eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.8هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
9.7هزار ویدیو
301 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی کپی متن با ذکر صلوات و دعای فرج ، حلال است🙏🏻 ادمین: @Montazer_zohorr تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
Panahian-Clip-CheraNarahati.mp3
1.29M
🎵چرا ناراحتی؟ 🔻خدا هنوز زنده‌ست؛ حواسش بهت هست! 👈 کیفیت بهتر + متن استاد پناهیان🎤 اللهم عجل لولیک الفرج☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌در محضر امام روح الله (۲۳۲۱) 💠 چاقوکش‌های بین‌المللی 📌 امام خمینی (ره ): بالاخره مسلمین باید خودشان فکری بکنند، بیدار بشوند و الّا این‌ها [ابرقدرت‌ها] چاقوکش بین‌المللی هستند و نمی‌گذارند دنیا آرام باشد مگر اینکه مردم خودشان، مظلومین خودشان به فکر خودشان باشند، مظلومین جهان خودشان به فکر خودشان باشند. 📚صحیفه امام؛ جلد ۱۸؛ صفحه ۲۴۰ https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 منتظران ظهور 🌹
«روز کوروش» #قسمت_بیستم_هشتم 🎬: هامان دست هایش را دو طرف میز زد و همانطور که هر سه مرد پیش رویش را
«روز کوروش» 🎬: مردی که سرش را به زیر انداخته بود، با قدم های بلند و به سرعت و حرکات نامنظم به سمت اقامتگاه ملکه میرفت و زیر لب مدام چیزی تکرار میکرد و هر بار صورتش سرخ و سرخ تر می شد، انگار چیزی چون گدازه اهن در درونش می جوشید. مرد نزدیک در اقامتگاه شد و به نگهبان گفت: به ملکه بگویید مردخای، مشاور پادشاه تقاضای دیدار دارند. نگهبان نگاهی با تعجب به مردخای کرد و گفت: ملکه خسته از جشن دیروز هستند و اینک درحال استراحت هستند، چرا که باید برای جشن شبانه آماده شوند، شما که خوب میدانید تا یک ماه به مناسبت نوروز در ایران زمین و در این قصر جشن های بهاری برگزار می شود. مردخای دندانی بهم سایید و گفت: میگویم به گوش ملکه برسانید من اینجا هستم و شما در مقابل من، حرف بیهوده میزنید مردک؟! نگهبان که گه گاهی رفت و آمد مردخای را به اقامتگاه ملکه دیده بود، با شنیدن سخنان محکم و لحن عصبانی مرد خای چشمی گفت و سریع به ندیمه ورودی اقامتگاه اطلاع داد و خیلی زود مردخای به حضور ملکه استر رسید. استر تمام ندیمه ها را از اتاق بیرون کرد و وقتی تنها شدند با لحنی آهسته گفت: چه شده عموجان؟! احساس می کنم که بسیار آشفته ای.. مردخای شروع به قدم زدن کرد و گفت: چطور آشفته نباشم؟! هم اینک از نزد پادشاه می آیم، این مردک، وزیر هامان گروهی از یهودیان را به بند کشیده و با سند و مدرک به حضور شاه آورده و خشایار شاه هم با توجه به اعمال خلاف انان، حکم قتل همهٔ آنها را امضاء نمود...آخر...آخر انها نمی فهمند! اما تو که میفهمی یهودیان قوم برگزیده اند، هیچ کس نباید کوچکترین اهانت و تعرضی به آنها کند، اما بالاخره روزی خواهند فهمید که این دنیا برپا شده تا همه به قوم یهود خدمت کنند و به آنها بهره برسانند،بالاخره روزی میرسد که هر چه زر و سیم و نعمت هست در دستان یهود باشد و آنها به خاطر اینکه از مال خود برمی دارند به عنوان دزد و قاتل و جانی مجازات نشوند.. استر با شنیدن این حرفها از جا بلند شد و همانطور که دستهای لرزانش را مشت می کرد گفت: حکم قتل یهودیان را چه وقت اجرا می کنند؟! مردخای آه بلندی کشید و گفت: قرار است در سیزدهمین روز نوروز در ملاء عام مجازات شوند.. استر خیره به سنگ های سفید مرمر با صدایی کشدار و آهسته، گفت: بسپار به من....امشب کاری کنم کارستان، کاری که سروری یهود را تا ابد به رخ جهانیان بکشد، کاری که هر ایرانی با غیرت را تا ابد عزادار نماید.. ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c 🌼🌼🌼🌼🌼🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا