجتماع می‌نشینی ما را و حرف‌های ما را کهنه می‌دانند. در این مجلس، حرف‌های ما را کهنه می‌دانند و حرف‌های دشمنان اسلام را جدید می‌دانند. چگونه لعاب می‌زنند؟ می‌گویند پیشرفت آنها را ببینید و امثال آن. 1️⃣نهج البلاغه، خطبۀ 145 2️⃣وسائل الشيعه، ج 16، ص 263 جلسۀ چهاردهم امر به معروف و نهی از منکر 22/03/1381 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه چهاردهم @mojtabatehrani_ir
12.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 با پیدا شدن بدعت، یعنی انحراف در جامعه؛ سنّت و روشی از پیغمبر(ص) از بین رفت. ❗️ 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه چهاردهم 🎞 @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 خوشا به حال کسانی که از ماه رجب بهره بردند❗️ 📌كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِذَا جَاءَ شَهْرُ رَجَبٍ جَمَعَ الْمُسْلِمِينَ پيغمبر وقتي ماه رجب وارد می‌شد مسلمين را جمع كرد ، «وَ قَامَ فِيهِمْ خَطِيباً»؛ می ايستاد براي آنها خطبه می‌خواند يكی از جملات خطبه‌اش اين است «أَيُّهَا الْمُسْلِمُونَ قَدْ أَظَلَّكُمْ شَهْرٌ عَظِيمٌ مُبَارَكٌ»1️⃣؛ مسلمان‌ها سايه افكند اين ماه بزرگ مبارك بر شما؛ «وَ هُوَ شَهْرُ الْأَصَبِّ يَصُبُّ فِيهِ الرَّحْمَةَ عَلَى مَنْ عَبَدَهُ»؛ در اين ماه می ريزد رحمت بر آن بنده‌ای كه عبادت كند خدا را. روايات زيادی داريم كه در آن روايت از پيغمبراكرم(ص) است به اينكه در اين ماه زياد استغفار كنيد. خوشا به حال آن كسانی كه موفق شدند اين استغفارهای كه وارد بود، دعاهايی كه وارد بود خواندند، محروم نشدند از اين رحمتهايی كه در اين ماه بر اين امّت ريخت. ما در بين ماه‌ها می‌بينيم؛ آقا خيلی عظمت داره، بعثت پيغمبر اكرم در اين ماه است. ماه، ماه ولايت است علی‌عليه السلام تولّدش در اين ماه است. ماه ماه بزرگی بود ما نمی بينيم در بين ماه‌ها آنطوری كه نسبت به اين ماه وارد شده است. عظمتش داشته باشيم. لذا من قصدم اين بود به دوستان تذكّر بدهم اين ساعاتی كه از اين ماه باقی مانده ازش بهره بگيريد. زياد همين جمله ای را كه از پيغمبر اكرم(ص) است بگوييد استغفر الله و اسئله التوبه كه ان شاءالله آماده بشيم برای ضيافت الله كه ماه مبارك رمضان است. 1️⃣ بحار الأنوار،ج 94، ص 47 〰〰〰〰〰 @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 ورود به ماه شعبان❗️ 📌 تذکّری را دربارۀ ماه شعبان عرض کنم که پیغمبراکرم(ص) فرمودند: «شَعْبَانَ شَهْرِی رَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَنِی عَلَی شَهرِی»1️⃣؛ بسیار زیبا است؛ شعبان ماه من است، خدا رحمت کند بنده ای را که در این ماه من را کمک کند! بنده خیلی فکر کردم که ما چطور می توانیم به پیغمبراکرم(ص) کمک کنیم. این مسئله را عرض می کنم. پیغمبراکرم(ص) هم در دنیا و هم در آخرت «رحمة للعالمین» است. می خواهد ما را بسازد و از ما دستگیری کند. می گوید بیا تا من دُرستت کنم! بیا تا من در مسیر سازندگی کمکت کنم! آن دنیا هم شفاعت می کند. امّا دربارۀ شفاعت نفرموده اند من را دربارۀ شفاعت کمک کنید. آن دنیا خود او است که شفاعت می کند. ولی می فرماید در این دنیا کمکم کن! یعنی چه؟ 1️⃣بحارالأنوار، ج 94، ص 79 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه چهاردهم @mojtabatehrani_ir
﷽ رُوِيَ عَن رَسُولَ اللهِ صَلَّی اللهَ عَلَیهِ وَ الِهِ وَ سَلَّمَ قالَ «أَلَا إِنَّ شَعْبَانَ شَهْرِي فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْه‌ أَعَانَنِيه‌ عَلَىه‌ شَهْرِي » ترجمه: شعبان ماه من است. خداوند رحمت کند، کسی را که در ماه من به من کمک کند. شرح: روایت از پیغمبراکرم(ص)، منقول است که حضرت فرمودند: ماه شعبان، ماه من است، رحمت خداوند بر آن کسی که من را کمک کند و اعانت کند نسبت به شهر من. این یعنی چی؟من یک به اصطلاح، مطلبی را تذکّر بدهم، بعد. بعضی از اهل معرفت می‌گویند در باب سلوک الی الله تعالی، آن‌هایی را که سیر می‌کنند، که سیر معنوی می‌کنند؛ منازل عمری، پیش می‌کشند، می‌گویند: ماه شعبان یکی از منازل عمر سالک الی الله است. آن‌وقت‌ها، یک مقدار توضیح بدهم. فرض کنید، از این‌جا مشهد می‌خواستید بروید، درست است یا نه؟ منزل به منزل پیش می‌رفتید شماها، درست است؟ فاصله‌اش هم معمولاً چهار فرسخ بود. ظاهراً قدیم که این‌جوری بود. پیاده می‌رفتند یا فرض کنید که با مرکب‌های معمولی می‌رفتند. منزل به منزل طی مسافت می‌کردند تا به مقصد چیه؟ برسند. می‌گویند یکی از منازل عمر سالک الی الله تعالی، ماه شعبان است. اشاره به این که در این ماه، توجّه می کنید؟ در این بخش از عمر، یک حرکت به سوی معنویّت هست که انسان را به خدا نزدیک می‌کند. من دیگر بهتر از این نمی‌توانستم بگویم. دیگر مقدّمه را گفتم تا فرمایش پیغمبراکرم(ص) را بگویم. «شَعْبَانَ شَهْرِي»؛ این منزل عمر شما مربوط به من است؛ جهت؟چون پیغمبراکرم(ص) رحمة اللعالمین است. و در این بخش از عمر، درست است؟ من شما را کمک می‌کنم، شما هم من را کمک کنید. فهمیدید؟ خیلی دقّت کنید من می‌خواستم بگویم که ماه من است؛ به این لحاظ ماه پیغمبراکرم(ص) است. توجّه کنید که پیغمبراکرم(ص) یک نوع دستگیری خاص دارد در این ماه نسبت به امّتش. می‌گوید خب، حالا من را کمک کنید. یعنی چی؟ و او این است که شما فرض کنید می‌خواهید راه بروید. درست است؟ طی مسافت بکنید، یک جایی بروید، این کسی که کمکت می‌کند تا شما بروید؛ آخر شما باید قدم بردارید، آن هم زیر بغل هایت را می‌گیرد تا طی مسافت بکنی. اگر بنا بشود تو سرجایت چیه؟ بایستی، قدم از قدم برنداری؛ آخر او چکار کند آخه؟ چه کار کند او؟! «شَعْبَانَ شَهْرِي»؛ امّا « فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْه‌ أَعَانَنِيه‌ عَلَى »؛ چی؟ «شَهْرِي»، ماه من است. ماهی است که من کمک می‌کنم .........
شما را؛ امّا چی؟! خب من کمک کارم، تو قدم بردار، من زیر بغلت را می‌گیرم. خب قدم برداشتن عبد و سالک الی الله تعالی، در این ماه چیه؟ شد؟! من نمی‌توانم وارد بشوم، فقط روی یکی‌اش تکیه می‌کنم که از مجموع روایات بدست می آید؛ و او مسئله استغفار است. شما نگاه کنید در اعمال این ماه، که می‌آیند، روی او خیلی تکیه می‌کنند؛ این یکی از گام برداشتن‌هایش است. استغفار کردن در این ماه، حتّی در روایت دارد: یک استغفار در ماه شعبان، معادل هفتاد هزار استغفار در وقت‌های دیگر است. هفتاد هزار، ضریب را ببین، توجّه کنید. هزار برابراست. توجّه کنید. یکی از آن گام‌ها، توجّه کنید! عبارت از چیه؟ استغفار است. می‌خواستم این را عرض کنم و او این است که لذا ببیند. چند جور وارد شده و به خصوص این را دقّت کنید که هر روز، دارد هفتاد تا استغفار بکن. دیدید؟ حالا نگاه کن به آداب ماه، توی مفاتیح دارد این را دیگر، توی مفاتیح هست. شد؟! هفتاد تا، حداقلّش این است. شد؟ این هفتاد تا را می‌گوید، روزی هفتاد هزار، این ضریبش می‌رود بالا. توجّه کنید همین جمله‌ای که از پیغمبراکرم(ص) است: «اَستَغفُرِاللهَ وَ اَسئَلُهُ التَّوبَةَ» توجّه می‌کنید که متنش این است. البته متن دیگر هم هست؛ اما این را روزی هفتاد تا شما بگو. توجّه کنید چه عرض کردم. لذا من، یک وقتی این روایت را نقل کردم از پیغمبراکرم(ص)، دارد که حضرت فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَبارَکَ وَ تَعالی يَغْفِرُ لِلْمُذْنِبِينَ»؛ خداوند این طور است که عفو می‌کند کسانی که گناه کارند. اوّل این را فرمود، بعد گفت: «إِلَّا مَنْ أَنْه‌ لَا يُرِيدُ أَنْ يُغْفَرَ لَهُ»؛ مگر این که خودش نخواهد. خدا عفو می‌کند. خدا می‌آمرزد، مگر تو نخواهی که خدا تو را بیامرزد. اِ ! مگر می‌شود؟ خوب دقّت کنید. «إِلَّا مَنْه‌ أَنْ لَا يُرِيدُ أَنْ يُغْفَرَ لَهُ»؛ مگر این که خودش بخواهد. که خدا، نیامرزدش. «قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ»؛ عرض کردند: به پیغمبراکرم(ص)،«مَنِ الَّذِي يُرِيدُ أَنْ لَا يُغْفَرَ لَهُ»؛ کیه که نخواهد که خدا، او را بیامرزد؟ جواب، بلافاصله فرمود: :«قَالَ مَنْ لَا يَسْتَغْفِرُ» آنی که استغفار نمی‌کند، آن کسی است که نمی‌خواهد خدا او را چیه؟ بیامرزد. لذا به حسب ظاهر امروز، روز اوّل چی؟ ماه شعبان است. می‌خواستم این را عرض بکنم به این که: استغفار؛ حالا آن بقیه چیزها، روزه و این‌ها، خیلی چیزها هست، حالا من نمی‌خواستم وارد بشوم. به خصوص روی این را می‌خواستم بگویم که مقیّد باشید که این را چیه؟ ترک نکنید. إقبال الأعمال، جه‌2، ص 683 در اقبال رَحِمَ آمده است قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) حُثَّ مَنْ فِي نَاحِيَتِكَ عَلَى صَوْمِ شَعْبَانَ- فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ تَرَى فِيهِ شَيْئاً فَقَالَ نَعَمْ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) كَانَ إِذَا رَأَى هِلَالَ شَعْبَانَ- أَمَرَ مُنَادِياً يُنَادِي فِي الْمَدِينَة يَا أَهْلَ يَثْرِبَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ أَلَا إِنَّ شَعْبَانَ شَهْرِي فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْه‌ أَعَانَنِيه‌ عَلَىه‌ شَهْرِي...ه‌ وسائل الشیعه، جلد10، صفحه 508 - بحار الأنوار، جلد 94، صفحه79 قَالَه‌ يَا رَسُولُه‌ اللَّهِ ه‌إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَغْفِرُ لِلْمُذْنِبِينَ إِلَّا مَنْه‌ لَا يُرِيدُ أَنْ يُغْفَرَ لَهُ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنِ الَّذِي يُرِيدُ أَنْ لَا يُغْفَرَ لَهُ قَالَ مَنْ لَا يَسْتَغْفِرُ. مستدرك الوسائل، جه‌12، ص، 122 〰〰〰〰〰 شرح حدیث @mojtabatehrani_ir
18.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ رُوِيَ عَن رَسُولَ اللهِ صَلَّی اللهَ عَلَیهِ وَ الِهِ وَ سَلَّمَ قالَ «أَلَا إِنَّ شَعْبَانَ شَهْرِي فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْه‌ أَعَانَنِيه‌ عَلَىه‌ شَهْرِي » ترجمه: شعبان ماه من است. خداوند رحمت کند، کسی را که در ماه من به من کمک کند. 〰〰〰〰〰 شرح حدیث 🎞 @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 سِرِّ مَکیدن زبان پیامبر‌اکرم(ص)❗️ 📌در باب تولّد امام حسین(ع) این روایت را دیدم که بسیاری نقل کرده‌اند. حدود هفت نفر از بزرگان تاریخ نویس ما می‎گویند: تولّد امام حسین(ع) پنجشنبه بوده است. ان شاءالله که خداوند عنایتی داشته باشد و توفیقی نصیب ما بکند و بتوانیم در همین مسیر هدایتی قرار بگیریم و اگر بتوانیم دیگران را هم همراهی کنیم. در بعضی از روایات دارد: وقتی امام حسین(ع)‎ به دنیا آمد قبل از آنکه شیر بخورد، چهل روز پیغمبراکرم(ص) زبان مبارکش را در دهان امام حسین(ع) می‎گذاشت و او می‎مکید. این مطالب نکات دقیقی دارد. یعنی چه؟ یعنی آنچه امام حسین(ع) می‎گوید و ارائۀ طریق می‎کند، از زبان وحی است. ظاهر مطلب این است، و الّا خیلی مطلب دارد. آنچه ارائۀ طریق می‎کند، از زبان وحی است. و در اینکه ایصال به مطلوب می‌کند شبهه‌ای درش نیست در ابعاد گوناگون دارد. 〰〰〰〰〰 📚 📕 در امتحان الهی 📝 جلسه نهم @mojtabatehrani_ir
🌺میلاد امام حسین علیه السلام 🌺 میلاد امام سجاد علیه السلام 🌺 میلاد حضرت عباس علیه السلام مبارک باد🌺 🏞 @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 جایگاه رفیع حضرت عباس(ع) ❗️ 📌مفضّل از امام‌صادق(ع) نقل می‌کند: «قَالَ الصَّادِقُ(ع)»؛ می گوید که امام‌صادق(ع) فرمود: «كَانَ عَمُّنَا العَبّاسُ نافِذَ البَصيرَةِ صَلبَ الإِيمانِ جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِ اللّه ِ الحُسَينِ(ع) و أبلى بَلاءً حَسَناً ومَضى شَهيداً»؛1️⃣ حضرت فرمودند: عموی ما عبّاس، نافذ البصیره بود که مافوق بصیرت است. گاهی بعضی با بصیرت ترجمه می‌کنند. این تعبیر ما فوق با بصیرت است. عمق قضایا را می‌دید. به این مورد، نفوذ بصیرت می‌گویند؛ یعنی دیدۀ ملکوتی‌‌اش باز بود. درجات رفیعۀ بهشت را می‌دید و می‌دانست که چه باید بکند تا به آن درجه برسد. روایت دیگری را شیخ صدوق به سند خودش از امام‌زین العابدین(ع) نقل می‌کند: «رَحِمَ اللَّهُ الْعَبَّاسَ يَعْنِي ابْنَ عَلِيٍّ»؛ رحمت خدا بر عبّاس باد! «فَلَقَدْ آثَرَ وَ أَبْلَى وَ فَدَى أَخَاهُ بِنَفْسِهِ حَتَّى قُطِعَتْ يَدَاهُ»؛ او در وادی ایثار وارد شد. بعد جانش را نسبت‌به برادرش فدا کرد تا دو دستش قطع شد. «فَأَبْدَلَهُ اللَّهُ بِهِمَا جَنَاحَيْنِ يَطِيرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِكَةِ فِي الْجَنَّةِ»؛ پس خداوند به‌جای دو دستش، دو بال به او عنایت کرد که در بهشت با فرشتگان پرواز می‌کند، «كَمَا جَعَلَ لِجَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ»؛ همان‌طور که به جعفر طیّار دو بال عنایت کرد. «وَ إِنَّ لِلْعَبَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمَنْزِلَةً»؛ نظر من این جمله بود: به درستی که برای عبّاس نزد خداوند منزلتی است. این ابتلا، این منزله و درجه را می‌آورد. «يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛2️⃣ شهادت هم منازل دارد. حضرت‌عبّاس(ع) منزله‌ای دارد که تمام شهدا به آن غبطه می‌برند. رابطۀ بین ابتلا و اجر، ابتلا و منزله است. این درجه، بالاترین درجات برای غیر انبیاست. این درجات، ابعاد دارد. یک بعد درجات و منزله‌ها که نسبت‌به اباالفضل است، این است که باب الحوائج است. 1️⃣شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار (ع)، ج 3، ص، 184 2️⃣ امالی صدوق، ص 462 - بحارالأنوار، ج 22، ص27 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه نهم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 انسان نسبت به جامعه نباید بی تفاوت باشد❗️ 📌امام‌زین‌العابدین(ع) در دعاهای خود در صحیفۀ سجّادیّه از خدا می‌خواهد که جامعه‌اش معرفت به او پیدا کنند که این معرفت باعث سعادتمندی ایشان می‌شود. امام‌زین‌العابدین(ع) در دعای بیست و ششم صحیفۀ سجّادیّه می‌فرماید: «وَ زِدْهُمْ بَصِيرَةً فِي حَقِّي، وَ مَعْرِفَةً بِفَضْلِي‌ حَتَّى‌ يَسْعَدُوا بِي»؛ خوب دقّت کنید: دعا در مورد جامعه است؛ «زِدْهُمْ»؛ خدایا! بیفزا بینایی آن‌ها را در حقّ من و معرفت به فضل من تا به‌وسیلۀ من سعادتمند شوند! حضرت از خداوند می‌خواهد که ایشان در بُعد معرفتی سبب سعادتمندی جامعه شوند. باء در «بی» باء سببیّه است. در اوّل این دعا دارد که هر وقت حضرت یاد همسایه‌ها و اولیا و دوستانشان می‌افتاد؛ یعنی همان جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کرد، این دعا را می‌خواند. پس انسان نسبت به جامعه نباید بی تفاوت باشد. صحیفۀ سجّادیّه، دعای 26 (دعای ‌آن حضرت است به‌ هنگام یاد کردن از‌ همسایگان ‌و‌ دوستانش) 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه دوازدهم @mojtabatehrani_ir
﷽ رُوِی اَبُوحَمَزةُ ثُمالی قَالَ سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ عَلَیهِ السَّلامَُ وَ هُوَ يَقُولُ: «عَجَباً لِلْمُتَكَبِّرِ الْفَخُورِ الَّذِي كَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَةً وَ هُوَ غَداً جِيفَةٌ وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ شَكَّ فِي اللَّهِ تَعَالی وَ هُوَ يَرَى الْخَلْقَ وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ أَنْكَرَ الْمَوْتَ وَ هُوَ يَمُوتُ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ أَنْكَرَ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى وَ هُوَ يَرَى النَّشْأَةَ الْأُولَى وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ عَمِلَ لِدَارِ الْفَنَاءِ وَ تَرَكَ دَارَ الْبَقَاءِ» ترجمه: شگفتا نسبت به کسی که متکبّر و فخر فروش است در حالی که دیروز نطفه بی ارزش و فردا مردار متعفن است. و شگفتا از کسی که در خداوند شک می‌کند در حالی که مخلوقات ر ا می‌بیند. شگفتا و بسیار شگفتا از کسی که مرگ را انکار می کند؛ در حالی که در هر روز و شب می‌میرد. شگفتا و بسیار شگفتا از کسی که نشئه آخرت و قیامت را انکار می‌کند، در حالی که روزگار و دنیا را می‌بیند. و شگفتا و بسیار شگفتا از کسی که برای خانه فانی دنیا عمل و تلاش می کند ولی خانه آخرت همیشگی را ترک می‌کند و برای آن کاری نمی‌کند. شرح: ابو حمزه ثمالی که معروف است از اصحاب امام زین العابدین صلوات الله علیه است، می‌گوید: شنیدم حضرت این جملات را می‌فرمود: شگفتا! نسبت به کسی که دیروز نطفه بود؛ یعنی منی بود، فردا مردار است. هم دیروز یک موجودی بود که آدم از او تنفّر داشت، هم فردا، «عَجَباً لِلْمُتَكَبِّرِ الْفَخُورِ»؛ آن کسی که خود بزرگ بین است و فخر فروش است، چهار سناّر گیرش آمده، فهمیدی؟! باد افتاده توش. یک کاغذ پاره دستش دادند، مثلاً فرض کنید، یک سِمتی به او دادند، به اصطلاح ریاست؛ این چهار سنّار یابو برش داشته، او هم یک کاغذ پاره دستش است، یابو برش داشته است. خدمتتان عرض شود. «عَجَباً لِلْمُتَكَبِّرِ الْفَخُورِ» بعد حالا خودش را گم کرده، خود بزرگ بین شده، فخر فروشی می‌کند؛ هم مال را می‌گیرد و هم جاه را می‌گیرد، هر دوتایشان را. یک روایتی من به ذهنم آمد، الان، اگر ان شاءالله حافظه‌ام کمک کند، حالا می‌گویم، بله. «مَا لِابْنِ آدَمَ وَ الْفَخْرِ» من گفتم از علی(ع)است ، از جدّ بزرگوارش، ، «مَا لِابْنِ آدَمَ وَ الْفَخْرِ» آن تعبیر این است؛ چه رسیده به انسان که بیاید منم منم منم بکند، منم کیه؟ فهمیدی؟! «...فَهُوَ بِالاَمسِ نُطفَةٌُ...» در آنجا دارد« کَدِِرَةٌ ...» یک آب منی است؛ می فهمی چیه؟! حتّی صاف هم نیست، هان! می‌گوید مثل اشک چشم ، نه خیر کدر هم هست، رنگش را هم ببین، تیره، تار «وَ هُو غَداً جِيفَةٌ قَذِرَةٌ» فردا هم یک مردار بدبو است، وقتی که مُرد. وسط‌ها هم می‌فهمی این چه خبر است؟ «وَ هُوَ یَحمِلُ بَینَ ذلک عَذَرَةٌ» این وسط ها می دانی چیه؟ هان! یک کسی است که نجاست حمل می کند، این ور، آن ور می رود، شکم پر است از... ای کپسول فلان، چه خبرت است؟ مثلاً، تعارف هم ندارد،ها! همچین صریح بگم، هان! آن وقت‌ها می‌گفتند: از خر شیطان بیا پایین. نه! من یک چیز دیگر می‌گویم و، او این است که تو خر شیطان شدی، شیطان سوارت است، نه تو، سوار خر شیطان هستی. تو خر شدی، شیطان سوارت است، فهمیدی؟ آره! این‌ها هم از کلمات قصار بنده. فهمیدی؟ می‌خواهد بگویی؛ از خر شیطان بیا پایین. نه! من این را نمی‌گویم؛ من می‌گویم: خر شیطان نشو. فهمیدی چه می‌گویم؟! سوارت شده، یابو برت داشته چه خبر است، چهار سنّار که این نمی‌کنه و منم! منم! خبرها نیست. «عَجَباً لِلْمُتَكَبِّرِ الْفَخُورِ الَّذِي كَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَةً وَ هُوَ غَداً جِيفَةٌ» این که مال تو بود. «وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ»؛ شگفت، خیلی هم شگفتی، «لِمَنْ شَكَّ فِي اللَّهِ وَ هُوَ يَرَى الْخَلْقَ»؛ کسی که شک به خدا می کند و حال این که چیه؟! مخلوقات را می‌بیند. می‌فهمی چه می‌فرماید؟ حالا بهت می‌گویم. بیاورم سطح‌اش را پایین. الآن برو توی خیابان، درست است یا نه؟! چشم‌ات می‌افتد به ماشین‌ها دارند می‌روند. درست است یا نه؟! ازت سؤال کنند که آقا! این ماشین چی چیه؟ می‌گوید، پیکان است. درست است یا نه؟ یعنی چه پیکان است؟ یعنی مال کارخانه پیکان است، سازنده دارد. درست است یا نه؟ آن چی چیه؟ می‌گوید مال فلان کارخانه است. درست است یا نه؟ زود سازنده‌اش را می‌گوید، کارخانه‌اش را می‌گوید، چطور شد، این ماشینی که دارد می رود، هی تند تند می‌گویی، این مال کجاست؟ آن را کی ساخته ...........
است؟ درست است یا نه؟! این آدم‌ها که راه می‌روند، کسی نساخته‌اشان؟ ای که! خیلی احمقی! هیچ تعارف ندارد. می‌‌فرماید به این که چی: «وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ» چی؟ «شَكَّ فِي اللَّهِ وَ هُوَ يَرَى الْخَلْقَ»؛ شک در خدا می کند با این که چی؟ آدم‌ها را می‌بیند. مثل این که ماشین‌ها را آدم نگاه کند. شد؟! بعد شک می‌کند به اینکه این سازنده‌ای داشته یا نه؟ به ریش‌اش می‌خندند. درست است یا نه؟هان! چطور شد آن را می‌گویی، این را نمی‌گویی؟ این هم یک کارخانه‌ای دارد، یک سازنده‌ای دارد دیگر، آن هم خدا است اسم‌اش. کارخانه خدا. «وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ أَنْكَرَ الْمَوْتَ وَ هُوَ يَمُوتُ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ»؛ شگفتا، تمام شگفتی از آن کسی که منکر مرگ می‌شود و حال این که هر روز و شب دارد می‌میرد خودش. می‌فهمی یعنی چه؟هان! من و تو، هر آن داریم می‌میریم؛ یعنی چه؟ می‌فهمی یعنی چه؟ از این عمر ما کاسته می‌شود. فهمیدی؟ بلاخره آخرش چی؟ هان! تمام می‌شود.این مرگ است، شد؟! علی علیه السلام می‌گوید: هر یک نفس که می کشی یک قدم...شد؟! زین العابدین(ع) می‌گوید: هر روز داری می‌میری، هر روز و شب؛ یعنی عمرت دارد تمام می‌شود،ها! مرگ مگر چیه؟ هان ! عمر، هان! تمام شدن، فانی شدن. خب داری هر روز تمام می شوی تو. هر روز داری می‌میری، غافلی، بلاخره به ته‌اش می‌کشد، تمام شد. هر روز داری می‌میری تو. «وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ أَنْكَرَ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى وَ هُوَ يَرَى النَّشْأَةَ الْأُولَى» شگفتا خیلی هم شگفتا کسی که این عالم دنیا را می‌بیند، منکر عالم آخرت است. خب همین که این را درست کرده، آن را هم درست کرده است. گفته دیگر؛ مگر نیست؟ هان! این جا یک چیز است، جهان است، آن هم یک جهان است. مثل این می‌ماند: این خانه که توی‌اش هستی، این یک خانه، بغل‌اش هم یک خانه دیگر هست. نه! نه یعنی چی؟! خب یک خانه دیگر است، مگر نمی بینی خانه؟ خانه خانه است، درست است یا نه؟ از این خانه هم دیگر مسلّم است که بیرون می‌روی دیگر، نمی‌روی مگر هان!؟ گفتم می‌روی توی آن خانه. «وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ عَمِلَ لِدَارِ الْفَنَاءِ وَ تَرَكَ دَارَ الْبَقَاءِ» شگفتا خیلی شگفتی نسبت به کسی که کار می‌کند برای این خانه‌ای که تمام می‌شود، فانی می‌شود؛ می‌داند می‌گذارد و می‌رود، قابل انکار نیست، وجدانی است. درست است یا نه؟ امّا برای آن خانه ای که همیشه تویش هست هیچ کار هان؟! نمی‌کند. «وَ تَرَكَ دَارَ الْبَقَاءِ» عَنِ الثُّمَالِيِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ؟عهم؟ وَ هُوَ يَقُولُ‌ عَجَباً لِلْمُتَكَبِّرِ الْفَخُورِ الَّذِي كَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَةً وَ هُوَ غَداً جِيفَةٌ وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ شَكَّ فِي اللَّهِ وَ هُوَ يَرَى الْخَلْقَ وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ أَنْكَرَ الْمَوْتَ وَ هُوَ يَمُوتُ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ أَنْكَرَ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى وَ هُوَ يَرَى النَّشْأَةَ الْأُولَى وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ عَمِلَ لِدَارِ الْفَنَاءِ وَ تَرَكَ دَارَ الْبَقَاءِ. بحار الأنوار، جلد 4 صفحه 142 مالِابنِ آدَمَ وَ الفَخرُ فَهُوَ بِالاَمسِ نُطفَةٌُ. غَداً جِيفَةٌ قَذِرَةٌ وَ هُوَ یَحمِلُ بَینَ ذلک عَذَرةٌ قَالَ عَلِیٌّ(ع): مَا لِابْنِ آدَمَ وَ الْفَخْرِ أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ وَ آخِرُهُ جِيفَةٌ لَا يَرْزُقُ نَفْسَهُ وَ لَا يَدْفَعُ حَتْفَهُ. نهج‌البلاغه، حکمت 545 - غرر الحکم و درر اکلم، صفحه 696 مَا لِابْنِ‌ آدَمَ‌ وَ الْعُجْبِ‌ وَ أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ مَذِرَةٌ وَ آخِرُهُ جِيفَةٌ قَذِرَةٌ وَ هُوَ بَيْنَ ذَلِكَ يَحْمِلُ الْعَذَرَة. تصنیف غرر الحکم و درر اکلم، صفحه 308 مَا لِابْنِ آدَمَ وَ الْعُجْب‌ َ أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ قَذِرَةٌ وَ آخِرُهُ جِيفَةٌ مَذِرَةٌ وَ هُوَ بَيْنَ ذَلِكَ يَحْمِلُ الْعَذَرَةَ. غرر الحکم و درر اکلم، صفحه 696 〰〰〰〰〰 شرح حدیث @mojtabatehrani_ir
20.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ ترجمه: شگفتا نسبت به کسی که متکبّر و فخر فروش است در حالی که دیروز نطفه بی ارزش و فردا مردار متعفن است. و شگفتا از کسی که در خداوند شک می‌کند در حالی که مخلوقات ر ا می‌بیند. شگفتا و بسیار شگفتا از کسی که مرگ را انکار می کند؛ در حالی که در هر روز و شب می‌میرد. شگفتا و بسیار شگفتا از کسی که نشئه آخرت و قیامت را انکار می‌کند، در حالی که روزگار و دنیا را می‌بیند. و شگفتا و بسیار شگفتا از کسی که برای خانه فانی دنیا عمل و تلاش می کند ولی خانه آخرت همیشگی را ترک می‌کند و برای آن کاری نمی‌کند. 〰〰〰〰〰 شرح حدیث 🎞 @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 برای هر طاعتی قبلش استغفار لازم است❗️ 📌ابوبصیر این روایت را نقل می‌کند: «قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ‌اللَّه(ع) يَقُولُ‌ لَا وَ اللَّهِ»؛ امام صادق(ع) فرمود: نه به خدا! «لَا يَقْبَلُ اللَّهُ شَيْئاً مِنْ طَاعَتِهِ عَلَى الْإِصْرَارِ عَلَى شَيْ‌ءٍ مِنْ مَعَاصِيهِ»1️⃣؛خداوند نمی‌پذیرد و قبول نمی‌کند هیچ‌چیز از طاعاتش را با اصرار بر هر چیزی از معاصی؛ چه کبیره چه صغیره. شما در آداب ماه‌ها، مثل ماه رجب و ماه شعبان نگاه کنید. اگر خوب دقّت کنید، می‌بینید سرآمد آداب ماه رجب، استغفار است. در ماه شعبان هم همین‌طور است. دو ماه پی در پی استغفار؛ دو ماه. چرا؟! برای همین است؛ چون می‌خواهد به بزرگترین عبادت که بزرگترین اثر، یعنی حضور در محضر مولا، بر آن بار می‌گردد، وارد شود. آیا این درست است که انسان به‌حسب‌ظاهر یک ماه از نظر بُعد حیوانی این فشارها را بر خود وارد کند و در آخر هم دستش خالی باشد؟! هیچ عاقلی چنین کاری نمی‌کند. همان‌طور که انسان قبل از هر نماز، استغفار می‌کند تا نمازش مقبول باشد، قبل از ورود به ماه رمضان هم دو ماه استغفار می‌کند تا روزه و عبادتش مقبول باشد. این استغفار برای تطهیر است. برای هر طاعتی قبلش استغفار لازم است تا انسان مبتلای به اصرار در گناه نباشد و جزو مصادیق کسانی که مصرّ به ذنب هستند، قرار نگیرد. 1️⃣الکافی، ج 2، ص288- وسائل‌الشیعه، ج 15، ص337 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه دوم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 تخلّف از دستور خداوند، پیامبراکرم(ص)ائمّۀطاهرین(ع)، ونوّاب آن‌ها گناه است❗️ 📌بحث ما راجع‌به گناه بود. گفتیم: گناه به‌معنای تخلّف از دستورات الهی است. حال می‌خواهد آن دستور بدون واسطۀ کلام بشری القا شده باشد _مثل کلام الله_ یا با واسطه. وحی مدوّن باشد یا غیر مدوّن. گفتیم این‌ها فرقی نمی‌کند. از پیغمبر‌اکرم(ص) باشد یا از ائمّۀطاهرین(ع)باشد. از نوّاب خاصّ آن حضرات باشد یا از نوّاب عام. از این جهت فرقی نمی‌کند. بین اینکه دستور منتسب به خداوند، بلاواسطه از زبان وحی باشد یا با واسطۀ پیغمبراکرم(ص). از لسان ایشان باشد یا از لسان ائمّۀ طاهرین(ع) باشد و یا فقیه جامع‌الشرایطی که در جلسۀ گذشته از آن‌ها تعبیر به نوّاب یا خلفا کردیم، تفاوتی نمی‌کند. تخلّف از این دستورات معصیت و گناه است. 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه دوم @mojtabatehrani_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 📍 تخلّف از دستور خداوند، پیامبراکرم(ص)ائمّۀطاهرین(ع)، ونوّاب آن‌ها گناه است❗️ 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه دوم 🎞 @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 گناه فقط نسبت به اعضا بدن نیست❗️ 📌بنابراین، اینکه گفته می‌شود گناه، معنایش این نیست که ما فکر می‌کنیم. گناه این نیست که برای انجام آن حتماً باید دست، پا، چشم، گوش و زبان به‌کار گرفته شود. مسئله این نیست. یک‌سنخ از گناهان هستند که هیچ‌کدام از اعضای ظاهریه در انجام شدن آن‌ها به‌کار گرفته نمی‌شود؛ بلکه همان‌طور که اشاره کردم، بر اساس همان نیروهای درونی انجام می‌گیرند. حالا نیروی درونیِ باطنی باشد، یا بیرونیِ ظاهری. اعضا و جوارح در حکم آلاتند. در بعضی از اعمال قوا این آلات به‌کار گرفته می‌شود در بعضی به‌کار گرفته نمی‌شود. 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه سوم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 نسبت به گناه نیروی شنوایی وبینایی و... و قلب مورد پرسش قرار می‌گیرند. نه دست،پا،گوش و چشم❗️ 📌آنجایی که می‌خواهد انسان را به‌عنوان یک موجود برتر در بین مخلوقات مخاطب قرار بدهد، قوای انسان را مطرح می‌کند، نه اعضا و جوارح او را. در آیه‌ای که مسألۀ «نفخ روح» از ناحیۀ خداوند در آن مطرح می‌شود و می‌فرماید:«وَ نَفَخَ فِیهِ مِن رُوحِهِ»، دارد که:«وَ جَعَلَ‌ لَكُمُ‌ السَّمْعَ وَ الْأَبْصَارَ وَ الْأَفْئِدَةَ»؛1️⃣خداوند برای شما از نظر قوای ظاهری، قوّۀ شنوایی قرار داد. می‌فرماید:«سَمع»، نمی‌گوید:«أُذن». سمع، به‌معنای نیروی شنوایی انسان است. بصر نیز به معنی نیروی بینایی است. در اینجا به جای بصر، «عین» به کار نرفته است. در جایی که بحث «وَ نَفَخَ فيهِ مِنْ رُوحِهِ»؛ را مطرح می‌فرماید. افئده از نظر درونی به‌معنای «دل‌ها» است. مسئلۀ «پرسش از تکالیف» را هم باز نسبت‌به قوا مطرح می‌کند، نه نسبت‌به اعضا و جوارح. می‌فرماید: «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ‌ كانَ‌ عَنْهُ مَسْؤُلاً»؛2️⃣ این را خوب دقّت کنید! یعنی نیروی شنوایی، نیروی بینایی و دل؛ یعنی قلب که یک نیروی درونی است، مورد پرسش قرار می‌گیرند؛ نه دست و پا و چشم و گوش. این‌ها نیستند. 1️⃣سورۀ مبارکۀ سجده، آیۀ 9 2️⃣سورۀ مبارکۀ اسراء، آیۀ 36 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه سوم @mojtabatehrani_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 📍 نسبت به گناه نیروی شنوایی وبینایی و... و قلب مورد پرسش قرار می‌گیرند. نه دست،پا،گوش و چشم❗️ 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه سوم 🎞 @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 پاداش و جزا نسبت به قصد انجام کار خیر و گناه ❗️ 📌روایات ما می‌فرماید: این، گناه و سیّئه است، امّا این سیّئه روی فضل خداوند نوشته نمی‌شود. ما در این باب روایات بسیاری داریم که به بعضی از آن‌ها اشاره می‌کنم. روایت از امام‌باقر(ع) است:«قَالَ إِذَا هَمَّ الْعَبْدُ بِحَسَنَةٍ كُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةً»؛ اگر قصد عمل نیک بکند. آن‌گاه که موج رحمانی می‌آید و انسان آن را دریافت می‌کند و در او رغبتی معنوی ایجاد می‌شود و در اثر آن هیجانی در او به‌وجود می‌آید و در نهایت اراده و قصد می‌کند که عمل نیک و حسنه‌ای انجام بدهد، اگر چه هنوز در خارج تحقّق پیدا نکرده باشد، «كُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةً»؛ یک حسنه برایش نوشته می‌شود. «فَإِذَا عَمِلَهَا كُتِبَتْ لَهُ عَشْرَ حَسَنَاتٍ»؛ وقتی از نیروهای ظاهری استفاده کرد و در خارج آن عمل نیک را انجام داد، ده حسنه برای او می‌نویسند، «وَ إِذَا هَمَّ بِسَيِّئَةٍ لَمْ تُكْتَبْ عَلَيْهِ»؛ و هنگامی‌که قصد کرد، گناهی برای او نمی‌نویسند. بعد دارد:«فَإِذَا عَمِلَهَا...» 1️⃣؛ امّا وقتی انجام داد، در بعضی از روایات دارد که یک مهلت نُه ساعته به او می‌دهند. اگر پشیمان شد و استغفار کرد، چیزی برای او نوشته نمی‌شود. روایات ما می‌فرماید: این، گناه و سیّئه است، امّا این سیّئه روی فضل خداوند نوشته نمی‌شود. 1️⃣خصال، ج2، ص418 - بحارالانوار، ج68، ص246 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه چهارم @mojtabatehrani_ir