eitaa logo
موسم آزادگی
382 دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
23.8هزار ویدیو
115 فایل
موسم آزادگی؛ فرصتی است مغتنم برای انجام‌وظیفه دست‌اندرکاران در راستای ایجاد ارتباطی، سودمند، آگاهی‌بخش و اثرگذار با آزادگان موصل۲ تا از این مسیر در جریان کلیه فعالیت‌ها، نشست‌ها، قوانین، پیگیری‌ها، فراخوان‌ها و اتفاقات مربوط به آزادگان قرار گیرند.
مشاهده در ایتا
دانلود
26.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌روایت اسماعیل یکتایی لنگرودی راوی کتاب خاطرات شفاهی"رقص روی یک پا" از روزهای آزادی از اسارت به دست دژخیمان بعثی عراق 🔸ده روز آخر، ما را به بیمارستان تموز نیروی هوایی عراق در بغداد بردند. آنجا با پرده‌های بیمارستان و پتوها، پرچم ایران درست کردم. 🔹وقتی داشتیم از پله‌های هواپیما بالا می‌رفتیم، پرچم را به دست گرفتم و هر لحظه نگران بودیم که نکند سقوط کند و دوباره در خاک عراق جا بمانیم. ▪️وقتی سوار هواپیما شدیم و پرواز کرد، مدام به هم می‌گفتیم نکند دوباره برگردیم. اما وقتی اعلام کردند که به خاک ایران رسیده‌ایم، همه با هم صلوات فرستادیم. ▫️حس عجیبی بود؛ حس پرواز و آزادی. وقتی ساعت ۱۲ شب، ۲۱ شهریور ماه گفتند «شما آزادید»، واقعاً احساس کردم دارم پرواز می‌کنم.وقتی هواپیما در تهران نشست، تنها چیزی که می‌خواستم، رسیدن سریع به زمین بود. به محض اینکه رسیدیم، سجده شکر کردم. در لنگرود اعلام کردند: «شهید اسماعیل یکتایی زنده شد.»لحظه‌ای پدرم را دیدم؛ موهایش سفید شده بود. وارد اتاق شد مادر رو دیدم، او پاچه‌های شلوارم را بوسید و گفت: «منتظر بودم فقط تکه‌ای از تو بیاید، حالا خودت آمدی.»اشک‌هایش با حرف‌هایش ترکیب شد و همه چیز عمیق‌تر حس شد. 🔻فردای آن روز، مرا به سر قبر خودم بردند؛ روی سنگ قبر نوشته بود: «پاسدار شهید اسماعیل یکتایی.» 💠 با ما همراه باشید👇 #️⃣ ┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈