پادشـــاها! جـرم ما را در گـذار
ما گنـــه کاریــم و تـو آمرزگار
تو نکـــوکاری و ما بـد کردهایم
جـــرم بیپایان و بیحـد کردهایم
سالها در فسق و عصیان گشتهایم
آخر از کرده پشیمــان گشتــهایم
بحـــــر الطاف تـو بی پــایان بود
ناامیـــــد از رحمتــت شیـطان بود
نفـس و شیـطان زد کریمـا راه من
رحمتـت باشد شفـــاعت خواه من
چشـم دارم کز گنــــه پاکـم کنی
پیش از آن کاندر جهان خاکم کنی
#عطار
👳 @mollanasreddin 👳
طریق عشق جانا بی بلا نیست
زمانی بی بلا بودن روا نیست
#عطار
👳 @mollanasreddin 👳
نظری به کار من کُن که زِ دست رفت کارم
به کَسم مَکن حواله که به جُز تو کس ندارم
#عطار
👳 @mollanasreddin 👳
چون چنگ دو تا شدم به عشقت
بنواز مرا به دلنوازی
#عطار
👳 @mollanasreddin 👳
🌻 از تو بی خبر 🌻
ای در درونِ جانم و جان از تو بی خبر
وز تو جهان پر است و جهان از تو بی خبر
چون پی برد به تو دل و جانم که جاودان
در جان و در دلی دل و جان از تو بی خبر
ای عقل پیر و بخت جوان گرد راه تو
پیر از تو بی نشان و جوان از تو بی خبر
نقش تو در خیال و خیال از تو بی نصیب
نام تو بر زبان و زبان از تو بی خبر
از تو خبر به نام و نشان است خلق را
وآنگه همه به نام و نشان از تو بی خبر
جویندگانِ جوهر دریای کُنه تو
در وادی یقین و گمان از تو بی خبر
چون بی خبر بود مگس از پر جبرئیل
از تو خبر دهند و چنان از تو بی خبر
شرح و بیان تو چه کنم زانکه تا ابد
شرح از تو عاجز است و بیان از تو بی خبر
عطار اگرچه نعرهٔ عشق تو میزند
هستند جمله نعرهزنان از تو بی خبر
#عطار
👳 @mollanasreddin 👳
در دلم بنشستهای بیرون میا
نی برون آی از دلم در خون میا
#عطار
👳 @mollanasreddin 👳
ز عشقت سوختم ای جان کجایی
بماندم بی سر و سامان کجایی
نه جانی و نه غیر از جان چه چیزی
نه در جان نه برون از جان کجایی
ز پیدایی خود پنهان بماندی
چنین پیدا چنین پنهان کجایی
هزاران درد دارم لیک بی تو
ندارد درد من درمان کجایی
چو تو حیران خود را دست گیری
ز پا افتادهام حیران کجایی
ز بس کز عشق تو در خون بگشتم
نه کفرم ماند و نه ایمان کجایی
بیا تا در غم خویشم ببینی
چو گویی در خم چوگان کجایی
ز شوق آفتاب طلعت تو
شدم چون ذره سرگردان کجایی
شد از طوفان چشمم غرقه کشتی
ندانم تا درین طوفان کجایی
چنان دلتنگ شد عطار بی تو
که شد بر وی جهان زندان کجایی
#عطار
👳 @mollanasreddin 👳
🔻شعر مرد
🌸🍀🌸🍀🌸
🍀🌸🍀🌸
🌸🍀🌸
🍀🌸
🌸
گر مرد رهی ز رهروان باش
در پرده سر خون نهان باش
بنگر که چگونه ره سپردند
گر مرد رهی تو آن چنان باش
خواهی که وصال دوست یابی
با دیده درآی و بی زبان باش
از بند نصیب خویش برخیز
دربند نصیب دیگران باش
در کوی قلندری چو سیمرغ
میباش به نام و بی نشان باش
بگذر تو ازین جهان فانی
زنده به حیات جاودان باش
منگر تو به دیده تصرف
بیرون ز دو کون این و آن باش
عطار ز مدعی بپرهیز
رو گوشهنشین و در میان باش
🍀
🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
#عطار
#شعر
#مرد
👳 @mollanasreddin 👳
حکایت
و از او [ابوبکر واسطی] می آید که یک روز در بیمارستانی شد. دیوانه ای دید، های و هو می کرد و نعره می زد. گفت: "آخر چنین بندی گران بر پای تو نهادهاند، چه جای نشاط است و های و هو؟" گفت: "ای غافل! بند بر پای من است نه بر دل من."
📚 #کتاب
#تذکرة_الاولیاء #عطار
👳 @mollanasreddin 👳
#تیکه_کتاب
روش برخورد با مردم در ۱۰ کلمه از زبان عطار:
دور دور مرو که مهجور گردی؛
و نزدیکِ نزدیک میا
که رنجور گردی!
📕 #تذکرة_الاولیا
✍🏻 #عطار
👳 @mollanasreddin 👳
#تیکه_کتاب
و گفت: هر چیز را زکاتی ست، زکات عقل اندوهی ست طویل!
#کتاب
#تذکرة_الاولیا
بخش ۱۰، ذکر فضیل عیاض
#عطار
👳 @mollanasreddin 👳
#شعر
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
بر در دل روز و شب منتظر یار باش
دلبر تو دائما بر در دل حاضر است
رو در دل برگشای حاضر و بیدار باش
دیده ی جان روی او تا بنبیند عیان
در طلب روی او روی به دیوار باش
ناحیت دل گرفت لشگر غوغای نفس
پس تو اگر عاشقی عاشق هشیار باش
نیست کس آگه که یار کی بنماید جمال
لیک تو باری به نقد ساخته ی کار باش
در ره او هرچه هست تا دل و جان نفقه کن
تو به یکی زندهای از همه بیزار باش
گر دل و جان تو را در بقا آرزوست
دم مزن و در فنا همدم عطار باش
#عطار
👳 @mollanasreddin 👳