💠﷽💠
🔴 #سمّ_ذهنی
💠 فردى نمیتوانست با #همسر خود کنار بیاید و هر روز با همسرش جرّوبحث داشت. نزد داروسازی قدیمی رفت و از او خواست #سمّی بدهد تا بتواند با آن همسر خود را بکشد. داروساز گفت اگر سمّی قوی به تو بدهم که همسرت فوراً کشته شود همه به تو شک میکنند پس سمّ #ضعیفی میدهم که هر روز در خوراک او بریزی و کم کم او را از پای درآورى.
💠 و توصیه کرد برای اینکه بعد از مرگش کسی به تو شک نکند در مدتی که به او #سمّ میدهی تا میتوانی به همسرت #مهربانی کن! این فرد، #معجون را گرفت و به توصیههای داروساز عمل کرد.
💠 هفتهها گذشت و #مهربانی او کار خود را کرد و اخلاق همسر را تغییر داد تا آنجا که او نزد داروساز رفت و گفت من او را به قدر #مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمیخواهد او بمیرد #دارویی بده تا سمّ را از بدن او خارج کند! داروساز #لبخندی زد و گفت آنچه به تو دادم #سمّ نبود!
💠 سمّ در #ذهن خود تو بود و حالا با مهر و محبّت، آن سمّ از ذهنت بیرون رفته است.
💠 #مهربانی قویترین معجونیست که به صورت تضمینی، #نفرت، کینه و خشم را نابود میکند!
💠 ماه مبارک #رمضان بهترین فرصت برای سمّزدایی ذهن است تا با آرامش و #لذّت روحی، زندگی کنیم.
@onlinmoshavereh
🌺☘🌺☘🌺☘🌺
📚پرسش5⃣1⃣1⃣1⃣
#مجبورکردن_نوجوان_به_انجام_کارهاش
____
🔹سلام #برادری دارم ۱۵ساله خواب بسیار سنگینی دارد و کمی در کارهایش #کند است صبحا برای بیدارکردنش برای #نمازصبح و مدرسه #مادرم حسابی با او #دعوا میکند
🔸 تا او کمی خودش را جمع کند نماز بخواند یا آماده شود برای رفتن به مدرسه و او هم حسابی از دعاوی مادرم نارحت میشود #نظرتان چیس؟
_____________
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
📚 داستانک ....
◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️
🔵زنی به #مشاور خانواده گفت:
من و همسرم زندگی #کم نظیری داریم؛ همه #حسرت زندگی ما رو میخورند.
😍سراسر محبّت؛ شادی؛ توجّه؛ گذشت و هماهنگی...
🤔امّا #سؤالی از شوهرم پرسیدم که جواب او مرا سخت #نگران کرده است.
💠پرسیدم اگر من و مادرت در #دریا همزمان در حال #غرق شدن باشیم؛
چه کسی را نجات خواهی داد❓
🔴و او بیدرنگ #جواب داد: معلوم است، #مادرم را ؛
چون مرا #بدنیا آورده و #بزرگ کرده و زحمتهای زیادی برایم کشیده❗️
😔از آن روز تا حالا خیلی #عصبی و ناراحتم به من بگویید چکار کنم❓
مشاور جواب داد:
♨️ #شنا یاد بگیرید! همیشه در زندگی روی #پای خود بایستید حتی با داشتن همسر خوب...
✅به جای بالا بردن #انتظار خود از دیگران، توانایی خود را #افزایش دهید...
═══✼🍃🌹🍃✼══
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
📚پرسش 6⃣2⃣1⃣1⃣
#عدم_قبولی_در_رشته_موردنظر
________________________
🔸من دختر ۱۹ ساله هستم, پارسال کنکور داشتم و خیلی برام مهم بود و استرس داشتم ولی براش خیلی تلاش نکردم, وقتی هم که نتایج اومد دیدم که اون رشته هایی ک دوس داشتم رو #قبول_نمیشم, ولی از طرفی هم دیگه توان نداشتم که بخوام یک سال دیگه درس بخونم و به کنکور فکر کنم,
🔹 به خاطر همین برای یک رشته دیگه وارد دانشگاه شدم که به این رشته هم #علاقه_دارم,ولی از وقتی ک کنکور دادم و اعلام نتایج و بقیه کارا, همش احساس سر خوردگی و #شکست رو توی زندگیم احساس میکنم و این که همیشه خودمو با اطرافیان مقایسه میکنم مخصوصا در رابطه با رشته تحصیلی و دانشگاه
🔹 و احساس میکنم که نسبت به اون ها ضعیف هستم و شکست خورده شایدم بیشتر این ناراحتی به خاطر خانوادم مخصوصا #مادرم هستش, چون مادرم خیلی دوست داشت من یک رشته که بازار کار خوبی داره توی دانشگاه بخونم, و اون اوایل خیلی بهم میگفت که اگه بیشتر میخوندی تو هم مثل بقیه الان موفق میشدی, یا اگرهم این حرفو به زبون نمیاورد من میفهمیدم که انگار از من #دلخور هستش.
_____________
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
❤️مادرم_دوستت_دارم
🧡ديروز به #مادرم زنگ زدم، بعد از مرگش تلفن ثابت خانهاش را جمع نکرديم، نمیخواهم ارتباطمان #قطع شود !
💚هر وقت دلم #هوايش را ميکند بهش زنگ ميزنم ؛
تلفنش #بوق ميزند ...
بوق ميزند ...
بوق ميزند ...
💜وقتي جواب نميدهد، با خودم فکر ميکنم يا برای خريد رفته #بيرون، يا خانه همسايه است !
💛الان چند سال ميشود هر وقت دلم هوايش را ميکند دوباره زنگ ميزنم ...
شماره "بيرون" را هم ندارم زنگ بزنم بگويم : "به مادرم بگيد بياد خونهاش دلم براش #تنگ شده!"
💞دوست من ؛
اگر مادر تو هنوز خانه است و نرفته "بيرون" ، امروز بهش زنگ بزن ، برو پيشش ، باهاش حرف بزن ،بگو که دوستش داری ... وگرنه وقتي بره "بيرون" ، خيلي بايد #دنبالش بگردی ...
😔باور کنيد "بيرون" شماره ندارد!
═══✼🍃🌹🍃✼══
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
مادرم به خواستگاری رفته و پسندیده اند ولی من نپسندیده ام.چه کنم؟.mp3
3.57M
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#مادرم رفته #خواستگاری، دختر رو #پسندیده🙁
ولی من #نمیخوامش...😖
#چیکار_کنم؟؟😫
➖ #مادرا گوش کنن👆
#استاد_دهنوی
═══✼🍃🌹🍃✼══
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
📕پرسش 4⃣6⃣2⃣1⃣
#همسر_بداخلاق
___________
♦️با سلام وخسته نباشید من خانوم ۳۲ساله هستم و همسرم ۴۳,که هردو #دومین_ازدواجمونه،ازازدواج قبلی بچه نداشتیم ،ما۷ساله که ازدواج کردیم اوایل ازدواج مشکل #نازایی داشتیم که ازطریق ای وی اف بچه دارشدیم خداروشکرالان دوقلوپسردارم که ۴سالشونه،
♦️من #شرط ازدواج با همسرم روروزاول بهشون گفتم که نمیتونم با #مادرتون تویه خونه زندگی کنم میتونین یه خونه دوطبقه بگیرین ویابسازین که ایشون #قبول کردن وخیلی شرطای دیگه که به هیچکدومشون #عمل نکردن ومن الان ۷ساله بامادرشوهرم باهم زندگی میکنیم
♦️ شوهرمنم آدمی #تندخو وپرخاشگرهستن وبه همه چیزمشکوکن درکل همیشه بادید منفی نگاه میکنن ومن هفته ای یه بار فقط میتونم برم خونه #مادرم باز اونم چندان #راضی نیستن و نمیزارن که خونه خواهریابرادرام برم اگه ازکسی تعریف کنم مشکوک میشن ازکسی بدبگم بحث میکنن درکل نمیشه باهاشون حرف زدتاحالانشده باهم بشینیم حرف بزنیم که به بحث وجدل نکشه،
♦️واینکه من حق #بیرون رفتن از خونه به تنهایی و بدون اجازه ایشون رو ندارم،من ازوقتی باایشون ازدواج کردم تاالان نشده بدون دعوایابحثی بهم #پول خریدلباس بدن،ولی برای خریدخوردوخوراک چیزی کم نمیزارن و همیشه هم خودشون میخرن ،لطفامنوراهنمایی کنین من چطوری میتونم باایشون صحبت کنم
♦️ وحرفموبگم درضمن من خودم هم زودازکوره درمیرم البته ناگفته نمونه که ازوقتی باایشون ازدواج کردم خیلی #عصبی وپرخاشگرشدم چون همیشه به آدم گیرمیده ومشکوکه،چندباری هم دعواکردیم که منوزدن ومنم قهرکردم رفتم خونه مامانم ولی بازمنوباحرفای دروغشون آوردن ،ولی ازوقتی بچه هام دنیااومده یه بارقهررفتم که بدمنوزدن طوری که دوتادندون جلوییم شکستن وکل صورت وبدنم متورم وکبودشده بوده به دادگاه رفتم و خواستم شکایت کنم که قاضی نزاشتم چون اشنامون بودن گفتن من باایشون صحبت میکنم بخاطربچه هاتون کوتاه بیایین وبازاومدن منواوردن ،ازبس توخونه به من بچه هاگیرمیدن دیگه خسته شدم خیلی فشاررومه احساس میکنم دیگه گنجایش ندارم ،دوتابچه کاملاشیطون ،حرفاوکارای مادرشوهروخودشوهرم برام آرامش نزاشتن
♦️من خودم ازلحاظ #قیافه واندام خیلی خوبم و همیشه خونم تمیزوغذام امادس وبچه داریم خیلی خوبه درکل خواهرشوهرام و اطرافیان همیشه ازم #تعریف میکنن ولی نمیدونم بازچیکارکنم که رنگ آرامشو ببینم وتااین حدهمسرم #زورنگن ،لطفامنوراهنمایی کنین خیلی نیاز به راهنماییتون دارم اجرتون باامام حسین🙏
═══✼🍃🌹🍃✼══
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
#نوع_نگاه
🌺 #دختر دانش آموزی صورتی #زشت داشت . دندان هایی نامتناسب با گونه هایش ،موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره .
🌺 روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد ، #هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند .نقطه مقابل او دختر #زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت .او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید :
👈 #میدونی زشت ترین دختر این کلاسی ؟
یک دفعه کلاس از #خنده ترکید ...
بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند .
🌺 اما تازه وارد با نگاهی مملو از #مهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، #احترام ویژه ای درمیان همه و از جمله من پیدا کند
👈اما بر عکس من ، تو #بسیار_زیبا و جذاب هستی .
🌺 او با همین یک جمله نشان داد که #قابل_اطمینان_ترین فردی است که می توان به او اعتماد کرد و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می خواستند با او هم گروه باشند .
🌺 او برای هر کسی #نام_مناسبی انتخاب کرده بود . به یکی می گفت چشم عسلی و به یکی ابرو کمانی و ... .به یکی از دبیران ، لقب خوش اخلاق ترین معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترین یاور دانش آموزان را داده بود .
🌺 آری ویژگی برجسته او در #تعریف و تمجید هایش از دیگران بود که واقعاً به حرف هایش ایمان داشت و دقیقاً به #جنبههای_مثبت فرد اشاره می کرد مثلاً به من می گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به خواهرم می گفت بهترین آشپز دنیا ! و حق هم داشت .آشپزی خواهرم حرف نداشت و من از این تعجب کرده بودم که او توی هفته اول چگونه این را فهمیده بود
🌺 سالها بعد وقتی او به عنوان #شهردار_شهر کوچک ما انتخاب شده بود به دیدنش رفتم
و بدون توجه به صورت ظاهری اش احساس کردم شدیداً به او #علاقه مندم .
🌺 پنج سال پیش وقتی برای #خواستگاریاش رفتم ، دلیل علاقه ام را جذابیت سحر آمیزش میدانستم و او با همان سادگی و #وقار همیشگی اش گفت: برای دیدن جذابیت یک چیز ، باید قبل از آن جذاب بود !
🌺 در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم . دخترم بسیار #زیبا ست و همه از زیبایی صورتش در حیرتند روزی #مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست ؟
همسرم جواب داد :من زیبایی چهره دخترم را مدیون #خانواده_پدری او هستم .
و مادرم روز بعد نیمی از #دارایی خانواده را به ما بخشید.
📚داستان زندگی تئودور داستایوفسکی
═══✼🍃🌹🍃✼══
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd