eitaa logo
مرسلات مدیا
1.2هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1هزار ویدیو
579 فایل
﷽ 📎 #موشن_گرافیک 📎 #کلیپ 📎 #عکس_نوشت 📎 #متن 💠 کانالی پر از آموزش‌های جذاب و ساده✅ 🇮🇷 اداره فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان eitaa.com/morsalatmedia 🌍 ارتباط با مدیر، نظرات و تبادل: https://eitaa.com/resaneh_tablighateslami
مشاهده در ایتا
دانلود
✅💠سنت پدری روز دوازدهم ماه رمضان بود؛ مهری خانم سر سجاده نشسته بود و داشت تعقیبات نماز می‌خواند؛ چشمش به قاب عکس آقا رسول همسرِمرحومش افتاد و گفت:"کاش جور بشه امسال هم بتونم مثل شما شب نیمه ماه رمضون جشن بگیرم برای امام حسن. چقدر جات خالیه آقا رسول!" صدای زنگ تلفن مهری خانم را به خودش آورد مهدی پسرش بود؛ مهری خانم آهی کشید و گفت:مهدی مادر یادته سال‌های پیش این موقع خونه شلوغ و پر جنب و جوش بود ولی امسال.... مهدی گفت:مامان جون امسال که نمی تونم ولی ان شاالله سال دیگه این موقع با کمک داداش مهران کاری می کنیم که خونه مثل سال‌های قبل بشه، خوبه؟ مهری خانم خندید و گفت :خدا خیرت بده مادر؛میدونم تازگی فهیمه رو فرستادی خونه بخت و نمیتونی ولی دلم میخواست خودم یه جشن میگرفتم. مهدی گفت:آخه چطوری مادر؟! با کدوم پول! راستش الان با مهران تلفنی صحبت می‌کردم اونم ناراحت بود که دستش خالیه و نمیشه امسال جشن نیمه ماه را بگیریم. " مهری خانم که دیگه از برگزاری جشن نا امید شده بود؛ برای خرید نان از خانه بیرون رفت چند قدمی نرفته بود که آقای تقریبا مسنی ،برگه آدرس به دست، به سمتش آمد و گفت:منزل آقا رسول کریمی را میدونید کجاست؟پلاک21؟ _ُ"بله، با ایشون چی کار دارید؟" _"میشه آدرس را بگید؟" _چند ماهیه از دنیا رفتند؛ من همسرشون هستم" " خدا رحمت شون کنه آدم خوبی بود غرض از مزاحمت اینه که اومدم بدهیم را به ایشون بِدم؛ آخه ایشون چند سال پیش که میخواستم پسرم را داماد کنم بهم لطف کرد و مقداری پول بهم قرض داد " و تعدادی تراول صدتومانی را داد به مهری خانم و تشکر کرد و رفت. مهری خانم سریع برگشت خانه و با خوشحالی با مهدی و مهران تماس گرفت و به آنهاگفت:" امام حسن بالاخره پول جشن را جور کردند" و آنها هم خوشحال از اینکه سنت پدر را امسال هم اجرا می‌کنند؛ برای برگزار کردن جشن آماده شدند خانه آقا رسول امسال هم پر از جنب و جوش شد به یاد امام حسن مجتبی. ✍️ به قلم: مرضیه رمضان قاسم @taaghcheh
✅💠 لحظه ها را دریاب... 🔹تولیدگر: سمیرا حاج محمدی @taaghcheh
🦋🦋پرواز پروانه🦋🦋 ✅مسابقه با محوریت معارف قرآن و صحیفه سجادیه 🥇پنج جایزه 500 هزار تومانی🏆 🥈ده جایزه 200 هزار تومانی🏆 🥉 پنج جایزه 100 هزار تومانی🏆 اطلاعات بیشتر و ثبت نام: 🌐c88.ir/ms1401 💟کانال محتوای مسابقه: eitaa.com/joinchat/1633091618C5a3f2a7ead اداره آموزش های کاربردی مبلغان دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان
✅💠 خودبینی یا خدابینی؟ خدابینی از شروط رشد و موفقیت انسان است و کسانی از این مدینه‌ی فاضله بهره‌مند خواهند شد که از خودبینی آزاد و رها گردند. ماه مبارک رمضان، بهترین فرصت برای رهایی از خودبینی‌هاست. ما با روزه‌ گرفتن تمام تلاشمان این است که از نفسمان عبور کنیم و در افق جان خود چیز دیگری را احساس کنیم. 🔹 سلاله اخلاقی، عضو گروه نویسندگی صریر https://rasanews.ir/002xvh @taaghcheh
🍀"این دهان بستی دهانی باز شد" باز ماه عاشقی آغاز شد 🍃لحظه های آشتی با دل رسید باز نوری با دلم دمساز شد 🌷باز از سوی خدا مهمان شدن فرصت شبهای شور و راز شد ✨هر طرف بازار استغفار هاست رازهای سر به مهری باز شد 📖باز از اعجاز قرآن و دعا روح سنگین، عاشق پرواز شد ✍ شاعر: نرگس عسگری @taaghcheh
12.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅💠 راهکارهای مقابله با احساس تنبلی 🔹 تولیدگر: گروه تبلیغی فصوص @taaghcheh
✅💠 خدایا زبانم را به سپاس و شکر و ذکر و ستایش نیک، نسبت به حضرتت گویا کن... 🔹تولیدگر: زهرا اسحاقیان @taaghcheh
✅💠نذری چند ساعتی به افطار مانده بود. زن برای خرید نان تازه راهی کوچه شد. بوی حلیم همه جا پیچیده بود. دختر بچه چادر مادر را به سمت مغازه کشید: «مامان من حلیم میخوام.» مادر نگاهی به مغازه کرد: «باشه! یه وقت دیگه برات می خرم.» - مغازه دار از پشت شیشه همه چیز را دید. رو کرد به شاگردش: «این خانومه رو می شناسی؟» -«آره اوستا! چند تا کوچه بالاتر خونشونه. همسایه ایم.» سر تکان داد:«هِی!» -«چرا سر تکون می دی؟» -«شوهرش کارگر ساختمون بود. چند ماهِ پیش از داربست افتاد و مرد.» شاگردش را با یک ظرف حلیم در خانه‌شان فرستاد. پسر زنگ زد: «همسایه نذری آوردم.» ✍️ به قلم: مریم روغنی @taaghcheh
✅💠 ماقطعت رجایی منک... 🔹تولیدگر: سمیرا حاج محمدی @taaghcheh
✅💠قضاشو بگیر! مادرسینی غذا را جلوی دختر گذاشت.دختر از روی زمین بلند شد. و کنارپنجره رفت . -بیا ناهارت بخور دختر گلم! - من روزه م مامان ! -ضعف می کنی! عزیزم دیروز روزه گرفتی،امروز بخور! یکی نه یکی بگیر. -مامان من 11 سالمه می تونم روزه بگیرم. -لجبازی نکن عزیزم! بعدا قضاش را بگیر! -مامان اجازه بده بگیرم باور کن من می تونم! -حرف گوش کن دخترم! تو نمی تونی! به عصر نکشیده غش می کنی! دختر خیره خیره به مادر نگاه کرد بعد آب دهانش را قورت داد و گفت: -مامان چرا هفته پیش که خونه مامان بزرگ بودم و تمام روزه هام را گرفتم طوریم نشد. مادر با تعجب به او نگاه کرد. - آخه مامان بزرگ افطار و سحری مقوی بهم می داد بعدشم بهم یاد داد که روزا بیشتر استراحت کنم. ✍️ به قلم: مریم حقیری @taaghcheh
✅💠 "کریم اهل‌البیت(ع) الگویی در تعامل با خدا" ✅ زندگی ما انسانها بر پایه‌ی ارتباط و تعامل با خدا، با خویشتن، با جامعه، با طبيعت و جهان بنا شده‌است و این ارتباطات بايد بر مبنای ميزان و شاخصی تنظیم شود. این شاخص و ميزان را قرآن کريم در آیات ابتدایی که بر پیامبر عظیم‌الشان اسلام نازل کرده است بیان کرده، آنجا که در سوره مبارکه‌ی علق می‌فرمايد: اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ. 🔹 مریم رمضان‌قاسم عضو گروه نویسندگی صریر http://nedaesfahan.ir/144173 @taaghcheh
✅💠 بی کسان را تا قیامت میکند یاری حسن... 🔹تولیدگر: سمیرا حاج محمدی @taaghcheh