💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#داستان_مهدوی
🌺عنایت امام زمان علیهالسّلام در رمی جمرات🌺
🔹اینک به واقعهٔ توجه حضرت ولی عصر علیهالسّلام دربارهٔ خود ایشان، یعنی حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای شیخ محمّد باقر ملبوبی، در هنگام رمی جمرات از قلم خود ایشان توجه فرمایید.
🔹در سال 1353 هجری قمری که به مکه مشرف بودم، در مِنی به اتفاق یکی از رفقا به نام سید باقر که اخیراً مرحوم شد عازم جمرات بودیم. در بازگشت، فشار جمعیت چنان زیاد شد که نزدیک بود زیر دست و پا از بین برویم و خفه شویم.
🔹در این هنگام به مقام ولایت عظمی متوسل و به آقای سید باقر گفتم، بگو «یا اباصالح المهدی ادرکنا» یک باره دیدم دستی، ما را برداشت و به جای آرامی گذاشت. به لطف «غیاث المضطر المستکین» نجات یافتیم و ماندیم تا از کاروان به سراغ ما آمده و ما را به چادر رهنمود کردند.
۲۹ شوال۱۴۱۱ محمّد باقر ملبوبی
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلیّک الفرج💠
📚: ملاقات با امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف در مکّه و مدینه، ص 10؛ برگرفته از کتاب: شیفتگان حضرت مهدی علیهالسّلام، ج 1، ص 186
🌸🍃 @montazar
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
7.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼 رابطه ی زیبای اربعین و غدیر
#حجت_الاسلام_پناهیان
#غدیر
نشردهید
✨🌹اللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج🌹✨
✅ @montazar
4_697874487009345741.mp3
زمان:
حجم:
386.2K
❤️ من کنت مولاه علی مولاه
🎤🎤 حاج محمود کریمی
❤️❤️ سرود بسیار زیبا
🌺 #عید_غدیر #دهه_ولایت #غدیر
🌺 @montazar
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🔹یهودی بود؛ از اهالی خیبر.
آمده بود تا سوال هایش را بپرسد
پاسخ ها را که شنید شهادتین گفت و عرض کرد:
دیشب خواب پیامبرمان را دیدم.
شنیدم از کلیم خدا، حضرت موسی که فرمود:
«ای جُندل!
مسلمان شو، به دستان محمد مصطفی.
و تمسک بجو، به اوصیای او...»
حالا که خدا اسلام را روزی ام کرده مرا از اوصیائت هم خبر ده.
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:
آنها دوازده نفرند؛
اولینشان برادرم #علی، و آخرینشان #مهدی است.
اوست که برای زمانه ای طولانی #غایب می شود.
با ظهورش، زمین را لبریز #عدل و داد می کند؛
همانگونه که آکنده از ظلم و جور شده باشد.
خوشا آنان که در غیبت او، صابرند.
خوشا آنان که رهروی راه اویند، و ثابت قدم بر مسیر محبتش.
آنها همان هایند که خدا در شأنشان فرموده:
« #الذین_یومنون_بالغیب...»
📚کفایة الاثر، ج1، ص56
✅ @montazar
9.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔵 #مناسبتی_درک_نشده
🔸 قسمت سوم
♻️ چه تناسبی بین امام زمان💖و ظهور🌸آن حضرت و عید غدیر وجود دارد
💠 گوش دادن به این فایل ترک نشود 👌
👈 تکلیفی که پیامبر صلی الله علیه و آله در #غدیر به عهده همه ما گذاشته اند ❗️و غالبا اطلاع نداریم!!!
✅ @montazar
پسرفاطمه(عج)
#سلام_بر_ابراهیم #قسمت۵۶ جواب داد: ما آمديم و خودمان را اســير كرديم. بقيه نيروها را هم فرستادم عقب
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت۵۷
گفت: او هم در همين گردان مســئوليت دارد. الان داريم حركت مي كنيم
.به سمت خط مقدم
گفتم: اســم گردان و نام خودتان را روي اين
كاغذ بنويس، من الان عجله
.دارم. بعد از عمليات مي يام اينجا و مفصل همه شما را مي بينم
!همين طور كه اسامي بچه ها را مي نوشت سؤال كرد: اسم مؤذن شما چي بود؟
.جواب دادم: ابراهيم، ابراهيم هادي
گفت: همه ما اين مدت به دنبال مشــخصاتش بوديم. از فرماندهان خودمان
.خواستيم حتماً او را پيدا كنند. خيلي دوست داريم يكبار ديگر آن مرد خدا را ببينيم
ســاكت شدم. بغض گلويم را گرفته بود. سرش را بلند كرد و نگاهم كرد
گفتم: انشاءالله توي بهشت همديگر را مي بينيد! خيلي حالش گرفته شد. اسامي
را نوشت و به همراه اسم گردان به من داد. من هم سريع خداحافظي كردم و
.حركت كردم. اين برخورد غيرمنتظره خيلي برايم جالب بود
در اســفندماه 1365 عمليات به پايان رسيد. بســياري از نيروها به مرخصي
رفتند. يك روز داخل وسايلم كاغذي را كه اسير عراقي يا همان بسيجي لشکر
بدر نوشته بود پيدا كردم. رفتم سراغ بچه هاي بدر. از يكي از مسئولين لشکر
سراغ گرداني را گرفتم كه روي كاغذ نوشته بود. آن مسئول جواب داد: اين
.گردان منحل شده. گفتم: مي خواهم بچه هايش را ببينم
،فرمانــده ادامه داد: گرداني كه حرفش را مي زني به همراه فرمانده لشــکر
جلوي يكي از پاتك هاي ســنگين عراق در شــلمچه مقاومت كردند. تلفات
.سنگيني را هم از عراقي ها گرفتند ولي عقب نشيني نكردند
!بعد چند لحظه سكوت كرد و ادامه داد: كسي از آن گردان زنده برنگشت
گفتم: اين هجده نفر جزء اســراي عراقي بودند. اسامي آن ها اينجاست، من
.آمده بودم كه آن ها را ببينم
جلو آمد. اسامي را از من گرفت و به شخص ديگري داد. چند دقيقه بعد آن
!شخص برگشت و گفت: همه اين افراد جزء شهدا هستند
ديگر هيچ حرفي نداشــتم. همينطور نشســته بودم و فكر مي كردم. با خودم
،گفتم: ابراهيم با يك اذان چه كرد! يك تپه آزاد شد، يك عمليات پيروز شد
.هجده نفر هم مثل حرّ از قعر جهنم به بهشت رفتند
.بعد به ياد حرفم به آن رزمنده عراقي افتادم: انشاءالله در بهشت همديگر را مي بينيد
.بي اختيار اشك از چشمانم جاري شد. بعد خداحافظي كردم وآمدم بيرون
من شك نداشتم ابراهيم مي دانست كجا بايد اذان بگويد، تا دل دشمن را به
!لرزه درآورد. وآن هايي را كه هنوز ايمان در قلبشان باقي مانده هدايت كند
💕join ➣ @montazar
❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣
779.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#منتظرانہ
#صبحے گره از زمانہ وا خواهد شد
راز شــب تار برملا خواهد شد
در راه عزیزے اسٺ ڪہ با آمدنش
هر قطب نما #قبلہ_نما خواهد شد
#اللہمعجللولیڪالفرج
🌹
@montazar