eitaa logo
ایده های جدید مربیان کودک
78.8هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
10.3هزار ویدیو
1.2هزار فایل
✨ مربیان خلاق، معلمان و مامان های با انگیزه و شاد اینستا: https://instagram.com/morabiyan_kodak?igshid =N مدیر: @Ganjipour کپی مطالب کانال در کانال های خصوصی با صلوات برای شادی روح پدرم♥️ تبلیغات : @tabligsg @Ganjipour
مشاهده در ایتا
دانلود
نمایش زیبای شب یلدا 🍉🍉🍉🍉 وقتی که سرما میاد با برف و بارون میاد رو کرسی ننه جون آجیل یلدا میاد پسته خندون دارم بادوم فراوون دارم هم شور و هم شیرینم با نقل هم نشینم شب شب یلدا شده موقع سرما شده اناره میاد: انار پوست کلفتم دست بزنی می افتم خانه به خانه ام من لبریز دانه ام من دانه ها مثل یاقوت به رنگ آب شاتوت نشسته ام منظم دسته به دسته با هم شب شب یلدا شده موقع سرما شده هندونه میاد: سلام سلام بچه ها هندونه دوست شما مثل گل انارم رو بوته ها سوارم با خط و خال سبزم با پوست سفت و سختم برای این شب شاد پیش شما نشستم شب شب یلدا شده موقع سرما شده برنجه میگه: برنج دونه دونه برشته و شاه دونه گندم ریزه میزه نمک ازش میریزه تو کاسه لعابی کنار تنگ ماهی امشب بازم دوباره موقع شور و حاله شب شب یلدا شده موقع سرما شده http://eitaa.com/joinchat/1567096844C746db3d35d
نمایش زیبای شب یلدا وقتی که سرما میاد با برف و بارون میاد رو کرسی ننه جون آجیل یلدا میاد پسته خندون دارم بادوم فراوون دارم هم شور و هم شیرینم با نقل هم نشینم شب شب یلدا شده موقع سرما شده اناره میاد: انار پوست کلفتم دست بزنی می افتم خانه به خانه ام من لبریز دانه ام من دانه ها مثل یاقوت به رنگ آب شاتوت نشسته ام منظم دسته به دسته با هم شب شب یلدا شده موقع سرما شده هندونه میاد: سلام سلام بچه ها هندونه دوست شما مثل گل انارم رو بوته ها سوارم با خط و خال سبزم با پوست سفت و سختم برای این شب شاد پیش شما نشستم شب شب یلدا شده موقع سرما شده برنجه میگه: برنج دونه دونه برشته و شاه دونه گندم ریزه میزه نمک ازش میریزه تو کاسه لعابی کنار تنگ ماهی امشب بازم دوباره موقع شور و حاله شب شب یلدا شده موقع سرما شده 🍃🌸JOiN👇 •••❥ @morabikodak5159
در نمایشنامه دهه فجر شما مفهومی تاریخی را با بازی و نمایش انتقال می دهید. در مطلب نمایش خلاق و انواع آن در مورد فواید نمایش خلاق زیاد صحبت کردیم . اجرای نمایشنامه ها در مدارس کمک می کند تا خلاقیت کودکان پرورش پیدا کند. نمایشنامه دهه فجر ماجرای اژدهایی که اژدها نبود! حاکمی حکومت می‌کرد. حاکم به همه‌ی مردم زور می‌گفت. حتی به بچه‌ها… هر کس هر چه می‌کاشت، باید نصفش را می‌داد به حاکم بدون اینکه حاکم زحمت کشیده باشد. انبارهای خانه‌ی حاکم پر بود از گندم و جو و پول‌های مردم. جلوی انبار هم یک اژدها نگهبانی می‌کرد تا کسی داخل انبار نرود. {یکی از بچه‌ها که اژدها شده به خود می‌پیچد و صدا در می‌آورد} می بینید بچه‌ها راستی این دوست شما هست(قصه گو نام اصلی بازیگر را می‌گوید). قصه گو : حالا دارد نقش اژدها را بازی می‌کند. درست است که هیچ کس دوست ندارد، جای یک آدم یا موجود بد باشد ولی خوب چاره‌ای نیست.نمایشنامه دهه فجر ما اژدها می‌خواهد و دوست شما هم قبول کرده که نقش اژدها بازی کند. خوب حالا ادامه می‌دهیم.(به بازیگر) تو حالا اژدها شو. (بازیگر بازی را ادامه می‌دهد).این هم خود حاکم( حاکم جلو می‌آید) بگذارید یک تاج هم بگذارم سرت. آهان! حالا درست شد. حاکم: پول بدین. هر کی کار می‌کنه چه تو مزرعه چه توی خونه باید بیشتر شو بده به من… {چند نفر نقش مردم را بازی می‌کنند. از هر کدام چند سکه می‌گیرد} مرد یک : من به این پول احتیاج دارم. برایش خیلی زحمت کشیدم! حاکم: منم زحمت میکشم ازت می‌گیرم. منم احتیاج دارم. ده تا خونه دارم و می‌خوام ده تا خونه دیگه هم داشته باشم.( به مرد دوم) اون چیه؟ مرد دوم : (بستنی لیس می‌زند) بستنی می‌خورم. حاکم: بده من مال من هست۰ (بستنی را از مرد دوم می‌گیرد). مرد دوم : آخه من نصفش را خوردم به درد شما نمی‌خوره. حاکم : راست می‌گی‌ها ( بستنی را دور می‌اندازد). مرد دوم : حیف شد. قصه گو: بچه‌ها می‌بینید! چه حاکم بدی است. کسی دوست ندارد جایی که زندگی می‌کند، چنین حاکمی داشته باشد. ( بچه‌های تماشاگر صحبت می‌کنند). ولی خوب آن حاکم اژدها را داشت.مردم فکر می‌کردند که اگر بخواهند حقشان را بگیرند، اژدها به سراغشان می‌آید. اژدها: منو می‌گه ( غرشی می‌کند). حاکم: درسته، اونو می‌گم.( می‌خند). قصه گو: تا اینکه یک روز یکی از مردم شهر متوجه جیزی شد. او متوجه چی شد؟ (بچه‌ها صحبت می‌کنند). بگذارید، بگویم. او متوجه شد که اژدهای حاکم واقعا اژدها نیست. مثل این اژدهای ما که واقعی نیست. دوست شماست یعنی… ( نام اصلی بازیگر را می‌گوید). ببینید. {اژدها و حاکم با هم حرف می‌زنند. مرد دوم پنهانی آن دو را نگاه می‌کند. اژدها نقاب یا هر چیزیکه در نمایشنامه به نشانه‌ی اژدها داشته، بر می‌دارد.آنها آرام حرف می‌زنند.} حاکم : آفرین! خوب نقش بازی می‌کنی. اژدها : آره. هیچ کس فکر نمی‌کنه که اژدها وجود نداره. حاکم: درسته به فکر خودم هم نمی‌رسید. اژدها : من توی شهرهای دیگه هم که بودم، همین جوری کلک می‌زدم. حاکم: ولی من می‌ترسم. اژدها: چرا؟ حاکم: می‌ترسم مردم بفهمند و اونوقت کار خیلی خراب میشه! اژدها: متوجه نمی‌شن. فردا من بیشتر سر و صدا می‌کنم. تو هم بگو اژدها عصبانی شده. بگو: مردم! مواظب باشین . مواظب باشین و به اژدها نزدیک نشین. حاکم: کلک خوبیه (با هم خندیدند). قصه گو: فهمیدی بچه‌ها چی شده؟ اژدها واقعی نیست. یک آدم غریبه این کلک را به حاکم یاد داد تا پولهای مردم را بگیرند. ولی آنها متوجه نبودند که این( اشاره به مرد دوم) آنها را دارد، تماشا می‌کند و به آنها شک کرده . مرد دوم: من حدس می‌زدم که یه کلکی تو کار باشه.حالا باید برم و به مردم بگم. (می‌خواهد برود اما…) ولی اگر همین جوری برم بگم کسی باور نمی‌کنه. باید آروم آروم اینکار را بکنم. قصه گو: از آن به بعد( اشاره به مرد دوم) او هر شب چند نفر را با خودش می‌برد و به آنها نشان می‌داد که اژدها واقعی نیست و یک آدم غریبه است. آن آدم با حاکم همراه شده تا به مردم زور بگویند. مدتی گذشت تا کم کم مردم فهمیده بودند اژدها، اژدهای راست راستی نیست.تا اینکه یک روز … مرد دوم گفت: حالا موقعش شده بریم پیش حاکم. مردم: درسته درسته. مرد دوم: جناب حاکم بیرون بیا! {حاکم جلو می‌آید.} حاکم: چیه؟ اومدین پول‌هاتون را بدین؟ آفرین به شما! مرد دوم: اومدیم بگیم ما دیگه به تو پول نمی‌دیم. مردم : درسته درسته. مرد دوم: هر کس کار می‌کنه و زحمت می‌کشه، پولش باید مال خودش باشه. مرد دوم: تازه! باید پول‌هایی که قبلا از ما گرفته بودی ، پس بدی. حاکم: شوخی می‌کنی؟ قصه گو: (به تماشاگرا) بچه‌ها مرد شوخی می‌کرد؟ حاکم: ولی مثل اینکه شما یه چیزی رو یادتون رفته. مردم: چی رو؟ حاکم: اژدها مرد دوم: این اژدها که واقعی نیست.
نمایشنامه ی خنده رو باسواده_141269231015.pdf
50.8K
خنده رو باسواده ویژه پیش دبستانی و اول دبستان
سفره هفت سین با شعرهای کودکانه سنجد سنجد قرمز پوش با عصا راه افتاد هفت سین را بوسید به همه عیدی داد سماق گوشه ی سفره ی عید غصه می خورد سماق کاش می شد برود پیش کوبیده ی چاق سمنو سمنو حاضر شد برود مهمانی بخورد یک دل سیر گندم مجانی سیب سیب سردش شده بود رفت نزدیک چراغ شال گرمی پوشید خورد یک چایی داغ سبزه سبزه با خوش حالی رفت آرایشگاه موی خود را فر زد گرده آن را کوتاه سکه سکه قل خورد آمد توی گلدان افتاد سبز شد ده تا برگ اسکناس نو داد سیر سیر خوش بو شده بود به همه پز می داد عطر او بویی تند از گل رز می داد سنبل سنبل از سفره پرید مثل موشک به هوا ناگهان خورد به سقف ریخت گل بر سر ما ماهی ماهی ام داد کشید غول این تنگ منم دوست دارم بروم گربه ها را بزنم! آینه آینه توی دلش هفت سین را چیده مثل غولی گشنه سفره را بلعیده @morabikodak5159
نمایش زیبای شب یلدا همراه آهنگ وقتی که سرما میاد با برف و بارون میاد رو کرسی ننه جون آجیل یلدا میاد پسته خندون دارم بادوم فراوون دارم هم شور و هم شیرینم با نقل هم نشینم شب شب یلدا شده موقع سرما شده اناره میاد: انار پوست کلفتم دست بزنی می افتم خانه به خانه ام من لبریز دانه ام من دانه ها مثل یاقوت به رنگ آب شاتوت نشسته ام منظم دسته به دسته با هم شب شب یلدا شده موقع سرما شده هندونه میاد: سلام سلام بچه ها هندونه دوست شما مثل گل انارم رو بوته ها سوارم با خط و خال سبزم با پوست سفت و سختم برای این شب شاد پیش شما نشستم شب شب یلدا شده موقع سرما شده برنجه میگه: برنج دونه دونه برشته و شاه دونه گندم ریزه میزه نمک ازش میریزه تو کاسه لعابی کنار تنگ ماهی امشب بازم دوباره موقع شور و حاله شب شب یلدا شده موقع سرما شده 🍉نمایشنامه یلدا @morabikodak5159
_کودکانه_هفت سین (۱) مناسب برای اجرای جشن سال نوی مهد کودک و پیش دبستان ( نزدیک عید نوروز. با طبل حاجی فیروز عید شما مبارک. عید شما مبارک) ۲ * قرآن:من قرآنم من قرآن. هدیه ای از پیامبر همون که سفارشش کرد. برکت خونه ها کرد * شمع:شمع هستم و پر نورم. با شادی ها همراهم من می شینم کنارتون. تا روشن بشه دلاتون * ماهی:تو تنگ کوچک خود. من ماهی رنگی ام بالا و پایین میرم. با پولکهای قشنگقشنگ * سبزه:من سبزه قشنگم. با سرما ها میجنگم وقتی میام بدنیا. بستان میشه چه زیبا * سکه:من سکه ام چه زیبا. زینت جیب بابا با افتخار نوروز. میشم فراری یکروز * سنبل:من سنبلم،من سنبلم. همنشین بلبلم وقتی میام به بستان. باغبون میشه چه خندان * سنجد:من سنجدم لباس گلی. سرخ و سفید و تپلی با ناز و اطوار و ادا. می نشینم پیش شماشما * سیب:اسم شریف من سیب. خوشمزه و بی رغیب آی آقای زمستون. من اومدم به میدون * سمنو:سلام سلام بچه ها. سمنو کوچک شما بدون قند وشکر. از عسل هم شیرین تر * آینه:من آینه ام آینه. خودتو تو من نگاه کن نعمتاشو نگاه کن. خدا رو تو شکر بکن *** سیر:من سیرم و لذیذم. یکمی تند وتیزم عروس هفت سین منم. دشمن بیماری ام @morabikodak5159
_کودکانه_هفت سین (۱) مناسب برای اجرای جشن سال نوی مهد کودک و پیش دبستان ( نزدیک عید نوروز. با طبل حاجی فیروز عید شما مبارک. عید شما مبارک) ۲ * قرآن:من قرآنم من قرآن. هدیه ای از پیامبر همون که سفارشش کرد. برکت خونه ها کرد * شمع:شمع هستم و پر نورم. با شادی ها همراهم من می شینم کنارتون. تا روشن بشه دلاتون * ماهی:تو تنگ کوچک خود. من ماهی رنگی ام بالا و پایین میرم. با پولکهای قشنگقشنگ * سبزه:من سبزه قشنگم. با سرما ها میجنگم وقتی میام بدنیا. بستان میشه چه زیبا * سکه:من سکه ام چه زیبا. زینت جیب بابا با افتخار نوروز. میشم فراری یکروز * سنبل:من سنبلم،من سنبلم. همنشین بلبلم وقتی میام به بستان. باغبون میشه چه خندان * سنجد:من سنجدم لباس گلی. سرخ و سفید و تپلی با ناز و اطوار و ادا. می نشینم پیش شماشما * سیب:اسم شریف من سیب. خوشمزه و بی رغیب آی آقای زمستون. من اومدم به میدون * سمنو:سلام سلام بچه ها. سمنو کوچک شما بدون قند وشکر. از عسل هم شیرین تر * آینه:من آینه ام آینه. خودتو تو من نگاه کن نعمتاشو نگاه کن. خدا رو تو شکر بکن *** سیر:من سیرم و لذیذم. یکمی تند وتیزم عروس هفت سین منم. دشمن بیماری ام
برای اجرای نمایشنامه کودکانه هفت سین، هر کودک نقش یکی از اجزای سفره را اجرا کرده و قسمت مربوطه از شعر هفت سین را می خواند نزدیک عید نوروز. با طبل حاجی فیروز‌ عید شما مبارک، عید شما مبارک قرآن: من قرآنم من قرآن، هدیه ای از پیامبر همون که سفارشش کرد، برکت خونه ها کرد شمع: شمع هستم و پر نورم. با شادی ها همراهم من می شینم کنارتون. تا روشن بشه دلاتون ماهی: تو تنگ کوچک خود. من ماهی رنگی ام بالا و پایین میرم. با پولکهای قشنگم سبزه: من سبزه قشنگم. با سرما ها میجنگم وقتی میام بدنیا. بستان میشه چه زیبا سکه: من سکه ام چه زیبا. زینت جیب بابا با افتخار نوروز. میشم فراری یکروز سنبل: من سنبلم،من سنبلم. همنشین بلبلم وقتی میام به بستان. باغبون میشه چه خندان سنجد: من سنجدم لباس گلی. سرخ و سفید و تپلی با ناز و اطوار و ادا. می نشینم پیش شماشما سیب: اسم شریف من سیب. خوشمزه و بی رغیب آی آقای زمستون. من اومدم به میدون سمنو: سلام سلام بچه ها. سمنو کوچک شما بدون قند وشکر. از عسل هم شیرین تر آینه: من آینه ام آینه. خودتو تو من نگاه کن نعمتاشو نگاه کن. خدا رو تو شکر بکن سیر: من سیرم و لذیذم. یکمی تند وتیزم عروس هفت سین منم. دشمن بیماری ام سیب:اسم شریف من سیب. خوشمزه و بی رغیب آی آقای زمستون. من اومدم به میدون سمنو:سلام سلام بچه ها. سمنو کوچک شما بدون قند وشکر. از عسل هم شیرین تر آینه:من آینه ام آینه. خودتو تو من نگاه کن نعمتاشو نگاه کن. خدا رو تو شکر بکن سیر:من سیرم و لذیذم. یکمی تند وتیزم عروس هفت سین منم. دشمن بیماری ام نمایشنامه نوروز @morabikodak5159