eitaa logo
شهید مصطفی احمدی روشن🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
262 ویدیو
7 فایل
🌷دانشمند نخبه هسته‌ای؛ جوان مومن انقلابی؛ شهید مصطفی احمدی روشن 🎓مهندسی شیمی دانشگاه شریف 🔰معاون بازرگانی سایت نطنز ✅دبیر ستاد تدابیر ویژه سازمان انرژی اتمی 🏆عامل کلیدی غنی سازی۳/۵ و۲۰٪ 🎯کنترل ویروس استاکس نت در نطنز کانال زیر نظر خانواده شهید💯
مشاهده در ایتا
دانلود
🔮رهبرانقلاب: نگوييد شهيد؛ ما منتظريم حاج احمد متوسليان برگردد 🔺شخصیت مورد علاقه اش در میان فرماندهان جنگ، جاوید الاثر احمد متوسلیان بود. دو تا نقطه ی تلاقی با ایشان داشت. یکی خط شکنی و خدشه ناپذیری در رسیدن به هدف. دیگری دشمنی با رژیم صهیونیستی. برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین دو سه بار کمپین راه انداخت. برون مرزی هم فکر می کرد. ایمیل گروهی از فعالان سیاسی مسلمان را در آمریکا و اروپا داشت. دست کم در دو سه مقطع جریان سازی حسابی‌ای کرد. هنوز کسی از این دست سناریوهای آقا مصطفی خبری ندارد . مصطفی همیشه میگفت: باید کاری کنیم آمریکا و اسراییل نابود شوند 💫 @MostafaAhmadiRoshan
| قسمت دوازدهم برایش خیلی راحت بود از سازمان بیاید بیرون و برود جاهای دیگر.🚶‍♂️ پیشنهادهای خوبی هم داشت؛ از وزارت نفت ایران خودرو.🚗 بهش می‌گفتم «بمون همین تهران، برو جاهای دیگه. چرا چسبیدی به این سازمان؟» می‌گفت «مامان، الان محل خدمت انرژی اتمیه، من نمی‌تونم کارم رو نیمه کاره بذارم و برم.» ⭕ علاقه+توانایی+خواسته رهبری= محل خدمت بجنبیم تا دیر نشده❗ وقتشه درونمون رو کند و کاو کنیم... خود شناسی کنیم تا برسیم به محل ایفای نقشمون... 💫 @MostafaAhmadiRoshan
🔹شخصیتی دارد علیرضا، مثل پدرش تودار. خیلی تودار است! خیلی کم سراغ پدرش را می گیرد. در حالی که من می دانم چقدر دلتنگ است. ما قضیه ی شهادت پدرش را اصلا رو نکرده بودیم. با یکی از علما مشورت کردیم، گفت به رویش نیاورید. در مراسم ختم مصطفی شرکتش ندهید. کم کم خودش در جمع خصوصی خانواده می فهمد. از مربی مهدش شنیدیم که گفته بود:« پدر من شهید شده!» روزی که آقا تشریف آورد علیرضا برای اولین بار عکس های قاب گرفته و جمعیت را دید، پرسید:« بابا مصطفی کو؟» 🔺به نقل از همسر شهید منبع: کتاب من مادر مصطفی 💫 @MostafaAhmadiRoshan
عشقمان این بود که مسئله های جبر و مثلثات و هندسه و فیزیک را که کسی توی کلاس نمی تواند حل کند، زودتر حل کنیم. رقابت افتاده بود بینمان. ‌ 🌄صبح قرار می گذاشتیم، یک ساعت قبل از زنگ کلاس می آمدیم مدرسه، یک مسئله سخت را می گذاشتیم وسط و می افتادیم به جانش. 🏆هر کسی که زودتر ابتکار می زد و مسئله را حل می کرد برنده بود. حالی به مان می داد. درسهای دیگرمان مثل تاریخ و ادبیات زیاد خوب نبود،📙 ولی توی درسهای فکری و ابتکاری همیشه نمره اول کلاس بودیم.⁦💡 یک مسئله ریاضی را که از دو راه حل می کردیم می خواستیم بال دربیاوریم. معلم که سؤال می پرسید مسابقه داشتیم که کی زودتر دستش را بلند می کند و جواب می دهد. ‌ 💫 @MostafaAhmadiRoshan
در دانشگاه دوستان مختلفی داشت. در محل کارش با بچه های زیادی در تعامل بود. وقتی می خواست با کسی کار کند، نگاه نمی کرد ببیند این آدم حتما ظاهر خیلی مذهبی داشته باشد. همین که باطنش را می فهمید، همین که قلبش را می فهمید، برایش کافی بود. همیشه می گفت:« درون آدما که پاک و صادق باشن برای من مهمه، نه تیپ ظاهری شون.»🌱 حرف هایش اشتباه از آب در نمی آمد. همان بچه هایی که ظاهر غلط اندازی داشتند، اغلب بچه های خیلی خوبی از آب در می آمدند.🌷 💫 @MostafaAhmadiRoshan
رحیم احمدی روشن : ❤️عقیده قلبی من این است که بعد از مصطفی جوانان عزیز ایران اسلامی هستند که نقش مصطفی را برای ما بازی می کنند و اگر ما یک شهید تقدیم خداوند کردیم، خداوند متعال میلیون ها مانند شهید را به ما هدیه کرد و برای همه شما آرزوی سلامتی و سعادت دارم. ✏️دیدار بسیجیان مجتمع نطنز با خانواده شهید احمدی روشن 1394 💫 @MostafaAhmadiRoshan
آدم بود؛ واقعا خدمت کردن هدفش بود. از نظام طلبکار نبود و همیشه خودش را این نظام میدانست. در هیچ کدام از فتوحاتی که مصطفی داشت اسمی از مصطفی نخواهید دید و ندیده اید. 🔺به نقل از: همکار شهید ۱ 💫 @MostafaAhmadiRoshan
به مناسبت نهمین سالگرد شهادت شهید علم، داریوش رضایی نژاد❤️ 📝داریوش یک شب شیراز بود، اما یک مرتبه غافل‌گیرمان کرد، زنگ خانه را زد. دویدم دم در. گفتم:«مگه تو شیراز نبودی؟» گفت:«دلم خیلی برای آرمیتا تنگ شده بود نتونستم طاقت بیارم» این همه راه آمده بود تا تهران، شب را پیش آرمیتا ماند و صبح دوباره رفت شیراز!⁦ 📝این پول ها خوردن نداره اصلاً به نداشت. می‌گفت: وقتی می‌تونم تو زمان انجام کار، تموم کارهامو انجام بدم دیگه لزومی نداره که اضافه کار بمونم! همین دقت‌ها و ریزه‌کاری‌هاش بود که رو به زندگیمون آورده بود.✨ نمونه‌ی دیگه‌ش روی بیت‌المال بود؛کارهای تحقیقاتی‌ش رو به‌خاطر بعضی مسائل ، نمی‌تونست بیرون از خونه بگیره و چون خودمون هم چاپگر نداشتیم مجبور بود از چاپگر محل کارش استفاده کنه,اما تو این‌جور مواقع، حتماً برگه‌ی سفید از خونه می‌برد تا از امکانات اداره استفاده نکنه.📃 یادم نمی‌ره که بهم می‌گفت: "میلیاردها تومن در اختیارم قرار می‌گیره. اگه ازش سوء استفاده کنم ضررشو می‌کشم. اصلاً این پول‌ها خوردن نداره، باید از چیزی که حقّمه استفاده کنم." ‌ ⁦✏️⁩همسر شهید 💫 @MostafaAhmadiRoshan
🌸داستان ازدواج شهید احمدی روشن را از کانال رسمی شهید دنبال کنید🌸 👇👇👇
|قسمت اول| مصطفی به واسطه رفاقتی که با آقا روح الله داشت، هفته ای سه چهار بار می آمد خانه ی ما. مرا خانم سادات صدا میزد. به سادات خیلی احترام می گذاشت. خیلی شوخ بود و راحت. وقتی می آمد این جا، احساس نمی کردیم غریبه آمده. هر چه داشتیم با هم می خوردیم. اصطلاحی داشت، می گفت یخچال تان را جارو کردید، آوردید سر سفره! یعنی هر چه ته مانده غذا از روزهای قبل مانده! می گفت و می خندید. یک روز مشخصات فاطمه را داد و گفت بیا دانشگاه بیینش رفتم دانشگاه، فاطمه را پیدا کردم. گفتم: آقای مصطفی احمدی روشن منو فرستاده با شما درباره امر خیر صحبت کنم...