#تا_ظهور | قسمت پنجم
🔸️مصطفی نبود. کلی ازش تعریف کردم پیش بچه ها. اونا میخندیدند و میگفتند: ببین چطوری مخت رو زده که اینطوری دفاع میکنی ازش!
فردا که مصطفی آمد، بچه ها بهش گفتند: خوب بچه شهرستانی گیر آوردی و مخش رو زدی ها! نبودی ببینی چطور ازت تعریف میکرد.
🔹️شب مصطفی آمد کنارم. یک نامه داد دستم و رفت...
نامه را خواندم. نوشته بود: چرا پیش بچه ها از من تعریف کردی؟! نگفتی شاید دچار غرور و خود بزرگ بینی بشم؟! من هزار تا ضعف دارم. دیگه از ای حرفا نزن.
دو سه روز بابت همین باهام سر سنگین بود. بعد هم خودش آمد سراغم.
💠 برای رسیدن به #ظهور لازمه که دچار #غرور ، #تکبر و #خود_بزرگ_بینی نباشیم و نیت هامونو خالص کنیم!
@mostafaahmadiroshan
#تا_ظهور | قسمت ششم
دستم را گرفت، از خوابگاه برد بیرون. روبروی خوابگاه خانه هایی بود که معلوم بود از قدیم مانده؛ از زمان آلونک نشین ها.
همیشه چشمم به این خانه ها می افتاد، اما هیچ وقت فکر نکرده بودم به آدم هایی که توی این آلونک ها زندگی میکنند.
اوضاعشان خیلی خراب بود...
رفتیم جلوتر، خانمی آمد بیرون ۳ تا بچه قد و نیم قد هم پشت سرش. مصطفی تا چشمش به بچه ها افتاد قربان صدقه شان رفت.
خانه در واقع، یک اتاق خرابه ی نمناک بود. در نداشت، پرده جلویش آویزان بود.
از تیر چراغ برق سیم کشیده بودند و یک چراغ جلوی در روشن کرده بودند. مصطفی گفت: ببین اینا دارن چطوری زندگی میکنن، #ما_ازشون_غافلیم
چندوقتی بود بهشان سر میزد. بزنج و روغن میخرید و برایشان میبرد. وقتی هم که خودش نمیتوانست کمک کند، چندتا از بچه ها را میبرد که آنها کمک کنند.
🔴 برای رسیدن به #ظهور آقا امام زمان(عج) دستگیر نیازمندان باشیم
@mostafaahmadiroshan
#تا_ظهور | قسمت هفتم
💠 با روحانی هایی که می آمدند #سایت_نطنز برای بچه ها نماز جماعت بخوانند خیلی شوخی میکرد
میخندید و میگفت:
حاج آقا! عبادت واقعی همین کاریه که بچه ها توی این سایت توی این بر بیابون می کنن.
همیشه میگفت: بسیجی اونه که بیاد تو این بیابونای نطنز، توی این خاک و خل کار کنه. این بسیجیایی که ادعاشون میشه، همه شون دروغ میگن!!!
🛑 برای آقا... بی ادعا... با تمام توان کار کنیم!
💫 @MostafaAhmadiRoshan
#تا_ظهور | قسمت نهم
شب ها ساعت ده توی اتاق بسیج خوابگاه سوره ی واقعه می خواندیم.
یک شب من و مصطفی زودتر رفتیم. مسئول اتاق آمده بود، برق روشن کرده بود و نوار مداحی گوش میداد.
مصطفی بهش گفت «این اتاق بسیجه، ساعت ده هم باید برای سورهی واقعه باز بشه. تو الان نشستهای برق و چراغ و ضبط رو روشن کرده ای. درست نیست، اینا #بیت_الماله.»
🌱برای رسیدن به ظهور امام زمان (عج) لازمه که روی رعایت #بیت_مال و #حق_الناس حساس باشیم.
💫 @MostafaAhmadiRoshan
#تا_ظهور | قسمت دهم
برایش خیلی راحت بود از سازمان بیاید بیرون و برود جاهای دیگر.
پیشنهادهای خوبی هم داشت؛ از وزارت نفت ایران خودرو.🚗 بهش میگفتم «بمون همین تهران، برو جاهای دیگه. چرا چسبیدی به این سازمان؟»
میگفت «مامان، الان محل خدمت انرژی اتمیه، من نمیتونم کارم رو نیمه کاره بذارم و برم.»
⭕ علاقه+توانایی+خواسته رهبری= محل خدمت
بجنبیم تا دیر نشده❗
وقتشه درونمون رو کند و کاو کنیم...
خود شناسی کنیم تا برسیم به محل ایفای نقشمون...
💫 @MostafaAhmadiRoshan
#تا_ظهور | قسمت یازدهم
♦️تازه دکترا قبول شده بودم. یک بار که صحبت می کردیم، بهش گفتم «مصطفی، تو نمیخوای درست رو ادامه بدی؟» گفت «موقعیتش برام هست، خود سازمان هم بورس می کنه ما رو، ولی داداش،
👈🏻ما با همین لیسانسمون خیلی کارا می تونیم بکنیم.👉🏻
✏به نقل از دوست شهید
‼ یک چشم انداز و هدف برای خودمون در نظر بگیریم ولی!
ببینیم حالا با دارایی های الانمون واس امام زمان (عج) میتونیم چیکار کنیم❓
💫 @MostafaAhmadiRoshan
#تا_ظهور | قسمت دوازدهم
برایش خیلی راحت بود از سازمان بیاید بیرون و برود جاهای دیگر.🚶♂️
پیشنهادهای خوبی هم داشت؛ از وزارت نفت ایران خودرو.🚗 بهش میگفتم «بمون همین تهران، برو جاهای دیگه. چرا چسبیدی به این سازمان؟»
میگفت «مامان، الان محل خدمت انرژی اتمیه، من نمیتونم کارم رو نیمه کاره بذارم و برم.»
⭕ علاقه+توانایی+خواسته رهبری= محل خدمت
بجنبیم تا دیر نشده❗
وقتشه درونمون رو کند و کاو کنیم...
خود شناسی کنیم تا برسیم به محل ایفای نقشمون...
💫 @MostafaAhmadiRoshan