#رمضان_الکریم_۱۴۴۵
#افطار_دوم
#شهید_محمدابراهیم_همت
💠 ابراهیم را سه ماهه آبستن بودم که راهی کربلا شدیم. به کربلا که رسیدیم، حالم بد شد و رفتیم درمانگاه. دکتر گفت: «بچه مُرده.» گفتم: «الان میرم پیش دکتر واقعی.»
رفتم حرم و گفتم: «یا امام حسین! فقط میترسم من قاتل این بچه بشم. نذار همچین بلایی سرم بیاد...»
آن شب در خواب دیدم یک خانم با روبنده عربی، آمد پیش من. دست کرد از زیر چادرش یک بچه زیبا درآورد داد به من و گفت: «بچهات که از دست رفت، ولی برای اینکه دست خالی برنگردی اینو بگیر و با خودت ببر. به کسی هم نشونش نده. فقط یادت باشه اسمش را بذار محمد ابراهیم. او از ماست و پیش ما هم برمیگرده.» و او شد محمدابراهیم همت...
🎙 راوی: مادر شهید
📿 نثارش صلوات
🌐 سایت: b2n.ir/.Site
🔵 سروش+: b2n.ir/Sorosh
🟠 ایتا: b2n.ir/.Eitaa
#دبیرستان_هیئت_امنایی_ملاصدرا