🔶🔸🔹 فهرست موضوعات کانال 🔹🔸🔶 ✳️ ⬅️ #ریز_نوشت 🖋 ✳️ ⬅️ #آخرالزمان 🔮 ✳️ ⬅️ #حدیث_نگار ♦️#چهل_حدیث_انگیزشی ✳️ ⬅️ #ساعت_تفکر 🤔 ✳️ ⬅️ #همجنسبازی ♦️ #lgbt 🌈 ✳️ ⬅️ #رسانه 🎦 ✳️ ⬅️ #موج_کره_ای 🇰🇷 ✳️ ⬅️ #انجمن_حجتیه ⁉️ ✳️ ⬅️ #داستان_نویسی♦️ #داستان_عشق ❤️‍🔥 ✳️ ⬅️ #ببینید 👀 ✳️ ⬅️ #اعلام_جلسات 📢 ✳️ ⬅️ #اطلاع_رسانی 🚨 ✳️ ⬅️ #پیام_های_شما 💌 ✳️ ⬅️ #معرفی_محصول_فرهنگی 🛍 🌐 MONZEROON.IR

📝 #داستان_نویسی 🔴 مسجد آدم کش در شهرری ❗️ 🚫 در نزدیکى ابن بابویه مسجدی 🕌 بود معروف به مسجد آدم کش 🥶 هر کس شب در مسجد می ماند ، فردا جنازه ⚰ او را از مسجد بیرون می اوردند و برای همین کسی از مردم شهرری شب در آن نمیخوابید 🚷 🆘 غریبه‌ها که از آن مطلع نبودند ، مى رفتند و شب در آن مى خوابیدند و صبح جنازه ⚰ آن‌ها را بر مى داشتند. بالآخره جماعتى از مردم شهررى خواستند که آن مسجد را خراب کنند، ولی نگذاشتند و گفتند خانه خداست 🕌 و مورد آسایش مسافرین ⛺️ ، نباید آن را خراب کرد بلکه بهتر این است که شب درش را بسته و یک تابلو 📜 هم نوشته و اعلام کنید ، شب در این مسجد نخوابید؛ زیرا هر کس شب در اینجا خوابیده صبح جنازه‌اش ⚰ را بیرون آورده‌اند و این چیزى است که ما همه دیده‌ایم 🫣 پس بر تخته اى 📜 نوشته و به در مسجد آویختند اتفاقا دو نفر غریب گذارشان🚶 به در آن مسجد افتاد و آن تابلو را خواندند. پس یکى از آن‌ها که نامش ماشالا بود می‌گوید: من امشب در این مسجد مى خوابم تا ببینم چه خبر است 😱 رفیقش مانع میشه و مى گوید: با وجود این آگهى که دیده اى، باز در این مسجد مى روى و خودکشى مى کنى⁉️ ادامه دارد ... 🆔 @monzeroon

📝 #داستان_نویسی 🔴 مسجد آدم کش در شهرری (قسمت۲) آن مرد قبول نکرد و گفت من امشب باید در این مسجد 🕌 بمانم. اگر مُردم که تو خبر را به خانواده‌ام برسان و اگر زنده ماندم که چه بهتر و رازی را کشف کرده‌ام. پس قفل را باز کرد🔓 و داخل مسجد شد تا نصف شب 🌙 خوابید و خبری نشد. وقتی شب از نصف گذشت ناگهان صدایى مهیب و بسیار ترسناک بلند شد 🗣 آهاى آمدم 🗿 آهاى آمدم گوش داد تا ببیند صدا از کدام طرف است باز‌‌ همان صدا بلند شد، آمدم 🗿 آهاى آمدم هر لحظه صدا مهیب‌تر و هولناک‌تر میشد مرد بسیار ترسید ولی بالاخره بر ترس خود غلبه کرد و برخاست و ایستاد و شمشیر 🤺 خود را بلند کرد و گفت اگر مردى و راست مى گویى، بیا شمشیر ⚔ خود را به طرف صدا فرود آورد که به دیوار مسجد خورد و ناگهان دیوار شکافته شد ⚡️ و زر و طلاى 💰 بسیارى به زمین ریخت و معلوم شد گنجى ⚱در آن دیوار گذارده و طلسم کرده بودند که این صدا بلند مى شود و آن طلسم به واسطه پر جرأتى💪 آن مرد شکست ✔️ طلا‌ها را جمع کرد و صبح از آن مسجد صحیح و سالم با پول زیادى بیرون آمد و از آن همه پول، املاک خریده و از ثروتمندان گردید و آن مسجد را بازسازی کرده و به نام مسجد ماشاءاللّه معروف گردید. 📚امامزادگان و زیارتگاه‌های شهر ری ص ۲۱۸ الی ۲۲۰ 🆔 @monzeroon

📝 #داستان_نویسی خدا بیامرزد پدربزرگ را همه چشم ها نگران یک شب قبل از پرواز امام از پاریس آیا امام به سلامت میرسند به تهران چه میشود !!! که پیرمرد تفالی زد بر حافظ و آمد : ای در رخ تو پیدا انوار پادشاهی در فکرت تو پنهان صد حکمت الهی بر اهرمن نتابد انوار اسم اعظم ملک آن توست و خاتم فرمای هر چه خواهی #دهه_فجر 🆔 @monzeroon

سلام ⿻ ❤️‍🔥 #داستان_عشق 💘 #داستان_عشق یک داستان واقعییست از عاشقانه های من و اون اولین بار که در قطار 🚄🚊 تهران _ مشهد تنها شدم و لحظات سخت جدایی رو چشیدم شروع کردم به نوشتن 🌷 امیدوارم که لحظات عاشقانه ای در زندگیتون بوده باشه و با خوندن این داستان براتون تداعی بشه #داستان_نویسی ╔╦══• •✠•❀ - ❀•✠ • •══╦╗ @monzeroon ↻💿⃟🌸.⸙ ╚╩══• •✠•❀ - ❀•✠ • •══╩╝

🕌 #داستان_مسجد 🕌 #داستان_مسجد یک داستان واقعییست از خاطرات امام جمــاعت 👳‍♂ شدنم در یک مســجد و چالش ها ⚔ و اتفاقاتی که در این مدت برام اتفاق افتاده است. 🌷 امیدوارم که از خوندنش لذت ببرید وباعث بشه مساجد 🕌 را خالی نزارید 👨‍👩‍👧‍👦 #داستان_نویسی ╔╦══• •✠•❀ - ❀•✠ • •══╦╗ @monzeroon ↻💿⃟🌸.⸙ ╚╩══• •✠•❀ - ❀•✠ • •══╩╝