eitaa logo
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
182 فایل
🌸اگر کسی فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام را نقل کند خداوند گناهان زبان او را می بخشد🌸 💠تعجیل در فرج قطب عالم امکان صلوات💠 خادم : @Alisafaei72 🌷درمحضراستادشجاعی @jalasate_ostad
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 (ع) 🔘سخاوت حضرت امام سجاد(ع) در خدمت به محرومان و درماندگان بسيار كوشا بود. ايشان مى‌فرمود: ✔️من از خدايم شرم مى‌كنم كه برادرى از برادران (دينى) خود را ببينم كه نيازمند باشد و از خدا بخواهم كه به او بهشت ارزانى دارد، ولى خود، بخل ورزم و از مال دنيا او را محروم كنم؛ زيرا آن گاه كه روز قيامت شود، به من گفته مى‌شود: تو در دنيا براى مال و منال آن، بخيل بودى، اگر بهشت در دست تو بود، خيلى بخيل‌تر از اين بودى (و آن را به هيچ كس نمى‌دادى). ✔️از كرم و جود او اين كه هر روز در مدينه اطعام عمومى مى‌داد و مردم را هنگام ظهر به خانۀ خود دعوت مى‌كرد. ✔️حضرت در برآوردن نياز محرومان، دائماً در تلاش بود. ✔️ابوحمزۀ ثمالى مى‌گويد: على بن الحسين(ع) شب‌ها انبان نان به دوش مى‌كشيد و در دل تاريكى در پى نيازمندان مى‌گشت و مى‌فرمود: صدقه دادن در تاريكى شب، خشم پروردگار را فرو مى‌نشاند. در زندگى امام سجاد (ع) جلوه بسيار داشت. در هركتابى كه شرح زندگى امام سجاد (ع) بيان شده، از اين موضوع نيز ياد شده است. @mola_amiralmomenin_as
🏴(ع) على بن الحسين(ع) همچون پدر و اجداد بزرگوارش، شخصيتى والا داشت و همچون آنان انسانى كامل بود. ابعاد شخصيتى ايشان از مناظر گوناگون قابل بررسى است. 🔘دانش ✔️زهرى يكى از فقها و محدّثان بزرگ تابعى در مدينه كه ده تن از صحابه را درك كرده بود و علوم فقهاى هفتگانۀ اهل سنت را در ذهن و خاطر داشت و اهل سنت بيش از حدّ او را ستوده‌اند. او كه شيفتۀ عظمت علمى و تقواى امام سجاد(ع) بود، دربارۀ آن حضرت گفته است: ▪️«ما رَأَيتُ‌ أحداً أفقَهُ‌ منْ‌ زَينِ‌ العابِدين ٢؛ كسى را داناتر از زين‌العابدين نديدم». او در سخنى ديگر مى‌گويد: ▪️«كان اكْثَرُ مُجالَسَتي مَعَ‌ عَليّ‌ بنِ‌ الحُسَين وَ ما رَأَيْتُ‌ احَداً كانَ‌ أَْفْقَهُ‌ مِنْه ١؛ بيشترين هم‌نشينى من با على بن حسين بود، ولى هيچ كس را فقيه‌تر از وى نديدم». ✔️مالك بن انس دربارۀ حضرت مى‌گويد: ▪️«لَم يَكُن في أهلِ‌ بيَتِ‌ رَسُولِ‌ الله(ص) مِثل عَلي ابن الحُسَين ٢؛ على بن حسين در ميان اهل بيت رسول خدا (ص) بى‌نظير بود». ✔️تجلى علوم ربانى حضرت را مى‌توان در ميان محتواى گرانسنگ يافت. ، ميراث گران‌قدر چهارمين پيشواى معصوم شيعيان، حضرت امام على بن الحسين(ع) است. اين كتاب شريف، گنجينه‌اى گران‌بها و سرمايه‌اى پربار و تحفه‌اى الهى است. در دوران امام چهارم زمامداران جور آشكارا به احكام اسلام دهن‌كجى مى‌كردند و جامعه را چنان به فساد آلوده كرده بودند كه قيام و اصلاح ناممكن شده بود، از اين رو امام سجاد(ع) براى انجام رسالت خود كه هدايت و تربيت انسان‌هاست با توسل به شيوۀ و ، از مكتب تشيع علوى پاسدارى كرد. ✔️اين كتاب مشتمل بر ٥٤ دعاست و افزون بر دعا و نيايش، درياى بى‌كرانى از علوم و معارف اسلامى در زمينه‌هاى مختلف عقيدتى، فرهنگى، اجتماعى، سياسى و تربيتى است. در ارج و مكانت آن اين بس كه آن را «اخت القرآن» يا «زبور آل محمد» خوانده‌اند. ✔️در اهميت و ارزش دعاهاى همين بس كه علاوه بر شيعيان، اهل سنت نيز اين ادعيه را در كتاب‌هاى خود آورده‌اند. و اين حاكى از آن است كه از اين دعاها به عنوان راهى به سوى خدا و رابطى ميان خلق و خالق بهره‌ها برده شده است. 📓 کتاب محبوبیت ائمه بقیع علیهم السلام نزد اهل سنت، نوشته حسین اسحاقی، صفحه 94 @mola_amiralmomenin_as
🏴 (ع) 🔘شايستگى سياسى و مقبوليت مردمى براى پى بردن به مقام و شايستگى حضرت در امور سياسى، شنيدن سخن صاحب نظر برجستۀ حديثى، رجالى و مورخ معروف اهل سنت قابل تأمل است. شمس الدين محمد ذهبى دربارۀ امام سجاد(ع) مى‌گويد: ✔️جلالت شگفت‌انگيزى داشت و به خدا سوگند چنين جلالتى سزاوار او بود هم‌چنين به جهت برترى نسب و بزرگى مقام والايش و علم و عبادت گرايى‌اش و برخوردارى از عقل كامل، به امامت و خلافت مسلمانان سزاوار بود. ✔️امام سجاد(ع) در عرصۀ سياسى، از حادثۀ عاشورا براى اثبات حقانيت اهل بيت(عليهم السلام) بيشترين بهره‌ها را برد. در برخى منابع اهل سنت آمده است: 🔘وقتى اسيران را بر دروازۀ ورودى شهر دمشق نگه داشته بودند، مردى از اهل شام برخاست و گفت: سپاس خداى را كه شما را كشت و نابود ساخت. على بن الحسين(ع) (با شجاعت برخاست و به او) گفت: اى مرد آيا قرآن خوانده‌اى‌؟ آن مرد گفت: آرى! فرمود: آيا سورۀ شورى را خوانده‌اى‌؟ گفت: چگونه ممكن است قرآن را تلاوت كرده و آن را نخوانده باشم. پرسيد: آيا خوانده‌اى: قُلْ‌ لا أَسْئَلُكُمْ‌ عَلَيْهِ‌ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ‌ فِي الْقُرْبى‌ آن مرد با شگفتى پرسيد: آيا شما همان نزديكان پيامبريد؟ على بن الحسين فرمود: آرى. ١ ✔️امام به مدت بيست سال به هر بهانه‌اى از شهيدان مظلوم كربلا ياد مى‌كرد. وقتى از وى مى‌پرسيدند كه چرا چنين گريه مى‌كنيد؟ در پاسخ مى‌فرمود: ملامتم نكنيد، زيرا يعقوب تنها مدتى از فرزندش (يوسف) دور ماند و با اين‌كه مى‌دانست او نمرده است، ولى چنان از فراقش گريست كه دو چشم او كور شد. من چگونه نگريم با اين‌كه چهارده تن از خاندانم را در يك روز در بيابان كربلا با سر بريده ديده‌ام، آيا شما گمان مى‌بريد اندوه داغ آنان هرگز از دلم بيرون مى‌رود. ✔️چنين بود كه حاكمان ستمگر همواره از ايشان احساس خطر مى‌كردند، بدين جهت چندين بار حضرت را در مدينه دستگير و با غل و زنجير به سوى شام نزد عبدالملك فرستادند. ✔️عصر امام سجاد(ع) يكى از پراختناق‌ترين دوران تاريخ اسلام بود كه شيعيان در آستانۀ فروپاشى تشكيلات خود بودند، امّا موضع‌گيرى‌هاى به جا و به موقع امام(ع) در برابر قيام‌ها و شورش‌ها تأثير به سزايى در ساماندهى تشكيلاتى شيعه داشت. 📓 کتاب محبوبیت ائمه بقیع علیهم السلام نزد اهل سنت، نوشته حسین اسحاقی @mola_amiralmomenin_as
🏴بيمارى حضرت سجاد علیه السلام، مصلحتى الهى متأسفانه بسيارى از مردم ناآگاه، از امام چهارم به عنوان امام بيمار ياد مى‌كنند و با ذكر اين لقب در ذهن آنان شخصى رنجور و پژمرده تداعى مى‌شود، در حالى كه واقعيت غير از اين است. زيرا امام(ع) تنها در كربلا مدت كوتاهى بيمار بوده است و پس از آن بهبود يافته و در حدود ٣٥ سال همچون ساير امامان از سلامت جسمى برخوردار بوده است. بى‌شك بيمارى موقت آن حضرت در آن حادثه، عنايت خداوندى بوده است تا بدين وسيله از وظيفۀ جهاد معذور گردد و وجود مقدسش از خطر كشتار مزدوران يزيد محفوظ‍‌ بماند و رشتۀ امامت امتداد يابد. محمد بن سعيد در اين رابطه مى‌نويسد: آن روز (عاشورا) كه على بن الحسين همراه پدرش بود، بيست و سه يا بيست و چهار سال داشت و هر كس بگويد كه او در آن زمان كوچك بوده و موى برنياورده بود، بى‌اساس است، بلكه او در آن روز بيمار بود و به همين جهت در جنگ شركت نكرد. آمده است كه پس از شهادت حسين ابن على(ع)، شمر به سوى على بن الحسين(ع) آمد و او بيمار بود و در بستر خوابيده بود. شمر گفت: اين را بكشيد. يكى از همراهان وى گفت: سبحان الله! آيا جوانى را كه بيمار است و در جنگ هم شركت نداشته بكشيم‌؟ در اين هنگام عمر بن سعد در رسيد و گفت: با اين زنان و اين بيمار كارى نداشته باشيد. بنابراين، بيمارى امام مصلحتى الهى براى حفظ‍‌ حيات امام و ادامۀ الطاف بى‌شمار الهى در نصب بود. @mola_amiralmomenin_as
🔘سخنان حكمت‌آموز حضرت سجاد (ع) در منابع اهل سنت از امام سجاد(ع) سخنان آموزنده‌اى در كتاب‌هاى اهل سنت نقل شده است. به گزيده‌اى از آن‌ها اشاره مى‌شود: ✔️قناعت ثروتمندترين مردم كسى است كه به آن‌چه خدا نصيب او كرده است، قانع باشد. ✔️تفكر فكر كردن، آيينه‌اى است كه مؤمن، نيكى‌ها و بدى‌هاى خود را در آن مى‌بيند. ✔️سپاسگزارى كسى كه در سپاسگزارى بر تو پيشى مى‌گيرد، بند دوستى و محبت خويش را بر گردنت مى‌افكند. ✔️بردبارى امام(ع) در اندرزى به فرزندش فرمود: اى فرزندم! در برابر گرفتارى‌ها شكيبا باش و به حقوق ديگران تجاوز نكن (تا گرفتارى‌ات را حل كنى)، در مقابل نيز براى حل گرفتارى برادر دينى‌ات كارى نكن كه زيان آن براى تو بيشتر از سودى باشد كه به او مى‌رسد. ✔️دوستى از دست دادن دوستان صميمى موجب غريب شدن انسان است. ✔️دعا و مناجات چيزى همچون دعا كردن به هنگام بلا، براى بنده كارگشا نيست، زيرا هرگاه بلايى نازل شود، استجابت آن در پى‌اش مى‌آيد. ✔️امر به معروف و نهى از منكر ترك كنندۀ امر به معروف و نهى از منكر، مانند كسى است كه قرآن را پشت سر نهاده و عامل به آن نيست، مگر كسى كه از امورى بپرهيزد و تقيه پيشه كند، گفته شد، تقيه چگونه است‌؟ فرمود: (شخص) از ستمكار سركش بترسد كه از حد گذراند و سركشى كند. ٤توبه به يقين، خداى تعالى، مؤمنِ‌ گنه كارِ توبه كننده را دوست دارد. ✔️معيار دوست گزينى امام(ع) در توصيه به فرزندش امام محمدباقر(ع) مى‌فرمايد: اى فرزندم! نيك بنگر كه با پنج گروه همراه و هم‌سخن و دوست نباشى: ١. از دوستى با زشتكار بپرهيز، زيرا تو را به لقمه و كمتر از آن مى‌فروشد. ٢. از دوستى با بخيل برحذر باش، زيرا در نهايت تنگ‌دستى و نيازمندى تو را تنها مى‌گذارد و يارى‌ات نمى‌رساند. ٣. از دوستى و هم‌نشينى با دروغگو بپرهيز كه وى همچون سراب است، هدف‌هاى دست يافتنى را دور مى‌نمايد و امور دست نيافتنى را آسان و نزديك نشان مى‌دهد. ٤. از دوستى و هم‌نشينى با نادان برحذر باش، زيرا وى به قصد سود رساندن بر تو زيان مى‌زند. ٥. از هم‌نشينى و دوستى با آن كه از خويشانش بريده است، برحذر باش، زيرا در سه جاى قرآن، مورد لعن و نفرين الهى قرار گرفته است. ✔️چاپلوسى كسى كه بدون شناخت، از كسى تعريف و تمجيد مى‌كند، بعيد نيست كه نادانسته دربارۀ بدى او نيز سخن گويد. ✔️غيبت از غيبت برحذر باش، كه غذاى مردان سگ صفت است. ✔️كتمان علم كسى كه علمش را از ديگران كتمان كند، يا براى آموختنش از آنان مزد بخواهد، هرگز از علم خود سود نخواهد برد. ✔️قتل عمد كسى كه مؤمنى را به عمد بكشد، كيفرش دوزخ است و در آن جاويد است. ✔️طغيان بدن هرگاه بدنى بيمار نشود، طغيان مى‌كند و بدنى كه طغيان كند، خيرى در آن نيست. ✔️عبادت عبادت اگر از ترس خدا باشد، عبادت بردگان است و اگر به اميد رسيدن به پاداش باشد، عبادت تاجران است و اگر به خاطر سپاسگزارى به درگاه خدا باشد، عبادت آزادگان است. ✔️دوستى و ديدار براى خدا همسايگان خدا در خانه‌اش، كسانى‌اند كه براى خدا به ديدار يكديگر مى‌روند و براى خدا با يكديگر همنشينى مى‌كنند و مالشان را در راه خدا صرف و خرج مى‌كنند. ✔️خندۀ بلند كسى كه بلند بخندد از علم به دور ماند و كسى كه بلند بخندد، اندكى از عقل خود را از دست داده است. ✔️نام نيك به زودى از همۀ شما فقط‍‌ نامى باقى خواهد ماند، پس هر كس بتواند كارى كند كه نام نيكى از او بماند، بايد اين كار را انجام دهد. ✔️ترك گناه در شگفتم از آن كس كه از طعام به خاطر زيان آن مى‌پرهيزد، اما از گناه به خاطر زشتى آن نمى‌پرهيزد. ✔️تعليم آن كه علمى را نهان دارد يا بر آموختن آن چيزى بگيرد، هرگز او را سود ندهد. 📓کتاب محبوبیت ائمه بقیع علیهم السلام نزد اهل سنت، صفحه 139 @mola_amiralmomenin_as
📓 از منظر امام سجاد (ع) امام زين‌العابدين (ع) در سخنان خويش به عظمت و جنبه خارق‌العاده بودن «قرآن» اشاره نموده، در تعابيرى دلنشين، به هنگام ختم «قرآن» اين‌چنين فرموده‌اند: ✔️«... جَعَلْتَهُ‌ نُوراً نَهْتَدِي مِنْ‌ ظُلَمَ‌ الظَّلالَةِ‌ وَالْجَهَالَةِ‌ بِاتِّبَاعِهِ‌... وَمِيزَانَ‌ قِسْط‍‌ لا يَجيفُ‌ عَنِ‌ الْحَقِّ‌ لِسَانُهُ‌ وَنُورُ هُدًي لا يُطْفَأُ عَنِ‌ الشّاهِدِينَ‌ بُرْهَانُه...; خدايا! «قرآن» را مشعلى نورانى قرار دادى كه با پيروى از آن، ما از تاريكى، گمراهى و جهالت نجات مى‌يابيم...; «قرآن» ميزان و محور قسط‍‌ و عدالت است كه از حق دور نمى‌شود. «قرآن» نور هدايت است كه در محفل صاحبدلان، هرگز چراغ آن خاموش نمى‌گردد». 🔘بنابراين، «قرآن» از نظر آن حضرت، از آن لحاظ‍‌ كه پديده‌اى وحيانى است، كتاب نور، هدايت و عدالت است; لذا برگزيده، ممتاز و معجزه بوده، ارائه‌ى مثل آن براى كسى ممكن نيست. 📓کتاب اعجاز قرآن و مصونيّت از تحريف، نوشته محمد جواد اسکندرلو، صفحه 54 @mola_amiralmomenin_as
🔘علاج بدگويى ✔️كلام امام سجاد (عليه‌السلام): شخصى به امام سجاد (عليه‌السلام) گفت: «فلانى به شما نسبت ناروا مى‌زند، او مى‌گويد: شما گمراه و بدعت گذار هستيد! حضرت به او فرمودند: تو رعايت حق مجلس آن مرد را رعايت نكردى! زيرا سخن او را براى من نقل نمودى، حق من را نيز ادا ننمودى! زيرا از برادر (ايمانيم) چيزى را برايم نقل نمودى كه من نمى‌دانستم. مرگ همه ما را در برمى‌گيرد و روز رستاخير، محشرِ همه ما خواهد بود، و قيامت قرارگاهمان و خداوند بين ما حكم خواهد كرد! از بدگويى بپرهيز زيرا بدگويى خورشت سگان دوزخ است و بدان كه هركس عيوب مردم را زياد، ياد نمايد، همين زياد ياد نمودن، گواه بر آن است كه او به‌اندازه عيوبى كه دارد به دنبال زشتى‌هاى ديگران است. 🔘چند نكته ١. بيان زشتى‌هاى مردگان نيز امر ناپسند و گناه است، وحتى كسى كه بخاطر اجراى حد كشته شده است. لذا بايد تنها خوبى‌هاى آنها را مطرح نمود. ٢. آن‌گونه در غياب مؤمنى او را بستاييد كه دوست داريد شما را در غيابتان بستايند. ٣. ترك بدگويى و نداشتن نيت آن، ارزشى بيش از عبادات مستحبى نزد خداوند دارد و موجب بخشيده شدن خطاها مى‌گردد؛ زيرا ترك بدگويى بهترين مصداق از بين بردن زمينه انواع زشتى‌هاست. ٤. وظيفه كسى كه عيبى مى‌بيند اولاً كتمان آن است و ثانياً طلب آمرزش براى صاحب عيب مى‌باشد. ٥. بعضى از محافل تنها به نفرين به اين و آن مى‌گذرد، بايد از اين محافل دورى نمود. 📓کتاب هشت گناه، براساس 700 سند از قرآن و حدیث، نوشته علی روح بخش، صفحه 62 @mola_amiralmomenin_as
✔️امام سجاد عليه السلام فرمود: «همانا براى بنده چهار چشم است كه با دو چشم امر دين و دنيايش را مى‌بيند و با دو چشم امر آخرتش را مى‌بيند، پس چون خداى تعالى درباره بنده‌اى اراده‌ى خيرى نمايد آن دو چشمى كه در دل اوست مى‌گشايد پس با آن دو چشم به آفاق غيب مى‌نگرد». همانند اين حديث از امام صادق عليه السلام نيز روايت گرديده است. عارفى در پرتو اين روايت چنين سروده است: چار چشمم از برون و از درون بر رخ زيباى عشق ذوفنون عشق هر دم جلوه‌اى ديگر كند عاشقان بر روى خوبش ناظرون ✔️ معرفت و شناخت نفس، افق برين است. در خبر چنين آمده كه از رسول اكرم صلى الله عليه و آله سؤال كردند: «كَيْفَ‌ الطَّرِيقُ‌ إلى مَعْرِفَةِ‌ الرَّبِ‌»؟ فرمودند: «معرفة النفس». ✔️و بالجمله، انسانيت انسان به صورت او نيست زيرا صورت آدمى را مى‌توان نقش بر ديوار كرد و نيز به جسمانيت و غرايز او نيست زيرا بهائم نيز از آن برخوردارند بلكه، انسانيت، به و است، و دانشى كه توحيدآفرين است. 📓مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه - 1، صفحه 189 @mola_amiralmomenin_as
✔️حضرت زينب و امام سجاد (عليهما السلام) زينب (عليها السلام) در موارد عديده‌اى جان امام سجاد (ع) را از خطر مرگ حتمى نجات داد. در هيچ شرايطى از امام غافل نشد و مراقب حضرت (ع) بود. ▪️الف: در روز عاشورا؛ هنگامى كه امام حسين (ع) براى اتمام حجت، درخواست يارى نمود، فرزند بيمارش امام زين العابدين (ع) روانۀ ميدان شد. زينب با سرعت حركت كرد تا او را از رفتن به ميدان نبرد باز دارد، امام حسين (ع) به خواهرش فرمود: او را باز گردان، اگر او كشته شود نسل پيامبر در روى زمين قطع مى‌گردد. ▪️ب: در روز عاشورا، وقتى لشكر ابن سعد ملعون براى غارتگرى به خميه‌ها ريختند و خواستند آن حضرت را به قتل برسانند، زينب (عليها السلام) رو به دشمنان كرده و فرمود: «به خدا قسم نمى‌گذارم او را بكشيد، مگر اين كه اول مرا بكشيد.» خواستۀ امويان پليد آن بود كه ذرّيۀ على (ع) را نابود كنند و از نسل او كسى باقى نگذارند تا همۀ آثار امام (ع) را از هستى ساقط‍‌ سازند. بهترين دليل اين سخن، گفتۀ شمربن ذى‌الجوشن است كه گفت: «فرمان امير عبيدالله بر اين صادر شده است كه همۀ اولاد حسين كشته شوند.» شمر اين سخن را وقتى گفت كه براى كشتن امام زين‌العابدين (ع) شمشير بركشيده بود. همان هنگام، زينب، عمّۀ امام سجاد (ع)، در ميان آنان قرار گرفت و گفت: «كشته نخواهد شد مگر اين كه من نيز كشته شوم.» از اين سخن شمر مى‌توان دانست كه چرا حتى طفل شيرخوار حسين (ع) را نيز به قتل رساندند. امويان دو سرور اهل بهشت، حسن و حسين (عليهما السلام) را به قتل رسانيدند و فرزندان حسين (ع) را نابود ساختند و از ميان آنان جز زين‌العابدين (ع) از چنگال مرگ نجات نيافت. نخستين فضيلت در خلاصى امام چهارم (ع) از آن زينب است؛ زيرا زينب بود كه در كربلا و كوفه تيغ شمر و ابن‌زياد را از او دور ساخت. آن گاه كه به سختى دامان زين‌العابدين (ع) را چسبيد و گفت: «سوگند به پروردگار او را مفارقت نخواهم كرد؛ اگر او را مى‌كشى مرا هم با او بكش.» ▪️ج: روز يازدهم محرم، امام سجاد (ع) را به جهت بيمارى روى شتر بستند. وقتى ازكنار پيكر شهدا مى‌گذشت، بغض سنگينى، راه گلويش را بست؛ تا آن‌جا كه ديگران گمان كردند ايشان جان به جان آفرين تسليم مى‌كند، در همين لحظه زينب (عليها السلام) سراسيمه خود را به او رساند و فرمود:«اى پسر برادر! شيطان تو را دور نكند از صبر و تحملِ‌ آن چه كه مى‌بينى. بدان كه اين عهديست از جانب خدا كه با جد، پدر و عمويت منعقد شده است. خداوند عهد و پيمان گرفته از اشخاصى از اين امت كه متكبران و حيله‌گران اين عالم، آنان را نمى‌شناسند.» امام (ع) پرسيد: اى عمه! اين عهد و پيمان كه مى‌گويى، كدام است‌؟ زينب (عليها السلام) به وعده‌اى كه جبرائيل بر حضور اهل بيت پيامبر (ص) و شيعيان اميرمؤمنان (ع) در بهشت به پيامبر (ص) داده بود، اشاره كرد. ▪️د: مجلس ابن زياد: ابن زياد دستور قتل امام را صادر كرد. زينب (عليها السلام) امام سجاد (ع) را در آغوش گرفت و با خشم فرياد زد: اى پسر زياد! خون‌ريزى بس است. دست از كشتن خاندان ما بردار. و ادامه داد: «والله لا افارقه فان قتلته فاقتلنى معه؛ به خدا قسم هرگز او را رها نخواهم كرد؛ اگر مى‌خواهى او را بكشى مرا نيز با او بكش.» ابن زياد به زينب نگريست و گفت: شگفتا از اين پيوند خويشاوندى، كه دوست دارد من او را با على بن الحسين بكشم، او را واگذاريد. البته ابن زياد كوچك‌تر از آن است كه بفهمد اين حمايت فقط‍‌ به خاطر خويشاوندى نيست؛ بلكه به خاطر دفاع از و است. اگر فقط‍‌ مسألۀ فاميلى و خويشاوندى بود، بايد زينب (عليها السلام) جان فرزندان خويش را حفظ‍‌ مى‌كرد و آن‌ها را به ميدان جنگ اعزام نمى‌كرد؛ اماهنگامى كه هدف دفاع از ولايت و امام زمان است، زينب نه تنها از جگرگوشه‌هايش بلكه از همۀ هستى خود مى‌گذرد و خم به ابرو نمى‌آورد. ▪️ه‍‌ -: امام (ع) در مجلس يزيد و در حضور يزيد، آيۀ ٢٢ سورۀ مبارکه حديد را تلاوت كرد. او نيز عصبانى شد و دستور داد حضرت (ع) را به قتل برسانند. بار ديگر فرياد زينب بلند شد: «اى يزيد آيا آن‌چه خونريزى كردى و كشتى، كافى نيست. به خدا سوگند اگر خواستى او را بكشى، همۀ ما را نيز با او به قتل برسان.» 📓سر نینوا، زینب کبری علیها السلام، صفحه 132 @mola_amiralmomenin_as
✔️کفران نعمت 🔘حضرت سجاد عليه السّلام مى‌فرمايد: «حمد و ثنا, خاصِ خداوندى است كه اگر به بندگانش شناسائى شُكرش را عطا نمى‌كرد، بر آنچه از بخشش‌هاى پى‌درپى و نعمتهاى آشكار عنايت فرموده است، هر آينه در نعمتهاى او تصرف مى‌كردند، بدون اينكه او را بستايند و سپاسش را بجا آورند. و اگر چنين مى‌شدند، از حدّ انسانى بيرون و به حد بهائم و چهارپايان مى‌رسيدند. چنانچه در قرآن مجيد مى‌فرمايد: «نيستند كفار مگر مانند حيوانات بلكه پست‌تر و گمراه‌تر»٤. ✔️خلاصه، كفران‌كنندۀ نعمت، اصلا از آدميت خارج است، چه رسد به سعادت‌هاى انسانى از ايمان و معارف حقه و اعمال صالح كه براى زندگانى جاودانى او است. 📓گناهان کبیره - 2، نوشته شهید دستغیب، صفحه 351 @mola_amiralmomenin_as
✔️كفران وسائط‍‌ چون خداوند متعال به حكمت بالغه‌اش دنيا را دار اسباب قرار داده، و براى رساندن هر نعمتى به بندگانش واسطه و سببى معين فرموده كه به وسيله آن، نعمت به بنده برسد، به حكم عقل و شرع، نبايد وسائط‍‌ را ناديده گرفت بلكه بايد از آنها هم سپاسگزارى نمود. البته نه به‌طور استقلال كه آن واسطه را منعم خودش بداند بلكه بايد او را گرامى داشت، چون واسطه نعمت است. و به زبان حال و قال خداى را سپاسگزار باشد كه به توسط‍‌ فلان شخص، فلان نعمت را به من مرحمت فرموده. و در اينجا به چند روايت اكتفا مى‌شود. 🔘امام سجاد عليه السّلام مى‌فرمايد: «به راستى خدا هر بندۀ سپاسگزارى را دوست مى‌دارد و در قيامت به بنده‌اى از بندگانش مى‌فرمايد: آيا (در دنيا) از فلان شخص (كه واسطۀ نعمت بود) سپاسگزارى كردى‌؟ پس مى‌گويد: پروردگارا بس تو را شكر كردم. خداوند مى‌فرمايد: چون شكر او را نكردى، شكر مرا هم نكرده‌اى». آنگاه امام عليه السّلام فرمود: «سپاسگزارترين شما از خداوند، سپاسگزارترين شما است براى مردم (كه واسطۀ نعمت الهى هستند)». 📓گناهان کبیره - 2، نوشته شهید دستغیب، صفحه 352 @mola_amiralmomenin_as