واقعاً کار پیغمبر آسانتر از کار علی(علیهالسلام)بود.
تاریخ نشان میدهد هر وقت کفر یعنی کفر عریان، کفری که ماسکی به چهره ندارد با اسلام روبرو شده از اسلام شکست خورده است.
اسلام هرگز از ناحیه کفر مطلق و صریح خطری نخواهد داشت. ولی آنجا که کفر لباس اسلام میپوشد خطرناک است.
(پانزدهگفتار، ص۷۱)
@motahari_nab
انسان با «لفظ» شیعه نمیشود، با «حرف» شیعه نمیشود، با «حب و علاقه فقط» شیعه نمیشود؛ پس با چه چیز شیعه میشود؟
با مشایعت.
مشایعت یعنی همراهی.
وقتی کسی میرود و شما پشت سر و همراه او میروید، این را «مشایعت» میگویند.
شیعه علی(ع) یعنی مشایعت کننده عملی علی(ع).
(انسانکامل، ص۱۳،۱۴)
@motahari_nab
روح دین ولایت و امامت است.
اگر انسان ولایت و امامت نداشته باشد اعمالش حکم یک پیکر بدون روح را پیدا میکند.
(پانزدهگفتار، ص۶۵)
@motahari_nab
علی(علیهالسلام) از حق دفاع میکرد.
زهرا(علیهاالسلام) از حق دفاع میکرد نه از پول و نه از سرزمین فدک؛
یعنی سرزمین فدک به اعتبار اینکه درآمدی دارد و پولی از بین رفته است ارزشی نداشت ولی به اعتبار اینکه چرا حق من باید پایمال بشود و دفاع از حق در اسلام مقدس و لازم و ضروری است ارزش داشت.
(پانزدهگفتار، ص۲۸۱)
@motahari_nab
در منطق اسلام هدف فقط یک چیز است و آن خداست.
اصولا توحید اسلام جز این اقتضا نمیکند، اگر هم هدف دیگری معرفی میکند مانند بهشت و یا فرار از جهنم، هدفهای درجه دوم است برای انسانهایی که از این هدفهای خیلی پست جهنمی باید رهایی پیدا کنند.
(هدفزندگی، ص۹۸)
@motahari_nab
زن نقش سازندگی غیر مستقیم تاریخی خود را مدیون اخلاق ویژه جنسی خویش یعنی حیا و عفاف و تقوا و دورباش زنانه خویش است.
آنجا که زن، دورباش حیا و عفاف را حفظ نکرده و خود را به ابتذال کشانده این نقش تاریخی را از دست داده است.
(آیندهانقلاباسلامیایران، ص۲۲۵)
@motahari_nab
حقی برای کسی نیست مگر آنکه به عهدهاش هم حقی هست و به عهده کسی حقی نیست مگر آنکه برای او و به نفع او هم هست؛
یعنی تکلیف و حق از یکدیگر جدا نیستند، اگر کسی حقی دارد تکلیفی همراه آن حق دارد.
(بیستگفتار، ص۵۹)
@motahari_nab
مناصب اجتماعی از نظر کسی که واقعاً وظیفه خودش را انجام دهد و نخواهد از عنوان خودش استفاده کند نباید گفت حق است، باید گفت تکلیف است.
فرق است بین حق و تکلیف.
حق یعنی استفاده و بهره، تکلیف یعنی وظیفه.
اگر ما سوء استفادهها را از مناصب اجتماعی بگیریم آنوقت میبینیم نمیتوانیم عنوان حق به آنها بدهیم، باید عنوان تکلیف به آنها بدهیم.
(بیستگفتار، ص۲۸)
@motahari_nab
مؤمن باید همیشه، هم امیدوار باشد و هم خائف، هم خوشبین باشد و هم نگران، مقصود این است که مؤمن همواره باید نسبت به طغیان نفس امّاره و تمایلات سرکش خود خائف باشد که زمام را از کف عقل و ایمان نگیرد و نسبت به ذات خداوند اعتماد و اطمینان و امیدواری داشته باشد که همواره به او مدد خواهد کرد.
(دهگفتار، ص۲۲)
@motahari_nab
هیچ وقت یک مسلمان واقعی، یک مؤمن واقعی- تا چه رسد به مقام مقدس امام- امکان ندارد که با دستگاه ظلم و جور زمان خودش سازش کند و واقعاً بسازد، یعنی خودش را با آن منطبق کند، بلکه همیشه با آنها مبارزه میکند. تفاوت در این است که شکل مبارزه فرق میکند.
یک وقت مبارزه علنی است، اعلان جنگ است، مبارزه با شمشیر است. این یک شکل مبارزه است. و یک وقت، مبارزه هست ولی نوع مبارزه فرق میکند. در این مبارزه هم کوبیدن طرف هست، لجنمال کردن طرف هست، منصرف کردن مردم از ناحیه او هست، علنی کردن باطل بودن او هست، جامعه را بر ضد او سوق دادن هست، ولی نه به صورت شمشیر کشیدن.
(سیریدرسیرهٔائمهاطهار، ص۱۵۱،۱۵۲)
@motahari_nab
حسین سمبل احیای عدالت اسلام است. حسین سمبل مبارزه با ظلم در دنیای اسلام است، حسین حماسه شهادت است، حسین شعار عدالت اسلامی است، شعار عدالت است.
تا شما نام حسین را زنده نگه میدارید، یعنی ما طرفدار عدالت اسلامی هستیم. اینکه پرچم سیاه بالای خانهتان میزنید یعنی من وابسته به حسینم، کدام حسین؟
همان حسینی که در راه عدالت شهید شد.
(پانزدهگفتار، ص۱۶۹)
@motahari_nab
باطل حق را با شمشیر خود حق میزند، پس باطل نیروی حق را به خدمت گرفته است. این همان نیروی حقّ است که او از آن استفاده میکند، مانند انگل که از بدن و خون انسان تغذیه میکند، ممکن است خیلی هم تغذیه بکند و خیلی هم چاق بشود، ولی انسان روز به روز لاغرتر و رنگش زردتر میشود، حالت چشمهایش عوض میگردد و کم قوّه میشود.
(نبردحقوباطل، ص۴۸)
@motahari_nab
راز بقای امام حسین(ع) این است که نهضتش از طرفی منطقی است، بُعد عقلی دارد و از ناحیه منطق حمایت میشود، و از طرف دیگر در عمق احساسات و عواطف راه یافته است.
ائمه اطهار که به گریه بر امام حسین(ع) سخت توصیه کردهاند، حکیمانهترین دستورها را دادهاند. این گریههاست که نهضت امام حسین را در اعماق جان مردم فرو میکند.
(قیاموانقلابمهدی(ع)، ص۱۰۱)
@motahari_nab
شهادت حسین بن علی حیات تازهای در عالم اسلام دمید و اثر و خاصیت یک سخن یا تاریخچه و یا شخصیت حماسی این است که در روح موج به وجود میآورد، حمیت و غیرت به وجود میآورد، شجاعت و صلابت به وجود میآورد؛ در بدنها، خونها را به حرکت و جوشش درمیآورد و تنها را از رخوت و سستی خارج میکند و چابک و چالاک مینماید.
(حماسهحسینی، ج۱، ص۴۱)
@motahari_nab
ما در راه ایمان، برای حفظ و تقویت ایمان مردم، در راه دعوت مردم به حق و حقیقت و اسلام، نباید از باطل استفاده کنیم؛
یعنی ایمان و دعوت به راه حق، طبیعتش یک طبیعتی است که وسیله پوچ و باطل نمیپذیرد.
(سیریدرسیرهنبوی، ص۱۴۷)
@motahari_nab
این موضوع که دستگاه حسینی یک دستگاه جدایی است و از هر وسیلهای برای گریاندن میشود استفاده کرد، این خیال، این توهم دروغ و غلط، یک عامل بزرگی شد برای جعل و تحریف.
(حماسهحسینی، ج۱، ص۸۱)
@motahari_nab
هیچ کس به اندازه شهدا به بشریت خدمت نکرده است، چون آنها هستند که راه را برای دیگران باز میکنند و برای بشر آزادی را به هدیه میآورند، آنها هستند که برای بشر محیط عدالت به وجود میآورند که دانشمند به کار دانش خود مشغول باشد، مخترع با خیال راحت به کار اختراع خودش مشغول باشد، تاجر تجارت کند، محصل درس بخواند و هر کسی کار خودش را انجام بدهد.
اوست که محیط(مناسب) را برای دیگران به وجود میآورد. مثَل آنها مثل چراغ و مثل برق است؛ اگر چراغ یا برق نباشد ما و شما چکار میتوانیم انجام دهیم؟
(حماسهحسینی، ج۱، ص۳۲)
@motahari_nab
اسلام با اینکه با گریه بر میّت (میّت عادی) چندان روی خوشی نشان نداده است، مایل است که مردم بر شهید بگریند، زیرا شهید حماسه آفریده است و گریه بر شهید، شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط او و حرکت در موج اوست.
(قیاموانقلابمهدی(ع)ومقالهشهید، ص۹۱)
@motahari_nab
امام حسین(علیهالسلام) به واسطه شخصیت عالیقدرش، به واسطه شهادت قهرمانانهاش مالک قلبها و احساسات صدها میلیون انسان است.
(قیاموانقلابمهدی(ع)ومقالهشهید، ص۱۰۱)
@motahari_nab
در حال گریه و رقّت و هیجان خاص آن، انسان بیش از هر حالت دیگر خود را به محبوبی که برای او میگرید نزدیک میبیند، و در حقیقت در آن حال است که خود را با او متحد میبیند.
خنده و شادی بیشتر جنبه خودی و شخصی و در خود فرو رفتن دارد و گریه بیشتر جنبه از خود بیرون آمدن و خود را فراموش کردن و با محبوب یکی شدن.
خنده از این نظر مانند شهوت است که در خود فرو رفتن است و گریه مانند عشق است که از خود بیرون رفتن است.
(قیاموانقلابمهدی(ع)ومقالهشهید، ص۱۰۱)
@motahari_nab
فرهنگ شیعی یک فرهنگ زنده حرکتزا و انقلابخیز است، فرهنگی است که از روش علی، از افکار و اندیشه علی و از نهجالبلاغه علی تغذیه میشود، دیگران که چنین چیزی ندارند.
فرهنگی است که در تاریخ خودش عاشورا دارد، دیگران که عاشورا ندارند.
(آیندهانقلاباسلامیایران، ص۱۹۵)
@motahari_nab
حسین را یک روز کشتند و سر او را از بدن جدا کردند، اما حسین که فقط این تن نیست، حسین که مثل من و شما نیست؛ حسین یک مکتب است و بعد از مرگش زندهتر میشود.
(حماسهحسینی، ج۱، ص۲۰)
@motahari_nab
کربلا بیش از آن اندازه که نمایشگاه شقاوت و بدی و ظهور پلیدی بشر باشد، نمایشگاه روحانیت و معنویت و اخلاق عالی و انسانیت است ولی اهل منبر کمتر به آن جنبه توجه دارند؛ و به عبارت دیگر در این قضیه از آن جنبه باید نگاه کرد که اباعبدالله و اباالفضل و زینب قهرمان داستانند نه از آن جهت که شمر و سنان قهرمان داستانند.
(حماسهحسینی، ج۲، ص۴۷)
@motahari_nab
هیچ دینی آزادی عقیده واقعی را به اندازه اسلام رعایت نکرده است. این مورخین غربی هستند که به این مطلب اعتراف دارند.
و لهذا در صدر اسلام اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران، زردشتی بودند. ایرانیها در زمانی مسلمان شدند که اتفاقا حکومتشان حکومت عرب نبود، حکومت ایرانی بود. ایرانیان در زمانی که حکومتشان حکومت ایرانی شد تدریجا مسلمان شدند والّا در زمان حکومت عرب مسلمان نبودند و مسلمان هم نشدند و اعراب هم آنها را مجبور به اسلام نکردند.
(آیندهانقلاباسلامیایران، ص۳۰۹)
@motahari_nab
انسانی که اسلام میخواهد، با انسانی که مکتبهای فلسفی بشر میخواهند، از زمین تا آسمان فرق دارد.
خیلی چیزها که اسلام میگوید، با آنچه دیگران میگویند یکی است اما نه با یک دید.
(هدفزندگی، ص۲۴)
@motahari_nab