هستی ام!
امام، با دست های لرزانش، خون را از سر و صورت و لب و دندان علی می سترد و با او نجوا می کرد:
-تو! تو پسرم! رفتی و از غم های دنیا رها شدی و پدرت را تنها و بی یاور گذاشتی.
و بعد خم شد و من گمان کردم به یافتن گوهری.
و خم شد و من گمان کردم به بوییدن گلی.
و خم شد و من گمان کردم به،بوسیدن طفل نوزادی.
و خم شد و من به چشم خودم دیدم که لب بر لب علی گذاشت و شروع کرد به مکیدن لب ها و دندان های او و دیدم که شانه های او چون ستون های استوار جهان تکان می خورد و می رود که زلزله ای آفرینش را درهم بریزد.
و با گوش های خودم از میان گریه هایش شنیدم که :
-دنیا پس از تو نباشد، بعد از تو خاک بر سر دنیا!
😭🖤😭🥀😭🖤😭🥀😭
📖فرازی از کتاب "پدر، عشق و پسر"
نوشته سید مهدی شجاعی
#پیشنهاد_مطالعه #کتابخوانی
#حضرتعلیاکبر #امام_حسین
با "مختصر و مفید" همراه باشید👇👇👇
╰━━⊰▪️▪️🥀▪️▪️⊱━━
@mokhtasarVmofid
╰━━⊰▪️▪️🥀▪️▪️ ⊱━━