eitaa logo
پایگاه خبری تحلیلی مشتلق کتول
194 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
23 فایل
جهاد تبیین واجب کفایی است
مشاهده در ایتا
دانلود
شفاف می گویم؛ آیت الله رئیسی به استان گلستان در راستای امر رهبری برای نوسازی انقلابی عرصه های مدیریتی یک مصوبه انقلابی و تحول آفرین اجرایی می تواند داشته باشد ؛ اعضای اصلی و منتسب به آن در تمام بخش های اجرایی استان گلستان .
بارها از زبان یکی از مدیران ارشد شنیدم که عاقبت مدیریت، سکولار شدن؟ چون میز بند و وابستگی دنیایی ، امکانات و منابع همچون ماشین ، خانه سازمانی ، اضافه کار و ماموریت ، کارانه و رفیق بازی های اداری دارد اما حاج قاسم به ما آموخت ‌که چگونه می توان ، متدین و کارآمد بود.
♨️ بسط نقد توام با اعتماد ⛔️ سرمایه‌ اعتماد اجتماعی به آیت الله رییسی / استاندارانی که از سرمایه اعتماد اجتماعی به دولت صیانت نمی کنند! رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار ۱۴۰۲/۰۵/۲۶ مجمع عالی فرماندهان سپاه، بایستگی بسط "نقد توام با اعتماد"را مورد تاکید قرار دادند :" اعتمادباید وجود داشته باشد،نمیگویم انتقاد نباشد؛ انتقاد همراه با اعتماد." اعتماد یکی از مهمترین سرمایه های اجتماعی نظام و مدیران عالی آن است که اساس روابط بین کارگزاران و مردم ، مردم و کارگزاران و نیز شراکت در اداره امور را تشکیل می دهد؛ اصل و حاکم بودن صدق و صفا در مناسبات اجتماعی،پذیرش سخنان در گفتگوها و حسن ظن، مردمی بودن، ساده و بی ریا، قانون و قانون گرایی، اهل علم و هم نشینی مستمر با علما و دانشمندان، حقیقت و راست گفتاری؛ بعضی از نشانه‌های مهم این سرمایه در هر جامعه ای است. اما نقد توام با اعتماد اجتماعی از این جهت در این مقطع مورد توجه و تاکید قرار گرفته است که نه تنها از مقطع ۹۰ تا ۱۴۰۰ مورد آسیب جدی قرار گرفت و به مهمترین دغدغه اجتماعی و سیاسی با توجه به رشد شاخص‌های آسیب‌های بی اعتمادی مبدل گردید بلکه از بهمن ۱۳۹۷ دومین مرحله خودسازی و جامعه پردازی و تمدن سازی نوین اسلامی را با چالش جدی مواجه و جامعه را به ورطه تردید نسبت به آینده و سقوط ذهنی سوق داد. بارزترین آسیب های آن از مقطع یاد شده، رشد پرخاشگری و خشونت در فضای مجازی و افزایش اعتراضات و تحصن های اقشار و اصناف علیه دستگاه های دولتی و بعضی مقامات در فضای فیزیکی و استمرار آن بود و این خود دامنه و بسامد بی اعتمادی را بسط و ضریب ویرانگری می داد که تنزل مفرط اعتماد به مقامات و مسولین اجرایی وقت موید آن بود و لذا بخش اعظم نقد عملکردها ناشی از عدم اعتماد به مسولین بود. اما به موازات این اپیدمی بی اعتمادی ، حضور آیت الله رییسی در قوه قضاییه در کمتر از ۷ماه علاوه بر جلب رضایت بیش از ۷۵ درصدی مردمی ، روند بسط اعتماد اجتماعی را تصاعدی نمود و با تکیه بر ارتباطات مردمی ، دوام و قوام آن را رقم زد و یک اعتماد متقابل توام با صمیمت رادربخش های مختلف جامعه بوجود آوردودر اوج تحرکات واگرایانه و عملیات های فریب جریان نفوذ ؛ در کنار رهبر معظم انقلاب اسلامی ایستاد و آحاد جامعه ایران اسلامی را به هم پیوند و همبستگی و وفاق اجتماعی را به ارمغان آورد و در بهار ۱۴۰۰ با حضورش در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری؛ اعتماد به ساختار سیاسی انتخاباتی را تجدید و مشارکت ۲۰ درصدی پیش بینی شده را به ۵۰ درصد رساند و با چنین پشتوانه ای از اعتماد ، کشور را از سقوط ذهنی نجات دادو دولت و دولتمردان را واردمدارو مسیرحرکت کارجهادی و شبانه روزی برای تعمیق وگسترش اعتماد اجتماعی نمود. شخص آیت الله رئیسی در خط مقدم این اعتماد و اطمینان بخشی به جامعه ایستاد و تحت سفرهای استانی تمام وزرا و مدیران عالی و استانداران و فرمانداران را با خود همراه کرد که آنان نیز رنگ اعتماد و اطمینان بخشی به جامعه بگیرندو همین جریان عمومی اعتماد مردم به دولت مردمی در کوتاه ترین زمان ممکن منجربه تقویت تعهد اجتماعی ، همبستگی اجتماعی وهویت ملی گردید و اقشار مردمی را از انزوا خارج و وارد یک شراکت راهبردی بادولت تایک سالگی آن نمود.اما آشوب های افقی _ریزومی پاییز ۱۴۰۱ یک شکاف ذهنی وشناختی ایجادنمودکه اگر همین سرمایه اعتماد متقابل اجتماعی دولت مردمی نبودمعلوم نبودکه ملت ایران چه سرنوشتی درزمستان سال ۱۴۰۱ در انتظارشان بود. آنچه از ارزیابی و تحلیل اولیه آشوب ها بدست آمداین بودکه دولت مردمی می بایست بعضی مدیران عالی مخل روند اعتمادبخشی را برکنارکند ودرسفرهای استانی بعنوان یک اقدام انقلابی اعمال نماید. آثار آشکار این سیاست که ازخوزستان کلید خورد عبارت بود از ؛ الف: کارآمد سازی و اقتدار؛ هم شخص آیت الله رئیسی و هم استاندار آن تصویری از توانایی خود در تحت تاثیر قرار دادن حقیقی محیط اداری و اجرایی استان را ترسیم کردند. ب: ایمان و امید؛ با چنین سیاستی در عقاید و باورهای جامعه هدف دولت مردمی ابهام و تردیدهاکناررفت و جای خود را به ایمان و امیدحقیقی داد. ج:اصل گرایی؛برای مدیران اصل واصل گرایی نهادینه شد و به جوامع هدف آنان منتقل شد که برای نیل به هدفهای اجتماعی خود باید به وسایل مشروع تکیه کنند و از هر گونه روابط ناسالم و رفیق بازی دوری گزینند. د: مردمی و با مردم بودن و در دسترس مردم بودن؛ مدیران با ارزشها و معیارها و باورهای یاد شده آشنا شدند و عملا با آیت الله رییسی هم عقیده و هم سو شدند و مردم همان تصویر اعتمادو اطمینان را دیدندو خواهند دید. پیامداصلی سیاست و آثار یادشده تداوم اعتماد اجتماعی ودلگرمی مردم است و نه تنهابرنامه های تحولی دولت مردمی پیش می رود بلکه برنامه های دشمنان نیز خنثی خواهد شد.
وزیر اطلاعات: مهم‌ترین نقشۀ دشمن بی‌ثبات‌سازی و کاهش مشارکت در انتخابات است. هرچند برای سالگرد اغتشاشات هم برنامه‌هایی دارند، اما هدف اصلی آن‌ها امسال است و باید تلاش همه مجموعه‌ها در جهتی باشد که بتواند و را فراهم کنند.
یادداشت وارده: ⛔️《 خطر رئیس‌ دفتر ناخلف 》 تجربه تاریخی چهل سال اول انقلاب اسلامی و نظام اسلامی ثابت نموده است که در حوزه مدیریتی نقش دفاتر و اعضای آن بالاخص مسئولین دفاتر از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار می باشند و اغراق نخواهد بود که پشت سر هر مدیر موفق؛ یک دفتر و رئیس دفتر موفق و مشاور قوی بوده و هست. در عین حال و علی رغم نقش پررنگ و طاقت فرسای غالب اعضا و روسای دفاتر در تمامی سازمان ها و دستگاهها که قابل تقدیر و تشکر است؛ با توجه به اینکه از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی این حوزه مدیریتی در تمامی سطوح بالاخص عالی مورد طمع بوده است، به آغازین نقطه تمامی نفوذها (مهندسی تماس ها ، دیدارها ، ملاقات ها ،جلسات ، بازدید ها ،تصمیمات و...)و نفوذ دادن ها،جولان افراد پرحاشیه و ارتباط گیری ها جریانات و گروه های خاکستری و صورتی و بطور خاص ضربه زدن به حیثیت حقوقی سازمان ، مدیریت و دولت ها و النهایه نظام اسلامی مبدل شده و خواهد شد و محدود به زمان و جریان خاص و مقام خاصی هم نمی شود و همه در معرض خطر هستند. مسعود کشمیری ( شوهر مینو دلنوازاز اعضای فعال منافقین)عامل اصلی انفجار دفتر نخست‌ وزیری ،بارزترین نمونه و عنصر نفوذی است که آسیب جبران ناپذیری به بدنه مدیریت اجرایی کشور درآن مقطع حساس وارد نمود.بی جهت نیست که همواره برحساسیت انتخاب اصحاب که اعضا و مسئولین دفاتردر راس آنها هستند به مسئولین و مقامات تاکید و بر آن سوگند یاد شده است. امام خمینی(ره) در این ارتباط می فرمایند :باید بدانید كه تبهكاران و جنایت‌ پیشگان بیش از هر كس چشم طمع به شما دوخته‌اند و با اشخاص منحرف نفوذی در بیوت شما با چهره‌های صددرصداسلامی و انقلابی ممكن است خدای نخواسته فاجعه ببار آورند و با یك عمل انحرافی نظام را به انحراف كشانند و بادست شما به اسلام و جمهوری اسلامی سیلی زنند. الله الله در انتخاب اصحاب خود... عواقب عدم توجه به این حساسیت موضوع و بالاخص توصیه مشفقانه امام (ره) بصورت خاص در قائله مهدی هاشمی و دستگیری سید هادی هاشمی (برادر مهدی هاشمی و داماد منتظری) و رئیس دفتر منتظری قائم مقام وقت رهبری رخ می دهد. آقای ری شهری در کتاب سنجه انصاف می نویسد:"یک شب پس ازنماز مغرب و عشا، به خدمت حضرت امام رسیدم وگزارشی از دستگیری هادی هاشمی و ادامه بازجویی از مهدی هاشمی عرضه کردم. در این ملاقات، دو نکته مهم مطرح شد: نکته اول درباره نوع برخورد با هادی هاشمی بود.حضرت امام تاکید کردند که او با دیگران فرقی ندارد و باید با او مثل یک بقال رفتار کنید. نکته دیگر در مورد شخصیت آقای منتظری بود.به ایشان عرض کردم که:«در این ماجرا، برحیثیت اجتماعی آقای منتظری،ضربه سختی وارد شده که ترمیم آن،جزبا تایید جناب عالی،ممکن نخواهد بود.» ایشان با لحنی که ازآن تندی احساس می شد، فرمودند:«من تایید نمی کنم». پس (احتمالا با کمی مکث) اضافه کردند: «تا ایشان این جور است»و بعد با همان لحن ادامه دادند: «شما هم اگرطرفدار ایشان هستی، مصلحت ایشان این است که با این جریان،قوی برخورد کنید». مصادیق بارز دیگری در سه دهه دیگر اتفاق افتاده است که مبدل به یک قاعده کلی در ارزیابی عملکرد مدیران و پیش بینی آینده آنان شده است که طرح همه آنها در این وجیزه نمی گنجد و خارج از حوصله مخاطب است.اما هر کسی که خود را مخاطب این یادداشت می داند و دغدغه مدیریت و آینده خود و بالاخص تصویری که ازعملکرد او در بین خواص و مردم ارائه شده و می‌شود را دارد؛ باید ویترین اصلی مدیریتی خود را هوشمندانه و فکورانه ارزیابی مستمر و درصورت کوچک ترین انحراف اصلاح نماید و این تصویر اصلاحی را عرضه عمومی و ادراکی نماید از جمله دفاتری که محل رفت و آمد مردم و مدیران دیگر و روایت گری های خاص و عام است چراکه همین روایت هاست که دهن به دهن می چرخند و ذهن به ذهن تصویری از مدیر و مدیریت او را می سازند.
4.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از عمر خودم را برای دفاع از شخص آیت الله رئیسی گذاشته ام و در تمام این سالها ایمان و امید من به ایشان و راه او که همان خط و راه رهبری است افزون و افزون تر شده است و اگر در روز قیامت از من حجتی بخواهند به همین سخنان او استناد خواهم کرد.
سال ۹۱_۹۲ تحت با جعل گفتمان جنگ و صلح و ایجاد دو قطبی کاذب ، ایجاد کردند و ۸سال مردم ایران را گروگان گرفتند.حالا هم بدنبال تکرار همان بعد از چند ماه عملیات روانی تقسیم کار شده با دوگانه تحریم انتخابات و مشارکت مشروط هستند!
یادداشت وارده: ⛔️ ♨️ نمادهای مدیریتی و کارنامه مجازی آنان /چرا کارنامه رسمی بعضی مدیران در فضای مجازی دیده نمی شود⁉️ مدیران با روش ها و مولفه های متنوعی ارزیابی علمی و عملی می شوند اما آنچه در این ارتباط و بیش از هر کارنامه ای پیش روی جامعه هدف آن مدیر به فراخور اهداف و ماموریت های سازمانی آن است؛ همین نمادها، تصاویر ویژه و حتی همراهانی که با او در محافل عمومی یا رسمی همراه می شوند است.آنهم بعنوان شاخص های عمومی برای ارزیابی خاستگاه ، مختصات و همچنین کارنامه عمومی که در سال‌های اخیر مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. این روش در عصر کنونی و اقتضائات عصر مفهومی و بطور خاص ویژگی های بُعد پنجم که به استعاره از آن به ذهن یاد می شود بر توجه و تمرکز بر این عناصر افزوده است تا جایی که کارنامه اصلی یک مدیر را برخلاف پیشاعصر یاد شده منحصر به آن می کنند.در واقع بجای کارنامه سنتی سالانه و رسمی اداری یک مدیر با مجموعه ای ازآمار و ارقام انتزاعی_ که فقط عده ای معدود به اصل آن و صحت سنجی آن دسترسی دارند_ کارنامه روزانه و عمومی مردمی یک مدیر همواره در معرض قضاوت مجازی هست و آنچه ملاک است همین کارنامه اخیر است.لذا مدیرانی که در عصر کنونی قادر به درک و تمیز چنین کارنامه هایی از هم نیستند محکوم به یاس و ناامیدی و النهایه شکست هستند. پاشنه آشیل چنین مدیرانی نه تنها عدم ارتباط مؤثر با جامعه هدف مدیریتی خود است بلکه انسداد مدیریتی و قطع ارتباط با جامعه هدف خود به دلیل بهره گیری از نمادهای فاقد پیام و روایت و یا نمادهایی _که جامعه هدف از آن گریزان و بدان واکنش منفی و در بعضی موارد اعتراضی نشان می دهند_ است که برای چنین مدیران سنتی قابل فهم و درک نیست که چرا کارنامه رسمی و کاری دیده نمی شود اما فقط این کارنامه مجازی دیده می شود و مبنای قضاوت همگان قرار می گیرد!؟ پاسخ به چنین سوالی به طور عمده به تفاوت های نسلی و عصری مدیریت و دوری از الزامات مدیریت عصر مفهومی باز می گردد بالاخص اینکه چنین مدیرانی درک درستی از نمادها ، اقدامات نمادین و حتی همراهان خود که چنین ویژگی و نقشی راایفا می کنند؛ ندارند و با هر انگیزه ای که از آنها استفاده و یا همراه می سازند ،پیام اشتباه و روایت دیگری می سازند که او را در مارپیچ واکنش های منفی فرو می برد و عرصه مدیریت را بر او تنگ و تنگ تر می کند. این مدیران نمی دانند و نمی خواهند قبول کنندکه نمادهاو اقدامات نمادین ویا همراهانی که حکم آن را دارند در واقعیت امر نوعی روایت سازی و روایت گری از تفکر و مدیریت خود اوست و ازآنجاکه آنها براساس مؤلفه‌های خاص شناختی و ادراکی تفسیر و تحلیل می گردند اولا خاستگاه و مختصات نفوذ مکاتب فکری، سیاسی و فرهنگی آن مدیر را هر روز و در هر گزارش خبری در فضای مجازی به تصویر ادراکی می کشند ثانیا کارنامه مجازی از تمام آنها می سازند که با کارنامه مدیریتی فیزیکی او هیچ تطابقی ندارد و به دلیل جاری و ضریب مستمر آن مرجح تر است و این مدیران قطعا محکوم به شکست هستند وریشه این شکست راباید درخودشان جستجو کنند و نه در دیگران. چنین مدیرانی تازمانی که نخواهند بپذیرند که واردعصرجدیدی شده اندکه الزامات و اقتضائات خاص خود را دارد و باید بعد از نماز صبح اول وقت حرکت و کار جهادی را آغاز و تا نماز اول وقت مغرب در فلان مسجد و یا ملاقات و دیدار بدان پایان بدهند و بعد از آن به حکم مردمی بودن و حکمرانی متعالی مردمی صله رحم ای از جامعه هدف این حکمرانی داشته باشند درهرکجای این کشور و درهر اداره و سازمانی که باشند؛ نه تنها راهی به برون رفت از چنین وضعیتی نخواهند یافت بلکه تمام راه ها برای مدیریت های بعدی او بسته خواهد شد و از او به دلیل فقدان هوش مدیریتی مردمی و میدانی عبور خواهند کرد.
🗳 در 22 بهمن سال 1397 و در چهل سالگی پیروزی انقلاب اسلامی ، رهبر حکیم انقلاب اسلامی با صدور «بیانیه‌ی گام دوم انقلاب اسلامی» برای ادامه‌ی این راه روشن، به تبیین دستاوردهای شگرف چهار دهه‌ی گذشته آن پرداخته و توصیه‌هایی اساسی به‌منظور «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ» ارائه فرمودند.بیانیه‌ ای که تجدید مطلعی است خطاب به ملت ایران و به‌ویژه جوانان که به‌مثابه منشوری برای «دومین مرحله‌ی خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی» است و «فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی» را رقم خواهد زد و انقلاب را «به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ(ارواحنافداه)هست»نزدیک خواهد کرد. در این میان یکی از اصلی ترین و مهمترین اقدامات در جهت دستیابی به چنین اهداف عالی و چشم انداز متعالی آن ، انتخابات است و از میان تمام انتخابات هایی که پس از صدور بیانیه برگزار گردید؛ این انتخابات مجلس خبرگان رهبری است که برای اولین بار در گام دوم برگزار می گردد. ضمن اینکه دیگر انتخابات هایی که بعد ازصدور بیانیه برگزار گردید از جمله مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری ؛ ملت ایران و به‌ویژه جوانان بعنوان مخاطبین اصلی بیانیه با انتخاب آگاهانه و همسو با این بیانیه راه را برای حرکت در چنین مسیری گشودند و اکنون می توان این واقعیت حرکت تمدنی را با تمام فراز و نشیب های آن احساس نمود. اما بدون شک آنچه این حرکت تمدنی را بطور قطع استحکام خواهد بخشید؛ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و نقش آفرینی نمایندگان خبره آن تا سال ۱۴۱۰ براساس انتظارت و توصیه های مقام معظم رهبری مدظله العالی است.ضمن اینکه در متن بیانیه گام دوم نیز مولفه هایی برای چنین نقش آفرینی قابل استناد است که با توجه به جایگاه ویژه ، شرایط خاص نمایندگان منتخب مردم در مجلس خبرگان رهبری و نیزنقش آنان بعنوان خواص در جامعه اسلامی(استان ها) که به تعبیر اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی :« خوشبختانه در کشور ما و در ملت ما خواص در اقلیت نیستند. کسانی که از روی نقشه، فکر، تشخیص اقدام میکنند، کار میکنند، تصمیم میگیرند، در سطح کشور گسترده است. این از برکات انقلاب است.اینها میتوانند نقش‌آفرینی کنند. اینها میتوانند در موارد حساس برای کشور کار انجام بدهند. وظیفه‌ی اینها وظیفه‌ی سنگینی است.اینها بایستی جهت عمومی حرکت جامعه را حفظ کنند و نگذارند این حرکت دچار انحراف بشود.» که یکی از مهمترین جهت های عمومی؛ حرکت جامعه براساس همین بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی با چشم انداز یاد شده و براساس مولفه هایی همچون ؛ حفظ آرمانهای مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید ، حفظ و پایبندی به شعارهای آن درفرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوم ، شعارهای جهانی این انقلاب دینی اعم از آزادی، اخلاق، معنویّت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری و...، دفاع از نظریّه‌ی نظام انقلابی ،طی‌ مسیر با قدرت و حضور نسل جوان مؤمن و دانا و پُرانگیزه ،گوش سپردن به تجربه‌ی انقلابی دیگران ،تکیه به هدایت الهی و قلب نورانی و اندیشه‌ی بزرگ امام خمینی(ره)، حفظ تقابل دوگانه‌ی «اسلام و استکبار» بعنوان پدیده‌ی برجسته‌ی جهان معاصر و کانون توجّه جهانیان ،تقویت مدیریت جهادی و اعتقاد به اصل «ما میتوانیم»عامل عزت و پیشرفت ایران در همه‌ی عرصه‌ها، حفظ و تقویت برکات انقلاب اسلامی چهل سال اول اعم از؛ یک) ثبات و امنیت و حفظ تمامیت ارضی ایران دو) موتور پیشران کشور در عرصه‌ی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساخت‌های حیاتی و اقتصادی و عمرانی سه) به اوج رسانیدن مشارکت مردمی و مسابقه‌ی خدمت‌رسانی چهار) ارتقاء شگفت‌آور بینش سیاسی آحاد مردم پنج) سنگین کردن کفه‌ی عدالت در تقسیم امکانات عمومی کشور شش) افزایش چشمگیر معنویت و اخلاق در فضای عمومی جامعه هفت) ایستادگی روزافزون در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان در سایه اهتمام به این مولفه ها و تداوم و عمق بخشی به برکات یاد شده؛ شراکت و مشارکت فعالانه نمایندگان منتخب خبرگان رهبری در این حمکرانی گام دوم براساس سرفصلها و توصیه‌های اساسی ذیل و در پرتو امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده شامل علم و پژوهش، معنویّت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزّت ملّی و روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، سبک زندگی؛ این رسالت مهم صدرالاشاره تحقق می یابد.در نتیجه و بر همین اساس مشارکت حداکثری در این انتخابات بعنوان اولین انتخابات مجلس خبرگان رهبری در گام دوم انقلاب اسلامی و انتخاب نمایندگان خبره متناسب با این گام، اهمیت دو چندانی یافته است و در تبیین آن می بایست مورد توجه مبلغین انتخابات قرار بگیرد. ان شاء الله
انتشار یادداشتی با عنوان" دفاع جانانه از امام تمدن ساز" نقد کتاب کارآمدی حکمرانی ولایی نوشته دکتر حسن بیارجمندی از  محمد دیلم کتولی در روزنامه گلشن مهر تاریخ یکشنبه ۲۹ بهمن ماه ۱۴۰۲