2.mp3
3.46M
داستان امام جواد (علیه السلام)
#استاد_عالی
💠 «کرامت امام جواد علیه السلام»
#امام_جواد علیه السلام
توسل به امام جواد علیه السلام در مشکلات مالی
#داستان_ائمه
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
📕اهمیت ویژه #امام_جواد علیه السلام به مادرشان #حضرت_فاطمه سلام الله علیها
🔖موسى بن قاسم گوید: به أبى جعفر ثانى (امام جواد) (ع) گفتم: خواستم به عوض شما و پدرتان طواف کنم، ولى می گویند از طرف اوصیاء، طواف صحیح نیست؛ فرمود: نه، هر قدر بتوانى طواف کن، این کار جایز است.
🔸بعد از سه سال، به آن حضرت گفتم: من از شما اجازه خواستم که از جانب شما و پدرتان طواف کنم، اجازه فرمودى، آنچه خدا خواست از طرف شما طواف کردم، بعد چیز دیگرى به نظرم آمد و به آن عمل کردم؟ امام فرمود: آن چیست ؟
گفتم: یک روز از طرف رسول الله (ص) سه بار طواف کردم، در روز دوم از طرف امیرالمؤمنین (ع) طواف به جاى آوردم، در روز سوم از جانب امام حسن و در روز چهارم از طرف امام حسین، روز پنجم بعوض على بن الحسین، روز ششم از أبى جعفر محمد بن على، روز هفتم از جعفر محمد، روز هشتم از جانب پدرت موسى بن جعفر روز نهم از جانب پدرت على بن موسى، روز دهم از جانب شما اى آقاى من!. اینها آنان هستند که به ولایتشان عقیده دارم.
فرمود: آن وقت به خدا قسم به دینى اعتقاد دارى که خداوند از بندگان غیر آن را قبول ندارد،
♦️ گفتم: گاهى هم از جانب مادرت فاطمه زهرا سلام الله علیها طواف کردم وگاهى نکردم، فرمود: این کار را زیاد کن، این انشاء الله أفضل اعمالى است که می کنى
📚الکافى: ج 4 ص 314 کتاب الحج باب الطواف والحج عن الائمه (ع).
#داستان_ائمه
#توسل
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
امام جواد.mp3
1.18M
#آیت_الله_ناصری
#امام_جواد علیه السلام
♦️گره باز کردن از مشکل مردم
🔷داستان عنایت امام جواد (علیه السلام) به جوان فقیری که قصد #ازدواج داشت
#فقیر
#انفاق
#ایثار
#داستان_ائمه
#محبت
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔖مسئولی که در بین مردم نیستی سلام
🔖مسئولی که فک می کنی خونت از بقیه رنگین تره سلام
🔻نامه امام رضا (علیه السلام )به پسرش امام جواد(علیه السلام )
أبى نصر بزنطى فرموده: نامه امام رضا (ع) را خواندم که به پسرش امام جواد نوشته بود: به من خبر رسید که چون سوار شدى غلامان تو را از در کوچک بیرون مى کنند، این کار از بخل آنهاست، تا کسى از تو خیرى نبیند، تو را به حق خودم قسم می دهم دخول و خروجت فقط از در بزرگ باشد و چون سوار شدى مقدارى پول طلا و نقره همراهت بردار تا هر که سؤال کند چیزى به او بدهى.
هر که از عموهایت از تو احسانى خواست کمتر از پنجاه دینار نده، بیشتر از آن به اختیار توست، هر که از عمه هایت چیزى از تو خواست کمتر از بیست و پنج دینار نده، زیادى به اختیار توست، من مى خواهم خدا تو را رفعت بخشد، انفاق کن، از جانب خدا از تنگدستى نترس.
📚عیون اخبار الرضا: ج 2 ص 8.
#مسئولان
#داستان_ائمه
#امام_رضا
#امام_جواد
#انفاق
#مردم_داری
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
2.mp3
3.46M
داستان امام جواد (علیه السلام)
#استاد_عالی
💠 «کرامت امام جواد علیه السلام»
#امام_جواد علیه السلام
توسل به امام جواد علیه السلام در مشکلات مالی
#داستان_ائمه
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
✍نامه امام جواد (علیه السلام )به حاکم سجستان
🔖کار راه انداختن
#امام_جواد علیه السلام
♦️مردى از بنى حنیفه گوید: در اولین سال خلافت معتصم عباسى که امام جواد (علیه السلام ) به حج رفته بود، با وى رفیق راه بودم روزى در سر سفره طعام که عده اى از رجال خلیفه نیز بودند،
♦️ گفتم: فدایت شوم، والى ما مردى است که شما اهل بیت را دوست دارد و من به دفتر او مالیات بدهکارم، اگر صلاح بدانید نامه اى بنویسید که به من ارفاق کند.
🔶امام علیه السلام فرمود: من او را نمی شناسم،گفتم: فدایت شوم، او همانطور است که گفتم: از دوستان شماست، نامه شما به حال من مفید است، امام (علیه السلام) کاغذ به دست گرفت و نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم آورنده نامه من از تو مذهب خوبى نقل کرد، از حکومت فقط کار نیک براى تو می ماند، به برادرانت نیکى کن، بدان خداى تعالى ازاندازه ذره و خردل از تو سؤال خواهد کرد.
🔷آن مرد گوید: چون وارد سجستان شدم، به حسین بن خالد که والى آن جا بود خبر داده بودند که از جانب امام (صلوات الله علیه) نامهاى براى او مى آورم، والى در دو فرسخى شهر خودش را به من رسانید نامه را به او دادم، گرفت و بوسید و آن را بر دو چشم خویش گذاشت.
🔶گفت: حاجتت چیست؟ گفتم: در دفتر تو مالیات بدهکارم، آن را از دیوان محو کرد و گفت: تا بر سر کار هستم دیگر مالیات مده، بعد گفت: خانواده ات چند نفر است؟ گفتم: فلان قدر، فرمود به من و آنها احسان کردند، تا او زنده بود دیگر مالیات ندادم، و تا زنده بود مرتب به من احسان مى کرد.
📚الکافى: ج 5 ص 111 کتاب المعیشة باب عمل السلطان و جوائزهم.
#احسان
#محبت
#محاسبه
#قیامت
#مسئولان
#مسئولیت
#حسابرسی
#کمک_به_دیگران
#خدمت_به_خلق
#داستان_ائمه
#محبت_اهل_بیت
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
4.mp3
1.89M
♦️داستان امام جواد (علیه السلام)
#استاد_عالی
💠 «کرامت امام جواد علیه السلام»
#امام_جواد
داستان کمک امام جواد علیه السلام حتی به دشمن
#داستان_ائمه
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔖 داستان حرز #امام_جواد علیه السلام از لسان آیت الله عابدی
♦️ حرز امام جواد در اصل اینگونه است که امام جواد با دختر خلیفه ازدواج کرده بود که البته زن خوبی نبود و امام جواد را اذیت می کرد.
🔷روزی ام عیسی گفت که زنی نزد من آمد و احوالپرسی کرد و گفت که من زن امام جواد هستم. ام عیسی خیلی ناراحت می شود و نزد مامون می رود و به پدرش می گوید که امام جواد ازدواج کرده است، مامون ناراحت شده و با شمشیر به خانه امام جواد می رود و شروع به شمشیرزدن می کند ام عیسی بنا به گریه می گذارد و اظهار ندامت می کند بعد مامون در حال مستی بود و بر می گردد و ام عیسی هم به خانه نمی آید فردا صبح وقتی مامون به هوش می آید، ام عیسی به او می گوید تو فرزند رسول خدا را کشتی.مامون ناراحت می شود و می گوید که ننگ ابدی را برای خاندان خود خریدیم. دستور می دهند که دنبال تشییع جنازه باشید. خادمی می آید و می گوید من از نزد امام جواد می آیم. اینها تعجب کرده و می بینند که امام جواد سالم است. یاسر به امام جواد می گوید که یابن رسول الله این لباس که پوشیدی به من بده که برای کفن خود داشته باشم. امام وقتی لباس را از تن خود در می آورد می بیند هیچ آثاری از زخم به تن ایشان نیست. امام جواد می فرماید من حرزی همراه خود دارم. مامون می گوید آن حرز را به من بده و امام جواد آن حرز را به مامون می دهد.
🔻نکات 🔻
این خطهایی که در حرز امام جواد(ع) دیده می شود در حقیقت نام خداوند است و لذا باید با قلم مسلمانی نوشته شود و لذا اگر با خودکار و خودنویس نوشته شود، اثر ندارد چون نوک آنها فلز ساخت کفار است و لذا حتما باید با مداد یا نی های ساخت مسلمانان نوشته شود و نیز جوهر آن باید از مسلمان باشد.
🔖حتی کاغذ آن باید مسلمانی باشد مثلا این کاغذهای کاهی ساخت داخل است اما کاغذهای سفید ساخت کفار است و لذا اثر نمی کند بنابراین هم قلم، هم مرکّب و هم کاغذ باید ساخت مسلمان باشد.
🔷 آداب نوشتن حرز امام جواد(ع) نیز گفت: اولا باید با وضو و رو به قبله نوشته شود و این حروف و اعداد دقیقا درست نوشته شود. برخی از این حرزها را روی انگشتر و پارچه و کاغذ می نویسند گاهی هم به پیشانی می نویسند مخصوصا برای کودکان. عجیبتر اینکه وهابی ها به اسم «الرقیه و الطمائم» کتابی در این باب نوشتند و با اینکه حرز را شرک می دانند اما حرز امام جواد و امام علی را قبول دارند و می گویند شرک نیست بلکه توحید است.
حتی پاسکال همواره حرز امام جواد(ع) را همراه خود داشته است.
📚بیانات آیت الله عابدی در درس خارج فقه /پایگاه شفقنا
#امام_جواد
#داستان_ائمه
#حرز
#حرز_امام_جواد علیه السلام
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
داستان حرز امام جواد .mp3
1.8M
داستان #حرز_امام_جواد علیه السلام
🔸 آیت الله عابدی🔸
#امام_جواد
#داستان_ائمه
#حرز
#حرز_امام_جواد علیه السلام
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
حرز_امام_جواد_علیه_السلام_استاد.pdf
368.9K
آیت الله عابدی
✅ #نسخه_کامل #حرز_امام_جواد
🛡حرز امام جواد(ع)، تصحیح آیت الله احمد عابدی زید عزه استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم
✅ قلم و مرکب و کاغذ ساخت مسلمان بوده و با وضو بنویسید
می توانید برای نوشتن از زعفران و چوب کبریت یا چوب درخت استفاده کنید
باید از روی این متن نوشته شود
━━━⊱♦️⊰━━━
@membariha 👈 داستان منبر
━━━⊱♦️⊰━━━
🔖داستان تاثیر موعظه
🔻در خانه گر کس است 🔻
🔻یک حرف بس است🔻
از که فرار کردهای؟
♦️ کسی از داشهای نجف اشرف به نام عَبِدْفَرّار – عَبِد مصغر عَبْد – که خیلی شرور بوده و مردم از او واهمه و ترس داشتند، روزی وارد صحن مطهر مولیالموالی علی علیه الصلاة و السلام میشود.
🔶 مرحوم عارف بی بدیل و سالک بی نظیر آخوند ملاحسینقلی همدانی (ره) در یکی از حجرات صحن مطهر نشسته بوده. او نزدیک آخوند میرسد و میایستد.
🔺 آخوند از او میپرسد: اسمت چیست؟ میگوید: من را نمیشناسی، من عَبِد فرّار هستم.
آخوند میفرماید: اَ مِن الله فَرَرْتَ ام مِن رَسولِه.1
🔷وی به تفکر فرو رفته و به خانه میرود. فردا آخوند به شاگردانش میفرماید: برویم به تشییع جنازه یکی از اولیاءالله! میآیند به خانه عبد و میبینند مرحوم شده است. از خانوادهاش چگونگی فوتش را میپرسند. میگویند: دیروز حالش خوب بود. از منزل بیرون رفت و برگشت و شب تا به صبح نالید و گریه کرد و مرحوم شد.2
#موعظه
#داستان_علما
#توبه
#انقلاب_درونی
📚1- از خدا فرار کردهای یا از رسول خدا
2- یادنامه حضرت آیتالله محمدهادی تألهی همدانی، ص 62 / پایگاه معاونت تهذیب حوزه
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
hekayat-emam-javad.mp3
1.19M
حقیقت مرگ
از مرگ می ترسم
🔸از مایی ؟؟؟🔸
#امام_جواد علیه السلام
#استاد_انصاریان
🍃عیادت امام جواد علیه السلام از یک مریض
#مرگ #ترس_از_مرگ #قیامت
#معاد #بیماری #مریض #مریضی
#بیمار #بیماری #محبت #حب_اهل_بیت
#محبت_اهل_بیت #داستان_ائمه
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔖داستان عجیب 🔻
🔶قاری قرآنی که جهنمی شد
🔷یک چهارم از شب گذشته بود که امیر مومنان علی(علیه السلام) از مسجد کوفه بیرون آمد و به سوی منزل رهسپار گردید. کمیل بن زیاد که از اصحاب خاص و مخلص آن حضرت بود، همراه آن حضرت حرکت می کرد، در راه به در خانه مردی رسیدند، صدای قرآن از خانه وی شنیدند او نیمه شب برخاسته بود و قرآن می خواند، علی (علیه السلام) و کمیل شنیدند او این آیه را با صدای دلنشین و پرسوز می خواند: «أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء اللَّیْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ ...؛ آیا کسی که در دل شب به اطاعت خدا و سجده و قیام به سر برد و از آخرت ترسان و به رحمت خدا امیدوار است، با کسی که با گناه و کفر زندگی می کند یکسان می باشد؟!» (سوره زمره/ 9)
♦️کمیل در دل خود آهی کشید. صدای دلنشین قرآن، آن هم در دل شب و از لبان یک انسان شب زنده دار، او را به نشاط آورد، ولی چیزی نگفت. امام به کمیل توجه کرد و فرمود: «صدای دلنشین این شخص تو را نفریبد، این قاری قرآن، از اهل جهنم است که به زودی راز این مطلب را به تو خبر خواهم داد».
👈کمیل در حیرت و تعجب فرو رفت، از این رو که امام (علیه السلام) از فکر و نیّت او آگاه گشته و گواهی می دهد که آن قاری قرآن از اهل دوزخ است!!
🔘مدتی از این جریان گذشت، تا این که ماجرای خوارج نهروان پیش آمد و آنها بر ضد علی (علیه السلام) اعلام جنگ کردند و در سرزمین نهروان، جنگ خونینی بین سپاه علی (علیه السلام) با سپاه خوارج درگرفت و همه خوارج ـ جز 9 نفر فراری ـ کشته شدند.
🗝کمیل در جبهه همراه امیرالمومنین (علیه السلام) بود، امیرالمومنین (علیه السلام) در حالی که از شمشیرش خون می چکید، به کمیل رو کرد و فرمود: با من بیا سپس هر دو نفر به اتفاق هم کنار کشته ها و سرهای بریده که به زمین افتاده بود رفتند، علی (علیه السلام) سر شمشیرش را بر سر کشته ها می نهاد، تا این که نوک شمشیر را بر سر همان قاری قرآن نهاد و فرمود:
🔸 ای کمیل أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ نَاء اللَّیْلِ ... این سر همان شخصی است که نیمه شب این آیه قرآن را می خواند و تو را مجذوب ساخته بود. 🔸
◻️کمیل امام را بوسید و از آرزوی جاهلانه خود استغفار کرد.
📚( سفینه البحار، ج2، ص492ـ493)/پایگاه تبیان/پایگاه حوزه نت
#عاقبت_بخیری
#عاقبت_بشری
#عبادت
#تفکر
#عابد_جاهل
#ولایت
#ولایت_امیرالمومنین
#امام_علی علیه السلام
#کمیل
#داستان_ائمه
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━