eitaa logo
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
174 فایل
🌸اگر کسی فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام را نقل کند خداوند گناهان زبان او را می بخشد🌸 💠تعجیل در فرج قطب عالم امکان صلوات💠 خادم : @Alisafaei72 🌷درمحضراستادشجاعی @jalasate_ostad
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️فاطمه(سلام‌الله علیها)، ليلة القدر است. امام باقر عليه السلام در تفسير و بيان سوره‌ى «قدر» فرمود: «إنَّ‌ فَاطِمَةَ‌ هِىَ‌ لَيْلَةُ‌ الْقَدْرِ مَنْ‌ عَرَفَ‌ فَاطِمِةَ‌ حَقَّ‌ مَعْرِفَتَهَا فَقَدْ أَدْرَكَ‌ لَيْلَةَ‌ الْقَدْرِ، وَ إنَّمَا سُمِّيَتْ‌ فَاطِمَةُ‌ لِأَنَّ‌ الْخَلْقَ‌ فُطِمُوا عَنْ‌ مَعْرِفَتِهَا، مَا تَكَامَلَت النُّبُوَّةُ‌ لِنَبِىٍّ‌ حَتّى أَقَّرَ بِفَضْلِهَا وَ مَحَبَّتِهَا، وَ هِىَ‌ الصِّدِّيقَةُ‌ الْكُبْرى، وَ عَلى مَعْرِفَتِهَا دَارَتِ‌ الْقُرُونُ‌ الاُولى». امام صادق(ع) نيز در تفسير آيه: «إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ‌ فِي لَيْلَةِ‌ الْقَدْرِ» فرمود: «أللَّيْلَةُ‌ فَاطِمَةُ‌ الزَّهْرَاء، وَ الْقَدْرُ اللّه، فَمَنْ‌ عَرَفَ‌ حَقَّ‌ مَعْرِفَتِهَا فَقَدُ أدْرَكَ‌ لَيْلَةَ‌ الْقَدْرِ، وَ إنَّمَا سُمِّيَتْ‌ «فاطمةُ‌» لِأنَّ‌ الْخَلْقَ‌ فُطِمُوا عَنْ‌ مَعْرِفَتِهَا؛ چون فاطمه در وادى حجاب‌هاى نور مستور است، كسى او را نمى‌شناسد و خلق از نظاره بر مكانت آسمانيش عاجز و ناتوانند؛ او ليلة‌القدر است، چون ليلة‌القدر، ظرف نزول قرآن و فرشتگان است. در آن شب امواج نور خداوند موج مى‌زند، فرشتگان و روح به محضر امام زمان «عج» مى‌رسند، امور مردم تقدير مى‌گردد، و سينه‌ى فاطمه، ظرف حقايق و انوار الهى است فروغ قرآن در آن مى‌تابد، معارف قرآن از آن ساطع است؛ و چون «ليلة‌القدر»، ظرف نزول قرآن است، و قرآن هدايت براى پارسايان، و نيز فرقان است، ميزان براى تشخيص حق از باطل». فاطمه عليها السلام نيز فرقان حق و باطل است، اهل ايمان نشانه‌ى ولايت او را بر چهره دارند و پيروان مكتب فاطمى‌اند. او ليلة‌القدر است، كه از سپهر قداست و عصمتش يازده قرآن تجلى كرد؛ و نيز مقام و مكانت رفيعش جز بر پدر و شوهر و فرزندان معصومش بر ديگران پوشيده است. آخر او سرّالوجود است و درك مقام والايش تشرّف به مقام رفيع ليلة‌القدر است، بعضى در همانندى و شباهت‌هاى فاطمه عليها السلام به «ليلة‌القدر» چهارده وجه شباهت ذكر كرده‌اند به هر روى او محور وجود و روح عالم امكان است، فروغ آسمان‌ها و شكوه بهشت برين است. 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
♻️فاطمه(سلام‌الله علیها)، ليلة القدر است. امام باقر عليه السلام در تفسير و بيان سوره‌ى «قدر» فرمود
♻️فاطمه(سلام‌الله علیها)، نور خدا او نور است و پيامبر اكرم(ص) فرمود: «... فَالسَّمَاوَاتُ‌ وَ الأرْضُ‌ مِنْ‌ نُورِ إبْنَتِى فَاطِمَةَ‌ وَ نُورِ إبْنَتِى فَاطِمَةَ‌ مِنْ‌ نُورِاللّهِ‌...» (بحارالانوار، ج 15، ص 10.) امام صادق عليه السلام نيز در تبيين اين حقيقت فرمود: «جز خدا هيچ نبود پس خداوند «پنج نور» را از مشرق جلال و عظمت خود آفريد و براى هر يك از آن انوار اسمى از اسم‌هاى خود را قرار داد؛ چرا كه خدا «حميد» است و اين نام در محمد(ص) ظهور يافت و خدا «اعلى» است و اين نام در على عليه السلام تجلى كرد و براى خدا «اسماء حسنى» مى‌باشد كه در نام‌هاى حسن و حسين آشكار گرديد و از اسم «فاطر» خداوند، نام فاطمه عليها السلام بدرخشيد؛ چون خداوند آن انوار را آفريد آنان را در ميثاق قرار داد؛ سپس در طرف راست عرش جاى گرفتند». خداى متعال فرشتگان را نيز از نور آفريد، چون فرشتگان به اين پنج نور نگريستند شأن و منزلت اين انوار به آنان بزرگ جلوه نمود و تسبيح خداى متعال را از آنها فرا گرفتند... و آن هنگام كه خداوند آدم عليه السلام را آفريد آن حضرت در يمين عرش اين انوار فروزان را مشاهده كرد. از ساحت كبريايى از نام آنان جويا شد. خداى متعال در پاسخ فرمود: «اى آدم! آنان برگزيدگان من هستند و آنان را از نور عظمت خود آفريده‌ام و از نام‌هاى خود نامى براى آنها انتخاب كرده‌ام. آدم عرض كرد پروردگارا! به حقى كه تو بر آنان دارى نام‌هاى آنان را به من بياموز. بارى‌تعالى آن اسامى را به آدم آموخت و فرمود: «اى آدم اين اسم‌ها در نزد تو امانت مى‌باشد كه غير تو نبايد به آن آگاه گردد آدم قبول كرد» . بازتاب اين حقيقت در قرآن چنين آمده: «و خدا همه‌ى نام‌ها را به آدم بياموخت، پس از آن، همه‌ى اسماء را به فرشتگان عرضه كرد و گفت اگر راست مى‌گوييد مرا از نام اينها خبر دهيد. گفتند تو را تنزيه مى‌كنيم كه ما دانشى جز آنچه تو به ما آموخته‌اى نداريم كه داناى فرزانه تنها تويى. گفت اى آدم فرشتگان را از نام ايشان آگاه كن و چون از نام آنها آگاهشان كرد گفت مگر به شما نگفتم كه من نهفته‌هاى آسمان و زمين را مى‌دانم، آنچه را كه شما آشكار كرده‌ايد و آنچه را پنهان مى‌داشتيد مى‌دانم» (بقره / 33-31.). به هر روى، فاطمه عليها السلام نور تابناكى است كه خداوند قناديل مشعشع و فروزنده‌ى عرش و فروغ آسمان‌ها را از تلألؤ آن آفريد و شگفتا! كه يازده زلال‌ترين ذات مقدس معصوم نيز از مشرق نور او فروزان است . او نور است و از نور خداست و خدا نور آسمان‌ها و زمين است (نور / 35.). قرآن نيز نور و كتاب منير است (آل عمران / 184؛ تغابن / 8.). فاطمه، زهرا و زهره است، حورا انسيه است؛ چون بدر تمام و خورشيدى تابان بود كه از پس ابر نمايان گردد. آن‌گاه كه فرشتگان و آسمان و زمين در ظلمت بودند، فروغ زهرا بر همه‌ى آفاق نور افشاند. فروغ نور زهرا عليها السلام فرشتگان را به حمد و تسبيح خدا وا داشت و خداوند تمام ثواب آن تسبيح و تقديس را براى فاطمه و شوهر و فرزندان و دوست‌داران آن حضرت قرار داد . بارى ده‌ها حديث با عبارات مختلف و افق‌هاى گوناگون جلوه‌اى از نورانيت فاطمه عليها السلام را به نمايش مى‌گذارد و حجاب نور از چهره‌ى قدسى اين كوكب درى برمى‌دارد. از سوى ديگر دانسته شد كه قرآن نور و كتاب منير است؛ بنابراين زهراء از منظر قرآن و قرآن از منظر فاطمه مصداق بارز نورٌ على نور است و چون دو نور بر هم بدرخشند و دو بحر عصمت با هم ملاقات، از اين تابش «نورٌ على نور» گوهر سنت جارى مى‌گردد سنتى كه حجت خداست. 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴ایوان نجف سیاه‌پوش شد: پرچم عزای صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها بر بلندای حرم علوی افراشته شد. اینک حرم علوی سیاه‌پوش عزای بانوی مقاومت و شجاعت است که در راه حق سوخت تا چراغ هدایت برای همیشه روشن باشد. @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
♻️فاطمه(سلام‌الله علیها)، نور خدا او نور است و پيامبر اكرم(ص) فرمود: «... فَالسَّمَاوَاتُ‌ وَ الأ
♻️فاطمه(سلام‌الله علیها)، نور خدا ⁉️نور چيست‌؟ آيا مى‌توان به نور نگريست و آن را تحليل كرد و شناخت؛ يا آنكه هر چه به كانون نور نزديك‌تر شويم افق ديد و بينش ما محدودتر مى‌شود. مشرق تابان نور حقيقى كه هيچ‌گونه اختلاف تشكيكى در آن راه ندارد، مختص مبدء ذوالجلال و الاكرام است . خداوند خود را با وصف نور مى‌ستايد: اَللّٰهُ‌ نُورُ السَّمٰاوٰاتِ‌ وَ الْأَرْضِ‌ ؛ «نورى بى‌نهايت از جميع جهات». «جلالاً و جمالاً و اشراقاً و ملكوتاً؛ و تمام انوار ساطع و جارى از درياى جبروت اوست». خداوند در دعا چنين ستايش مى‌گردد: «يَا نُورَ النُّور، يَا مُنَوِّرَ النُّور، يَا خَالِقَ‌ النُّور، يَا مُدَبِّرَ النُّور، يَا مُقَدِّرَ النُّور، يَا نُورَ كُلِّ‌ نُور، يَا نُوراً بَعْدَ كُلِّ‌ نُور، يَا نُوراً فَوْقَ‌ كُلِّ‌ نُور، يَا نُوراً لَيْسَ‌ كَمِثْلِهِ‌ نُور» . بنابراين تمام عالم امكان پرتوى از فروغ نور او و فيضى از بحار انوار اوست. او از فرط‍‌ نور خود پنهان است و حجاب او نور است. در دعا مى‌خوانيم: «اللهم رب النور العظيم...؛ نور فاطمه از نور خداست و از اين افق نمايان است و براى او دو نور است». قرآن نيز نور خداست و نور حقيقت‌نماست. هر آنچه از اين افق نمايان گردد از مصدر ذات ذوالجلال است، اگر كتابى آسمانى مشرق تابان تجليات الهى گردد، و يا قلب پيامبرى مطلع‌الانوار گردد، و يا صديقه‌اى معصومه چون فاطمه جلوه‌اى تابان از اين حقيقت باشد اين تابش‌ها و تجليات از يك چشمه نور است و آن نور خداست كه نور آسمان‌ها و زمين است فاطمه بر اين مكانت و ستيغ عظمت مى‌درخشد. اوست كه چنين ستايش مى‌گردد: «... قد اشرقت الجنان من حسن وجهها...» . بدون ترديد، جمالى كه جَنان را نورباران سازد، جلوه‌ى عبادتش در محراب بندگى، مدينه را نورباران خواهد ساخت. ابان بن تغلب مى‌گويد: «قلت لابى عبداللّه الصادق عليه السلام يابن رسول اللّه لم سمّيت الزهراء بالزهراء، فقال لِأَنّها تزهر لاميرالمؤمنين فى النهار ثلاث مرات بالنور، كان يزهر نور وجهها نوراً ابيض عند صلاة الغداة، و الناس فى فراشهم فيدخل بياض ذلك النور الى حجراتهم بالمدينه....» 🖋علل‌الشرايع، ج 1، ص 180؛ بحار، ج 43، ص 12. آرى، نورى كه مدينه را روشن و خانه‌ى اصحاب در پرتو آن روشن مى‌شد، سرانجام در چهره‌ى امام حسين نمايان شد و سيماى ذوات مقدس امامان به آن فروغ منور گرديد. 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
♻️الصديقة فاطمه الزهراء عليها السلام «وَ ناديتَ‌ فى الملأ العلى: أنا الفاطر و هى فاطمة، و بنورها ظهرت الاشياء من الفاتحة إلى الخاتمه، فإسمها اسمك، و نورها نورك، و ظهورها ظهورك، و لا اله غيرك، و كل كمال ظلّك، و كل وجود ظلّ‌ وجودك، فلمّا فطرتها فطمتها عن الكدورات البشريه، و اختصصتها بالخصائص الفاطمية، مفطومة عن الرعونات العُنصريه، و نزّهتها عن جميع النقائص، مجموعة من الخصائل المرضيّه؛ بحيث عجزت العقول عن ادراكها، و الناس فطموا عن كنه معرفتها، فدعا الاملاك فى الافلاك بالنورية السماوية و بفاطمة المنصوره،... ام السبطين و اكبر حج اللّه على الخافقين، ريحانة سدرة المنتهى، و كلمة التقوى، و العروة الوثقى، و ستراللّه المرفى، و السعيدة العظمى، و المريم الكبرى، والصلاة الوسطى، و الانسية الحوراء، التى بمعرفتها دارت القرون الاولى، و كيف احصى ثناها، و إنّ‌ فضائلها لا تحصى، و فواضلها لا تقضى، البتول العَذراء، و الحرّة البيضاء، ام ابيها و سيدة شيعتها و بنيها، ملكة الانبياء، الصديقة فاطمة الزهراء عليها السلام» 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
♻️فاطمه(سلام‌الله علیها)، نور خدا ⁉️نور چيست‌؟ آيا مى‌توان به نور نگريست و آن را تحليل كرد و شناخت؛
♻️بارش قرآن بر روح فاطمه (سلام‌الله علیها) اكنون بر اين مشرق تابناك، بايد نگاه فاطمه به قرآن را نگريست. نگاهى كه مصداق «نورٌ على نور» است و در اين ساحت قدسى بايد فاطمه و قرآن را زيارت كرد. چون دو نور، نظاره‌گر يكديگرند، حجابى در كار نيست، حتى حجاب نور. بنابراين بايد گفت كه فاطمه خود تفسير و ترجمان قرآن است. و قرآن با تمام آفاق نورانيش، ظاهر و بطون عرشى خود بر آن حضرت تجلى كرده و سرچشمه معرفت نيز در بازتاب اين نور «نورٌ على نور» است و فروغ هدايت و معرفت از آن ساطع و نمايان است. بر افق‌هاى گوناگون دينى فروغ و فروز هدايت مى‌پراكند از قرآن مى‌گويد و قرآن وصف جمال اوست. مگر نه اين است كه ابن عباس مى‌گويد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: «همانا قرآن به چهار قسمت تقسيم شده است: يك چهارم آن در جلالت من و اهل‌بيت من است و يك چهارم آن در بيان رذيلت دشمنان ماست و يك چهارم آن در بيان حلال و حرام خداوند و يك چهارم باقيمانده آن در بيان واجبات و احكام نازل شده است». و در پايان فرمود: «همانا خداوند كرائم قرآن را در شأن على عليه السلام نازل كرد» . و نظير اين روايت را اصبغ بن نباته از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مى‌كند كه آن حضرت فرمود: «ثلث قرآن در بيان فضيلت ما اهل‌بيت نازل گرديده و ثلث آن در سرزنش دشمنان ما نازل شده است و ثلث آن پيرامون فرائض و سنن و معارف اسلامى است» . ♻️فاطمه(سلام‌الله علیها) و قرآن حيات و زندگانى فاطمه عليها السلام، ترجمانى از «تربيت وحيانى» است. فاطمه در دامان پدرى پرورش يافت كه قلب مباركش تجلى‌گاه فروغ وحى بود. از اين منظر، قرآن بيش‌ترين اثر را در تربيت «فاطمه» و زندگى آن بزرگوار داشته است. موج نورانى وحى آن‌چنان خانه‌ى فاطمه را لبريز ساخته كه فضّه خادمه آن حضرت با زبان قرآن گفتگو مى‌كند. 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
♻️بارش قرآن بر روح فاطمه (سلام‌الله علیها) اكنون بر اين مشرق تابناك، بايد نگاه فاطمه به قرآن را نگر
♻️فضّه كيست‌؟ (قسمت اول) خدمتگزار خانه‌ى فاطمه(س)، فضّه كه بنا بر نقل بعضى از روايات خواهر قنبر غلام على عليه السلام و از اهل حبشه بوده است. او بانوى بانوان است. فضّه را پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به فاطمه بخشيد تا خدمتگزار او باشد؛ ولى خانه‌ى على براى او بهترين آموزشگاه گرديد. به پاس حضورش در خانه‌ى على عليه السلام و فراگيرى معارف اسلامى دُر بى‌همتاى معرفت و ايمان شد. خانه‌ى گلين على عليه السلام براى او عرش‌الرحمن بود، او در پرتو آيات سوره انسان نورباران شد؛ او نيز چون معصومان آن خاندان روزه گرفت و چون آن عرشيان ايثار كرد و خداوند ايثارشان را ستود و در پرتو اين آيات (انسان: 7- 22) مجد و عظمت اين بانو نيز جاودانه گرديد. البته سرشت پاك و آموزش فاطمه و على عليهما السلام از آن خادمه بانويى نمونه تربيت كرد؛ آن‌گونه كه مردان بزرگ نيز مبهوت جلالت و دانايى او گرديده‌اند. در خبر است كه او حافظ‍‌ قرآن بود و پيوسته آيات قرآن را تلاوت مى‌كرد، از سروده‌ى وحى جانش به بهجت ملكوتى مزين گشته و مدام با آيات قرآن گفتگو مى‌كرد. او بيست سال جز با قرآن سخنى نگفت. ابوالقاسم قسرى مى‌گويد: در سفر حج از كاروان عقب افتادم. در بيابان به زنى برخورد كردم او را نشناختم، متعجب و شگفت‌زده شدم از او پرسيدم تو كيستى‌؟ در جوابم گفت: وَ قُلْ‌ سَلاٰمٌ‌ فَسَوْفَ‌ يَعْلَمُونَ‌ (زخرف: 89) سلام كردم، پاسخ سلامم را داد. گفتم: در اينجا چه كار مى‌كنى‌؟ در پاسخم گفت: وَ مَنْ‌ يَهْدِ اللّٰهُ‌ فَمٰا لَهُ‌ مِنْ‌ مُضِلٍّ‌ (زمر: 37)دانستم كه راه را گم كرده، از او پرسيدم: از آدميانى يا از جن‌؟ در پاسخم گفت: يٰا بَنِي آدَمَ‌ خُذُوا زِينَتَكُمْ‌ (اعراف: 31) گفتم از كجا مى‌آيى‌؟ پاسخ گفت: يُنٰادَوْنَ‌ مِنْ‌ مَكٰانٍ‌ بَعِيدٍ (فصلت: 44) از هدف و مقصود او پرسيدم. پاسخم گفت: وَ لِلّٰهِ‌ عَلَى النّٰاسِ‌ حِجُّ‌ الْبَيْتِ‌ مَنِ‌ اسْتَطٰاعَ‌ إِلَيْهِ‌ سَبِيلاً (آل عمران: 97) گفتم چند روز است كه از كاروان جدا شده‌اى‌؟ جواب داد: وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّمٰاوٰاتِ‌ وَ الْأَرْضَ‌ وَ مٰا بَيْنَهُمٰا فِي سِتَّةِ‌ أَيّٰامٍ‌ (ق: 38) گفتم گرسنه‌اى‌؟ پاسخ گفت: وَ مٰا جَعَلْنٰاهُمْ‌ جَسَداً لاٰ يَأْكُلُونَ‌ الطَّعٰامَ‌... (انبیاء: 8) گفتم پشت سر من سوار شو. در پاسخ گفت: لَوْ كٰانَ‌ فِيهِمٰا آلِهَةٌ‌ إِلاَّ اللّٰهُ‌ لَفَسَدَتٰا (انبیا: 22) پس پياده شدم و آن بانوى باكرامت سوار شد و گفت: سُبْحٰانَ‌ الَّذِي سَخَّرَ لَنٰا هٰذٰا (زخرف: 13). چون به قافله رسيديم، پرسيدم آيا كسى را در قافله دارى‌؟ پاسخ داد: يٰا دٰاوُدُ إِنّٰا جَعَلْنٰاكَ‌ خَلِيفَةً‌ فِي الْأَرْضِ‌ (ص: 26)؛ وَ مٰا مُحَمَّدٌ إِلاّٰ رَسُولٌ‌ (آل عمران: 144)؛ يٰا يَحْيىٰ‌ خُذِ الْكِتٰابَ‌ (مریم: 12)؛ يٰا مُوسىٰ‌ إِنَّهُ‌ أَنَا اللّٰهُ‌ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ‌ (نمل: 9)؛ دانستم كه اين اسامى آشنايان با او هستند. گفتم چه نسبتى با اين افراد دارى‌؟ پاسخ داد: اَلْمٰالُ‌ وَ الْبَنُونَ‌ زِينَةُ‌ الْحَيٰاةِ‌ الدُّنْيٰا (کهف: 46) آگاه شدم كه اين افراد پسران او هستند، آن‌گاه پاداشى به من عطا كرد. از فرزندان او پرسيدم كه اين بانوى باعظمت كيست‌؟ گفتند مادر ما فضّه خادمه حضرت فاطمه زهرا(س) است كه از بيست سال پيش تاكنون فقط‍‌ با زبان قرآن گفتگو مى‌كند. آن بانو چنان باعظمت است كه مخالفان نيز شكوه او را مى‌ستايند. در خبر است كه روزى عمر بن خطاب تحت تأثير دانش اين بانو قرار گرفته و گفت: «يك تار موى آل ابى‌طالب هم از عمر بن خطاب داناتر است». 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
♻️فضّه كيست‌؟ (قسمت دوم) فضّه در پرتو تربيت وحيانى على و فاطمه، بانوى نمونه‌اى مى‌گردد كه هنوز آوازه‌ى نامش در تاريخ طنين مى‌افكند. او به دانش غريبه نيز آگاهى داشت. فضّه، بانوى بزرگوارى است كه اميرالمؤمنين (ع) در توصيفش گفته‌اند: «أللّهُمَّ‌ بَارِك لَنَا فِى فِضَّتِنَا» و او در نهضت عاشورا همراه امام حسين عليه السلام بود و كمك مى‌كرد زينب عليها السلام را در حفظ‍‌ و نگهدارى اطفال در مسير كوفه و شام. برخى او را با قنبر برادر دانسته و فرزند پادشاه حبشه و بعضى او را از هندوستان دانسته‌اند خلاصه، «كانت فضة النوبية جارية الزهراء فى درجة عالية من الايمان و التقوى». اين تابش قرآن بر فضّه كنيز زهرا عليها السلام است؛ ولى فاطمه با آن سرشت و طينت عرشى بارش وحى بر روح او چه معجزه‌اى مى‌آفريند خدا و رسولش و ائمه معصومين عليهم السلام مى‌دانند! به هر روى، با توجه به روح عرشى و طينت بهشتى آن صديقه، فروغ وحى با بيش‌ترين پرتو در زندگى آن حضرت درخشش داشته است. تسبيح، تحميد، شكر و ثنا، نيايش و پرستش، توحيد و يگانه‌ستايى و صدها مفاهيم آسمانى ديگر كه از زبان آن حضرت ساطع است، جلوه‌هايى از آيات قرآن است. زندگى آن حضرت چون دانشگاهى براى همه‌ى تاريخ است كه در آن انسان و قرآن چون جسم و روح شاكله‌ى واحدى را پديد آورده و قرآن با همه آفاق بطونش در آن تفسير گرديده است. قرآن در اوج فروغ عرشى و حقيقت آسمانى خود بر جان «فاطمه» تابيده و انوار آن در رفتار، انديشه و مقال آن حضرت فروزان است. آن حضرت در دعاى روز دوشنبه خود چنين مى‌فرمايد: «وَ تَبَصُّراً فِى كِتَابِكَ‌، وَ فَهْماً فِى حُكْمِكَ‌... وَ لَا تَجْعَلِ‌ الُقُرآنَ‌ بِنَا مَا حِلّاً... او در اين نيايش از خداوند بصيرت و بينايى در قرآن و فهم حكم و فرمان خدا را مى‌طلبد و آن‌گاه با درود بر محمد و آل محمد از خداوند طلب مى‌كند: «خدايا قرآن را به ما خصم و در ستيز و مجادله قرار مده». و نيز در تعقيبات نماز ظهر همين مفهوم را تكرار نموده و چنين نيايش مى‌كند: «وَالْحَمْدُ لِلّهِ‌ الَّذِى لَمْ‌ يَجْعَلْنِى جَاحِداً لِشَىءٍ مِنْ‌ كِتَابِهِ‌ ؛ حمد و سپاس براى خدايى است كه فروغ وحى را بر جانم جارى ساخت و مرا منكر آيات كتابش قرار نداد». آن حضرت در خطبه بليغ و منشور آسمانى نيز پيرامون قرآن سخنان شيوايى را بيان فرمود كه در آغاز كتاب ذكر گرديد: «و نَحنُ‌ بَقِيَّةٌ‌...». در اين سخن، فاطمه عليها السلام جايگاه و مكانت قرآن و اهل بيت عليهم السلام را مى‌نگرد و تعامل اين دو آينه حق‌نما و مشرق فروزان حقيقت را نمايش مى‌دهد، مشرقى كه تجلى‌گاه نور على نور است و تفسيرى از حديث شريف ثقلين كه قرآن و اهل بيت با هم‌اند و هرگز ميان آن دو جدايى نخواهد بود. بدون شك فاطمه و اهل بيت عليهم السلام ستارگان هدايت‌گر قرآنند، ده‌ها آيه در تبيين و توصيف اين مقام نازل شده است و آيات فراوانى از قرآن - با تفسير و تأويل - بر جلالت فاطمه عليها السلام دلالت مى‌كند. از همين منظر است كه «فاطمه» مشكات، كوكب درى، بحر مواج عصمت و عفت، شاخسار درخت طوبى و مبارك قرآن است. 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
از شاخص‌هاى ايمان در شخصيت مؤمن، سيره عبادى اوست. عبادت نيز، از مؤثرترين روش‌ها براى رسيدن به كمالات انسانى و مقامات معنوى است كه هيچ‌كس، حتى رسول خدا(ص) از آن بى‌نياز نبود؛ چنان‌كه خداى منان خطاب به پيامبر خود مى‌فرمايد: (وَ مِنَ‌ اللَّيْلِ‌ فَتَهَجَّدْ بِهِ‌ نافِلَةً‌ لَكَ‌ عَسى‌ أَنْ‌ يَبْعَثَكَ‌ رَبُّكَ‌ مَقاماً مَحْمُوداً)(اسراء: ٧٥) و پاسى از شب را [از خواب برخيز] و به تهجد (نماز و قرآن خواندن) بپرداز. اين يك وظيفه اضافى براى توست. اميد است كه پروردگارت تو را به مقامى پسنديده برانگيزد. رسول خدا(ص) نيز، شب‌ها ساعات طولانى را به راز و نياز با پروردگار خود به سر مى‌برد. حضرت فاطمه(عليهاالسلام)، دست‌پروده پيامبر(ص) از شوقى بى‌مثال، براى عبادت پروردگار عالم برخوردار بود. براى اين موضوع، شواهد بسيارى وجود دارد؛ از جمله آنكه رسول خدا(ص) مى‌فرمايد: إنَّ‌ إبنَتى فاطمةَ‌ مَلأَ اللهُ‌ قَلبَها و جَوارِحَها إيماناً إلى مُشاشِها تَفرَّغَت لِطاعَةِ‌ اللهِ‌. خداوند قلب، جوارح و عمق وجود دخترم را از ايمان پر ساخته و وجود او مستغرق در طاعت خداوند است. در روايتى ديگر رسول خدا(ص) در وصف عبادت حضرت زهرا(عليهاالسلام) فرمود: هنگامى كه فاطمه(عليهاالسلام) در محراب خود به عبادت برمى‌خيزد، نور او براى ملائكه آسمان‌ها پرتوافكن مى‌شود، همانند پرتوافكنى نور ستارگان براى اهل زمين. فرزندش امام حسن مجتبی(ع) صحنه عبادت مادر را در اين‌گونه وصف مى‌كند: مادرم را ديدم كه در شب جمعه، به عبادت ايستاد، مرتب در حال ركوع و سجود بود تا آنكه روشنايى صبح سر زد. مى‌شنيدم كه مردان و زنان مؤمن را دعا مى‌كرد، آنها را با نام مى‌خواند و برايشان دعا مى‌كرد؛ ولى در حقخود دعا نمى‌كرد. گفتم: «اى مادر چرا براى خود دعا نمى‌كنى آن‌طور كه براى ديگران دعا مى‌كنى‌؟» فرمود: «پسرم! اول همسايه، سپس اهل خانه». 📓*شخصیت شناسی حضرت زهرا علیها السلام بر پایه کتاب و سنت*، نوشته دکتر مجید معارف، صفحه 76 @mola_amiralmomenin_as
نكته ديگر در سيره عبادى حضرت زهرا (عليهاالسلام) آنكه آن بزرگوار ساعات پايانى روز جمعه را به دعا كردن اختصاص مى‌داد و در ماه رمضان نيز، به شب‌زنده‌دارى دهه آخر - چونان رسول خدا(ص) - مداومت داشت و همه ساكنان خانه را به احياى شب‌هاى قدر ترغيب مى‌كرد. آن‌گاه خود نيز به دعا و عبادت مشغول مى‌شد. حسن بصرى مى‌گويد: «در بين امت اسلام، عبادت‌كننده‌اى چون فاطمه زهرا(عليهاالسلام) ظاهر نشد. او چنان بر اقامه نماز مداومت كرد كه پاهايش متورم شد». بنابر روايات، رسول خدا(ص) دستور العمل‌هايى براى فاطمه زهرا(عليهاالسلام) صادر كرد تا با اجراى آنها روحيه عبادى آن حضرت تازه و پرنشاط‍‌ باقى بماند. يكى از آن موارد، اعطاى تسبيح معروف است. در اهميت اين تسبيح همان بس كه امام باقر(ع) فرمود: خداوند از جهت تمجيد، به چيزى چون تسبيح فاطمه(عليهاالسلام) مورد عبادت قرار نگرفته و اگر ذكر ديگرى برتر از تسبيح حضرت فاطمه (عليهاالسلام) بود، رسول خدا(ص) آن را به دختر خود هديه مى‌كرد. در روايت ديگر، امام صادق(ع) تسبيح حضرت زهرا(عليهاالسلام) را از مصداق‌هاى ذكر كثير اعلام كرد كه خداوند در آيه: (اذْكُرُوا اللّهَ‌ ذِكْراً كَثِيراً)(احزاب: ٤٠) آن را از مؤمنان خواسته است. دستورالعمل عبادى ديگرى كه پيامبر(ص) براى حضرت زهرا(عليهاالسلام) صادر كرد، آموزش اذكار قبل از خواب بود. حضرت، خود نقل مى‌كند: رسول خدا(ص) بر من وارد شد در وقتى كه من براى استراحت بستر پهن كرده بودم. پيامبر(ص) فرمود: «اى فاطمه [سعى كن] نخوابى، جز آنكه چهار كار انجام دهى. قرآن را ختم و انبيا را شفيع خود كنى، مؤمنان را از خود راضى كرده و حج و عمره گزارده باشى». پيامبر(ص) اين را گفت و سپس خود به نماز و مناجات مشغول شد. من صبر كردم تا نماز رسول خدا(ص) به پايان رسيد. آن‌گاه گفتم: «اى رسول خدا(ص) مرا به چهار چيز امر فرمودى كه انجام دادن آن در هيچ شرايطى ميسر نيست». حضرت تبسمى كرده، فرمود: «هرگاه سه مرتبه سوره «قُلْ‌ هُوَ اللّهُ‌ أَحَدٌ» را بخوانى، مانند آن است كه قرآن را ختم كرده‌اى؛ چون بر من و پيامبران قبل از من، صلوات نثار كنى، ما در روز قيامت شفيعان تو خواهيم بود؛ آن‌گاه كه براى مؤمنان طلب مغفرت كنى، آنان از تو راضى خواهند گشت و چون به ذكر سبحان الله و الحمدالله و لااله الا الله و الله اكبر مداومت كنى، مثل آن است كه حج و عمره گزارده‌اى». 📓*شخصیت شناسی حضرت زهرا علیها السلام بر پایه کتاب و سنت*، نوشته دکتر مجید معارف، صفحه 78 @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
#سيره_عبادى_حضرت_زهرا_عليهاالسلام نكته ديگر در سيره عبادى حضرت زهرا (عليهاالسلام) آنكه آن بزرگوار س
♻️مصداق‌هايى از عبادت حضرت زهرا (عليهاالسلام) حضرت زهرا(عليهاالسلام) در خطبه‌اى مى‌فرمايد: *خداوند ايمان را مايه تطهير شما از شرك قرار داد و نماز را وسيله دورى شما از كبر و روزه را سبب تثبيت اخلاص و حج را مايه استحكام دين و عدالت را سبب پيوستگى دل‌ها، و اطاعت از ما را مايه انتظام ملت، و امامت ما را مايه ايمنى از تفرقه و جهاد را مايه عزت اسلام و صبر را عامل كمك به نيل ثواب و امر به معروف و نهى از منكر را وسيله‌اى براى اصلاح عامه (جامعه) و نيكى به والدين را مانع از [نزول] خشم الهى و صله ارحام را عامل طول عمر و افزايش نعمت و قصاص را ضامن حفظ‍‌ نفوس و وفا به نذر را وسيله‌اى براى دستيابى به آمرزش و... . * از اين خطبه، چنين برمى‌آيد كه آن حضرت، در مسير عبادت پروردگار، به مصداق‌هاى كامل آن اشراف داشته است و براى هر عبادتى فلسفه‌اى قائل بوده و انجام دادن آن عبادت را عاملى براى رسيدن به كمالات معنوى مى‌دانست. آن بزرگوار، عامل به تمام عباداتى بود كه از لزوم انجام دادن آن سخن گفته است. با اين حال در سيره عبادى حضرت زهرا (عليهاالسلام) انجام دادن برخى عبادات، تبلور بيشترى دارد كه از جمله آنها مى‌توان به گذشت در راه خدا و انفاق مداوم اشاره كرد. 📓*شخصیت شناسی حضرت زهرا علیها السلام بر پایه کتاب و سنت*، نوشته دکتر مجید معارف، صفحه 79-80. @mola_amiralmomenin_as
بدون شك، ** اين سخنرانى تاريخى، شيوا، بليغ، گله‌آميز، ترساننده و آتشين، بازتابى از وحى و ترجمانى از قرآن است. 🍃فدك سرزمين بابركت و غله‌خيزى است در شمال حجاز، كه فاصله‌ى آن تا مدينه صد و چهل كيلومتر است. و در روزگاران پيش «مسيرة يومين» بوده است . سال هفتم هجرت فرا رسيد، دژهاى يهوديان خيبر گشوده و فتح شد. فدكيان از اين رخ‌داد پيروزمندانه مسلمانان ترسيدند. آنان نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمدند و نصف يا تمام آن سرزمين را به رسول خدا صلى الله عليه و آله واگذار كردند، و از آن تاريخ به ملك خاص و خالص رسول خدا صلى الله عليه و آله درآمد. زيرا از اراضى «ما لم يوجف عليه بخيل و لا ركاب» بود و خداوند در پرتو وحى بيان داشتند: «مٰا أَفٰاءَ اللّٰهُ‌ عَلىٰ‌ رَسُولِهِ‌ مِنْ‌ أَهْلِ‌ الْقُرىٰ‌ فَلِلّٰهِ‌ وَ لِلرَّسُولِ‌ وَ لِذِي الْقُرْبىٰ‌»، «وَ مٰا أَفٰاءَ اللّٰهُ‌ عَلىٰ‌ رَسُولِهِ‌ مِنْهُمْ‌ فَمٰا أَوْجَفْتُمْ‌ عَلَيْهِ‌ مِنْ‌ خَيْلٍ‌ وَ لاٰ رِكٰابٍ‌» (حشر: 6- 7). بنابراين «فكانت خالصة لرسول اللّه صلى الله عليه و آله»؛ پس بنابر صريح اين دو آيه، فدك ملك طلق رسول خدا صلى الله عليه و آله بوده است و اين موضوع مورد وفاق مسلمانان است. و چون آيه مباركه: «وَ آتِ‌ ذَا الْقُرْبىٰ‌ حَقَّهُ‌ »؛ (اسرلء: 26) نازل شد رسول خدا فاطمه عليها السلام را فراخواند «و اعطاها فدكاً». واگذارى فدك به فاطمه عليها السلام در زمان پيغمبر امرى آشكار و معروف بوده و خاندان پيغمبر در آن اختلافى نداشتند. عُمَر، خليفه‌ى اول آن را از تصرف فاطمه عليها السلام درآورده و عاملان آن حضرت را از آن‌جا بيرون كرد. و آن را از جمله اموال عمومى اعلام نمود.... 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
♻️خطبه فاطمه سلام الله علیها فاطمه عليها السلام در مقابل غصب فدک و اين بدعت و دگرگونى سنت رسول خدا بايد قيام كند. بدون شك (س) به خاطر آن نبود كه اين دهكده در دست فاطمه و فرزندان او باشد تا امرار معاش خود و فرزندان را بنمايد. مشكل فاطمه(س) اين بود كه فرهنگ ويرانگر اجتهاد در مقابل نص آغاز شده، و اين آغاز فتنه شومى بود و بدون شك پايان آن نخواهد بود. فردا اجتهادى ديگر پيش مى‌آيد و همچنين آن گاه چه كسى ضمانت خواهد كرد كه خليفه ديگرى با اجتهاد خود دگرگونى‌هاى اساسى در دين پديد نياورد؟ اين رمز و راز نهضت و ايستادگى فاطمه عليها السلام در مقابل و بنيانگزاران آن بود، البته آنان نيز مى‌دانستند كه اگر امروز در مقابل حق‌خواهى فاطمه كوتاه بيايند و حق او را به رسميت بشناسند، اگر امروز مزرعه‌اى كه او مطالبه مى‌كند به او برگردانند، فردا حق مسلم ديگرى را مطالبه خواهد كرد و آنان بايد تسليم خواست آن حضرت باشند. ابن ابى‌الحديد اين راز را در بيانى طنزآميز از استاد خود نقل مى‌كند: از استاد خود على بن فارقى مدرس مدرسه غربى بغداد پرسيدم: آيا فاطمه عليها السلام راست مى‌گفت‌؟ جواب داد: آرى! اگر چنين بود چرا فدك را به او برنگردانند؟ او با لبخندى پاسخ داد: اگر آن روز فدك را به او باز مى‌گرداندند فردا خلافت شوهر خود على را مطالبه مى‌كرد و او هم نمى‌توانست سخن وى را نپذيرد؛ چون قبول كرده بود كه دختر پيغمبر صديقه است و هر چه مى‌گويد راست است. به هر روى فاطمه عليها السلام بر افق مبين روح قدسى خويش خطرات و پيامدهاى ناگوارى را براى اسلام مشاهده كرد. امروز خليفه آغاز يك دگرگونى در اسلام خواهد شد. شگفتا چگونه پيش‌بينى آن حضرت به وقوع پيوست و كمتر از پنجاه سال چه بدعت‌ها پديد آمد، و در نظام عقيدتى، سياسى، فرهنگى اسلام چه دگرگونى‌هايى آشكار شد روح اسلام را از پيكره‌ى اسلام جدا كردند و جسدى بى‌روح از آن بيشتر باقى نگذاشتند. 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
#مبانى_قرآنى_خطبه_فدكيه ♻️خطبه فاطمه سلام الله علیها فاطمه عليها السلام در مقابل غصب فدک و اين
♻️خطبه فاطمه سلام الله علیها فاطمه عليها السلام در سخنانى كه با زنان مهاجر و انصار - كه به عيادت آن بانو آمده بودند - پرده از آن فجايع و رخ‌دادهاى آينده برداشته و در فرازهايى از سخنانش چنين فرمود: «به خدايتان سوگند! آنچه نبايد بكنند كردند. نواها ساز و فتنه‌ها آغاز شد حال لختى بپايند! تا به خود آيند و ببينند، چه آشوبى بپا خيزد و چه خونها بريزد. شهد زندگى در كام‌ها شرنگ و جهان پهناور بر همگان تنگ گردد. آن روز زيانكاران را باد در دست، و آيندگان به گناه رفتگان گرفتار و پاى بستند. اكنون آماده باشيد كه گرد بلا انگيخته شد و تيغ خشم خدا از نيام انتقام آهيخته، شما را نگذارد تا دمار از روزگارتان برآورد، آن گاه دريغ سودى ندارد. جمع شما را بپراكند و بيخ و بنتان را بركند. دريغا كه ديده‌ى حقيقت‌بين نداريد. بر ما هم تاوانى نيست كه داشتن حق را ناخوش مى‌داريد.» اين سخنان كه در آن روز درد دل و گله و شكوه بانويى داغ‌ديده و ستم‌ديده مى‌نمود، به حقيقت اعلام خطرى بود كه نه تنها مهاجر و انصار؛ بلكه نظام حكومت و آينده امت اسلامى را تهديد مى‌كرد. رخ‌دادها وحوادث آينده آينه حقيقت‌نماى اين گفتار گرديد فروغى كه از جام جهان‌نما و خدانگر جان فاطمه در اين گفتار مى‌درخشيد آينده را خوب به نمايش گذاشت. چون ديرى نپاييد كه آن‌چه دختر رسول خدا در بستر بيمارى و نيز پيش از آن در «» از آن خبر داد و مردم را از پايان آن ترساند، تحقق يافت. آن روز گفتند پيامبرى و رهبرى نبايد در يك خاندان بماند. گفتند «قريش» اين طايفه خودخواه و برترى‌جو، بايد هم‌چنان مهترى كند؛ آن روز پايان كار را نمى‌ديدند، ندانستند كه مهترى از قريش به خاندان اميه و سپس به فرزندان ابوسفيان و تيره حكم بن عاص و مروانيان مى‌رسد، ندانستندكه تندباد اين تصميم عجولانه و خودخواهانه شيطانى، گردى را كه بر روى اخگر سوزان دشمنى ديرينه و كهنه اعراب قحطانى و عدنانى است به يك سو خواهد زد، چه خون‌ها جارى خواهد شد، چه تاريخ خون‌بار و سياهى رقم خواهد خورد، آنان آتشى را افروختند كه سراسر شرق و غرب جهان اسلام را در بر گرفت، بار ديگر، امتيازهاى قبيله‌اى و نژادى بر جاى فرهنگ و قرار گرفت، چنددستگى‌ها چهره‌ى زشت خود را نمايان ساخت، اعراب در دو صف حق و باطل و يا دو باطل در مقابل هم مى‌ايستادند ابتدا، صف‌بندى با عنوان دو طايفه بزرگ عدنانى و قحطانى شكل گرفت، ولى كم‌كم و در سال‌هاى بعدى در طول تاريخ درگيرى نام‌هاى ديگرى به خود گرفتند چون: يمانى، مضرى و يمانى، قيسى و كلبى، ازدى و تميمى و صحنه مبارزه و ميدان تاخت و تاز و خون‌ريزى اين اقوام از خراسان بزرگ گرفته تا خوزستان، از سيستان تا غرب ايران، از عراق تا شام و حجاز و مصر، سراسر افريقا، جزيره‌هاى سيسيل و رودس و تا جنوب اسپانيا بود. در اين سرزمين‌هاى پهناور هر جا جنگى در مى‌گرفت، ريشه در همان جريان بعد از رحلت رسول خدا صلى الله عليه و آله داشت و تا امروز نيز اين شط‍‌ خون جارى است. 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
#مبانى_قرآنى_خطبه_فدكيه ♻️خطبه فاطمه سلام الله علیها فاطمه عليها السلام در سخنانى كه با زنان مه
♻️حضور حضرت فاطمه عليها السلام در مسجد فاطمه عليها السلام كه در انديشه تابناكش اين پيامد شوم را مشاهده مى‌كرد و مى‌ديد كه آتشفشان فتنه در سرزمين اسلام فوران كرده است، تصميم گرفت كه با جهاد و ارشاد خود جلو اين خطر بزرگ را بگيرد. او به مسجد آمد؛ تا در جمع مسلمانان آنان را از خواب غفلت و جهالت بيدار كند و آب حيات بر سرزمين جانشان جارى سازد. در آن روزگار، مسجد تنها مركز دادخواهى بود. هر كس از حاكم يا صاحب قدرتى شكايتى داشت، اگر حقى را از دست داده و يا خطرى بر اسلام و مسلمانان را مشاهده مى‌كرد به مسجد مى‌آمد و شكوه‌ى خود را بر مسلمانان عرضه مى‌كرد و مسلمانان مكلف بودند تا آنجا كه مى‌توانند او را يارى كنند و حق او را بشناسند و يا از آن پيامد شوم جلوگيرى كنند. اكنون از دختر پيغمبر حقى گرفته شده و با گرفتن اين حق سنّتى شكسته شده و اين آغاز خطرناكى براى اسلام است. او مى‌ديد كه نزديك است حكومت در اسلام رنگ نژاد و قبيله را به خود گيرد و امامت را كه از مطلع نبوت ساطع است، لباس سلطنت پوشد، و سلطنت و آن كاخ‌ها و فساد و فحشاء، ظلم و سمتى را كه به دنبال دارد، به راستى ديگر از اسلام چه مى‌ماند، از اخلاق و مكارمش، از توحيد و معادش، از حريت و آزادگى و فرزانگى. متكبران قريش از مهاجران، براساس برترى‌طلبى خود، انصار را از ميدان سياست راندند؛ انصار كه خود ياوران رسول خدا صلى الله عليه و آله بودند، پس از او خواهان زمام‌دارى و رياست گشتند و نغمه‌ى شوم «امير منكم و امير منا» را نواختند. قريش خودخواه و برترى‌طلب، در دوره پيش از اسلام خود را عنصرى ممتاز مى‌دانست و امتيازاتى براى خويش قائل بود. با آمدن اسلام آن امتيازها از ميان رفت. اكنون بار ديگر، اين مردم گردن افراشته‌اند و رياست مسلمانان را حق خود مى‌دانند آن هم نه براساس امتيازات معنوى چون علم و پارسايى و عدالت و جهاد، بلكه فقط‍‌ بدين جهت كه از قريش هستند. دختر رسول خدا نمى‌توانست در مقابل اين بدعت و نوآورى‌ها آرام و خاموش بماند. بايد مسلمانان را از اين خطر برحذر دارد؛ اگر پذيرفتند كه آن حضرت به آرمان الاهى خود رسيده است و اگر نه، نزد خداوند متعال معذور خواهد بود. اين بود كه آن بانوى بزرگ، خود را براى طرح شكايت و يا پيامى تاريخى براى عموم مسلمانان در طول تاريخ آماده ساخت. در حالى كه جمعى از زنان خويشاوندش گرد وى را گرفته بودند روانه مسجد، اين مجمع عمومى مسلمانان گرديد. چون به سوى مسجد مى‌رفت راه رفتن او به راه رفتن پدرش مى‌ماند. ابوبكر با گروهى از مهاجران و انصار در مسجد نشسته بودند. ميان فاطمه و حاضران چادرى آويختند. فاطمه عليها السلام نخست ناله‌اى كرد كه مجلس را لرزاند، حاضران به گريه افتادند سپس لحظه‌ى خاموش ماند تا مردم آرام گرفتند آن‌گاه سخنان خود را آغاز كرد كه به حق «كالنور على الطور» است و آفتابى از براهين ساطع و نشانه‌هاى هدايت‌گر خداوند مى‌باشد. 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as