eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.8هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
9.8هزار ویدیو
303 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی کپی متن با ذکر صلوات و دعای فرج ، حلال است🙏🏻 ادمین: @Montazer_zohorr تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
آقای مقصودی نفسی تازه کرد و ادامه داد: آقای عظیمی خدا بین ما شاهد باشه، حقیقت ماجرا را بگین و ملاحظه پدر و فرزندی را نکنین و عمق نگرانی منو درک کنین، اخلاق پسرتون را خودتون چطوری میبینین؟! آیا اگر کسی با خصوصیات پسر خودتون برای دخترتون خواستگاری بیاد، آیا حاضرید دخترتون را به ادمی با خصوصیات اخلاقی پسرتون بدین؟! محمود لبخندی زد و گفت: چرا که نه؟! عاطفه که ازدواج کرده اما اگر کسی پیدا بشه که خصوصیات اخلاقی روح الله را داشته باشه، من حاضرم خودم برای سعیده برم خواستگاریش.. محمود شروع کرد به تعریف کردن، از تمام رفتار و حرکات روح الله تعریف می کرد و فتانه که گوش شنیدن این چیزها را نداشت، سر در گوش مریم خانم برد و گفت: حالا آقای عظیمی هم دیگه شورش را در آوردن، آخه کدوم بقالی میاد بگه ماست من ترشه هاا؟؟ اینم قضیه اش همونه، درست روح الله پسر مهربونی هست اما وقتی عصبی میشه دیگه هیچی جلو دارش نیست و بعد اشاره به دندانش کرد و گفت: این نصف دندان من که شکسته، نتیجه هنرنمایی آقا پسر هست، تازه این لبم چنان شکاف خورد که...محمود که متوجه پچ‌پچ فتانه شد چشم غره ای به او رفت و برای بار دوم امر کرد تا فتانه چای و پذیرایی بیاورد. فتانه به خاطر نصف و نیمه ماندن حرفاش عصبانی شد، با لحنی خشک گفت: چشم الان میارم و از جا بلند شد. اما مریم خانم ذهنش درگیر شده بود، درست است اثر شکاف و زخمی در لب فتانه نبود اما دندان شکسته او قضیه اش چی بود؟ آیا واقعا روح الله او را به این روز درآورده بود؟ و چرا؟! ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی براساس واقعیت https://eitaa.com/montazeraan_zohorr 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آنچه مومن هنگام مرگ می بیند 🎙 آیت الله العظمی جوادی آملی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سفر پر ماجرا قسمت اول سفر پرماجرا قسمت دوم سفر پرماجرا قسمت سوم سفر پرماجرا قسمت چهارم سفر پرماجرا قسمت پنجم سفر پرماجرا قسمت ششم سفر پرماجرا قسمت هفتم سفر پرماجرا قسمت هشتم سفر پرماجرا قسمت نهم سفر پرماجرا قسمت دهم سفر پرماجرا قسمت یازدهم سفر پرماجرا قسمت دوازدهم سفر پرماجرا قسمت سیزدهم سفر پرماجرا قسمت چهاردهم سفر پرماجرا قسمت پانزدهم سفر پرماجرا قسمت شانزدهم سفر پرماجرا قسمت هفدهم سفر پرماجرا قسمت هجدهم سفر پرماجرا قسمت نوزدهم سفر پر ماجرا قسمت بیستم سفر پرماجرا قسمت بیست و یکم سفر پرماجرا قسمت بیست و دوم سفر پرماجرا قسمت بیست و سوم سفر پرماجرا قسمت بیست و چهارم سفر پرماجرا قسمت بیست و پنجم سفر پرماجرا قسمت بیست و ششم سفر پرماجرا قسمت بیست و هفتم سفر پرماجرا قسمت بیست و هشتم سفر پرماجرا قسمت بیست و نهم سفر پرماجرا قسمت سی ام سفر پرماجرا قسمت سی و یکم سفر پرماجرا قسمت سی و دوم سفر پر ماجرا قسمت سی و سوم سفر پر ماجرا قسمت سی و چهارم سفر پرماجرا قسمت سی و پنجم سفر پرماجرا قسمت سی و ششم سفر پرماجرا قسمت سی و هفتم سفر پرماجرا قسمت سی و هشتم سفر پرماجرا قسمت سی و نهم سفر پرماجرا قسمت چهلم سفر پر ماجرا قسمت چهل و یکم سفر پرماجرا قسمت چهل و دوم سفر پرماجرا قسمت چهل و سوم سفر پرماجرا قسمت چهل و چهارم سفر پرماجرا قسمت چهل و پنجم سفر پرماجرا قسمت چهل و ششم سفر پرماجرا قسمت چهل و هفتم سفر پرماجرا قسمت چهل و هشتم سفر پرماجرا قسمت چهل و نهم سفر پرماجرا قسمت پنجاهم سفر پرماجرا قسمت پنجاه و یکم سفر پرماجرا قسمت پنجاه و دوم سفر پرماجرا قسمت پنجاه و سوم سفر پر ماجرا قسمت پنجاه و چهارم سفر پرماجرا قسمت پنجاه و پنجم سفر پرماجرا قسمت پنجاه و ششم سفر پرماجرا قسمت پنجاه و هفتم سفر پرماجرا قسمت پنجاه و هشتم سفر پرماجرا قسمت پنجاه و نهم سفر پرماجرا قسمت شصتم سفر پرماجرا قسمت آخر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
28.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ مقام انسان کامل چقدر است ⁉️ 🔶 هرکس با توجه به معنویتی که از اطاعت خداوند متعال کسب می‌کند مقامش بالاتر می‌رود و هرچقدر اطاعت پذیری او کمتر باشد مقامش پایین تر می‌آید تا جایی که برایش تبدیل با خانه ای تنگ و تاریک می‌شود ✔️ ✅ اما مقام کامل انسان تا چه است ؟ یعنی تا چه مقدار مقام انسان می‌تواند بالا برود ؟ 👤 آیت الله حسن زاده ( ره ) https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡️ماجرای عجیب دعوای سگ و جوان در قبر⚡️ 👈 این جریان از عجیب‌ترین اتفاقاتیست که در قبرستان تخت فولاد اصفهان اتفاق افتاده است که شیخ بهایی در کشکول خود به آن اشاره کرده و به گفته آیت الله ضیاءآبادی، امام خمینی ره نیز در جلسه درس اخلاق خود آن را بیان کرده است: 🌹شیخ بهایی نقل می‌کند: روزی در تخت فولاد اصفهان از مرد عارفی که اهل ریاضت بود پرسیدم آیا خاطره ای داری که برای من نقل کنی او فکر و تامّلی کرد و بعد گفت : ☀️روزی همین جا نشسته بودم ، دیدم جمعیّتی جنازه ای را آوردند در آن گوشه قبرستان دفن کردند و رفتند. 🍀چندی نگذشته بود که احساس کردم بوی عطر خوشی به شامّه‌ام می‌رسد. به اطراف نگاه کردم دیدم جوانی خوش‌صورت و خوش لباس و خوشبو وارد قبرستان شد و فهمیدم این بوی خوش از اوست، آن جوان رفت کنار همان قبر و ناگهان دیدم آن قبر شکافته شد و آن جوان داخل قبر رفت و قبر به هم آمد. 🌱من غرق در تعجّب و حیرت شدم که خواب می‌بینم یا بیدارم.در همین حال، احساس کردم بوی بد و نفرت‌انگیزی به شامّه‌ام می‌رسد، دیدم سگی وحشت‌انگیز ، بدقیافه و بدبو وارد قبرستان شد. با عجله رفت کنار همان قبر، قبر شکافته شد و او داخل قبر رفت و باز قبر به هم آمد. من تعجّب و حیرتم بیشتر شد که چه صحنه‌ای دارم می‌بینم. ⛔️ لحظاتی گذشت، دیدم باز آن قبر شکافته شد و آن جوان زیبا در حالی که سر و صورتش خونین و لباس‌هایش پاره و کثیف شده بود از قبر بیرون آمد؛ خواست از قبرستان بیرون برود من دویدم جلو و او را قسم دادم که بگو تو که هستی و جریان چیست ؟ 🍀 گفت : من اعمال نیک آن میّت هستم، مامور شدم پیش او بروم و تا روز قیامت با او باشم. آن سگ هم اعمال بد اوست که پس از من وارد قبر شد. ما با هم نمیتوانستیم بسازیم، با هم گلاویز شدیم و او چون از من قوی‌تر بود بر من غلبه کرد و با این وضع از قبر بیرونم کرد. حال آن سگ تا روز قیامت با او خواهد بود. 🌹شیخ بهایی بعد از نقل این حکایت گفت: این حکایت، عقیده شیعه مبنی بر تجسم اعمال را تأیید می‌نماید 📕منبع:خزینه الجواهر، ص 541 / ماه رمضان فصل شکوفایی انسان در پرتو قرآن، آیت الله سیدمحمد ضیاء‌آبادی، جلد 2 صفحه 19 الی 22 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c