شکستم، سوختم، بر باد رفتم، بی نشان گشتم ؛ هنوزم هست فکرِ او زِ مغز استخوان پیدا... #محمد_سهرابی - @Moqlgh

" گهی بر درد بی‌درمان بگریم ... گهی بر حال بی‌سامان بخندم ! #سعدی @moqlgh

چه خوب گفت حال مرا ...

عیدتون مبارک☺️💛 - @Moqlgh

چه غريب ماندی ای دل نه غمی، نه غمگساری نه به انتظارِ ياری نه ز يار انتظاری غم اگر به كوه گويم بگريزد و بريزد... #هوشنگ_ابتهاج - @Moqlgh

فریاد که در سینه‌ی من بر سرِ هم غم چندان نَفِتاده‌ست که فریاد توان کرد... #صائب_تبریزی - @Moqlgh

تو به تحریکِ فلک، فتنه‌یِ دورانِ منی من به تصدیقِ نظر، محوِ تماشایِ توام #فروغی_بسطامی - @Moqlgh

"أحببتك وكأنك آخر أحبتي على وجه الأرض، و عذبتني كأنني آخر أعدائك على وجه الأرض" تو را دوست داشتم، چنان که گویی تو آخرین عزیزِ من بر رویِ زمینی... و تو رنج‌ام دادی، چنان‌که گویی من آخرین دشمنِ تو بر رویِ زمین‌ام...! #غادة_السمان #شعر_عرب - @Moqlgh

هوای خانه چه دلگیر می‌شود گاهی از این زمانه دلم سیر می‌شود گاهی عقاب تیز پر دشتهای استغنا اسیر پنجه‌ی تقدیر می‌شود گاهی صدای زمزمه‌ی عاشقانه آزادی فغان و ناله ی شبگیر می‌شود گاهی نگاهِ مردم بیگانه در دل غربت به چَشمِ خسته ی من تیر می‌شود گاهی مبر ز موی سپیدم گمان به عمر دراز جوان ز حادثه ای پیر می‌شود گاهی بگو اگر چه به جایی نمی‌رسد فریاد کلام حق دمِ شمشیر می‌شود گاهی بگیر دست مرا آشنای درد بگیر مگو چنین و چنان، دیر می شود گاهی به سوی خویش مرا می‌کشد چه خون و چه خاک محبّت است که زنجیر می‌شود گاهی #احمد_حمیدی_راد #ارسالی - @Moqlgh

آن یار که عهد دوست‌داری بشکست، می‌رفت و مَنَش گرفته دامن در دست می‌گفت دگر باره به خوابم بینی پنداشت که بعد از او مرا خوابی هست.. #سعدی - @Moqlgh

در این سرای بی کسی اگر سری در آمدی هزار کاروان دل زِ هَر دری در آمدی ز بس که بال زد دلم به سینه در هوای تو اگر دهان گشودمی کبوتری در آمدی #هوشنگ_ابتهاج - @Moqlgh

خوابم از دیده چنان رفت که هرگز ناید خوابِ من زهرِ فراقِ تو بنوشید و بمرد #مولانا - @Moqlgh