28.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حلال خواری ۷.۵ میلیارد جمعیت کره زمین به صورت عام و انسان ایرانی به صورت خاص با قمار بورس و ربای بانک که ره آورد اقتصاد مدرن است، مخدوش شده
حسن عباسی
یادداشت سردبیر:
دوره جدید برنامه زاویه در شبکه چهار ، این هفته آغاز شد ، با مناظره آقایان مهدی نصیری و حسین سوزنچی با موضوع حجاب و پخش این مناظره از تلویزیون جنجال برانگیز شد و واکنشهای فراوانی را در داخل و خارج کشور به دنبال داشت
به این مناظره و برخی واکنشها توجه فرمائید 👇👇
4_5987925691914520435_1399-6-27-12-16.mp3
20.34M
فایل صوتی مناظره مهدی نصیری و حسین سوزنچی
با موضوع حجاب الزامی
برنامه زاویه، شبکه چهارم سیما
چهارشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۹
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویژه برنامه بی بی سی
پس از مناظره شبکه چهار
گفتگو با صدیقه وسمقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه برنامه بی بی سی
پس از مناظره شبکه چهار
گفتگو با مسیح علی نژاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه برنامه بی بی سی
پس از مناظره شبکه چهار
گفتگو با فاطمه حقیقت جو
واکنش پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت ارشاد به اظهارات مهدی نصیری
اظهار نظر نصیری با یافتههای پیمایش وزارت ارشاد در مورد حجاب ناهمخوان است
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت ارشاد:
اخیرا آقای مهدی نصیری، مدیر مسئول سابق روزنامه کیهان در برنامه تلویزیونی شبکه 4 به یافتهای از نتایج موج سوم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان اشاره کرده است که در تعارض جدی با یافتههای واقعی این پیمایش است
وی گفته است «براساس آمار وزارت ارشاد 70 درصد مردم ایران مخالف الزام به حجاب هستند»
در پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان (پژوهشی که در سال 1394 و در سطح شهری و روستایی کشور انجام شده است) سوال شده «تا چه اندازه با این جمله که "همه خانمها باید حجاب داشته باشند حتی اگر به آن اعتقاد نداشته باشند" موافق یا مخالف هستید؟»
براساس نتایج به دست آمده از این پیمایش 53.1 درصد موافق این گزینه بوده و تنها 22.2 درصد با آن مخالفت کرده اند، 24.8 درصد نیز گزینه نه موافق نه مخالف را انتخاب کرده اند لذا برداشت و اظهارنظر آقای نصیری با یافتههای این پژوهش کاملا ناهمخوان است
توزیع استانی نظر پاسخگویان در این سوال نیز در نمودار پایین آوررده شده است
لازم به یادآوری است ستون آبی رنگ نمودار 2 از تجمیع درصد افراد "مخالف حجاب اجباری" با افراد بیطرف (کسانی که گفته اند "نه موافق اند و نه مخالف") شکل گرفته است
هرچند افرادی که نظر خود را در قالب " نه موافق و نه مخالف" اظهار کرده اند را نمیتوان الزاما مخالف حجاب اجباری در نظر گرفت
در دو استان نامبرده آقای نصیری (قم و خراسان جنوبی)، درصد موافقان با این گویه، از مخالفان بیشتر است
لذا در هر دو مورد اعلامی آقای نصیری، یافته های مستخرج از این طرح، با اظهارات ایشان در تضاد است
👇👇👇
نقد اول محسن مهدیان بر شبهه افکنی آقای نصیری درباره حجاب
آقای نصیری در برنامه زاویه با حجاب قانونی مخالفت کرد
کل استدلال آقای نصیری دو جمله است
اول اینکه با زور نمی شود جامعه را با حجاب کرد چه آنکه تجربه رضاخان نیز همین نشان داده است
دوم اینکه مردم مخالفند
چند نکته در این رابطه:
🔸1.اول اینکه ما حجاب اجباری نداریم، الزام قانونی داریم، الزام قانونی خودش برآمده و با امضای رای اکثریت است، اگر وجاهت دموکراتیک قانونگذاری را زیر سوال ببریم سنگ روی سنگ بند می شود؟ از فردا هر کس بگوید فلان قانون را مردم مخالفند چه کنیم؟ با کدام منطق باید بپذیریم شاخص اکثریت نزد شماست؟
🔸2.مقایسه الزام حجاب در جمهوری اسلامی با الزام رضا قلدر از مبنا دچار اشکال است
مثل اینکه کسی قانون در دیکتاتوری را با قانون درجمهوریت مقایسه کند
انشالله که روشنست دچار چه اشتباه فاحشی شده اند
الزام قانون در جمهوریت پشتوانه رای مردمی دارد نه قلدری یک دیکتاتور
🔸3. آقای نصیری گفته اند الزام حجاب ثمر نداشته است
از کجا فهمیدند؟ اینکه وضع حجاب بدتر شده است یعنی الزام ثمر نداشته است؟ بازهم دچار اشتباه عجیب شدند
جامعه ما در یک مبارزه است، اساسا مقایسه نقطه ای در فهم رفتار جامعه در حال مبارزه غلط است
جامعه ای که تحت هجمه های فرهنگی و تمدنی است با همین میزان حجاب نیز یک جامعه عفیف است
سوال اینست که اگر الزام حجاب نبود وضع بدتر بود یا بهتر؟ مثل اینکه فردی خلاف جریان آب پارو بزند
قدرت فرد را در عقبگردش نباید دید
مهم اینکه اگر خلاف آب پارو نزده بود، همین میزان عقب رفته بود؟
🔸4. آقای نصیری معقدند مردم بدحجاب شده اند، این حرف نیز غلط است
اساسا مقایسه تقوا و دینداری مردم در مبارزه آنهاست نه تغییر ظاهری شان
مساله حجاب در ایران ناشی از غربزدگی است نه کاهش دینداری
انشالله فرق ایندو روشن است
لذا اتفاقا مردم با همین میزان حجاب نیز رشد دینداری داشته اند
🔸5. گفتند قانون حجاب نتواسته مردم را باحجاب کند
آیا تصور کردیم الزام حجاب برای باحجاب کردن بی حجاب هاست؟ الزام حجاب برای صیانت از یک جامعه دینی است، لذا هدف الزام تنها باحجاب کردن نیست و دفاع از حیا و عفت جامعه است که هم برای مرد است و هم زن
برای صیانت از ظاهر یک جامعه دینی است
🔸6. میگویند چرا وقتی تبعیض وجود دارد قانون حجاب باید اجرا شود
این هم از آن استدلال های آنچنانی است
اگر سازمان ثبت احوال به وظیفه اش عمل نکرد، سازمان آب و فاضلاب هم تعطیل کند؟ فردا اگر دزد، خانه آقای نصیری را زد بگوئیم چون بقیه نهادها درست عمل نمی کند پی گیری دزد هم اشتباه است؟
🔸7. می گویند حجاب را باید فرهنگی ترویج کرد
سلمنا، خب؟ ترویج فرهنگی به معنی نفی الزام است؟ همه قوانین نیازمند فرهنگ سازی دارند
مگر بستن کمربند فرهنگ سازی نمی خواهد؟ خود الزام هم جزئی از ساخت فرهنگ است
🔸8.گفته اند در پذیرفتن دین و اعتقادات آزادی است پس مردم حق دارند حجاب را نپذیرند
مقدمه درست و نتیجه غلط
مردم در انتخاب دین آزادند نه انتخاب اجزای دین
ضمن اینکه حجاب امری اجتماعی است نه فردی
مردم درانتخابی آزادند که به دیگری ضربه نزند، آیا حجاب درخیابان مثل نماز در پستوخانه است؟
🔸9. می گویند با حجاب موافقم اما با الزامش نه
مثل اینکه کسی بگوید با دروغ مخالفم اما با حرمتش نه
برادرم حجاب خودش یک الزام دینی است، چطور ممکن است با حجاب موافق باشید ولی با الزامش نه
همان که از ضرورت حجاب گفته از الزامش گفته است
مگر دلبخواهی و سلیقه ایست؟
پاسخ مهدی نصیری به نقد اول محسن مهدیان
🔸1. بنده از تعبیر اجبار استفاده نکردم بلکه از الزام قانونی سخن گفتم و در دموکراتیک بودن تصویب چنین قانونی از نظر من بحثی نیست
بحث در باره کارآمد و یا ناکار آمد بودن یک قانون است که نفس چنین بحثی نه تنها خلاف دموکراسی و مردم سالاری نیست بلکه از لوازم آن است و البته یکی از ادله ناکارآمدبودن آن عدم موافقت اکثریت مردم با آن بر اساس برخی آمارهای رسمی است
🔸 2. قانون الزام به حجاب در جمهوری اسلامی با قانون کشف حجاب رضا خان از این جهت که یکی در پی محو یک امر اعتقادی و اخلاقی با الزام بود و شکست خورد و دیگری در پی حفظ آن با الزام است و توفیقی نداشته، مماثلت دارد و قانونی بودن یا نبودن چندان تاثیری در ناکارآمدی چنین الزامی ندارد
🔸 3. شما از کجا فهمیده اید که ثمر داشته است؟ آنچه عیان است افت وضعیت رعایت حجاب حداقل در دو دهه اخیر است و این که 60 تا 70 درصد زنان ایرانی حجاب کامل شرعی را رعایت نمی کنند، هر چند به نظرم بیش از این مقدار به وجوب شرعی حجاب باور دارند
یک دیدگاه مدعی است که اگر از آغاز و یا در همین دو دهه الزام رفع شده بود، الان وضع حجاب در ایران نرمال تر بود، البته باید بر سر دو دیدگاه بحث کرد و برای آن استدلال آورد
🔸 4. من بالاتر از شما معتقدم حتی بسیاری از کسانی که اصلا پوشش اسلامی نداشته باشند، می توانند در زمره متدینین باشند و در عین حال شکاف عاطفی یا سیاسی با جمهوری اسلامی بر سر الزام به حجاب هم نداشته باشند
ضمنا جناب عالی با این دید بازتان بفرمایید اگر زنان ایرانی حتی کسانی که حجاب شرعی را رعایت نمی کنند دیندارند و مشکل از هجمه فرهنگی غرب است پس این همه دو قطبی سازی و پمپاژ تنفر از برخی تریبونها نسبت به این زنان، ناشی از چیست و بیمارستان های متعلق به فلان ارگان انقلابی چرا حتی زنان با حجاب کامل اسلامی (مانتو) را وادار و ملزم به پوشیدن چادر می کند؟
🔸 5. من هم اگر این قانون به تثبیت درونی و اعتقادی حجاب می انجامید و نتیجه اش صیانت اخلاقی بیشتر جامعه بود، با آن موافق بودم اما همه بحث بر سر این است که این قانون نه تنها نتوانسته چنین مقصودی را در حد انتظار تامین کند بلکه نتایج سوء دیگری را نیز به دنبال داشته است
ظاهر جامعه ما از حیث حجاب و پوشش و آرایش زنان برای بسیاری از مسلمانان و شیعیان و غیر مسلمانان خارج از ایران و حتی غربی ها بهت آور است
🔸 6. اگر سازمان ثبت به وظایفش عمل نکرد حتما نباید شهرداری هم به وظایفش عمل نکند اما اگر قوه قضاییه و مقننه و مجریه سرشار از ناکارآمدی و برخی از فسادهای شرم آور و اعتماد و ایمان سوز باشند و استقرار عدالت را که به گفته امام صادق علیه السلام : «العدل اساس الاحکام» به فراموشی یا حاشیه رانده باشند، حتما نباید رسانه ملی و تریبون های نماز جمعه و علمای اعلام و نهادهای تبلیغی نظام به حجاب زنان گیر بدهند و تلاش کنند ویترین دینی نظام را با آن آرایش دهند
این امری خلاف عقل و عدل است و طبعا خلاف شرع است
🔸 7. برخی از امور مانند برخورد با خشونت و سرقت و جنایت و بی نظمی (قوانین رانندگی) و اعمال آشکار خلاف عفت عمومی حتما الزام بردار است و مقابله با آن از بدیهی ترین وظایف اولیه یک حکومت است و البته باید در باره آنها فرهنگ سازی هم کرد اما در این که آیا حجاب هم در زمره این امور است، شدیدا تردید وجود دارد و لااقل بین کارشناسان دینی و اجتماعی و فرهنگی در مورد موثر ومفید بودن آن اختلاف نظر جدی وجود دارد و باید در باره آن همچنان به بحث و گفتگو بنشینیم
🔸 8. به چه دلیل مردم در انتخاب اصل دین آزادند اما در انتخاب برخی از احکام دین آزاد نیستند؟ چطور مردم در انتخاب فرم و محتوای حکومت آزادند و به تعبیر امام خمینی (ره) می توانند حتی یک نظام دیکتاتوری را برگزینند اما در این که می توانند بر سر برخی احکام و قوانین هم در بستر مردم سالاری وارد گفتگو وچانه زنی شوند، به خصوص اگر دارای اکثریت باشند، آزاد و محق نیستند؟ لابد روشن است که منظور امام و بنده طلبه از این حرف این نیست که مردم می توانند حق و باطل را در حیطه شریعت تعیین کنند بلکه منظور این است که خداوند انتخاب هدایت و ضلالت و بهشت و جهنم را به خود انسانها سپرده است و نه به شمشیر و زور حاکمان
🔸 9. قیاس مع الفارق است
نسبت وجوب شرعی حجاب با الزام قانونی آن مانند نسبت حرمت شرعی دروغ با حرمت آن نیست
حجاب واجب شرعی است اما این که قانونا می تواند الزامی باشد، مورد نقد و رد بسیاری از صاحب نظران است و در زمره اجتهادیات است و نه مسلمات مانند حرمت دروغ، به خصوص اگر الزام بی نتیجه یا اثر معکوس داشته باشد
نقد دوم محسن مهدیان به سخنان و پاسخ مهدی نصیری درباره حجاب
جناب آقای نصیری در پاسخ به نقد قبلی توضیحی دادند که ضمن تشکر، متن ذیل نقد دوم به پاسخ ایشان است
1⃣1/می گویند من نگفتم الزام حجاب قانونی نیست، گفتم کارامد نیست، بسیار خب، مساله اینست که از کجا فهمیدید کارامد نیست؟ میگویند نظر مردم، میگوییم شما نظر اکثریت را کجا پیدا کردید؟ نظرسنجی تان که تکذیب شد، بعد چطورست که قانون مردمی از نهادهای مردمی از فرآیند های مردمی نشانه کارآمدی نیست ولی یک نظرسنجی معیار است؟
طبق توضیح خودتان نظرسنجی مرکز پژوهش ها و مجمع تشخیص مصلحت دو عدد متفاوت دیگر می گویند
گزارش سازمان تبلیغات که نقطه مقابل این آمار است
الان چه کنیم؟ بالاخره کدام آمار؟ به آمار شما که متولی اش تکذیب کرد بسنده کنیم یا فرآیند های مردمی تصویب یک قانون؟
2⃣2/ میگویند شباهت اقدام رضاخان و جمهوری اسلامی در اجرای یک تصمیم ناکارآمد است
بعیداست به لوازم حرف شان پایبند باشند.
برادر اشکال اقدام رضاخان فقط در تصمیم غیرکارشناسی نبود، در دیکتاتوری بود، چه بسا تصمیم یک دیکتاتور اگر کارامد هم باشد باز طاغوت محض و عین ظلم است چون پشتوانه مردم ندارد
سوال اینست که چطور تصمیم دموکراتیک در جمهوری اسلامی را با تصمیم رضا دیکتاتور مقایسه می کنید؟
3⃣3/ می گویند حجاب افت داشته است، ریشه این ادعا در نگاه ظاهرگرایانه به دین است
دین را نباید صرفا در ظواهر خلاصه کرد
باطن دین رشد دینداری مردم است که نتیجه مبارزه آنها با ظواهر تمدنی غرب و هجمه های فرهنگی است
اساسا تقوا یعنی همین مبارزه
دینداری مردم را باید در ایستادگی شان دید نه ظواهر
این دین عربستانی است که با آمریکا می بندد ولی سرساعت نماز جماعتش بپاست
4⃣4/ میگویند چرا فلان خطیب و فلان ارگان چنین و چنان کردند، الان از اشتباه یک خطیب نمازجمعه و بدسلیقگی یک ارگان نتیجه گرفتید که فلان قانون ایراد دارد؟ خودتان را راضی میکند این استدلال؟
5⃣5/ مجدد می گویند من هم اگر این قانون منجر به تثبیت حجاب می شد موافق بودم
اولا اجرای غلط یک قانون دخلی به درستی و نادرستی یک قانون ندارد
مهمتر اینکه توضیح دادیم که الزام حجاب برای باحجاب کردن بی حجاب ها نیست، برای مراقبت و صیانت از یک جامعه دینی است، برای حفظ حقوق اکثریت است، شما باید اول ثابت کنید اگر الزام حجاب نبود وضع بهتر بود. بسم الله
6⃣6/ نوشته اند در جامعه ای که عدالت اجرا نمی شود نباید حجاب تبلیغ شود
اولا از کجا رسیدید به اینکه عدالت اجرا نمی شود؟ ضعف در اجرای عدالت یعنی اجرا نشدن؟ بعد هم الان انتظار عصمت از حکومت داشتید؟ یعنی ابتدا باید حکومت نبوی و مهدوی تشکیل شود بعد سراغ حجاب رویم؟
7⃣7/ می گویند برخی قوانین الزام آورست ولی حجاب نیاز به فرهنگی سازی دارد و نه الزام
اولا چه کسی گفته ایجاد نظم رانندگی الزام می خواهد و ایجاد نظم و امنیت روانی الزام نمی خواهد؟ مگر غیر اینست که حکومت وظیفه دارد بستر را برای متشرعین و اکثریت جامعه مهیا سازد؟ بعد هم اشتباه بزرگ جناب نصیری اینست که الزام حجاب را تنها در گشت ارشاد می بینند. خیر
26 نهاد در این حوزه مسوولند
8⃣8/ مردم در انتخاب دین و حکومت آزادند اما در انتخاب اجزای دین آزاد نیستند به حکم عقل و شرع
دین یک کل است، نمیشود انتخاب کرد و به لوازمش پایبند نبود، در انتخاب دین آزادیم نه در عمل نکردن بدان
دقت کنیم درباره دین اجتماعی حرف میزنیم نه دین فردی
این لوازم جمهوریت و حقوق اکثریت است
این قانون جهانشمول همه زمانی و همه مکانی است
نمی شود اکثریت مردم اسلام بخواهند و آنگاه بگویند نمازش را نمی خواهیم، این دیگر اسلام نیست.
9⃣9/ الزام حجاب درون حجاب است به حکم مشهور همه فقها
حکومت دینی هم تشکیل می شود برای اجرای همین احکام شرعی
قانون یعنی بستر تحقق احکام. بعد چطور می شود با حجاب موافق بود ولی با الزامش نه؟ مثل اینکه بگوئیم نماز خوب است ولی وجوبش خیر
خمس خوبست ولی الزامش نه، می شود؟
حجاب اجباری در ایران امروز مسئلهای فرهنگی ـ اجتماعی است نه دینی و فقهی
(به بهانهی مناظرهی مهدی نصیری و حسین سوزنچی در موضوع حجاب)
برگزاری مناظره مابین آقایان مهدی نصیری و حسین سوزنچی باموضوع حجاب اجباری در شبکه چهار سیما زمینهساز طرح مجدد مباحثاتی در فضای مجازی شده است
به نظر میرسد اغلب مباحثات درباره حجاب اجباری، چه در موافقت و چه مخالفت با آن، ازجمله مناظره مذکور، دچار ایدهآلگرایی اند و با واقعیت جامعه همخوانی ندارند
چهل سال بعد از اجرای سیاست حجاب اجباری و تحمیل هزینههای فراوان آن بر جامعه و بهشکست انجامیدن آن، کماکان بحث بر سر مباحث نظری و فقهی و استدلالات دروندینی الزام حجاب چندان راه به جایی نمیبرد
نیاز به مباحث انضمامی و عینی با هدف ارایه نسخههایی واقعبینانه برای حل این معضل اجتماعی ـ فرهنگی داریم
سال گذشته در یادداشتی با عنوان «عبور از ارادهگرایی دولت به خودتنظیمی جامعه» تلاش کردم چنین نسخهای ارایه دهم
به بهانه مناظره مذکور آن یادداشت را بازنشر میکنم
برشهایی از متن:
نیاز امروز، گفتگویی ملی برای رسیدن به راهکاری عملی و مطابق واقع برای خارجساختن مقوله حجاب از وضعیت بحرانی فعلی است
هر راهکاری برای واقعبینانهبودن ناگزیر از پذیرش واقعیاتی است که خوب یا بد در هندسه مقوله حجاب اثرگذارند
ازجمله:
• واقعیتِ استقرار حکومت دینیِ جمهوری اسلامی و شئون حاکمیتیِ آن؛
• واقعیتِ تکثر الگوهای هنجاری و رفتاری در جامعه؛
• واقعیتِ نفوذ جریانهای مذهبی و انتظاراتی که از حاکمیت دارند خصوصاً جریانهای سنتی که همیناندازه از تحکم نظام در حجاب را هم کافی نمیدانند؛
• ملاحظات سیاسی و امنیتی سیاستگذاری حجاب؛
• روند شتابنده تغییرات فرهنگی که یکی از پیامدهایش تکثیر الگوهای مصرف ازجمله در پوشش است؛
• تجربه چهار دهه اعمال قانون الزامیبودن حجاب؛
• افزایش قدرت اقتصادی و سیاسی زنان و ارتقای جایگاه و منزلت زنان در قشربندی اجتماعی؛
• رشد گرایشها و رویکردهای فمینیستی در جامعه (حتی در بین اقشاری از دینداران: «فمینیسم مذهبی»)؛
• تغییرات دینداری و حرکت از الگوهای سنتی به تکثر مدلهای دینداری خصوصاً در بین جوانان مذهبی (نظیر تبدیل حجاب به «مُد مذهبی»)؛
• وجوه اقتصادی موضوع و گردش مالی بازار حجاب؛
• تبدیل حجاب به «امر سیاسی» و تقویت این تلقی نادرست توسط هم حاکمیت و هم اپوزیسیون که «نوع حجاب افراد گویای گرایش سیاسی آنهاست» (حال آنکه در واقع امر اینگونه نیست و نه همه موافقان حجاب کاملاً هوادار نظام اند و نه همهی مخالفان، کاملاً مخالف نظام)؛
• خشم و نفرت انباشتشده در بخشی از جامعه در اثر اقدامات آسیبزایی مثل «گشت ارشاد» در جامعه و پتانسیل بالای تراکم این خشم با نارضایتیهای اقتصادی و سیاسی
به این فهرست میتوان موارد دیگری نیز افزود
راهحل پیشنهادی من این است که حاکمیت در یک روند تدریجی از نقش تصدیگری و مداخله مستقیم و «حداکثری» در مدیریت و کنترل حجاب عقبنشینی کند و به نقشی «حداقلی» در تنظیم مناسبات جریانهای اجتماعی و حفاظت از مرزهای عرفیِ مورد وفاق حداکثری جامعه در امر پوشش بسنده کند
به عبارت دیگر لااقل درین موضوع جایگاه و کارکردی مشابه یک دولت عرفی بیابد: دولت بهمثابه مکانیکِ جامعه
در این حالت، بهجای آنکه دولت خود مستقیماً و بلاواسطه مهمترین کنشگر میدان فرهنگ باشد، باید در سطحی بالاتر میدان کنش را تعریف کرده و توازن نیروهای اجتماعی را در چهارچوب قانون، عرف حداکثری و منافع ملی تحت نظر داشته باشد
این بازسازی و اصلاح عملکردی، باید بهصورت تدریجی و گام به گام و بدون تبلیغات آشکار دنبال شود
نیازی نیست این تغییر در بوق و کرنا شود یا حاکمیت صراحتاً اعلام عقبنشینی کند
زیرا درآنصورت حساسیت نیروهای مذهبی برانگیخته شده و احساس خطر خواهند کرد که این امر به شکاف دینداران سنتی و نظام دامن خواهد زد
حتی نیازی به القای قانون الزام حجاب نیست، منتها این قانون میتواند روی کاغذ باقی بماند اما در مقام اجرا، بهتدریج اولاً دایره اعمال قانون تحدید شود (بهجای همه اماکن و معابر عمومی، حجاب تنها در برخی محیطهای خاص (اماکن مذهبی مثل مساجد و بقاع، فضاهای آموزشی مثل مدارس و دانشگاهها، فضاهای سازمانی مثل ادارات الزامی باشد) و ثانیاً سنبه مجریان تعمداً و آگاهانه کمزورتر شود و حاکمیت، نسبت به مصادیق تخطی از این قانون در محیطهای عمومی (غیر از مصادیق خاص مذکور) تجاهلالعارف کند
مشابه وضعیتی که امروزه قانون ممنوعیت ماهواره و موارد مشابه دارند، قانونهایی که نوشته شدهاند، ولی خوانده نمیشوند
«محمدحسام مظاهری»