eitaa logo
منتظران ظهور
562 دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
9.2هزار ویدیو
77 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حضور زرهی سنگین سپاه برای برخورد جدی با گروهک های تجزیه طلب و تروریستی در غرب کشور 🔴 👇
🔴دیر بازداشت شد اون موقعی که با ماهیگیری می‌کرد باید بازداشت می‌کردید ایراد جدی نهادهای مسئول اینست که می‌گذارند یک عنصر شرور در لباس سلبریتی چندین سال در حاشیه امن هرگونه جرم و خیانتی مرتکب شود و حسابی افکار جوانان و مردم را مسموم کند و حسابی به مملکت آسیب برساند تا شاید نیمچه برخوردی با وی بکنند. 🔴 👇
🔻 هرچند خیلی دیر اما بالاخره استاد اعظم‌ دروغگویان جناب بعد از چند ماه دروغگویی و لجن‌پراکنی علیه نظام و تحریک‌ جوانان به اغتشاشات و آشوبگری به دادسرا احضار شد!! 🔹️ منتظر برخوردسخت و مقتدرانه ی قوه قضائیه با این مزدور وطن فروش هستیم. ـــــــــــــــــــــــ ✅ ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
8.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 🎥 نماهنگ منم باید برم از سیدرضا نریمانی و میلاد هارونی... 🍃🌹🍃 ✅ ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
19.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢دعوت مادر شهید علی وردی از مردم برای حضور در ورزشگاه شیرودی 🎥 مادر شهید علی وردی: وقتی آرمان شنید چادر از سر دختران کشیدند یک لحظه آرام و قرار نداشت 🔹آرمان می‌‎گفت: با نشستن من و امثال من که کاری پیش نمی‌‎رود. 📌وعده ما:پنجشنبه دهم آذرماه ساعت۱۵ ورزشگاه شهید شیرودی 👌همراه با دلجویی از بانوانی که به چادرشان هتک حرمت شد
11.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مداحی جدید در رابطه با اغتشاشات اخیر مراسم هفتگی ۲۶ آبان ۱۴۰۱ شب فتنه‌هاست خشم و خون به نام زن است دوباره در وطنم فتنه جدیدی هست به هر طرف نظر می‌کنم شهیدی هست
📝 خاطرات شهدا | گفت: آقای امينی جايگاه من توی سپاه چيه؟ سئوال عجيب و غريبی بوددولی مي‌دانستم بدون حكمت نيست، گفتم: شما فرمانده‌ نيروی هوايی سپاه هستين سردار، به صندلی‌اش اشاره كرد، گفت: آقای امينی، شما ممكنه هيچ وقت به اين موقعيتی كه من الآن دارم، نرسید ولی مـن كه رسيدم، به شما ميگم كه اينجا خبری نيست. آن وقت‌ها محل خدمت من، لشكر هشـت نجف‌اشرف بود، با نيروهای سرباز زياد سر و كار داشتم. سردار گفت: اگر توی پادگانت، دو تا سـرباز رو  نمـازخون و قرآن.خون كردی، اين برات می‌مونه، از اين پست‌ها و درجه‌ها چيزی در نمـی‌آد. 🔻خاطرات شهید احمد کاظمی
🥗سالاد لازانیا 🥙مواد لازم: ▫️سیب زمینی: دو عدد متوسط ▫️قارچ خردشده: شش عدد ▫️لوبیاچیتی پخته شده: یک ونیم پیمانه ▫️خیارشور: ۲۰۰ گرم ▫️کالباس: ۲۰۰ گرم ▫️ورق لازانیا: پنج عدد ▫️سس مایونز: به میزان لازم ▫️نمک و فلفل سیاه به میزان لازم ▫️جعفری خردشده برای تزیین: به میزان لازم 🥗طرز تهیه: ابتدا سیب زمینی‌ها را پخته و رنده کنید.قارچ تفت داده شده را با لوبیاچیتی مخلوط کنید؛ می توانید به جای قارچ و لوبیاچیتی از کنسرو آن‌ها استفاده کنید.خیارشور و کالباس خردشده را با سُس مایونز، نمک و فلفل سیاه به آن‌ها بیفزایید.لازانیا را آبکش کنید؛ در حدی که کاملاً نرم شده باشد.سپس، مقداری سالاد آماده شده را روی یک ورق لازانیا بریزید، آن را مثل رولت بپیچید و در ظرف قرار دهید.وقتی تمام لازانیاها آماده شد، روی آن ها را با سُس مایونز پوشش دهید و با مقداری جعفری خردشده تزیین کنید. لازانیاها در ظرف مناسب بچینید و سرو نمایید. 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
☕🍁 لحظه ای ذهنش به سوی عشقش به پرواز در آمد؛ همان عشقی که نمی دانست فرجامش به کجا می رسید؟ همان ذره ی امید هم در حال ذوب شدن بود. هیچ نمی دانست چاره چیست؟ رهایش کند و تا نفس می کشد، حسرت بخورد یا تلاش کند و هر روز محکم تر از دیروز به در بسته بخورد؟! سنگهای که در چرخش فرو رفته بودند را با کدام قوت از جا بکند؟ باید راهی باشد که آخرش به تکه تکه شدن قلب کوچکش ختم نشود! حال مسافری را داشت که در جاده مستقیم در حال حرکت است. انتهای این جاده به دوراهی رسیدن و نرسیدن ختم میشد افسوس که جاده دراز است و صبر کم! از مادر آقای میم خداحافظی کرد و دست در دست همراه همیشگی اش به سمت ماشین حرکت کرد. مبینا که چشمان سرخ و مژه های خیسش که حاصل اشک بودند را که دید خواست چیزی بگوید که چشمانش به عاطفه افتاد که نگاهش را با تعجب به سویی دوخته بود رد نگاهش را دنبال کرد که به مهدی رسید سرش را روی شانه ی برادر کوچکش گذاشته بود و شانه هایش میلرزید چشمان درشتش بزرگ تر شده بود با تعجب به عاطفه نگاه کرد و گفت: چیشده کوه غرور اشک میریزه؟ - کوه غرور نیست! فقط حیا داره به هر دختری نگاه نمی اندازه! مبینا که پی برد، لحنش کمی زننده بوده، با مهربانی گفت: منظورم همین بود دیگه - لحن و حرفت این رو نمی گفت. - عاطی! یه چیزی گفتم حالا ببخشید. - باشه. علت اشک هایی که هیچ گاه عاطفه به چشم ندیده بود چیست؟ برای مادر از دست داده اش؟ به خاطر این شب ها که کوه اندوه روی شانه سنگینی کند؟ یا نه 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
17.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 موضوع : شرایط ازدواج اگر گذشت،‌ چه کنیم؟ 💠 جهت مشاهده یا دانلود سایر قسمت‌های مجموعه کلیپ‌های مهارت‌های زندگی مشترک و تربیت فرزند به لینک زیر مراجعه کنید👇 https://shamiim.ir/Category/List
🔴 💠 سال تحویل دور هم بودیم. علی به همه داد غیر از من. گفت: «بیا بالا توی اتاق خودمون». یه دستش گرفت و گفت: «من می‌زنم روی قابلمه تو از روی صداش بگرد و هدیه‌ات رو پیدا کن». گذاشته بود توی لباس فرمش. یه شیشه بود و یه . این قدر برام لذت بخش بود که تا حالا یادم مونده. نیمه پنهان ماه، جلد ۵،ص۳۲
14.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 موضوع : اهمیت تحقیقات (قسمت دوم) 💠 جهت مشاهده یا دانلود سایر قسمت‌های مجموعه کلیپ‌های مهارت‌های زندگی مشترک و تربیت فرزند به لینک زیر مراجعه کنید👇 https://shamiim.ir/Category/List 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃