eitaa logo
| مُغْݪَقْ |
304 دنبال‌کننده
244 عکس
79 ویدیو
0 فایل
[🖤📓‌‌] مُغْلَقْ: بسته و نامفهوم... - زندگیٺ توۍ چۍ خلاصہ میشه؟! + شعر! . میخونیم https://abzarek.ir/service-p/msg/1496174 حمایتی نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
باران که شدی مپرس این خانه ی کیست سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست باران که شدی، پیاله ها را نشمار جام و قدح و کاسه و پیمانه یکیست باران! تو که از پیش خدا می آیی توضیح بده عاقل و فرزانه یکیست بر درگه او چونکه بیفتند به خاک شیر و شتر و پلنگ و پروانه یکیست با سوره ی دل، اگر خدارا خواندی حمد و فلق و نعره ی مستانه یکیست این بی خردان، خویش خدا می دانند اینجا سند و قصه و افسانه یکیست از قدرت حق، هرچه گرفتند به کار در خلقت حق، رستم و موریانه یکیست گر درک کنی خودت خدا را بینی درکش نکنی، کعبه و بتخانه یکیست.. - @Moqlgh
ﻣﻦ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﻴﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻟﻴﻞ ﻫﺎ ﺑﻴﻬﻮﺩهﺍﻧﺪ ﻧﺬﺭ ﻭ ﺩﻋﺎ ﻭ ﺩﺧﻴﻞ ﻫﺎ ﻣﻦ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻡ ، ﺑﺮﻭی ﺳﺮ ﻭ ﭼﺸﻢ ﮔﺮﺩﻥ ﺍﻡ هی ﺧﺎﻙ ﭘﺸﺖ ﺧﺎﻙ ﺑﺮﻳﺰﻳﺪ ﺑﻴﻞ ﻫﺎ! ﻓﺮﻳﺎﺩ ﻣﻴﺰنی ﻛﻪ ﻣﺮﺍ … ﺩﻭﺳﺖ …ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ! ﮔﻢ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺻﺪﺍی ﺗﻮ ﺩﺭ ﻗﺎﻝ ﻭ ﻗﻴﻞ ﻫﺎ(: ﻣﻮﺳﺎی ﭼﺸﻢ ﻫﺎی ﻣﺮﺍ ﺭﺍ ﺁﺏ ﺑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ هی ﺯﻝ ﻧﺰﻥ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭ ﻧﻴﻞ ﻫﺎ... ﺗﻮ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﯼ ﺩﻧﺒﺎﻟﻪ ﺩﺍﺭ ﻭ ﻣﻦ نسلی ﻛﻪ ﻣﻨﻘﺮﺽ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﺍﻳﻞ ﻫﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺭﺍهی ﻫﻨﺪﻭﺳﺘﺎﻥ ﺷﻮﻳﻢ ﻳﺎﺩی نمی ﻛﻨﻨﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺧﻄﻪ ﻓﻴﻞ ﻫﺎ... - @Moqlgh
جنگ از طرف دوست دل آزار نباشد یاری که تحمل نکند یار نباشد(: - @Moqlgh
وقتی لباسش بوی عطر دیگری دارد باید بفهمم عشق هم آخر سری دارد من عاشق او میشوم! او عاشق عشقش... عاشق همیشه قصه ی زجر آوری دارد بوی تبانی می دهد جای تعجب نیست قلبی که عاشق می شود نا داوری دارد جنجال مویش را تمام شهر میبینند اما کنار من همیشه روسری دارد   از پچ پچ همسایه ها در کوچه فهمیدم دلشوره هایم ماجرای بدتری دارد   دلواپسی دیوانه ام کرده چرا گفتند: دیوانه بودن حس و حال محشری دارد   "دیوانه بودن عالمی دارد" حقیقت نیست! وقتی رقیبت عالم عالم تری دارد.. - @Moqlgh
علی‌زندوکیلیAli Zand Vakili - Gharare Man.mp3
زمان: حجم: 9.9M
فقط بدان غصه های من... بخاطر تو بود!(: - @Moqlgh
عشق مدت‌هاست این روح سراسر درد را.. برده بر بام جنون و نردبان برداشته!(: - @Moqlgh
عشق آن بُغضِ عجیبیست که از دوریِ یار نیمه شب بینِ گلو مانده و جان می‌گیرد(: - @Moqlgh
نفس برآمد و کام از تو بر نمی‌آید فغان که بخت من از خواب در نمی‌آید صبا به چشم من انداخت خاکی از کویش که آب زندگیم در نظر نمی‌آید قد بلند تو را تا به بر نمی‌گیرم درخت کام و مرادم به بر نمی‌آید مگر به روی دلارای یار ما ور نی به هیچ وجه دگر کار بر نمی‌آید مقیم زلف تو شد دل که خوش سوادی دید وز آن غریب بلاکش خبر نمی‌آید ز شست صدق گشادم هزار تیر دعا ولی چه سود یکی کارگر نمی‌آید بسم حکایت دل هست با نسیم سحر ولی به بخت من امشب سحر نمی‌آید در این خیال به سر شد زمان عمر و هنوز بلای زلف سیاهت به سر نمی‌آید ز بس که شد دل حافظ رمیده از همه کس کنون ز حلقه زلفت به در نمی‌آید - @Moqlgh
نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت کنج تنهایی… ما را به خیالی خوش کرد خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت - @Moqlgh
نازنینم رنجش از دیوانگی هایم خطاست عشق را همواره با دیوانگی پیوند هاست شاید اینها امتحان ماست با دستور عشق ورنه هرگز رنجش معشوق را عاشق نخواست چند می گویی که  از من شکوه ها داری به دل ؟ لب که بگشایم مرا  هم با تو چندان  ماجراست عشق را ای یار با معیار بی دردی مسنج علت عاشق طبیب من ، ز علت ها جداست با غبار راه معشوق است راز آفتاب خاک پای دوست در چشمان عاشق توتیاست جذبه از عشق است و با او بر نتابد هیچ کس هر چه تو آهن دلی او بیشتر آهنرباست خود در این خانه نمی خواند کسی خط خرد تا در این شهریم آری شهریاری عشق راست عشق اگر گوید به می سجاده رنگین کن ، بکن تا در این شهریم ، آری شهریاری عشق راست عشق یعنی زخمه ای از تیشه و سازی ز سنگ کز طنینش تا همیشه بیستون غرق صداست - @Moqlgh
عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل! که تو ای عشق همان پرسشِ بی زیرایی🌱(: - @Moqlgh
بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر است شعر هم بی تو به بغضی ابدی زنجیر است آنچنان می فشرد فاصله راه نفسم که اگر زود اگر زود بیایی دیر است رفتنت نقطه ی پایان خوشی هایم بود دلم از هرچه و هرکس که بگویی سیر است خواب دیدم که برایم غزلی می خواندی دوستم داری و این خوب ترین تعبیر است سایه ای مانده ز من بی تو که در آینه هم طرح خاکستریش گنگ ترین تصویر است کاش می بودی و با چشم خودت می دیدی که چگونه نفسم با غم تو درگیر است تارهای نفسم را به زمان می بافم که تو شاید برسی، حیف که بی تاثیر است - @Moqlgh